۱۳۹۶/۰۴/۲۴
–
۹۴۹ بازدید
سلام-بنده فردی مومن هستم ولی یه مشکلی که دارم از بعضی مومنین خوشم نمیاد نمیدونم چراراهنماییم کنید
باسلام واحترام حضورپرسشگرگرامی؛در پاسخ به شما دوست عزیز باید بگوئیم که یکی از موضوعات مهم در مکتب اسلام اصل تولا و تبرا است.« تولا » یعنی اینکه مومن با دوستان خدا ، پیامبر و اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام ) و همچنین مومنین دوست باشد و « تبرا » یعنی برائت جستن و دوستی نکردن با دشمنان خدا ، رسول و اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام ) و مومنین .
برهمین مبنا دوستان خدا، مردم حق طلب، انسانهاى ارزنده و حامیان حق و عدالت را دوست بداریم و از آلودگان، ستمگران، بى بند و باران و دشمنان خدا و مردم، متنفرباشیم.
تولّی و تبرّء، در آیات متعددی از قرآن کریم نیز بهکار رفته، و از آنجا وارد حوزه فقه و کلام شده است. در این دسته از آیات، از تولّای شیطان، کافران، غیرمؤمنان، آنان که مغضوب خدایند، و کسانی که بر سر دین با مؤمنان میجنگند، نهی، و به تولّای خداوند و پیامبر(ص) و مؤمنان توصیه شده است؛ نیز آمده است که خداوند، صالحان را تولی میکند.
لذا بر اساس همین دستور دینی در فقره معروف زیارت عاشورا خطاب به امام حسین و آل الله می گوییم : « انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامة. »
تولی به معنای پذیرش ولایت اولیای الهی با قلب و پیروی از آنها در عمل و نیزدوست داشتن اولیای الهی و دوست داشتن دوستداران آنها است. انسان مومن باید دارای جاذبه و دافعه باشد و حد و مرزی داشته باشد که جایگاه او را نسبت به اهل ایمان و اهل نفاق و کفر و شرک مشخص سازد . او باید نسبت به مومنان و غیر مومنانی که عنادی با حق ندارند و نسبت به آن جاهلند دارای جاذبه و نسبت به غیر آنها دارای دافعه باشد . فلسفه تولی و تبری مشخص کردن موضع و جهت خود در رابطه با مومنان و غیر مومنان و اعلام موضع در این صف بندی است . تولی و تبری به معنای بی تفاوت نبودن در برابر حق و باطل و یکسان نبودن این دو برای انسان با ایمان و هدفمند و زنده و پویا است . نمی توان مومن و خدا باور بود و به اصول الهی و دینی پایبند بود ولی دارای موضع و جهت نبود و وضعیت و جایگاه اعتقادی خود را به دیگران اعلام نکرد و با همه انسان ها در رفتار و مشی و سلوک برخوردی یکسان و مشابه داشت. فلسفه دیگر تولی و تبری تصحیح جهت اعتقاد و رفتار خود با ملاک های حق در گذر زمان و پرهیز از انحراف از جاده حق و حقیقت است . انسان مومن و خدا جو با تولی و تبری خود را همواره در وسط راه حق و صراط مستقیم نگه داشته و ااز فرو افتادن به گرداب کجی ها و انحرافات مصمون می سازد. تولی و.تبری یاد آوری جایگاه اعتقادی و باور و مسئولیت ها ی انسان مومن و نشانه ایمان پا بر جا و عمیق و ریشه دار او است .
اگر ایـن دو اصـل در اصـول اسـاسـى بـرنامه هاى عملى اسلام گنجانیده شده, به خاطر آن است که طـرفـداران حـق و عـدالت و آزادگى و پاکى و درستى , صفوف خود را هر چه فشرده تر سازند و ناپاکان و ستمگران و آلودگان هر چه تنهاتر بمانند و در یک محاصره اجتماعى و اخلاقى از طرف انسانهاى مثبت و ارزنده قرار گیرند . در حدیثى از پـیـامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) مى خوانیم : اوثق عرى الایمان الحب فى اللّه و البغض فى اللّه؛ محکمترین دستگیره هاى ایمان , دوست داشتن براى خدا , و ابراز تنفر کردن براى خداست . (پاسخ به پرسشهاى مذهبى، مکارم شیرازى – ناصر و جعفر سبحانى 1 – سفینه البحار , جلد 1 )
در حدیث قدسی آمده است: «خداوند به موسی(علیه السلام) فرمود: آیا هرگز کاری برای من انجام داده ای؟ موسی عرض کرد: برایت نماز گزاردم، روزه گرفتم، صدقه دادم و تو را یاد کردم؛ خداوند فرمود: نماز برهان و حجت برای توست و روزه سپر تو در برابر آتش جهنم است و صدقه سایه سرت و یاد من، نوری است برای تو چه کاری برای من کرده ای؟ موسی(علیه السلام) عرض کرد: مرا به کاری که برای توست راهنمایی فرما. خداوند فرمود: ای موسی! آیا هرگز برای من با کسی دوستی کرده ای و برای من با کسی دشمنی کرده ای؟ پس، موسی دانست که برترین اعمال، حب و دوستی به خاطر خدا و بغض و دشمنی به خاطر خداست» (میزان الحکمه، ج 2، ص 944).
مسئله تولّى و تبرّى و لعن از ضروریات اجتماعى و از راه هاى سوق دادن مردم به حقّ و حقیقت و دورى از فساد و تباهى است. تولی به معنای پذیرش ولایت اولیای الهی با قلب و پیروی از آنها در عمل و نیزدوست داشتن اولیای الهی و دوست داشتن دوستداران آنها است و تبری به معنای بیزاری جستن قلبی و درونی از دشمان خدا و اولیای او و کناره گرفتن از رفتار و مشی آنها در عمل است . انسان مومن باید دارای جاذبه و دافعه باشد و حد و مرزی داشته باشد که جایگاه او را نسبت به اهل ایمان و اهل نفاق و کفر و شرک مشخص سازد . او باید نسبت به مومنان و غیر مومنانی که عنادی با حق ندارند و نسبت به آن جاهلند دارای جاذبه و نسبت به غیر آنها دارای دافعه باشد . فلسفه تولی و تبری مشخص کردن موضع و جهت خود در رابطه با مومنان و غیر مومنان و اعلام موضع در این صف بندی است . تولی و تبری به معنای بی تفاوت نبودن در برابر حق و باطل و یکسان نبودن این دو برای انسان با ایمان و هدفمند و زنده و پویا است . نمی توان مومن و خدا باور بود و به اصول الهی و دینی پیبند بود ولی دارای موضع و جهت نبود و وضعیت و جایگاه اعتقادی خود را به دیگران اعلام نکرد و با همه انسان ها در رفتار و مشی و سلوک برخوردی یکسان و مشابه داشت . فلسفه دیگر تولی و تبری تصحیح جهت اعتقاد و رفتار خود با ملاک های حق در گذر زمان و پرهیز از انحراف از جاده حق و حقیقت است . انسان مومن و خدا جو با تولی و تبری خود را همواره در وسط راه حق و صراط مستقیم نگه داشته و ااز فرو افتادن به گرداب کجی ها و انحرافات مصمون می سازد . تولی و.تبری یاد آوری جایگاه اعتقادی و باور و مسئولیت ها ی انسان مومن و نشانه ایمان پا بر جا و عمیق و ریشه دار او است .(ر. ک: جادبه و دافعه علی (علیه السلام) ، شهید مطهری )
ایمان، عین حب و بغض است. امام محمد باقر(علیه السلام) مى فرماید: «الایمان حب و بغض» «ایمان حب و بغض است». حب به تمامى خوبى ها و کمالات و… و بغض از همه بدى ها، کژى ها و… پس در پرتو شناخت و معرفت ایمان حاصل مى شود و ایمان هم جز حب و بغض نیست.
حبّ و بغض دو نیروى بسیار عظیم اند که اگر در حدّ کمال در وجود انسان یافت شوند، اثر بسیار عظیمى خواهند داشت ؛ مثلا کسى که محبّت شخصى را به جهت آن که مظهر همه خوبى هاست در دل داشته باشد، این در حقیقت بیانگر عشق و محبّت او بخوبى هاست و این عشق و محبّت نیروى بسیار عظیمى است که مى تواند تمام قوا را در اختیار گرفته و او را به سوى محبوب اصلى ـ که همان خداوند متعال است ـ سوق دهد. و این همان کمال و سعادت مطلوب انسان است.
تولّی یعنی دوست داشتن هر آن چیز و هر آن کسی که خدا دوست دارد؛ و تبرّی یعنی دشمن داشتن هر آن چیز و هر آن کسی که خدا آن را دشمن می دارد. به طور کلّی دوستی با افراد مؤمن از مصادیق تولّی است؛ و نفرت از مخالفین آنها از مصادیق تبرّی می باشد.لذا ما نیز باید زندگی خودمان را بر اساس تولّی و تبرّی تنظیم کنیم. از آنچه مورد رضایت خداست، خوشمان بیاید، و از آنچه مورد سخط خداست، بدمان بیاید.
موفق ومؤید باشید.
برهمین مبنا دوستان خدا، مردم حق طلب، انسانهاى ارزنده و حامیان حق و عدالت را دوست بداریم و از آلودگان، ستمگران، بى بند و باران و دشمنان خدا و مردم، متنفرباشیم.
تولّی و تبرّء، در آیات متعددی از قرآن کریم نیز بهکار رفته، و از آنجا وارد حوزه فقه و کلام شده است. در این دسته از آیات، از تولّای شیطان، کافران، غیرمؤمنان، آنان که مغضوب خدایند، و کسانی که بر سر دین با مؤمنان میجنگند، نهی، و به تولّای خداوند و پیامبر(ص) و مؤمنان توصیه شده است؛ نیز آمده است که خداوند، صالحان را تولی میکند.
لذا بر اساس همین دستور دینی در فقره معروف زیارت عاشورا خطاب به امام حسین و آل الله می گوییم : « انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامة. »
تولی به معنای پذیرش ولایت اولیای الهی با قلب و پیروی از آنها در عمل و نیزدوست داشتن اولیای الهی و دوست داشتن دوستداران آنها است. انسان مومن باید دارای جاذبه و دافعه باشد و حد و مرزی داشته باشد که جایگاه او را نسبت به اهل ایمان و اهل نفاق و کفر و شرک مشخص سازد . او باید نسبت به مومنان و غیر مومنانی که عنادی با حق ندارند و نسبت به آن جاهلند دارای جاذبه و نسبت به غیر آنها دارای دافعه باشد . فلسفه تولی و تبری مشخص کردن موضع و جهت خود در رابطه با مومنان و غیر مومنان و اعلام موضع در این صف بندی است . تولی و تبری به معنای بی تفاوت نبودن در برابر حق و باطل و یکسان نبودن این دو برای انسان با ایمان و هدفمند و زنده و پویا است . نمی توان مومن و خدا باور بود و به اصول الهی و دینی پایبند بود ولی دارای موضع و جهت نبود و وضعیت و جایگاه اعتقادی خود را به دیگران اعلام نکرد و با همه انسان ها در رفتار و مشی و سلوک برخوردی یکسان و مشابه داشت. فلسفه دیگر تولی و تبری تصحیح جهت اعتقاد و رفتار خود با ملاک های حق در گذر زمان و پرهیز از انحراف از جاده حق و حقیقت است . انسان مومن و خدا جو با تولی و تبری خود را همواره در وسط راه حق و صراط مستقیم نگه داشته و ااز فرو افتادن به گرداب کجی ها و انحرافات مصمون می سازد. تولی و.تبری یاد آوری جایگاه اعتقادی و باور و مسئولیت ها ی انسان مومن و نشانه ایمان پا بر جا و عمیق و ریشه دار او است .
اگر ایـن دو اصـل در اصـول اسـاسـى بـرنامه هاى عملى اسلام گنجانیده شده, به خاطر آن است که طـرفـداران حـق و عـدالت و آزادگى و پاکى و درستى , صفوف خود را هر چه فشرده تر سازند و ناپاکان و ستمگران و آلودگان هر چه تنهاتر بمانند و در یک محاصره اجتماعى و اخلاقى از طرف انسانهاى مثبت و ارزنده قرار گیرند . در حدیثى از پـیـامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) مى خوانیم : اوثق عرى الایمان الحب فى اللّه و البغض فى اللّه؛ محکمترین دستگیره هاى ایمان , دوست داشتن براى خدا , و ابراز تنفر کردن براى خداست . (پاسخ به پرسشهاى مذهبى، مکارم شیرازى – ناصر و جعفر سبحانى 1 – سفینه البحار , جلد 1 )
در حدیث قدسی آمده است: «خداوند به موسی(علیه السلام) فرمود: آیا هرگز کاری برای من انجام داده ای؟ موسی عرض کرد: برایت نماز گزاردم، روزه گرفتم، صدقه دادم و تو را یاد کردم؛ خداوند فرمود: نماز برهان و حجت برای توست و روزه سپر تو در برابر آتش جهنم است و صدقه سایه سرت و یاد من، نوری است برای تو چه کاری برای من کرده ای؟ موسی(علیه السلام) عرض کرد: مرا به کاری که برای توست راهنمایی فرما. خداوند فرمود: ای موسی! آیا هرگز برای من با کسی دوستی کرده ای و برای من با کسی دشمنی کرده ای؟ پس، موسی دانست که برترین اعمال، حب و دوستی به خاطر خدا و بغض و دشمنی به خاطر خداست» (میزان الحکمه، ج 2، ص 944).
مسئله تولّى و تبرّى و لعن از ضروریات اجتماعى و از راه هاى سوق دادن مردم به حقّ و حقیقت و دورى از فساد و تباهى است. تولی به معنای پذیرش ولایت اولیای الهی با قلب و پیروی از آنها در عمل و نیزدوست داشتن اولیای الهی و دوست داشتن دوستداران آنها است و تبری به معنای بیزاری جستن قلبی و درونی از دشمان خدا و اولیای او و کناره گرفتن از رفتار و مشی آنها در عمل است . انسان مومن باید دارای جاذبه و دافعه باشد و حد و مرزی داشته باشد که جایگاه او را نسبت به اهل ایمان و اهل نفاق و کفر و شرک مشخص سازد . او باید نسبت به مومنان و غیر مومنانی که عنادی با حق ندارند و نسبت به آن جاهلند دارای جاذبه و نسبت به غیر آنها دارای دافعه باشد . فلسفه تولی و تبری مشخص کردن موضع و جهت خود در رابطه با مومنان و غیر مومنان و اعلام موضع در این صف بندی است . تولی و تبری به معنای بی تفاوت نبودن در برابر حق و باطل و یکسان نبودن این دو برای انسان با ایمان و هدفمند و زنده و پویا است . نمی توان مومن و خدا باور بود و به اصول الهی و دینی پیبند بود ولی دارای موضع و جهت نبود و وضعیت و جایگاه اعتقادی خود را به دیگران اعلام نکرد و با همه انسان ها در رفتار و مشی و سلوک برخوردی یکسان و مشابه داشت . فلسفه دیگر تولی و تبری تصحیح جهت اعتقاد و رفتار خود با ملاک های حق در گذر زمان و پرهیز از انحراف از جاده حق و حقیقت است . انسان مومن و خدا جو با تولی و تبری خود را همواره در وسط راه حق و صراط مستقیم نگه داشته و ااز فرو افتادن به گرداب کجی ها و انحرافات مصمون می سازد . تولی و.تبری یاد آوری جایگاه اعتقادی و باور و مسئولیت ها ی انسان مومن و نشانه ایمان پا بر جا و عمیق و ریشه دار او است .(ر. ک: جادبه و دافعه علی (علیه السلام) ، شهید مطهری )
ایمان، عین حب و بغض است. امام محمد باقر(علیه السلام) مى فرماید: «الایمان حب و بغض» «ایمان حب و بغض است». حب به تمامى خوبى ها و کمالات و… و بغض از همه بدى ها، کژى ها و… پس در پرتو شناخت و معرفت ایمان حاصل مى شود و ایمان هم جز حب و بغض نیست.
حبّ و بغض دو نیروى بسیار عظیم اند که اگر در حدّ کمال در وجود انسان یافت شوند، اثر بسیار عظیمى خواهند داشت ؛ مثلا کسى که محبّت شخصى را به جهت آن که مظهر همه خوبى هاست در دل داشته باشد، این در حقیقت بیانگر عشق و محبّت او بخوبى هاست و این عشق و محبّت نیروى بسیار عظیمى است که مى تواند تمام قوا را در اختیار گرفته و او را به سوى محبوب اصلى ـ که همان خداوند متعال است ـ سوق دهد. و این همان کمال و سعادت مطلوب انسان است.
تولّی یعنی دوست داشتن هر آن چیز و هر آن کسی که خدا دوست دارد؛ و تبرّی یعنی دشمن داشتن هر آن چیز و هر آن کسی که خدا آن را دشمن می دارد. به طور کلّی دوستی با افراد مؤمن از مصادیق تولّی است؛ و نفرت از مخالفین آنها از مصادیق تبرّی می باشد.لذا ما نیز باید زندگی خودمان را بر اساس تولّی و تبرّی تنظیم کنیم. از آنچه مورد رضایت خداست، خوشمان بیاید، و از آنچه مورد سخط خداست، بدمان بیاید.
موفق ومؤید باشید.