۱۳۹۶/۰۶/۰۱
–
۲۷۰ بازدید
آنچه در خصوص تعدد زنان پیامبر باید بدانیم لطفا توضیح دهید
در پاسخ به این سوال به نکات ذیل دقت فرمایید:1) تعدد زوجات یکى از مسائل بحث برانگیز در عصر ما مى باشد. اما در گذشته ، این اصل به بسیارى از زنان محروم و بى سرپرست که خود و احیانا فرزندان یتیم شان براى همیشه از زندگى امن و سالم خانوادگى محروم مى شدند، امکان آن را مى داد که آینده خویش را که فقر و پریشانى و فساد تهدیدش مى کرد، در پناه مردى که در آن روزگار تنها پناهگاه زن و کودک بود، نجات دهد. ژاک برگ جامعه شناس و اسلام شناس معروف فرانسوى مى گوید: «اگر محققى مسئله اى را که در دوره و محیطى دیگر است با نگاه زمان و محیط خویش بنگرد و بسنجد از دیدن واقعیت آنچنان که بوده است عاجز مى ماند و هر چه بگوید بیهوده گفته است.در گذشته نه تنها «تعدد زوجات» بلکه ازدواج نیز به مفهوم امروزى تلقى نمى شده است و کمتر به عنوان عشق و هوس در آن مى نگریسته اند و آن را بیشتر به عنوان نوعى مراسم اجتماعى براى ایجاد پیوند و یا پیمانى جدید به حساب مى آورده اند و عوامل سیاسى، اجتماعى و اقتصادى و حتى اخلاقى در آن قویتر از عشق و هوس بوده است. چند همسرى در میان اعراب پیش از اسلام نیز رایج بوده است مردان عرب همسران متعدد داشته اند و از این حیث هیچ محدودیتى در میان نبوده است.
2)پیامبر اکرم(ص) بعد از حضرت خدیجه(س) با ده زن دیگر ازدواج کرد به نامهای: سوده، عایشه، حفصه، زینب دختر خزیمه، ام سلمه، زینب دختر جحش، جویریه، صفیه، ام حبیبه و میمونه. (ازواج النبى(ص)، دکتر موسى شاهین لاشین، چاپ ریاض، چاپ اول، ص 21 / سیره ابن هشام، ص 297، چاپ مصر، 1355 هجرى قمرى)
3) در مورد اینکه چرا پیامبر همزمان چند همسر داشت باید گفت که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مانند دیگر پیامبران احکام خاصی برای خود داشته که به وسیله وحی بر ایشان ابلاغ می شد و یکی از همین احکام، جواز ازدواج متعدد همزمان برای ایشان بوده است؛
خداوند در سوره احزاب آیه ی ۵۰ ، می فرماید:
«اى پیامبر، ما همسرانت را برایت حلال کردیم ، چه آنها که حق شان را داده اى ، و چه آنها که کنیز تو هستند، و خدا به عنوان غنیمت نصیبت کرده ، و نیز دختران عمو، و نیز دختران عمه ، و دختران دایى ، و دختران خاله هایت ، که با تو مهاجرت کردند، همه را برایت حلال کردیم ، و نیز زن مومن اگر خودش را به پیغمبر ببخشد، و پیغمبر هم بخواهد با او ازدواج کند، تنها این نکاح بدون مهر براى توست ، نه همه مؤ منین ، ما مى دانیم چه احکامى درباره همسران مؤ منین و کنیزهایشان واجب کرده ایم ، تا در این باره حرجى بر تو نباشد، و خدا همواره آمرزنده رحیم است».
برطبق آیات فوق، پیامبر می توانست هر زنی که خود را به آن حضرت ببخشد بدون مهر به عقد خود در آورد، و این فرمان خدا بود و مختص پیامبر.
پس دلیل اصلی تعدد زوجات پیامبر امر خداوند به این حکم خاص برای پیامبر بوده است.
جالب اینجاست که محدود کردن ازدواج دائم با چهار زن برای بقیه مردم هم حکمی است که از طرف خداوند ابلاغ شده است، خداوند در سوره نساء آیه ی 3 می فرماید: «… پس ازدواج کنید با آنچه پاک باشد برای شما از زنان، دو تا و سه تا و چهار تا، پس اگر می ترسید که دادگری نکنید پس یک زن را بگیرید…» .
البته پیامبر احکام اختصاصی دیگری نیز داشته مانند واجب بودن خواندن نماز شب برای ایشان و حرمت زکات، و..
4) درباره ى فلسفه و حکمت تعدد همسران پیامبر اسلام و دلیل ازدواج پیامبر اکرم(ص) با این زنان چنین باید گفت:
ازدواج هاى پیامبر اسلام(ص) براى چند هدف بوده است:
1 – محافظت از یتیمان، درماندگان، حفظ از خطرات جانى و حفظ آبروى آنان. مانند: ازدواج با سوده.
آن جناب پس از خدیجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت کرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مُرد. سوده زنى مؤمن بود که خویشانش همه کافر بودند. اگر او را به خویشان تحویل مى دادند، او را مى کشتند و یا گمراه مى ساختند. براى حفظ آن زن مؤمن از این خطرات، پیامبر اسلام با او ازدواج کرد و با این ازدواج سوده نجات یافت.
2- دلجوئى از زنانی که همسرانشان را در جنگ های صدر اسلام از دست داده بودند و کسی حاضر به ازدواج با آنان نبود. مانند: حفصه (دختر عمر) و زینب دختر خزیمه، صفیه و امسلمه.
حفصه شوهرش در احد کشته شده بود و به علت بهره مند نبودن از زیبایی هیچ کس راضی به ازدواج با او نمی شد – از طرفی هم پدرش عمر به هر کس می رسید پیشنهاد ازدواج با حفصه را می داد و آنها امتناع میکردند چه بسا به ذهن مردم خطور میکرد که اگر کسی در جنگ کشته شود بازماندگانش بیچاره میگردند و لذا وقتی عمر با اصرار از پیامبر خواست تا حفصه را بگیرد حضرت قبول فرمود.( ذکر این نکته تاریخی به عنوان کامل کننده بحث ضروری به نظر میرسد که: مسلمانان مکه پس از هجرت به مدینه در شرایط جدیدی قرار گرفته بودند. آنجا برای آنان دیار غربت بود و هر کس که در مدینه دارای خویشاوندی نبود و یا پولی نداشت که با آن به تهیه منزل اقدام کند، در عسرت و تنگدستی زندگی میکرد.
وضعیت مسلمانان در سالهای اولیه ورود به مدینه تا حدی اسفبار بود که حتی برای پوشاندن مقدار ساتر واجب بدن خود با مشکل مواجه بودند تا چه رسد به تهیه نان و غذای معمولی و محلی برای سکونت)، این مشکل تا حدی ملموس بود که به دستور پیامبر خدا (ص) مردان آنان در نماز جماعت موظف شدند که زودتر از زنان از سجده بلند شوند تا عورتین آنان توسط زنان دیده نشود.
پیامبر خدا این گروه را در مسجد مدینه بر سکویی که سایبانی داشت جای داد، آنان شب و روز در آن جا بودند و به همین مناسبت هم به «اصحاب صُفّه» معروف گردیدند.
در میان این آوارگان زنان بی سرپرست و شوهر مرده و دختران بی کسوکاری وجود داشت که غیرت اسلامیشان مانع از آن بود تا در جمع مردان بر صُفّه بنشینند یا بدون مجوزی شرعی و منطقی به خانه یکی از انصار قدم گذارند. در مورد زنان باید اضافه کرد که آنان علاوه بر رنج گرسنگی و بیکسی باید غم و غصه گرسنگی فرزندانشان را هم متحمل میشدند.
ازدواج پیامبر با حفصه: آری کار این زنان تا حدی اسفبار بود که حتی مردانی چون عمر دغدغهی بیشوهری دختر بیوهاش حفصه ، او را مجبور کرد که خود شخصا برای ازدواج دخترش پیشقدم شود. به دنبال این فکر، نخست یاران رسول خدا را در نظر گرفت و ابتدا پیشنهاد خود را با عثمان که از بنی امیه و مردی ثروتمند بود در میان گذاشت. با وجود آنکه رُقیّه همسر عثمان درگذشته بود ولی عثمان پیشنهاد عمر را دایر بر ازدواج با حفصه نپذیرفت و به او جواب منفی داد. سپس عمر از ابوبکرخواست تا با حفصه ازدواج کند لیکن ابوبکر هم زیر بار نرفت. (قرطبی مینویسد: ابوبکر در پاسخ عمر سکوت اختیار کرد «وحتی حاضر نشد جواب عمر را بدهد». این مسئله باعث ناراحتی و غضب عمر گردید. (ابن عبد البر قرطبی، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج4، ص373).
عمر که از جواب رد این دو تن آزرده خاطر شده بود شکایت آنان را به رسول خدا برد. پیامبر خدا(ص)، باب این گله و شکایت را بست و حفصه را به همسری خود برگزید.
زینب دختر خزیمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش کشته شد. وی در آن هنگام 50 سال سن داشت. رسول خدا با او ازدواج کرد تا بى سرپرست نباشد. صفیه هم شوهرش در جنگ خیبر کشته شده و بیوه شده بود.
ام سلمه (هند دختر ابی امیه مخزومی) همسر ابوسلمه (عبدالله مخزومی) بود. ابوسلمه در جنگ احد زخمی شد و در اثر آن در جمادی الثانی سال سوم هجرت به شهادت رسید.( ابن عبد البر، الاستیعاب، ج4، ص82) گویا از قبیله و بستگان امسلمه و همسرش کسی در مدینه نبوده است؛ زیرا او میگوید: «وقتی ابوسلمه درگذشت، سخت غمگین شدم و با خود گفتم: غربت در غربت!، آنچنان گریه میکنم که نقل محافل شود!».( امیر مهنا الخیامی، زوجات النبی و اولاده، بیروت، موسسه عزالدین، چاپ اول، 1411ق، ص199) پیامبر او را در سال چهارم هجری تزویج کرد.( ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج4، ص458؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج8، ص87) او در آن هنگام به سن پیری و سالخوردگی گام نهاده بود(ابن سعد، الطبقات الکبری، ج8، ص90-91؛ محمد بن حبیب، المحبر، بیروت، دار الافاق الجدیدة، ص84)
3 – وضع قانون و شکستنِ سنّت غلط جاهلى. مانند: ازدواج با زینب دختر جحش.
رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسرى انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و مى توان با زنِ پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.
4- آزادسازى اسیران و بردگان. مانند: ازدواج با جویریه.
پیامبر اکرم جویریه را گرفت و مسلمانان به خاطر خویشاوندى بنى مصطلق با پیامبر، همه ى اسیران را آزاد کردند و بنى مصطلق هم با مشاهده این وضعیت، مسلمان شدند.
5 – برقرارى پیوند با قبایل و طوایف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمین.
مانند ازدواج با عایشه، ام حبیبه و میمونه (نگرشى کوتاه به زندگى پیامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق)
2)پیامبر اکرم(ص) بعد از حضرت خدیجه(س) با ده زن دیگر ازدواج کرد به نامهای: سوده، عایشه، حفصه، زینب دختر خزیمه، ام سلمه، زینب دختر جحش، جویریه، صفیه، ام حبیبه و میمونه. (ازواج النبى(ص)، دکتر موسى شاهین لاشین، چاپ ریاض، چاپ اول، ص 21 / سیره ابن هشام، ص 297، چاپ مصر، 1355 هجرى قمرى)
3) در مورد اینکه چرا پیامبر همزمان چند همسر داشت باید گفت که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مانند دیگر پیامبران احکام خاصی برای خود داشته که به وسیله وحی بر ایشان ابلاغ می شد و یکی از همین احکام، جواز ازدواج متعدد همزمان برای ایشان بوده است؛
خداوند در سوره احزاب آیه ی ۵۰ ، می فرماید:
«اى پیامبر، ما همسرانت را برایت حلال کردیم ، چه آنها که حق شان را داده اى ، و چه آنها که کنیز تو هستند، و خدا به عنوان غنیمت نصیبت کرده ، و نیز دختران عمو، و نیز دختران عمه ، و دختران دایى ، و دختران خاله هایت ، که با تو مهاجرت کردند، همه را برایت حلال کردیم ، و نیز زن مومن اگر خودش را به پیغمبر ببخشد، و پیغمبر هم بخواهد با او ازدواج کند، تنها این نکاح بدون مهر براى توست ، نه همه مؤ منین ، ما مى دانیم چه احکامى درباره همسران مؤ منین و کنیزهایشان واجب کرده ایم ، تا در این باره حرجى بر تو نباشد، و خدا همواره آمرزنده رحیم است».
برطبق آیات فوق، پیامبر می توانست هر زنی که خود را به آن حضرت ببخشد بدون مهر به عقد خود در آورد، و این فرمان خدا بود و مختص پیامبر.
پس دلیل اصلی تعدد زوجات پیامبر امر خداوند به این حکم خاص برای پیامبر بوده است.
جالب اینجاست که محدود کردن ازدواج دائم با چهار زن برای بقیه مردم هم حکمی است که از طرف خداوند ابلاغ شده است، خداوند در سوره نساء آیه ی 3 می فرماید: «… پس ازدواج کنید با آنچه پاک باشد برای شما از زنان، دو تا و سه تا و چهار تا، پس اگر می ترسید که دادگری نکنید پس یک زن را بگیرید…» .
البته پیامبر احکام اختصاصی دیگری نیز داشته مانند واجب بودن خواندن نماز شب برای ایشان و حرمت زکات، و..
4) درباره ى فلسفه و حکمت تعدد همسران پیامبر اسلام و دلیل ازدواج پیامبر اکرم(ص) با این زنان چنین باید گفت:
ازدواج هاى پیامبر اسلام(ص) براى چند هدف بوده است:
1 – محافظت از یتیمان، درماندگان، حفظ از خطرات جانى و حفظ آبروى آنان. مانند: ازدواج با سوده.
آن جناب پس از خدیجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت کرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مُرد. سوده زنى مؤمن بود که خویشانش همه کافر بودند. اگر او را به خویشان تحویل مى دادند، او را مى کشتند و یا گمراه مى ساختند. براى حفظ آن زن مؤمن از این خطرات، پیامبر اسلام با او ازدواج کرد و با این ازدواج سوده نجات یافت.
2- دلجوئى از زنانی که همسرانشان را در جنگ های صدر اسلام از دست داده بودند و کسی حاضر به ازدواج با آنان نبود. مانند: حفصه (دختر عمر) و زینب دختر خزیمه، صفیه و امسلمه.
حفصه شوهرش در احد کشته شده بود و به علت بهره مند نبودن از زیبایی هیچ کس راضی به ازدواج با او نمی شد – از طرفی هم پدرش عمر به هر کس می رسید پیشنهاد ازدواج با حفصه را می داد و آنها امتناع میکردند چه بسا به ذهن مردم خطور میکرد که اگر کسی در جنگ کشته شود بازماندگانش بیچاره میگردند و لذا وقتی عمر با اصرار از پیامبر خواست تا حفصه را بگیرد حضرت قبول فرمود.( ذکر این نکته تاریخی به عنوان کامل کننده بحث ضروری به نظر میرسد که: مسلمانان مکه پس از هجرت به مدینه در شرایط جدیدی قرار گرفته بودند. آنجا برای آنان دیار غربت بود و هر کس که در مدینه دارای خویشاوندی نبود و یا پولی نداشت که با آن به تهیه منزل اقدام کند، در عسرت و تنگدستی زندگی میکرد.
وضعیت مسلمانان در سالهای اولیه ورود به مدینه تا حدی اسفبار بود که حتی برای پوشاندن مقدار ساتر واجب بدن خود با مشکل مواجه بودند تا چه رسد به تهیه نان و غذای معمولی و محلی برای سکونت)، این مشکل تا حدی ملموس بود که به دستور پیامبر خدا (ص) مردان آنان در نماز جماعت موظف شدند که زودتر از زنان از سجده بلند شوند تا عورتین آنان توسط زنان دیده نشود.
پیامبر خدا این گروه را در مسجد مدینه بر سکویی که سایبانی داشت جای داد، آنان شب و روز در آن جا بودند و به همین مناسبت هم به «اصحاب صُفّه» معروف گردیدند.
در میان این آوارگان زنان بی سرپرست و شوهر مرده و دختران بی کسوکاری وجود داشت که غیرت اسلامیشان مانع از آن بود تا در جمع مردان بر صُفّه بنشینند یا بدون مجوزی شرعی و منطقی به خانه یکی از انصار قدم گذارند. در مورد زنان باید اضافه کرد که آنان علاوه بر رنج گرسنگی و بیکسی باید غم و غصه گرسنگی فرزندانشان را هم متحمل میشدند.
ازدواج پیامبر با حفصه: آری کار این زنان تا حدی اسفبار بود که حتی مردانی چون عمر دغدغهی بیشوهری دختر بیوهاش حفصه ، او را مجبور کرد که خود شخصا برای ازدواج دخترش پیشقدم شود. به دنبال این فکر، نخست یاران رسول خدا را در نظر گرفت و ابتدا پیشنهاد خود را با عثمان که از بنی امیه و مردی ثروتمند بود در میان گذاشت. با وجود آنکه رُقیّه همسر عثمان درگذشته بود ولی عثمان پیشنهاد عمر را دایر بر ازدواج با حفصه نپذیرفت و به او جواب منفی داد. سپس عمر از ابوبکرخواست تا با حفصه ازدواج کند لیکن ابوبکر هم زیر بار نرفت. (قرطبی مینویسد: ابوبکر در پاسخ عمر سکوت اختیار کرد «وحتی حاضر نشد جواب عمر را بدهد». این مسئله باعث ناراحتی و غضب عمر گردید. (ابن عبد البر قرطبی، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج4، ص373).
عمر که از جواب رد این دو تن آزرده خاطر شده بود شکایت آنان را به رسول خدا برد. پیامبر خدا(ص)، باب این گله و شکایت را بست و حفصه را به همسری خود برگزید.
زینب دختر خزیمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش کشته شد. وی در آن هنگام 50 سال سن داشت. رسول خدا با او ازدواج کرد تا بى سرپرست نباشد. صفیه هم شوهرش در جنگ خیبر کشته شده و بیوه شده بود.
ام سلمه (هند دختر ابی امیه مخزومی) همسر ابوسلمه (عبدالله مخزومی) بود. ابوسلمه در جنگ احد زخمی شد و در اثر آن در جمادی الثانی سال سوم هجرت به شهادت رسید.( ابن عبد البر، الاستیعاب، ج4، ص82) گویا از قبیله و بستگان امسلمه و همسرش کسی در مدینه نبوده است؛ زیرا او میگوید: «وقتی ابوسلمه درگذشت، سخت غمگین شدم و با خود گفتم: غربت در غربت!، آنچنان گریه میکنم که نقل محافل شود!».( امیر مهنا الخیامی، زوجات النبی و اولاده، بیروت، موسسه عزالدین، چاپ اول، 1411ق، ص199) پیامبر او را در سال چهارم هجری تزویج کرد.( ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج4، ص458؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج8، ص87) او در آن هنگام به سن پیری و سالخوردگی گام نهاده بود(ابن سعد، الطبقات الکبری، ج8، ص90-91؛ محمد بن حبیب، المحبر، بیروت، دار الافاق الجدیدة، ص84)
3 – وضع قانون و شکستنِ سنّت غلط جاهلى. مانند: ازدواج با زینب دختر جحش.
رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسرى انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و مى توان با زنِ پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.
4- آزادسازى اسیران و بردگان. مانند: ازدواج با جویریه.
پیامبر اکرم جویریه را گرفت و مسلمانان به خاطر خویشاوندى بنى مصطلق با پیامبر، همه ى اسیران را آزاد کردند و بنى مصطلق هم با مشاهده این وضعیت، مسلمان شدند.
5 – برقرارى پیوند با قبایل و طوایف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمین.
مانند ازدواج با عایشه، ام حبیبه و میمونه (نگرشى کوتاه به زندگى پیامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق)