شب گذشته برخی ازشهرهای کشور شاهد تجمعات اعتراضی برای افزایش نرخ برخی از اقلام اساسی بود. در این تجمعات که شعارهایی درباره رویکرد دولت در حذف ارز ترجیحی و در پی آن گران شدن برخی از کالاها و عدم پیش بینی تمهیدات لازم برای اجرای این اقدام بزرگ و حیاتی مطرح شد آن چه کاملا مشهود بود معضل «عدم اقناع سازی» و توجیه افکار عمومی بود که تا پیش از این بارها تذکر داده شده بود.
بر اساس متن قانون بودجه در بند ص تبصره یک این قانون حذفِ ارزِ ترجیحیِ کالاهای اساسی را منوط و مشروط کرده است به جبرانِ پیشینیِ زیانِ رفاهِ مصرف کننده از طریق کالابرگ الکترونیکی به همراه امکان تهیه این کالاها با قیمت شهریور ۱۴۰۰. همانگونه که در این متن دیده میشود تمهیدات پیشینی برای اجرای این کار مورد تاکید قرار گرفته است.
درباره اینکه این اقدام باید انجام میشد و نرخ ارزی که منشا فسادهای بزرگی شده بود «بر روی کاغذ» دلایل زیادی وجود داشت و حدودا همه صاحبنظران درباره حذف آن اجماع داشتند، اما آنچه از تصویب و شروع این اقدام مهمتر است مرحله اجرا و آنچه در مرحله اجرا از همه اجزای آن مهمتر است «اقناع سازی و اطلاع رسانی» شفاف و صادقانه است که رفتارهای اخیر رخ داده در جامعه و تجمعات شب گذشته در برخی از شهرها نشان میدهد متاسفانه این جزء مهم کاملا مغفول واقع شده و تاکنون مسئولان نتوانسته اند در این مورد موفق باشند.
مشکل دیگر که در این روزهای اخیر کاملا مشهود است بیان ادله و دلایلی از سوی برخی از مسئولان و افراد است که نه تنها در جهت اقناع سازی عمومی نبوده بلکه افکار عمومی را تحریک کرده و بیان چنان گفتارهایی را وهن به کرامت و منطق و نظام فکری هر فردی ارزیابی میکنند.
بیشتر بخوانید:
متاسفانه در این روزها بارها از مسئولان شنیده شده که قرار است فقط چند کالا اعلام شده دچار تغییر قیمت شوند و بقیه اجناس یا خدمات «حق گران شدن» ندارند و به طور مثال از سوی مسئولی گفته شده که مثلا گران شدن ماکارونی نباید موجب گران شدن نرخ کرایه تاکسی شود.
این سخنان درحالی بیان میشود که عموم جامعه کاملا واقف هستند که منطق و سیر کف بازار تابع هیچ کدام از این دستورات و بایدها و نبایدها نبوده و بلکه منطق و روال خود را دارد؛ لذا بهتر است هر مسئول و یا مقامی که قرار است به ابهامات و سوالات مردم پاسخ دهد در ابتدا خود گشتی در جامعه و کف بازار بزند و یا مایحتاج زندگی را خودش تهیه کند یا با یک ماه حقوق کارگری گذر ایام کند که کاملا بر این روند و سیر کف بازار واقف شود تا بتواند هم تصمیم شفاف تری اتخاذ نماید و هم اینکه بتواند افرادی را که نسبت به نتایج مثبت این طرح شک و شبهه دارند بهتر قانع نماید.
یا دیده میشود که برخی از افراد که سعی دارند این طرح را برای دیگران تشریح نمایند به تفاوت قیمت ارزی یارانه پرداختی آن در دولتها اشاره میکنند که همین امر هم با توجه به افزایش و تغییرات قیمت ارز در چند روز اخیر بسیار مورد انتقاد افکار عمومی واقع شده و طرح چنین دلایلی را از سوی برخی از فعالان فضای مجازی نپسندیده و نسبت به آن واکنشهای منفی بروز داده اند.
یا شنیده میشود که مسئول یا فردی گلایههای فعلی مردم از اوضاع اقتصادی راغیر واقعی دانسته و معتقد است که، چون در ایام تعطیلات جادهها شلوغ میشود و یا، چون حدودا هر خانواده ایرانی یک خودرو دارد پس گلایه و ابراز نگرانی از اوضاع اقتصادی عملی مبتنی بر اطلاعات غیر شفاف از سوی برخی افراد خارج از کشور بوده باید مردم عاقلانهتر تصمیم بگیرند.
یا همچنین گفته شده که یکی از دلایل اجرای این طرح این بوده که بر اساس آمار مقامات رسمی و گفته یکی از نمایندگان مجلس ، حدودا فقط ۲۰۰ نفر ذی نفوذ ، از مواهب ارز ترجیحی بهره برده اند و بیشترین سود از این ارز نصیب آنان شده است درحالیکه این دلیل و توجیه این ابهام را پررنگتر کرده که دستگاههای نظارتی و بازرسی عریض و طویلی که در کشور وجود دارند چگونه نتوانسته اند در این سالها بر این امر نظارت کرده و افراد را تحت تعقیب و پیگیری قرار دهند.
یا دیده شده که در همین چند روزی که از اجرای طرح گذشته و پرداخت یارانهها و تغییر قیمتها آغاز شده بسیاری از خانوادهها به علت نقص اطلاعات بانکهای اطلاعاتی موجود که دهک بندیها بر اساس آن رخ داده دچار مشکل شده اند و هنوز تنوانسته اند مسیر یا راهی برای رفع این نقیصه پیدا کنند.
یا تناقض هایی دیده و شنیده می شود که از لابه لای سخنان برخی از مسئولان عیان می شود.در حالیکه یک مسئول فروش نفت و دریافت ارز آن را در بهترین سطح بیان می کند و مسئول دیگر از اوضاع مناسب ذخیره ارزی حرف می زند مقام یا نماینده دیگری در توجیه اجرای این طرح سخن از کمبود منابع ارزی به میان می آورد و افکار عمومی را با تناقض و ابهام جدید روبرو می نماید.
خلاصه اینکه آنچه در این چند روز و قبل از آن دیده میشود که متاسفانه اجرای این طرح و از همه مهمتر نظام اطلاع رسانی و دستگاههای توجیه کننده علی رغم اینکه تازه فعال شده اند هنوز نتوانسته اند به ابهامات و سوالات متعددی که برای چنین طرح کلانی وجود دارد به خوبی پاسخ دهند که تایید کننده این ادعا نظرسنجی مهمی است که از حدود یک هفته پیش بر روی سایت «تابناک» وجود داشته و حدود 83 درصد رای دهندگان نحوه اطلاع رسانی دولت درباره حذف ارز ترجیحیدر حد «خیلی کم» اقناع کننده دانسته اند.
لذا اینکه ما هر روز شاهد یک رفتار نامناسب و یا حتی تجمعات اعتراضی در برخی از نقاط شهرها باشیم شاید به دلیل همین اهمال کاری ها بوده که شایسته است سریعا نسبت به رفع انان اقدام شود.
اما باید چه کرد که عموم مردم رفتار بهتری در همراهی با این طرح نشان دهند؟ آنچه به ذهن متبادر میشود این است که برای پاسخ به این سوال و همراهی بهتر مردم چند «نباید» و «باید» وجود دارد.
نخست اینکه «نباید» مسئولان گرفتار بازیهای سیاسی شده و همچنان درگیر رقابت و تضاد با دولت گذشته باشند و نباید به فکر این باشند که قبل از اجرای موفق این طرح به فکر نمایش دادن با آن باشند و تصمیماتی که اتخاذ نمایند بر امور ایجابی استوار باشد و توصیه عالمان دینی را فراموش نکنند که یکی از اموری که اقدامات خوب را زایل میکند این است که تصمیمات و اقدامات بر اساس «لا لحب علی (ع) بل لبغض معاویه» باشد یعنی تصمیماتی را نگیرند که از جنس «بغض به معاویه» باشد نه «حب به علی» .
دوم اینکه «نباید» در برابر هر اعتراض و تجمعی واکنش غیر صبورانه در پیش گرفت، چون در شرایط موجود عموم مردم دارای ابهامات و گلایههایی هستند که قطعا برخوردهای غیر صبورانه پاسخ مناسبی به این سوالات نخواهد بود.
سوم اینکه «نباید» اجرای این طرح را بر پایه ادلههای سطحی و جناحی تبیین کرد و «باید» توسط کارشناسان توضیحات عمیق و مستند و مستدل و آینده نگرانهای بیان گردد تا مردم نسبت به آن واکنش بهتری داشته باشند.
چهارم اینکه «باید» اطلاع رسانی سریع و یکپارچه و به هنگام و البته صادقانه و شفاف در سرلوحه کار قرار گیرد که انتخاب سخنگوی واحدی که روزانه و در ساعت مشخصی به مردم گزارش دهد میتواند راهگشا بوده که ابهامات و سوالات و مشکلات مردمی که هر روزه مطرح میشود توسط این سخنگوی واحد سریع و صریح پاسخ داده شود.
پنچم اینکه «باید» بر اجرا کنندگان دستورات و تصمیمات نظارت دائمی وجود داشته باید و با هیچ مسئول و مقامی در هیچ سطحی که نسبت به انجام وظایف محوله کاهلی نشان داده مماشات گردد و هیچ فردی نباید تصور کند این شرایط ویژه میتواند حاشیه امنی برای یک وزیر یا مدیرکل یا مقام محلی باشد.
ششم اینکه موضوع مذاکرات هسته ای و تعیین تکلیف آن و همچنین اطلاع رسانی از آخرین تحولات مرتبط با آن که تاثیر مستقیمی بر بازار ارز دارد «باید» مورد توجه جدی قرار گیرد.
21217
و آخر اینکه باید «مردمی بودن با رعایت تمام اجزای آن» رعایت شود. این نکته که از همه مهمتر است میتواند در همراهی مردم تاثیر فراوانی داشه باشد. چون وقتی مردم ببینند که مسئولان و مقامات هم مانند آنها برای مایتحتاج زندگی خود در این شرایط ویژه دچار زحمت و مشکل شده اند قطعا بهتر همراهی خواهند کرد.
رهبر انقلاب در نخستین دیدار که با رییس جمهور و اعضای کابینه دولت سیزدهم در شهریور ماه سال گذشته داشتند نکاتی را در باره جنبههای مردمی بودن مسئولان مطرح کردند. ایشان خطاب به اعضای دولت گفتند:
«یک جلوهی دیگر، مسئلهی اتّخاذ سبک زندگی مردمی است؛ بیتکلّف بودن در ممشیٰ و منش، دوری کردن از منشهای اشرافیگری و از موضع بالا به مردم نگاه کردن و مانند اینها؛ این هم یک جلوهی دیگری است از مردمی بودن که از این منشهای اشرافیگری که معمول است در دنیا، و همهی دولتها و مسئولیّتها و مسئولین مبتلا هستند به این جور نگاه به مردم، به این جور روش زندگی، باید اجتناب کرد.
حرف زدن با مردم و مشکلات را و راهحلها را با مردم در میان گذاشتن هم یکی از جلوههای مردمی بودن است. مسائلتان را با مردم مطرح کنید. یک وقت مشکلی وجود دارد، راهحلّی [هم]وجود دارد. البتّه سعی کنید حرف زدن شما موجب یأس مردم نشود که بعضی بیتوجّهی میکنند به این نکته و حرف نامناسب و خلاف واقع میزنند که موجب ناامیدی مردم میشود؛ نه، هر مشکلی راهحلی هم دارد. با مردم در میان بگذارید، با مردم حرف بزنید، از مردم کمک بخواهید در موارد مختلف، هم کمک فکری، هم کمک عملی. در یک جاهایی یک خطایی اتّفاق میافتد -خب همهی ماها اشتباه میکنیم دیگر؛ خطا در کار ماها کم نیست- از مردم عذرخواهی کنید؛ صریحاً [بگویید]این اشتباه شده، از مردم عذرخواهی کنید. مردمی بودن این جهات مختلف را دارد. گزارش خدمات خودتان را هم به مردم بدهید؛ گزارش صادقانه، بدون مبالغه، بدون بزرگنمایی؛ صادقانه [بگویید]این کارها را انجام دادهاید. مردمی بودن اینها است؛ اینها جهات مختلف مردمی بودن است.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در این فرمان بسیار مهمّ حکومتیشان به مالک اشتر به همهی این چیزها پرداختهاند؛ توصیه میکنم که دوستان مراجعه کنید، نگاه کنید، این فرمان را ببینید. در همین زمینه عبارت ایشان [این است:]فَلا تُطَوِّلَنَّ -یک احتمال هم فَلا تَطولَنَّ، یا فَلا یَطولَنَّ- اِحتِجابَکَ عَن رَعِیَّتِک؛ از مردم در مدّتزمان طولانی غایب نباش. البتّه مسئول نمیتواند دائم بین مردم باشد، امّا در برهههایی باید حتماً در میان مردم حاضر باشید. لا تُطَوِّلَنَّ، طول نده احتجاب از مردم را. بعد در این مورد چند جمله بیان میفرمایند، بعد میفرمایند: وَ اِن ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیفاً فَاَصحِر لَهُم بِعُذرِک؛ اگر چنانچه یک گرهی در ذهن مردم پیدا شد، یک شبههای در ذهنشان نسبت به تو پیدا شد، بیا عذر خودت را با مردم درمیان بگذار، صریحاً با مردم حرف بزن، صحبت کن. ببینید، اصلاً رابطهی حاکم و مردم یک رابطهی این جوری است؛ رابطهی برادرانه است، رابطهی دوستانه است. وَ اَعدِل عَنکَ ظُنونَهُم بِاِصحارِک؛ (۱) اگر شبههای دارند، با این سخن گفتنِ خودت و حرف زدن خودت، و بیان خودت، شبهه را از ذهنشان برطرف کن. این توضیحی [بود]در مورد مردمی بودن؛ بنابراین سعی کنید اینها را واقعاً داشته باشید؛ همهی بخشهای مختلف، این خصوصیّت را داشته باشند.
مسئلهی بعدی عدالتورزی است که خب اساس حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی بر اقامهی عدل است، کما اینکه اساس همهی ادیان بر اقامهی عدل است. خدای متعال میفرماید که ما پیغمبران را فرستادیم، کتابهای آسمانی را فرستادیم، لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛ اصلاً برای اینکه مردم قیام به قسط کنند و جامعه، جامعهی عدالتآمیز باشد. خب ما در این زمینهها عقبیم، خیلی باید کار کنیم، خیلی باید تلاش کنیم. به نظر من هر مصوّبهای که شما تصویب میکنید، هر لایحهای که در دولت تنظیم میکنید، هر بخشنامهای که خود شما در دستگاهِ خودتان صادر میکنید، یک پیوست عدالت باید داشته باشد؛ باید مراقب باشید این روش، این کار، این دستور، ضربهای به عدالت نزند، طبقات مظلوم را پایمال نکند؛ این مراقبت باید همیشه باشد؛ حالا یا با یک پیوست مکتوب یا بالاخره از لحاظ نوع تنظیم جوری باشد که این طور باشد»
از قدرت استدلال یکی از تواناییهای ارزشمند شناختی است که انسانها با بهرهی هوشی بالا توانایی استفاده از آن را دارند. افزایش قدرت استدلال یکی از چالشهای همیشگی جامعه است. این توانایی در زندگی روزمره، در ارتباط با اطرافیان و همچنین در محیط کاری میتواند بسیار به فرد کمک کند.
217