۱۳۹۵/۱۲/۰۲
–
۵۵۲ بازدید
آیا انسان با کشف و شهود و سیر و سلوک می تواند به وحی برسد؟
یکم.
وحى آن نوع شناخت و دریافت معارف و قوانین تشریعى جامع و بى بدیل است که از سوى آفریدگار عالم – با توجه به آگاهى از سیستم وجود انسان و نیازهاى گوناگون حیات مادى و روحانى او – در تمام مراحل مختلف زندگى افاضه مى شود و جهت راهبرد هماهنگ و معقول جامعه انسانى، در روند حیات فردى و جمعى است. در حالى که محتواى مکاشفه اى که از سلوک معنوى به دست مى آید، اغلب ناقص و یک جانبه است و براهین اطمینان بخش براى صاحب کشف و دیگران ندارد. علاوه بر آنکه وحى ناظر به سعادت همگان است؛ در حالى که کشف عرفانى محض، در صدد رفع مشکل صاحب کشف است.
دوم.
در وحى خاص، پیامبر، فرشته (که واسطه پیام است) را مى بیند؛ ولى در وحى عام اگر حامل پیام فرشته باشد، سالک او را مشاهده بصرى نمى کند.
سوم.
نبى باید شهود خویش را به دیگران گفته و آن را تبلیغ کند؛ ولى براى سالک چنین شرطى وجود ندارد.این موارد با استفاده از منابع ذیل استخراج شده است: عرفان نظرى، ص 366؛ مفاتیح الغیب، ص 338؛ شرح مقدمه قیصرى، ص 590 و 591؛ شرح فصوص الحکم، ص 111؛ مبانى نظرى تجربه دینى، ص 154 – 159؛ تحلیل وحى از دیدگاه اسلام و مسیحیت، ص 52 – 72.
چهارم.
وحى، مقامى اعطایى است که خداوند افاضه فرموده و تحت مشیت و اراده او قرار دارد؛ امّا در مکاشفه، سالک هر چند حقایق عوالم غیب را دریافت مى دارد؛ ولى این «آخذاً من الله» و از طریق اعطا نیست.
بنابراین انسان با سلوک معنوى، نمى تواند به وحى – به معناى خاصّ آن – دست یابد؛ گرچه به وحى به معناى عام آن نایل شود.