-روش سیاسی خلفا-دیدگاه شیعه-سیاست و حکومت-
۱۳۹۶/۰۳/۲۰
–
۴۵۲ بازدید
روش سیاسی خلافت خلفاء سه گانه چگونه بود و دیدگاه شیعه در این باره چیست؟
«شیعه» معتقد بود که شریعت آسمانی اسلام که موارد آن در کتاب خدا و سنت پیغمبر اکرم روشن شده تا روز قیامت به اعتبار خود باقی و هرگز قابل تغییر نیست و حکومت اسلامی با هیچ عذری نمىتواند از اجرای کامل آن سرپیچی نماید, تنها وظیفه حکومت اسلامی اینست که با شورا در شعاع شریعت به سبب مصلحت وقت, تصمیماتی بگیرد ولی در این جریان, به علت بیعت سیاست آمیز شیعه و همچنین از جریان حدیث دوات و قرطاس که در آخرین روزهای بیماری پیغمبر اکرم اتفاق افتاد, پیدا بود که گردانندگان و طرفداران خلافت انتخابی معتقدند که کتاب خدا مانند یک قانون اساسی محفوظ بماند ولی سنت و بیانات پیغمبر اکرم را در اعتبار خود ثابت نمىدانند بلکه معتقدند که حکومت اسلامی مىتواند به سبب اقتضای مصلحت, از اجرای آنها صرفنظر نماید. و این نظر با روایتهای بسیاری که بعدا در حق صحابه نقل شد ( صحابه مجتهدند و در اجتهاد و مصلحت بینی خود اگر اصابت کنند ماجور و اگر خطا کنند معذور مىباشند) تأیید گردید ونمونه بارز آن وقتی اتفاق افتاد که خالد بن ولید یکی از سرداران خلیفه, شبانه در منزل یکی از معاریف مسلمانان »مالک بن نویره« مهمان شد و مالک را غافلگیر نموده, کشت و سرش را در اجاق گذاشت و سوزانید و همان شب با زن مالک همبستر شد! و به دنبال این جنایتهای شرمآور, خلیفه به عنوان اینکه حکومت وی به چنین سرداری نیازمند است, مقررات شریعت را در حق خالد اجرا نکرد!!و همچنین خمس را از اهل بیت و خویشان پیغمبر اکرم بریدند و نوشتن احادیث پیغمبر اکرم بکلی قدغن شد و اگر در جایی حدیث مکتوب کشف یا از کسی گرفته مىشد آن را ضبط کرده مىسوزانیدند و این قدغن در تمام زمان خلفای راشدین تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز خلیفهِ اموی (99-102) استمرار داشت و در زمان خلافت خلیفهِ دوم (13-25 ق) این سیاست روشنتر شد و در مقام خلافت, عدهای از مواد شریعت را مانند حج تمتع و نکاح متعه و گفتن »حی علی خیرالعمل« در اذان نماز ممنوع ساخت و نفوذ سه طلاق را دایر کرد و نظایر آنها.درخلافت وی بود که بیت المال در میان مردم با تفاوت تقسیم شد(1) که بعداً در میان مسلمانان اختلاف طبقاتی عجیب و صحنههای خونین دهشتناکی به وجود آورد و در زمان وی معاویه در شام با رسومات سلطنتی کسری و قیصر حکومت مىکرد و خلیفه او را کسرای عرب مىنامید و معترض حالش نمىشد. (1)- اسد الغابة, ج 4, ص 386. الاصابة, ج3.
خلیفه دوم به سال 23 هجری قمری به دست غلامی ایرانی کشته شد و طبق رای اکثریت شورای شش نفری که به دستور خلیفه منعقد شد, خلیفه سوم زمام امور را به دست گرفت. وی در عهد خلافت خود خویشاوندان اموی خود را بر مردم مسلط ساخته در حجاز وعراق و مصر وسایر بلاد اسلامی زمام امور را به دست ایشان سپرد ایشان بنای بىبندوباری گذاشته آشکارا به ستم و بیداد و فسق وفجور و نقض قوانین جاریه اسلامی پرداختند, سیل شکایتها از هر سوی به دارالخلافة سرازیر شد, ولی خلیفه که تحت تأثیر کنیزان اموی خود و خاصه مروان بن حکم قرار داشت, به شکایتهای مردم ترتیب اثر نمىداد بلکه گاهی هم دستور تشدید و تعقیب شاکیان را صادر مىکرد و بالأخره به سال 35 هجری, مردم بر وی شوریدند و پس از چند روز محاصره و زد خورد, وی را کشتند.
خلیفه سوم در عهد خلافت خود حکومت شام را که در رأس آن از خویشاوندان اموی او معاویه قرار داشت, بیش از پیش تقویت مىکرد و در حقیقت سنگینی خلافت, در شام متمرکز بود و تشکیلات مدینه که دارالخلافة بود جز صورتی در بر نداشت خلافت خلیفه اول با انتخاب اکثریت صحابه وخلیفه دوم با وصیت خلیفه اول وخلیفه سوم با شورای شش نفری که اعضا و آیین نامه آن را خلیفه دوم تعیین و تنظیم کرده بود, مستقر شد. و روی هم رفته سیاست سه خلیفه که 25 سال خلافت کردند, در اداره امور این که قوانین اسلامی بر طبق اجتهاد و مصلحت وقت که مقام خلافت تشخیض دهد, در جامعه اجرا شود و در معارف اسلامی این بود که تنها قرآن بی اینکه تفسیر شود یا مورد کنجکاوی قرار گیرد خوانده شود و بیانات پیغمبر اکرم(ص)(حدیث) بی اینکه روی کاغذ بیاید روایت شود و از حدود زبان و گوش تجاوز نکند.
اینها و نظایر اینها اموری بود که پیروان علی(ع) را در عقیده خود راسختر و نسبت به جریان امور, هشیارتر مىساخت و روز به روز بر فعالیت خود مىافزودند. علی نیز که دستش از تربیت عمومی مردم کوتاه بود به تربیت خصوصی افراد مىپرداخت.
در این 25 سال, سه تن از چهار نفر یاران علی(ع) که در همه احوال در پیروی او ثابت قدم بودند (سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد) در گذشتند ولی جمعی از صحابه و گروه انبوهی از تابعین در حجاز و یمن و عراق وغیر آنها در سلک پیروان علی درآمدند و در نتیجه پس از کشته شدن خلیفه سوم, از هر سوی به آن حضرت روی نموده و به هر نحو بود با وی بیعت کردند و وی را برای خلافت برگزیدند.
شیعه در اسلام،علامه سید محمد حسین طباطبائی
به نقل از سایت تبیان
خلیفه دوم به سال 23 هجری قمری به دست غلامی ایرانی کشته شد و طبق رای اکثریت شورای شش نفری که به دستور خلیفه منعقد شد, خلیفه سوم زمام امور را به دست گرفت. وی در عهد خلافت خود خویشاوندان اموی خود را بر مردم مسلط ساخته در حجاز وعراق و مصر وسایر بلاد اسلامی زمام امور را به دست ایشان سپرد ایشان بنای بىبندوباری گذاشته آشکارا به ستم و بیداد و فسق وفجور و نقض قوانین جاریه اسلامی پرداختند, سیل شکایتها از هر سوی به دارالخلافة سرازیر شد, ولی خلیفه که تحت تأثیر کنیزان اموی خود و خاصه مروان بن حکم قرار داشت, به شکایتهای مردم ترتیب اثر نمىداد بلکه گاهی هم دستور تشدید و تعقیب شاکیان را صادر مىکرد و بالأخره به سال 35 هجری, مردم بر وی شوریدند و پس از چند روز محاصره و زد خورد, وی را کشتند.
خلیفه سوم در عهد خلافت خود حکومت شام را که در رأس آن از خویشاوندان اموی او معاویه قرار داشت, بیش از پیش تقویت مىکرد و در حقیقت سنگینی خلافت, در شام متمرکز بود و تشکیلات مدینه که دارالخلافة بود جز صورتی در بر نداشت خلافت خلیفه اول با انتخاب اکثریت صحابه وخلیفه دوم با وصیت خلیفه اول وخلیفه سوم با شورای شش نفری که اعضا و آیین نامه آن را خلیفه دوم تعیین و تنظیم کرده بود, مستقر شد. و روی هم رفته سیاست سه خلیفه که 25 سال خلافت کردند, در اداره امور این که قوانین اسلامی بر طبق اجتهاد و مصلحت وقت که مقام خلافت تشخیض دهد, در جامعه اجرا شود و در معارف اسلامی این بود که تنها قرآن بی اینکه تفسیر شود یا مورد کنجکاوی قرار گیرد خوانده شود و بیانات پیغمبر اکرم(ص)(حدیث) بی اینکه روی کاغذ بیاید روایت شود و از حدود زبان و گوش تجاوز نکند.
اینها و نظایر اینها اموری بود که پیروان علی(ع) را در عقیده خود راسختر و نسبت به جریان امور, هشیارتر مىساخت و روز به روز بر فعالیت خود مىافزودند. علی نیز که دستش از تربیت عمومی مردم کوتاه بود به تربیت خصوصی افراد مىپرداخت.
در این 25 سال, سه تن از چهار نفر یاران علی(ع) که در همه احوال در پیروی او ثابت قدم بودند (سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد) در گذشتند ولی جمعی از صحابه و گروه انبوهی از تابعین در حجاز و یمن و عراق وغیر آنها در سلک پیروان علی درآمدند و در نتیجه پس از کشته شدن خلیفه سوم, از هر سوی به آن حضرت روی نموده و به هر نحو بود با وی بیعت کردند و وی را برای خلافت برگزیدند.
شیعه در اسلام،علامه سید محمد حسین طباطبائی
به نقل از سایت تبیان