۱۳۹۷/۰۸/۱۷
–
۲۱۵۹۴ بازدید
بنام خدا.سلام.اینهایی ک چله ترک گناه میگیرند ایا ازهمان روز اول چله هیچ گناعی نمیکنند؟تاچهل روز..واگر مثلا ازهمان روز اول چند تایی گناه ازدستشان در برود چله باطاچل است وباید از نو شروع کنند؟اگر اینطور باشد که ما باید همش ازنو شروع کنیم.مثلا ما درطول روز ک سرگرم کارهای روزمره هستیم بکل یادمان میرود که قرار بود چله بگیریم،بعد اخرشب موقع محاسبه فقط یادمان است..که ان هم پراز گناه وخطاست..ایا باید چله را مثلا یکدونه یکدونه بگیریم مثلا چهل روز فقط مال ترک یک گناه..بعد بریم سراغ گناه بعدی..ما اینطورشم امتحان کردیم اما نشد
دوست گرامی. راه ترک گناه صرفا چله گیری نیست. گناه ریشه هایی دارد که تا درمان نشود ترک آن ممکن نمی شود. ترک گناه البته آسان هم نیست و تمام کسانی که سیر و سلوک می کنند و ریاضت می کشند برای این است که به این مقام که مقام تقوی است نایل گردند و به رضایت خداوند برسند و این آسان نخواهد بود.
در ادامه روش توبه از گناهان را توضیح داده ایم با دقت مطالعه بفرمایید.
انقلاب درونی:
توبه یک انقلاب درونی مقدس و اولین گام عملی سلوک است. توبه بازگشت است از راهی که تاکنون رفته ایم و درست نبوده، صراط مستقیم نبوده، و حالا پشیمان، آگاه و متنبه شده و فهمیده ایم که ضرر کرده ایم که از خدا و حقیقت دور شده ایم و تصمیم گرفته ایم به راه خدا و صراط مستقیم بندگی بازگردیم و با جبران گذشته خود را به خدا نزدیک نماییم.
ما در دنیا بر سر یک دوراهی بزرگ هستیم، یک راه همان صراط مستقیم توحید و بندگی خداوند است که تحت ولایت انبیاء الهی و معصومان قرار دارد و به بهشت ختم می شود و راه دیگر، راه شرک و کفر و نفاق است که تحت ولایت شیطان و طاغوت ها اداره می شود و به جهنم می انجامد.
اگر کسی از راه خدا و صراط مستقیم الهی خارج شد، حتما گرفتار شرک و کفر می شود و تحت ولایت شیطان قرار می گیرد و گمراه می شود.
توبه برای کسی است که در اثر یقظه بیدار و متنبه شده و احساس می کند شیطان و نفس و غضب و شهوت حیوانی بر او حاکم گشته و به بردگی گرفته اند و لذا از راه خدا و خوبی ها فاصله گرفته است،
چنین شخصی اکنون تصمیم می گیرد خود را از حکومت نفس و شیطان خارج نماید و لذا بر علیه بعد حیوانی خود دست به شورشی عظیمی به نام توبه می زند و به سوی خدا باز می گردد و مسیر کلی زندگی خود را اصلاح می کند و خود را تحت ولایت خدا و فرستادگان او قرار می دهد تا به سعادت جاودان برسد.
توبه نصوح:
بسیاری از جوانان سوال می کنند چرا نمی توانیم در مسیر توبه ثابت قدم بمانیم. توبه می کنیم، اما چیزی نمی گذرد که دوباره به گناه قبلی آلوده می شویم؟
در پاسخ گفته می شود: دلیل آن عدم مبارزه ریشه ای با گناهان است، آنها ابتدا لازم است فکری به حال خودپرستی و دنیا پرستی های خود بکنند، ریشه گناهان در شهوت پرستی و شکم پرستی و شهرت پرستی و مقام پرستی و ثروت پرستی و لذت پرستی و مانند آن است، تا زمانی که فرد مسلمان خط پرستشی خود را اصلاح نکند و از نفسانیت و دنیا نگذرد و انگیزه خود را برای قرب به خدا خالص نکند، همچنان درگیر گناه و عصیان خواهد بود.
توبه نصوح که در قرآن کریم آمده: توبوا الی الله توبته نصوحا – یعنی توبه بدون بازگشت. اگر کسی بخواهد توبه بدون بازگشت داشته باشد چاره ای جز این ندارد که ریشه های اصلی گناه را بشناسد و آنها را در وجود خود قطع کند.
گناه محصول شرک و خودپرستی و دنیاپرستی است، گاهی شما از خود گناهان توبه می کنید و گاهی از ریشه گناهان، توبه از گناهان عملی و ظاهری، سطحی است و ممکن است در اثر فشار نیروهای حیوانی شکسته شود و دوباره انسان به گناه آلوده گردد، اما توبه از شرک و تزکیه نفس از پرستش غیر خدا، بسیار ریشه ای، عمیق و بدون بازگشت خواهد بود، بنابراین، توبه واقعی و قطعی از گناهان گذشته میسر نمی شود، مگر اینکه انسان ریشه گناهان از وجود خود پاکسازی نماید.
اغلب کسانی که تصمیم به توبه می گیرند، متوجه این معنا نیستند که باید گناه را ریشه کن نمود، تا منشا و زمینه های درونی گناه در قلب و روح انسان استقرار دارد، ترک گناهان عملی و بیرونی چندان موفقیت آمیز نخواهد بود.
انواع گناه و توبه:
گناهانی که ممکن است انسان مرتکب شود می توان به سه دسته تقسیم نمود:
الف. حق النفس:
حق النفس، یعنی انسان به جان، مال و حیثیت خویش صدمه زده و موجب عدم پیشرفت یا فقر و عقب افتادگی و گرفتاری خود شود. توبه از این گناهان دشوار نیست، زیرا با کسی جز خودش و خداوند طرف نمی باشد. بنابراین همین که عمل را ترک نماید و صدمه به خود را جبران و از خدا با استغفار طلب بخشش کند، کافی است.
ب. حق الله:
فطرت پاک و سالمی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، اعضاء و جوارح و نعمت های فراوان مادی و معنوی و سرانجام «ارسال رسل و انزال کتب» همه برای پویایی و سعادت او است، اما با تأسف آدمی بر اثر تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی، همه این نعمت ها را نادیده انگاشته و راه تمرد و عصیان را در پیش می گیرد!
حق خداوند توحید و بندگی است که اگر کسی راه عصیان پیشه کرد و بعد پشیمان شد و خواست توبه کند راهکارش این است که به راه توحید و بندگی باز گردد و واجباتی که از او فوت شده جبران نماید.
بنابراین در این گونه موارد، گرچه گنهکار است، ولی چون معمولا پای شخص و حق دیگری در بین نیست، با استغفار و جبران کوتاهی های گذشته، آسانتر می توان توبه کرد و راه خیر و صلاح و سعادت دنیوی و اخروی را در پیش گرفت.
ت: حق الناس
شرایط توبه در حق الناس، سنگین تر از توبه در حق النفس و حق الله است و این گناه، یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(ع) تحت عنوان مظالم العباد (کلینی، اصول کافی، ج2، ص443) و امام زین العابدین(ع) تضییع حقوق الاخوان (مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص415) یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(ص) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال،خون و سوءظن» (همان، ج67، ص71)
بر این اساس مردم و مؤمنان دارای سه نوع حق، احترام و مصونیت اند؛ به موازات همین سه حق ممکن است سه نوع ظلم هم به آنان روا شود و بر همین پایه سه نوع توبه هم واجب می شود که این سه عبارتند از: 1. تجاوز به مال 2. لطمه به جان 3. ضربه به آبرو.
در حق الناس استغفار و طلب بخشش از خداوند کافی نیست و انسان باید به نحوی حق دیگران را جبران نماید و رضایت فردی که مورد ظلم واقع شده بدست آورد.
شرایط و ارکان توبه:
مهمترین شرایط توبه عبارت است از:
1. پشیمانی و ندامت از صمیم قلب و تصمیم بر عدم ارتکاب دوباره.
2. استغفار و طلب بخشش از خداوند.
3. تصمیم قاطع بر جبران گذشته و ادای حقوق، خصوصا اگر حق الناس باشد.
امیر مؤمنان(ع) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: «استغفرالله» فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟
استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد.
1. پشیمانی از گذشته.
2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه.
3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد.
4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری.
5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنان که پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید.
6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: «استغفرالله»
البته مورد پنچم و ششم از مستحبات توبه است و موارد نخستین از شرایط لازم آن به شمار می رود.
بخشش گناهان:
درصورتی که از گناه خود پشیمان شده، گناه را ترک کرده و به راه بندگی خداوند بازگشته اید، باید بدانید که حتما لطف خدا شامل حال شما شده است، بنابراین کاملا امیدوار باشید که بخشیده شده اید. پیامبر خدا (ص)می فرماید: التائب من الذنب کمن لا ذنب له – توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناهی نکرده است (بحار ج 2 ص 154)
گناه، یعنی پشت به خدا کردن و در راهی رفتن که انسان را از خدا دور می کند. خداوند نور آسمان و زمین است -الله نور السموات و الارض- بنابراین اثر معنوی این دور شدن از خدا، تاریک شدن دل می باشد.
توبه در مقابل آن، بازگشت از راه تاریک گذشته و حرکت به سوی نور خداوند می باشد، که در نتیجه اثرش نورانی شدن قلب انسان است، در اثر توبه تاریکی های گذشته، با نور الهی که بر دل می تابد، از بین خواهد رفت.
در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: «ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها – خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295)
و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهز – کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند، مانند کسی است که مسخره می کند (همان، ص 296)
علامت قبولی توبه:
مهمترین علامت توبه حقیقی که خدای متعال آن را می پذیرد آن است که انسان خودش ببینید تغییر در رفتار و منش و زندگی او ایجاد شده است یا خیر. اگر دید تغییر کرده و رابطه اش با خدا اصلاح شده و دیگر گناهان سابق را تکرار نمی کند، بداند که خدای متعال به او عنایت دارد و مورد قبول و پذیرش او واقع شده است و نتیجه ی این پذیرش، پاک شدن گناه از پرونده ی اعمال است. خداوند درباره صفات متقین اینگونه می فرماید: والَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ – (پرهیزگاران) کسانی هستند که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى کنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمى ورزند، با اینکه مى دانند (آل عمران، 135)
اگر انسان این راه را به درستی طی کند نباید در بخشش و مهربانی خدای متعال شک داشته باشد، البته کسی که واقعا توبه می کند و موفق به بازگشت به سوی خدا می شود، اثر توبه در زندگی و باطن و ظاهرش آشکار خواهد شد.
هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و کنش هاى ما بیشتر هویدا گردد، رغبت کمترى به گناه و اراده و عزم راسخ ترى در اطاعت پروردگار خواهیم داشت و این نشان مى دهد که توبه ما نیز توبه واقعى ترى بوده است و به همین نسبت مقبول تر واقع گردیده است.
امام امت (ره) مى فرمودند: اگر بعد از ماه مبارک رمضان تغییرى در حالات خود یافتید به همان نسبت وارد ضیافت الله شده اید، ولى اگر دگرگونى در شما پدید نیامد از آن بى بهره ماندید. برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی: گناه شناسی، محسن قرائتی. گناهان کبیره، شهید دستغیب. بازگشت به خویشتن یا توبه نصوح، رضوانعلی مصیبی.
در ادامه روش توبه از گناهان را توضیح داده ایم با دقت مطالعه بفرمایید.
انقلاب درونی:
توبه یک انقلاب درونی مقدس و اولین گام عملی سلوک است. توبه بازگشت است از راهی که تاکنون رفته ایم و درست نبوده، صراط مستقیم نبوده، و حالا پشیمان، آگاه و متنبه شده و فهمیده ایم که ضرر کرده ایم که از خدا و حقیقت دور شده ایم و تصمیم گرفته ایم به راه خدا و صراط مستقیم بندگی بازگردیم و با جبران گذشته خود را به خدا نزدیک نماییم.
ما در دنیا بر سر یک دوراهی بزرگ هستیم، یک راه همان صراط مستقیم توحید و بندگی خداوند است که تحت ولایت انبیاء الهی و معصومان قرار دارد و به بهشت ختم می شود و راه دیگر، راه شرک و کفر و نفاق است که تحت ولایت شیطان و طاغوت ها اداره می شود و به جهنم می انجامد.
اگر کسی از راه خدا و صراط مستقیم الهی خارج شد، حتما گرفتار شرک و کفر می شود و تحت ولایت شیطان قرار می گیرد و گمراه می شود.
توبه برای کسی است که در اثر یقظه بیدار و متنبه شده و احساس می کند شیطان و نفس و غضب و شهوت حیوانی بر او حاکم گشته و به بردگی گرفته اند و لذا از راه خدا و خوبی ها فاصله گرفته است،
چنین شخصی اکنون تصمیم می گیرد خود را از حکومت نفس و شیطان خارج نماید و لذا بر علیه بعد حیوانی خود دست به شورشی عظیمی به نام توبه می زند و به سوی خدا باز می گردد و مسیر کلی زندگی خود را اصلاح می کند و خود را تحت ولایت خدا و فرستادگان او قرار می دهد تا به سعادت جاودان برسد.
توبه نصوح:
بسیاری از جوانان سوال می کنند چرا نمی توانیم در مسیر توبه ثابت قدم بمانیم. توبه می کنیم، اما چیزی نمی گذرد که دوباره به گناه قبلی آلوده می شویم؟
در پاسخ گفته می شود: دلیل آن عدم مبارزه ریشه ای با گناهان است، آنها ابتدا لازم است فکری به حال خودپرستی و دنیا پرستی های خود بکنند، ریشه گناهان در شهوت پرستی و شکم پرستی و شهرت پرستی و مقام پرستی و ثروت پرستی و لذت پرستی و مانند آن است، تا زمانی که فرد مسلمان خط پرستشی خود را اصلاح نکند و از نفسانیت و دنیا نگذرد و انگیزه خود را برای قرب به خدا خالص نکند، همچنان درگیر گناه و عصیان خواهد بود.
توبه نصوح که در قرآن کریم آمده: توبوا الی الله توبته نصوحا – یعنی توبه بدون بازگشت. اگر کسی بخواهد توبه بدون بازگشت داشته باشد چاره ای جز این ندارد که ریشه های اصلی گناه را بشناسد و آنها را در وجود خود قطع کند.
گناه محصول شرک و خودپرستی و دنیاپرستی است، گاهی شما از خود گناهان توبه می کنید و گاهی از ریشه گناهان، توبه از گناهان عملی و ظاهری، سطحی است و ممکن است در اثر فشار نیروهای حیوانی شکسته شود و دوباره انسان به گناه آلوده گردد، اما توبه از شرک و تزکیه نفس از پرستش غیر خدا، بسیار ریشه ای، عمیق و بدون بازگشت خواهد بود، بنابراین، توبه واقعی و قطعی از گناهان گذشته میسر نمی شود، مگر اینکه انسان ریشه گناهان از وجود خود پاکسازی نماید.
اغلب کسانی که تصمیم به توبه می گیرند، متوجه این معنا نیستند که باید گناه را ریشه کن نمود، تا منشا و زمینه های درونی گناه در قلب و روح انسان استقرار دارد، ترک گناهان عملی و بیرونی چندان موفقیت آمیز نخواهد بود.
انواع گناه و توبه:
گناهانی که ممکن است انسان مرتکب شود می توان به سه دسته تقسیم نمود:
الف. حق النفس:
حق النفس، یعنی انسان به جان، مال و حیثیت خویش صدمه زده و موجب عدم پیشرفت یا فقر و عقب افتادگی و گرفتاری خود شود. توبه از این گناهان دشوار نیست، زیرا با کسی جز خودش و خداوند طرف نمی باشد. بنابراین همین که عمل را ترک نماید و صدمه به خود را جبران و از خدا با استغفار طلب بخشش کند، کافی است.
ب. حق الله:
فطرت پاک و سالمی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، اعضاء و جوارح و نعمت های فراوان مادی و معنوی و سرانجام «ارسال رسل و انزال کتب» همه برای پویایی و سعادت او است، اما با تأسف آدمی بر اثر تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی، همه این نعمت ها را نادیده انگاشته و راه تمرد و عصیان را در پیش می گیرد!
حق خداوند توحید و بندگی است که اگر کسی راه عصیان پیشه کرد و بعد پشیمان شد و خواست توبه کند راهکارش این است که به راه توحید و بندگی باز گردد و واجباتی که از او فوت شده جبران نماید.
بنابراین در این گونه موارد، گرچه گنهکار است، ولی چون معمولا پای شخص و حق دیگری در بین نیست، با استغفار و جبران کوتاهی های گذشته، آسانتر می توان توبه کرد و راه خیر و صلاح و سعادت دنیوی و اخروی را در پیش گرفت.
ت: حق الناس
شرایط توبه در حق الناس، سنگین تر از توبه در حق النفس و حق الله است و این گناه، یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(ع) تحت عنوان مظالم العباد (کلینی، اصول کافی، ج2، ص443) و امام زین العابدین(ع) تضییع حقوق الاخوان (مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص415) یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(ص) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال،خون و سوءظن» (همان، ج67، ص71)
بر این اساس مردم و مؤمنان دارای سه نوع حق، احترام و مصونیت اند؛ به موازات همین سه حق ممکن است سه نوع ظلم هم به آنان روا شود و بر همین پایه سه نوع توبه هم واجب می شود که این سه عبارتند از: 1. تجاوز به مال 2. لطمه به جان 3. ضربه به آبرو.
در حق الناس استغفار و طلب بخشش از خداوند کافی نیست و انسان باید به نحوی حق دیگران را جبران نماید و رضایت فردی که مورد ظلم واقع شده بدست آورد.
شرایط و ارکان توبه:
مهمترین شرایط توبه عبارت است از:
1. پشیمانی و ندامت از صمیم قلب و تصمیم بر عدم ارتکاب دوباره.
2. استغفار و طلب بخشش از خداوند.
3. تصمیم قاطع بر جبران گذشته و ادای حقوق، خصوصا اگر حق الناس باشد.
امیر مؤمنان(ع) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: «استغفرالله» فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟
استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد.
1. پشیمانی از گذشته.
2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه.
3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد.
4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری.
5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنان که پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید.
6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: «استغفرالله»
البته مورد پنچم و ششم از مستحبات توبه است و موارد نخستین از شرایط لازم آن به شمار می رود.
بخشش گناهان:
درصورتی که از گناه خود پشیمان شده، گناه را ترک کرده و به راه بندگی خداوند بازگشته اید، باید بدانید که حتما لطف خدا شامل حال شما شده است، بنابراین کاملا امیدوار باشید که بخشیده شده اید. پیامبر خدا (ص)می فرماید: التائب من الذنب کمن لا ذنب له – توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناهی نکرده است (بحار ج 2 ص 154)
گناه، یعنی پشت به خدا کردن و در راهی رفتن که انسان را از خدا دور می کند. خداوند نور آسمان و زمین است -الله نور السموات و الارض- بنابراین اثر معنوی این دور شدن از خدا، تاریک شدن دل می باشد.
توبه در مقابل آن، بازگشت از راه تاریک گذشته و حرکت به سوی نور خداوند می باشد، که در نتیجه اثرش نورانی شدن قلب انسان است، در اثر توبه تاریکی های گذشته، با نور الهی که بر دل می تابد، از بین خواهد رفت.
در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: «ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما فوجدها – خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295)
و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهز – کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند، مانند کسی است که مسخره می کند (همان، ص 296)
علامت قبولی توبه:
مهمترین علامت توبه حقیقی که خدای متعال آن را می پذیرد آن است که انسان خودش ببینید تغییر در رفتار و منش و زندگی او ایجاد شده است یا خیر. اگر دید تغییر کرده و رابطه اش با خدا اصلاح شده و دیگر گناهان سابق را تکرار نمی کند، بداند که خدای متعال به او عنایت دارد و مورد قبول و پذیرش او واقع شده است و نتیجه ی این پذیرش، پاک شدن گناه از پرونده ی اعمال است. خداوند درباره صفات متقین اینگونه می فرماید: والَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ – (پرهیزگاران) کسانی هستند که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى کنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمى ورزند، با اینکه مى دانند (آل عمران، 135)
اگر انسان این راه را به درستی طی کند نباید در بخشش و مهربانی خدای متعال شک داشته باشد، البته کسی که واقعا توبه می کند و موفق به بازگشت به سوی خدا می شود، اثر توبه در زندگی و باطن و ظاهرش آشکار خواهد شد.
هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و کنش هاى ما بیشتر هویدا گردد، رغبت کمترى به گناه و اراده و عزم راسخ ترى در اطاعت پروردگار خواهیم داشت و این نشان مى دهد که توبه ما نیز توبه واقعى ترى بوده است و به همین نسبت مقبول تر واقع گردیده است.
امام امت (ره) مى فرمودند: اگر بعد از ماه مبارک رمضان تغییرى در حالات خود یافتید به همان نسبت وارد ضیافت الله شده اید، ولى اگر دگرگونى در شما پدید نیامد از آن بى بهره ماندید. برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی: گناه شناسی، محسن قرائتی. گناهان کبیره، شهید دستغیب. بازگشت به خویشتن یا توبه نصوح، رضوانعلی مصیبی.