۱۳۹۶/۰۷/۰۲
–
۴۰۶۲ بازدید
«میخواهم بگویم که این جنگ یک گنج است.آیا ما خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم یا نه؟این هنر ماست که بتوانیم استخراج کنیم.امام سجاد(علیهالسلام) توانست همان چند ساعت، گنج عاشورا را استخراج کند.امام باقر و ائمه(علیهمالسلام) پس از ایشان استخراج کردند و آنچنان این چشمه جوشان را جاری کردند که هنوز هم جاری است و همیشه در زندگی مردم منشأ خیر بوده، همیشه بیدار کرده، همیشه درس داده و یاد داده که چه کار باید کرد، الان هم
این جملات پرمعنا و راهبردی، چگونگی نگاه به دوران دفاع مقدس را برای پیروان ولایت مشخص میکند. از منظر مقام معظم رهبری، جنگ هشت ساله بسان گنجی است که با استخراج بهنگام و درست آن، میتوان آینده ملت ایران و تمامی آزادیخواهان عالم را تأمین کرد. هفته دفاع مقدس، فرصت مغتنمی است برای بازخوانی جنگ تحمیلی و بررسی چگونگی تبدیل شدن این جنگ به دفاع مقدس و دستاوردهایی که تا به امروز در پرتو آن نصیب ملت ایران و جبهه حقطلبان عالم شده است. این مهم در این نوشتار به اختصار بررسی میشود.
ماهیت جنگ عراق علیه ایران
در بررسی هر جنگی و از جمله جنگ عراق علیه ایران باید ماهیت آن جنگ و علل و ریشههای بروز آن و اهداف راهبردی آغاز کننده جنگ را بررسی کرد. بسیاری از جنگها در میان کشورها به دلیل اختلاف منافع و عمدتاً به دلیل اختلافات ارضی و مرزی به وقوع میپیوندد. بر همین اساس در تحلیل تجاوز عراق علیه ایران برخی به اختلافات ارضی میان دو کشور اشاره کرده و این اختلافات را عامل اصلی بروز جنگ هشت ساله میدانند. عدهای هم قدرتطلبی صدام را عامل اصلی تجاوز عراق به ایران میدانند و معتقدند با سقوط شاه و پیدایی خلأ قدرت ناشی از این سقوط، با توجه به نقش ژاندارمی ایران در خلیجفارس در مقطع پیش از انقلاب اسلامی، صدام به تکاپو افتاد تا چنین نقشی را بر عهده بگیرد. بررسی اسناد جنگ و تحلیل سخنان و مواضع افراد و کشورهای مرتبط با جنگ، نشان میدهد که جنگ تحمیل شده به ایران را باید فراتر از جنگ میان دو کشور مورد مطالعه قرار داد. واکاوی لایههای پنهان و آشکار این جنگ این واقعیت را آشکار میسازد که صدام حسین به دلیل روحیه جاهطلبی که داشت به نمایندگی از مجموعهای از قدرتها و کشورهای منطقه و فرامنطقه با جمهوری اسلامی وارد جنگ شد و در طول جنگ هشتساله از حمایتهای همهجانبه سیاسی، مالی، اطلاعاتی، لجستیکی و تجهیزاتی این کشورها برخوردار بود. در جنگ هشتساله به جز یکی دو کشور عربی، تمامی دولتهای مرتجع عرب، صدام را حمایت و پشتیبانی کردند. در این جنگ، غرب با تمام توان خود از صدام حمایت کرد و قدرت شرق، یعنی اتحادجماهیر شوروی سابق نیز به دلیل شرقی بودن ارتش عراق از این کشور پشتیبانی و حمایت کرد.
هدف راهبردی و مشترک متجاوز و حامیان منطقهای و فرامنطقهایاش، ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بود.
گرچه صدام با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و با ادعاهای ارضی، جنگ را شروع کرد، اما «طه یاسین رمضان» معاون نخستوزیر عراق طی مصاحبهای در ۷ مهر ۱۳۵۹ میگوید: «این جنگ به دلیل قرارداد ۱۹۷۵ و یا چند صد کیلومتر خاک و یا نصف شطالعرب نیست، این جنگ برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است.» در کنار این هدف مشترک راهبردی، هر یک از بازیگران در جنگ، اهداف خاص خود را نیز دنبال میکردند. براساس چنین نگاهی، میتوان عوامل و ریشههای بروز جنگ تحمیلی را در محورهای زیر ملاحظه کرد:
۱ـ اختلافات میان دو کشور
۲ـ ماهیت مستقل و استکبارستیز جمهوری اسلامی
۳ـ به هم خوردن توازن قوا در منطقه پس از پیروزی انقلاب اسلامی
۴ـ پیدایش خلأ قدرت در منطقه
۵ـ روحیه جاهطلبی صدام و ماهیت توسعهطلبی حزب بعث عراق
برآورد متجاوز از شرایط ایران پیش از تجاوز
هیچ کشوری آغازکننده جنگ علیه کشور دیگر نخواهد بود، مگر آنکه پیش از شروع جنگ، به پیروزی خود اطمینان پیدا کند. حزب بعث عراق با محوریت صدامبه دو دلیل و یا براساس دو برآورد، جنگ علیه ایران را با اطمینان کامل به پیروزی آغاز کرد؛ ۱ـ ناتوانی ایران در دفاع از خود،
۲ـ اطمینان از حمایتها و پشتیبانیهای همهجانبه قدرتهای جهانی و کشورهای عربی از عراق.
برآورد راهبردی صدام از اوضاع داخلی ایران، به ویژه از جهت به همریختگی ارتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به گونهای بود که تصور میکرد در برابر نیروهای مجهز و آماده ارتش عراق که از حمایتها و پشتیبانیهای دیگران نیز برخوردارند، هیچ نیروی ایرانی قادر به مقاومت و ممانعت نخواهد بود. بر همین ا��اس صدام میپنداشت مبتنی بر راهبرد جنگ برقآسا، به تمامی اهداف خود با آغاز جنگ در کوتاهترین زمان دست خواهد یافت. صدام، ارتش ایران را با مختصات زیر، ناتوان در دفاع ارزیابی میکرد:
الف ـ کلیه ژنرالها و فرماندهان عالیرتبه ارتش یا فرار کرده و یا بازنشسته شدهاند.
ب ـ کلیه مستشاران آمریکایی گرداننده ارتش ایران، اخراج شده و به آمریکا برگشتهاند.
ج ـ برخی از واحدهای ارتش مثل گارد جاویدان و گارد شاهنشاهی منحل شدهاند.
د ـ تعدادی از سران ارتش اعدام شدهاند.
هـ ـ بیشتر قراردادهای خرید تجهیزات نظامی ایران با دیگر کشورها و خصوصاً با آمریکا لغو شده است.
و ـ تعداد نفرات نیروهای مسلح در ایران پس از انقلاب کاهش یافته است.
صدام با چنین نگاهی به ارتش ایران از یک طرف و شکل نگرفتن نیروهای با سازمان قوی برای دفاع از سوی نیروهای انقلابی از طرف دیگر، اساساً تصور میکرد برای ورود به ایران و تصرف خوزستان و دیگر استانهای ایران با مانع قابل ملاحظهای برخورد نخواهد کرد. صدام نیروهای محدود سپاه با تجهیزات کم را هم درگیر با ضد انقلاب در کردستان، سیستانوبلوچستان و… میدید و معتقد بود چنین نیروهایی هم نمیتوانند با حضور در مرزها، مانع حرکت ارتش عراق شوند.
در کنار چنین برآوردی از وضعیت دفاعی ایران از سوی عراقیها و حامیانشان برای آغاز یک جنگ با اطمینان به پیروزی صددرصدی، پارهای از اختلافات در میان نیروهای انقلاب، وجود برخی از گروههای سیاسی و شبهنظامی مخالف جمهوری اسلامی همانند؛ منافقین، سازمان پیکار، چریکهای فدایی خلق، حزب توده و گروهکهای قومی واگرا در مناطق قومیتی که با دولت مرکزی ایران وارد جنگ شده بودند، به صدام این اطمینان را میداد که شکست جمهوری اسلامی قطعی خواهد بود.
آغاز تجاوز و پیشرویهای اولیه ارتش عراق
رژیم متجاوز عراق با بهکارگیری ارتش آماده و مجهز خود در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ از زمین، دریا و هوا به ایران حمله کرد و به دلیل آماده نبودن نیروهای دفاعی جمهوری اسلامی در مدت حدود دو ماه توانست شهرهای خرمشهر، هویزه، بستان، نفتشهر، قصر شیرین، مهران، سومار، فکه، موسیان، نوسود و بیش از دو هزار روستای ایران را اشغال کند. با آغاز جنگ و سپری شدن روزهای اول تجاوز، ارتش بعث عراق و صدام متوجه شدند که در برآورد خود از اوضاع داخلی ایران، دچار اشتباه محاسباتی شدهاند. در حالی که براساس راهبرد جنگ برقآسا، متجاوزان، اشغال چند روزه استان خوزستان را در سر میپروراندند، مقاومت مردمی در خرمشهر، قریب چهل شبانهروز ارتش سراپا مجهز بعث را در یک جغرافیای محدود زمینگیر کرد و اساساً این مقاومت خرمشهر بود که تمامی محاسبات متجاوزان را به هم زد. البته متجاوزان در برخورداری از حمایت همهجانبه کشورهای عربی و قدرتهای استکباری و خصوصاً غربیها در تجاوزشان به ایران اشتباه نکرده بودند. در طول هشتسال جنگ، بسیاری از کشورهای عربی هر نوع کمک ممکن را به صدام کردند و غربیها نیز اینگونه بودند.
حضرت امام و تبدیل جنگ تحمیلی به دفاع مقدس
برای استخراج گنج جنگ باید به این پرسش پاسخ داد که علل و عوامل پیروزی ملت ایران در یک نبرد ناجوانمردانه و نابرابر کدام است؟ دوران دفاع مقدس یکی از باشکوهترین و پرافتخارترین دوران تاریخ ملت ایران است. در این دوران مشعشع و حماسی، ملت ایران و به ویژه جوانان مومن و دلاور آن با تکیه بر قدرت ایمان، عظیمترین قدرتهای مادی دنیا را به زانو درآوردند و قدرت اسلامی را آشکار ساختند. بدون تردید، نقش حضرت امام خمینی(ره) در مدیریت و فرماندهی جنگ، یک نقش بیبدیل است. فرماندهی و مدیریت حضرت امام(ره) را میتوان از عوامل اصلی مقاومت ملت ایران در برابر متجاوزان و تبدیل جنگ تحمیلی به دفاع مقدس دانست. ملت ایران تحت فرماندهی حضرت امام(ره) بر دشمنی غلبه کرد که از اندیشههای برتر نظامی دنیا و تجهیزات مدرن و پیشرفته قدرتهای بزرگ برخوردار بود.
سبک رهبری و فرماندهی حضرت امام(ره) در جنگ، یک سبک دینی و الهی و متفاوت از تمامی سبکهای فرماندهی نظامی در ارتشهای مطرح دنیا بود. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در خصوص سبک فرماندهی و رهبری امام در دوران دفاع مقدس میفرمایند: «غیر از دوران پیامبر، فرمانده کل قوای عارف و حکیم و عاشق الهی در دنیا سراغ نداریم. ما در هیچ جای دنیا نیروی نظامیای را سراغ نداشته و نداریم که تحت فرماندهی انسانی معنوی و الهی و عارف و دارای رقیقترین احساسات بشری و در عین حال با قاطعیت و صلابتی که هیچ فرماندهی در دنیا از آن برخوردار نیست، به حراست و دفاع از ناموس و حیات شرافتمندانه ملت در برابر متجاوزان بپردازد.»
حضرت امام (ره) یک رهبر و یک فرمانده نظامی الهی بود و توانست با سبک رهبری الهی خویش، جوانان مومن و انقلابی عاشق اسلام را، به رزمندگان اسلام با روحیه جهادی و شهادتطلبی تبدیل کند.
حضرت امام(ره) بهخوبی ماهیت جنگ را برای مردم تبیین فرمودند و جنگ و دفاع را مردمی کردند. ایشان با طرح مسائلی همچون؛ جنگ ما، جنگ بین اسلام و کفر و جنگ بین حق و باطل است، فضای نبرد را از سیاسی بودن و ملی بودن، به فضای اعتقادی سوق دادند و حضور در جبههها جنبه اعتقادی و جهاد فیسبیلالله پیدا کرد. در واقع، حضرت امام(ره) که خود یک رهبر الهی و دارای ولایت الهی بر ملت ایران بودند، موفق شدند مردم مسلمان ایران را همانند مسلمانان صدر اسلام برای دفاع از اسلام بسیج نمایند. حضرت امام(ره) از همین منظر خطاب به رزمندگان اسلام فرمودند: «شما برای حفظ اسلام دارید جنگ میکنید و صدام برای نابودی اسلام. الآن اسلام به تمامه در مقابل کفر واقع شده است.» ایشان در جایی دیگر در همین باره میفرمایند: «این جنگ، جنگ اعتقادات، جنگ ارزشهای اعتقادی ـ انقلابی علیه دنیایی کثیف، زور، پول و خوشگذرانی است.»
بنابراین میتوان گفت حضرت امام (ره) توانست با شناخت درست صحنه نبرد و تدابیر حکیمانه نشئت گرفته از فهم و درک عمیق دینی، همه مردم را وارد عرصه پیکار کرده و با مردمی کردن جنگ، دفاع مقدس را شکل دهد و با گرفتن ابتکارعمل به دست، زمینههای پیروزی رزمندگان اسلام در عملیاتها را فراهم سازد. این حقیقت را مقام معظم رهبری اینگونه مورد توجه قرار میدهند: «در حقیقت فاتح این فتحالفتوح خود او (حضرت امام) بود. او بود که این انسانها را ساخت. او بود که این فضا را مهیا کرد. او بود که این مسیر را به وجود آورد. او بود که ارزشهای اسلامی را پس از انزوا دوباره احیا کرد.»
عوامل اصلی پیروزی ایران در جنگ
همانطور که انقلاب اسلامی به صورت معجزهآسا به پیروزی رسید، ملت ایران نیز به صورت معجزهآسا توانست با تبدیل جنگ تحمیلی به دفاع مقدس، پس از هشت سال نبرد سنگین و با تقدیم دهها هزار شهید و دهها هزار جانباز در راه اسلام، دشمن بعثی و حامیانش را شکست داده و به عقبنشینی وادار کند. اگر طی ۲۵۰ سال گذشته، در جنگهایی که به ایران تحمیل شد در هر جنگی، بخشی از خاک ایران جدا شد، اما در جنگ هشتساله، یک وجب از خاک ایران جدا نشد و ایران موفق شد با شکست دشمن بعثی، پیروز میدان جنگ شود. عوامل اصلی این پیروزی را میتوان در محورهای زیر مطالعه کرد:
۱ ـ رهبری و فرماندهی الهی حضرت امام(ره)
۲ ـ وفاق و وحدت ملی و مردمی بودن د��اع مقدس
۳ ـ انگیزههای الهی رزمندگان اسلام اعم از ارتش، سپاه و بسیج
۴ ـ اعتماد به نفس فرماندهان و رزمندگان اسلام در جنگ و اعتماد آنان به نصرت الهی
۵ ـ شجاعت، صبوری، ایمان مذهبی و توکل بالای رزمندگان اسلام
۶ ـ علم و دانش نبرد بهویژه در طراحی علمیاتها با بهرهگیری از الگوی نبرد عاشورایی
۷ ـ برخوردار بودن امت پا به رکاب امام از نصرت الهی و امدادهای غیبی
حضرت امام(ره) پس از آزادسازی معجزهگونه خونینشهر، با یک جمله کوتاه، رمز پیروزیها را چنین بیان داشتند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.»
بنابراین میتوان عامل معنویت، روح عبودیت، ولایتپذیری، روحیه جهادی و شهادتطلبی و صبر و استقامت رزمندگان اسلام را، از عوامل اصلی برخورداری آنان از نصرتالهی دانست. بدیهی است که وقتی نصرت الهی شامل حال یک جبهه و نیرویی شود، هیچ نیرویی بر آن جبهه غلبه نخواهد کرد. حضرت حق این واقعیت را چنین بیان میدارد: «ان ینصرکم الله فلا غالب لکم»
وحشت غرب و مرتجعان منطقه از سقوط نظامی صدام
پیروزیهای پیدرپی و معجزهآسای اسلام در عملیاتهای متعدد و منهدم شدن ماشین جنگی صدام در عملیات کربلای پنج، نگرانی شدیدی را در میان حامیان صدام پدید آورد. اگر حامیان صدام در آغاز جنگ امیدوار به تحقق اهداف راهبردی تجاوز و از جمله سقوط جمهوری اسلامی بودند، در سالهای پایانی جنگ، به شدت نگران سقوط نظامی صدام در پی عملیاتهای رزمندگان اسلام در داخل خاک عراق شدند. بر همین اساس، کشورهای غربی علاوه بر تجهیز صدام به سلاحهای پیشرفتهتر و سلاحهای شیمیایی، دست عراقیها را برای استفاده از سلاحهای ممنوعه بازگذاشتند تا جایی که ارتش عراق در برخی از مناطق مانند حلبچه از سلاحهای شیمیایی مانند سلاحهای متعارف استفاده کرد. آمریکاییها بیشترین نگرانی را از سقوط و فرو ریختن نظامی عراق داشتند و بر همین اساس برای تغییر موازنه قوا، به صورت مستقیم در کنار صدام مجموعهای از اقدامات نظامی و از جمله شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایرباس ایران را بر فراز خلیجفارس انجام دادند.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و دستاوردهای جنگ
با توجه به تغییر شرایط در سالهای پایانی جنگ و از جمله، اعمال تحریمها و محدودیتها برای ایران از یک طرف و تجهیز کامل عراق از طرف دیگر، فرماندهان و مسئولان جنگ با مکاتبات و ارائه نقطهنظرات خود به حضرت امام(ره) اعلام کردند که با توجه به نبود تجهیزات، امکان ادامه عملیات برای رسیدن به پیروزیهای بیشتر وجود ندارد. حضرت امام براساس نقطهنظرات کارشناسان جنگ، قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتند و با صدور بیانیهای در تاریخ ۲۵ تیرماه ۱۳۶۷ آن را به اطلاع عموم رساندند. امام در بخشی از این پیام تاریخی خطاب به مردم ایران آوردند: «شما عزیزان از هر کس بهتر میدانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است، ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی اگر آبرویی داشته باشم، خرج میکنم، خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتشبس را قبول میکنیم.» گر چه ملت ایران در جنگ بهصورت مستقیم نتوانست متجاوز شکست خورده را به دلیل حمایتهای گسترده قدرتهای جهانی تنبیه و مجازات کند؛ لکن حقانیت ملت ایران و آبرویی که حضرت امام(ره) در راه خدا خرج کرد، زمینهساز تحولاتی در منطقه شد و جمهوری اسلامی که در سالهای اول شکلگیریاش به دنبال فرو ریختنش بودند، اکنون به قدرت برتر منطقه راهبردی غرب آسیا تبدیل شده است. جمهوری اسلامی به اعتراف بسیاری از کارشناسان جهان، به دلیل توانمندیهای داخلی و ایستادگی بر سر اصول انقلابی خود، دارای عمق راهبردی و نفوذ فوقالعادهای در منطقه و جهان شده است. صاحبنظران تحولات بینالمللی معتقدند که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، در فرو ریختن نظام دو قطبی حاکم بر جهان و جلوگیری از تشکیل نظام تکقطبی به رهبری آمریکا، نقش اساسی ایفا کرده و بهطور قطع، در نظم جدید در حال شکلگیری، از جایگاه ویژهای برخوردار خواهد بود. طی یک دهه گذشته، تمام سیاستها و برنامههای آمریکا و متحدانش و از جمله صهیونیستها در منطقه راهبردی غرب آسیا و شمال آفریقا با شکست مواجه شده و جمهوری اسلامی در به شکست کشاندن طرحهای آمریکایی و صهیونیستی نقش اول را داشته است. محور مقاومت در منطقه و پدیده بیداری اسلامی، هر دو از انقلاب اسلامی سرچشمه گرفته و عمده دستاوردها در حوزه مقاومت، ریشه در دوران دفاع مقدس دارد. بدون تردید، الگوی مقاومت در منطقه و بهویژه در برابر رژیم صهیونیستی، دوران دفاع مقدس است. عوامل پیروزی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه و عوامل پیروزی گروههای مقاومت فلسطین در جنگهای ۲۲ روزه، ۸ روزه و جنگ اخیر ۵۱ روزه غزه، همگی ریشه در دفاع مقدس ایران دارد. رابطه این پیروزیها با دفاع مقدس بهگونهای است که میتوان گفت: درخشش مقاومت غزه، از تشعشعات دفاع مقدس است.(دکتر یدالله جوانی، بصیرت،30 شهریور 1393 )