۱۳۹۷/۰۱/۰۴
–
۳۲۷ بازدید
با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز پاسخ اجمالی: پرسشگر ارجمند، هر چند تشکیل حکومت اسلامی از منظر ادله ی نقلی و عقلی امری واجب می باشد اما بدیهی است که تشکیل حکومت اسلامی و تحقق آن بدون حضور مردم و تایید آنان مساله ای کاملا ناممکن و غیر واقعی است. به عبارت دیگر هرچند اصل مشروعیت حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه در عصر غیبت به نصب الاهی بوده و مردم در مشروعیت آن نقشی ندارند اما تحقق نظام اسلامی بدون مشارکت مردم و همراهی آنان امکان ندارد.
با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز پاسخ اجمالی: پرسشگر ارجمند، هر چند تشکیل حکومت اسلامی از منظر ادله ی نقلی و عقلی امری واجب می باشد اما بدیهی است که تشکیل حکومت اسلامی و تحقق آن بدون حضور مردم و تایید آنان مساله ای کاملا ناممکن و غیر واقعی است. به عبارت دیگر هرچند اصل مشروعیت حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه در عصر غیبت به نصب الاهی بوده و مردم در مشروعیت آن نقشی ندارند اما تحقق نظام اسلامی بدون مشارکت مردم و همراهی آنان امکان ندارد. پس برگزاری انتخابات و فراخواندن مردم به شرکت در آن از سوی رهبران نظام اسلامی به دلیل لزوم همراهی مردم در تخقق نظام اسلامی و کارآمدی آن می باشد نه به خاطر تامین مشروعیت حکومت. پاسخ تفصیلی: نقش مردم در نظام ولایت فقیه امروزه در فلسفههای سیاسی نوع تلقی از نقش مردم در حکومتها و نظریههای سیاسی در تعیین نوع حکومتها نقش اساسی و تعیین کننده دارد. این نقش و دخالت مردم در حکومتها از دو جنبه و جهت قابل بررسی است: یکی از جهت مشروعیّت و حقانیّت حکومت و حاکمان و دیگری از جهت مقبولیّت. از دیدگاه اسلام اصل اوّلی عدم ولایت کسی بر دیگری است و خروج از این اصل نیازمند دلیل است. بر اساس اعتقاد توحیدی، خداوند ربّ و صاحب اختیار هستی و انسانهاست و او تکویناً و تشریعاً بر همه عالم و آدم ولایت دارد و ولایت دیگران باید مستند به اذن و ارادة الهی باشد و الّا مشروعیت نخواهد داشت. بنابراین «از دیدگاه اسلام منبع ذاتی مشروعیت و حقانیّت، اعتبار خداوند متعال است، زیرا که حاکمیت مطلق عالم و آدم از آن اوست و اقتدار و سیادت ذاتاً به او اختصاص دارد و توحید در خالقیّت و ربویّت و توحید در قانونگذاری و حاکمیت عقلاً و نقلاً برای او ثابت شده است و آنگاه از آن اصل اولی با دلیل خارج میشویم که ثابت کند حق حاکمیت از ناحیه خداوند به دیگران تفویض میگردد.»(1) به نظر همه مسلمانان مشروعیّت حکومت رسول الله از سوی خداوند متعال بوده است یعنی این حق را خداوند به آن حضرت اعطا فرموده بود. و در خصوص مشروعیّت حکومت امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ اعتقاد شیعه بر آن است که حکومت آنها با نصب الهی است یعنی خداوند متعال حق حکومت به آنان واگذار کرده و پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ واسطه در تبلیغ این مسأله بودهاند. در عصر غیبت نیز اغلب فقهای شیعه بر این عقیدهاند که در زمان غیبت، فقیه حق حاکمیت دارد و حکومت از سوی خدا به وسیله امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ به فقها واگذار شده است. بنابراین در زمان غیبت نیز مشروعیت حکومت از سوی خداست و مردم هیچ نقشی در مشروعیت حکومت ندارند. نقش اصلی و کلیدی مردم در مرحله تحقق حکومت ولایی میباشد چون بدون مردم و استقبال و خواست آنها و مشارکت همه جانبه مردم حکومت تحقق نمییابد اگر چه حاکم شخصی مانند علی بن ابیطالب باشد چنانچه امام شرط ایجاد حکومت خود را در گرو حضور مردم میداند. «لولا حضور الحاضر و قیام الحجّه بوجود الناصر…»(2) رهبری حضرت امام خمینی (ره) نیز علیرغم نفوذ فوقالعاده خود و با اینکه تمام تصمیماتش به خاطر برخورداری از اعتماد عمومی با اقبال مردم مواجه میشد ولی سهم اصلی را در تحقیق نظام حکومت اسلامی و تحقق و عینیّت یابی نظام ولایت فقیه به مشارکت مردمی میداد فلذا در اولین گام نوع نظام را به آرای عمومی ارجاع داد که بیش از 98% مردم، تشکیل نظام جمهوری اسلامی را مورد تأیید قرار داداند و با انتخاب نمایندگان خود در مجلس خبرگان قانون اساسی و نهایتاً تأیید آن قانون با آرای مستقیم خود، مهر تأیید بر قانون اساسی زدند. قانون اساسی جمهوری اسلامی در عین توجه لازم به منشأ حاکمیت الهی نظام (اصل 2 و 57) به نقش مردم در تعیین رهبران و نمایندگان و دولت مردان این نظام توجه فوقالعادهای نموده است بطوریکه همه مسؤلین نظام از رهبر تا شوراهای اسلامی با آرای مستقیم و یا غیر مستقیم مردم انتخاب میشوند (اصول 6206، 100، 107، 115، 117 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران) در طول 28 سال که از پیروزی انقلاب میگذرد ملت ایران بطور متوسط هر سال یک مرتبه در انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر و روستا و… شرکت کردهاند که بیانگر نقش مردم در تعیین سرنوشت اجتماعی خود و تحقق و مشارکت مستمرّ در تداوم انقلاب و نظام ولایت فقیه میباشد. در عین حال شاکله قانون اساسی بهگونهای تدوین شده، که مشارکت و مداخله مردم در سرنوشت اجتماعی خود به معنای حاکمیت مردمی با معیارهای غربی نمیباشد بلکه حدود و ثغور حاکمیت الهی چه در قانونگذاری و چه در تعیین رهبران نظام ملحوظ نظر واقع گردیده است مثلاً اگرچه در تعیین رهبری با مسامحه اصطلاح انتخاب بکار برده میشود ولی در واقع به معنای کشف ولی فقیهی است که منصوب خداوند باشد و یا اینکه رئیس جمهوری تا زمانیکه مورد تنفیذ ولایت فقیه قرار نگیرد با انتخاب مردم مشروعیت قانونی نمییابد. در تشکیل حکومت دینی حق مردم تنها در انتخاب حاکم و تشکیل حکومت منحصر نیست بلکه حق نظارت و انتقاد نیز دارند که در صورت تخلف حکمرانان از موازین تعیین شده توسط شرع و قانون از آنها انتقاد کنند و بر کار آنها نظارت داشته باشند. امام علی ـ علیه السلام ـ در خطبه 216 نهج البلاغه میفرماید: ای مردم، از گفتار حق و رأیزنی عادلانه دریغ نکنید، زیرا من فوق خطا شمرده نمیشوم و از آن مصون نیستم، مگر اینکه خداوند یاریم کند. البته حقانگاری نظارت و انتقاد برای مردم در صورتی است که در قالب راهنمایی دلسوزانه و به تعبیر خود حضرت «مقالة بحق»(3)و «مشورت بعدل»(4) باشد. اما اگر فراتر از انتقاد باشد و در قالب تضعیف حکومت و حاکم درآید در این صورت به عنوان یک حرکت مخالف تلقی خواهد شد. این حق نظارت همگانی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در قالب فریضة امربهمعروف و نهیازمنکر در اصل هشتم آمده است که میگوید: در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امربهمعروف و نهیازمنکر وظیفهای همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. بنابراین مردم نقش ایجادی و ابقایی و اصلاحی در حکومت و نظام ولایت فقیه دارند و تحقق حکومت و صلاح و ساماندهی آن و پابرجایی و سیر به سوی اهداف آن به مردم بسته است. ________________________________________ پاورقی: 1. کتاب نقد، شماره 7، صفحة 118، فصلنامه کتاب نقد، مؤسسة فرهنگی اندیشه معاصر، شماره 7، سال دوّم، تابستان 77. 2. نهج البلاغه، خطبه 3، ترجمه دشتی. 3. نهج البلاغه، خطبه 216. 4. نهج البلاغه، خطبه 216، ترجمه محمددشتی. در پایان مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم. منتظر سوالات بعدی شما هستیم. در پیوست پاسخ مقاله ای کوتاه درباره نقش مردم در حکومت اسلامی از نظر امام خمینی رحمه الله علیه خدمتتان تقدیم می گردد. نقش مردم در حکومت اسلامی از نظر امام خمینی امام خمینی(ره) با ایمان و اطمینانی که به مردم داشت به نقش مؤثر و تعیین کننده مردم در حکومت معتقد بودند و در چند سال رهبری و هدایت امور، ایشان به این مهم اهتمام وافری داشتند لکن امام(ره) دموکراسی های غربی را که مدعی حکومت مردم بر مردم بودند را از اساس قبول نداشت و معتقد بودند که (شیوه) دموکراسی اسلام کامل تر از دموکراسی غرب است.(1) به هر حال دیدگاه امام خمینی(ره) درباره نقش مردم در حکومت اسلامی را می توان در قالب چند عنوان آن هم به اختصار مطرح نمود: 1. نقش مردم در تعیین سرنوشت کشورامام خمینی(ره) جایگاه مردم در کشور را آن قدر مهم و اساسی می دانستند که حتی آنان با نقش حیاتی خود در تعیین سرنوشت کشور، می توانند آینده آن را رقم زنند. امام(ره) می فرمودند: «سرنوشت هر ملتی به دست خویش است» و «هر ملتی باید سرنوشت خودش را، خودش تعیین کند» و «امروز است که تمام ملت در سرنوشت خودشان دخالت می کنند»(2) زیرا «امروز سرنوشت اسلام و سرنوشت مسلمین در ایران و سرنوشت کشور ما به دست ملت است».(3) 2. نقش و دخالت مسئولانه مردم در اداره کشورامام خمینی(ره) اعتقاد راسخی داشتند که: «مملکت باید با دست خود مردم، با دست خود اشخاص اداره بشود»(4) لذا درباره نقش و دخالت مسئولانه مردم می فرمودند: «امروز مسئولیت به عهده ملت است… باید همه بدانند که همه تان مسئولید»،(5) «همه مردم و همه هم مسئول هستند»(6) یعنی همه باید توجه داشته باشند که با وجود مسئولیت قانونی و رسمی عده ای از افراد در اداره کشور، کسی نباید درباره اداره کشور بی توجه باشد و از راه ها و طرق قانونی مردم نقش و دخالت مسئولانه خود را ایفاء نموده و نسبت به اداره امور کشور بی تفاوت نباشد و حتی در صورت انحراف مردم وظیفه دارند ورود پیدا نمایند(7) و آن چه که مهم است این که بدانیم «یک کشوری وقتی آسیب می بیند که ملتش بی تفاوت باشد».(8) 3. نقش نظارتی مردم امام معتقد بودند یک کشور وقتی آسیب می بیند که ملت آن بی تفاوت باشند یعنی ملت همه باید حاضر باشند در مسایل سیاسی(9) و با رشد آگاهی بر امور نظارت نمایند. امام(ره) می فرمودند: «ملت باید الآن همه شان ناظر امور باشند، اظهار نظر بکنند در مسایل سیاسی، در مسایل اجتماعی، در مسایلی که عمل می کند دولت»(10) «ملت باید ناظر باشد به اموری که در دولت می گذرد»(11) یعنی نظارت همگانی مردم می تواند به عنوان نقش اساسی آنان کشور را از بسیاری انحرافات مصون دارد زیرا این نظارت ها هم در انتخاب صحیح مردم می تواند مؤثر باشد و هم این که مسئولان نظام را در برابر مردم پاسخگو می نماید. 4. نقش مردم در حمایت و پشتیبانی از حکومتامام خمینی(ره) می فرماید: «پشتوانه یک حکومتی ملت است، اگر یک ملتی پشتوانه حکومتی نباشد این حکومت نمی تواند درست بشود، این (حکومت) نمی تواند برقرار باشد».(12) امام خمینی(ره) در جای دیگر خطاب به مردم اظهار می دارند که «مهم این است که شما (ملت) ایستاده باشید و قائم به امر باشید و حکومت را از خودتان جدا ندانید و ننشینید به این که همه کارها را باید حکومت بکند»(13) همچنین ایشان معتقد بود که ملت تا در صحنه حاضرند این کشور آسیب نخواهد دید.(14) می توان گفت در نزد امام و دیدگاه ایشان در واقع مردم نقش فاعلی را در تحقق حکومت داشته و به عبارتی نقش آنان به گونه ای است که باید گفت اراده مردم بر حکومت به شکلی تبلور یافته و خود را نشان می دهد و به قول حضرت امام(ره) با اراده ملت ها، اراده ای که تَبَع اراده خداست، اراده ای که برای خداست غیر ممکن ها ممکن می شود»(15) در عین حال نکته اساسی و پایانی این است که با وجود این که مردم و نقش آنان در حکومت از دیدگاه امام نقش اساسی و خاص است ولی مشروعیت حکومت باید از ناحیه خدا بوده و در این حوزه مردم به حکومت مشروعیت نمی دهند و به عبارتی باید گفت مشروعیت حکومت بر اساس آراء مردم نبوده و مشروعیت آن الهی است. لکن حکومت مشروع در عین حال با آرای مردم محقق می شود یعنی همان طوری که امام(ره) فرمودند: «تولّی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین».(16) ________________________________________ پاورقی: 1. صحیفه نور، ج4، ص314. 2. کلمات قصار امام خمینی، نشر آثار امام خمینی، ص120 ـ 123. 3. صحیفه نور، ج12، ص6 و 7. 4. صحیفه نور، ج10، ص40. 5. صحیفه نور، ج12، ص6 و 7. 6. صحیفه نور، ج9، ص194. 7. وصیتنامه سیاسی الهی امام، ص158. 8. کلمات قصار، ص122. 9. کلمات قصار امام، ص120 ـ 123. 10. صحیفه نور، ج13، ص70. 11. صحیفه نور، ج15، ص60. 12. صحیفه نور، ج11، ص130. 13. صحیفه نور، ج15، ص100. 14. صحیفه نور، ج15، ص269. 15. کلمات قصار امام، ص121. 16. جایگاه مردم در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره)، (تبیان، دفتر 39)، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام(ره)، ص9.