۱۳۹۹/۰۱/۱۰
–
۱۲۳۲ بازدید
چرا در حکمت ۵۸ نهج البلاغه آمده است: «المرأة عقرب حلوة اللسعه»؛ «زن عقربى شیرین نیش است»؟
امیرالمؤمنین علیه السلام که زن را ریحانه (گل خوشبو) مى داند قطعاً در صدد نکوهش زنان نیست بلکه این جمله در واقع هشدارى است به زنان و مردان که مراقب رفتارهاى خویش باشند.خداوند متعال جمال و کشش خاصى را در زن قرار داده است و این جذبه از همان زمان آغازین خلقت آدم و حوّا بوده است. چنان که در روایات هم وارد شده است که وقتى خداوند پس از آدم حوّا را آفرید و چشم آدم به این زن افتاد آن چنان جمالى در او دید که گفت: خدایا این مخلوق زیبا کیست؟ و من مى خواهم با او مأنوس و هم صحبت باشم و زمانى که صداى حوا را شنید به حوّا گفت چقدر خلقت تو زیباست! بنابراین خداوند متعال جمال و کشش خاصى را در درون زن قرار داده است که این کشش باعث مى شود مردان گرایش خاصى نسبت به زنان احساس نمایند و زنان از این دل ربایى و خوش صحبتى سوء استفاده کنند.از این رو امیرالمؤمنین علیه السلام با دقّتى که به این موضوع داشته اند خواسته اند با این جمله حکیمانه مردان را از عواقب سوء گرایش هاى غیرمنطقى نسبت به زنان آگاه سازند. یعنى اگر چه آفرینش زن، شاهکار خلقت است و جذبه ها و جمال هاى دل ربایى دارد اما غرق شدن در این امور و معطوف شدن توجه دائمى به آن مانند سم کشنده اى است که انسان را از پا در مى آورد و موجبات هلاکت او را فراهم مى سازد و شاید از همین روست که گفته شده است «من تعود أفخاذ النّساء لم یفلح»(1) «اگر کسى به کامجویى از زنان عادت کند به فلاح و رستگارى نخواهد رسید». پس همان طور که ملاحظه مى شود امیرالمؤمنین علیه السلام نخواسته است به زنان توهین نمایند بلکه خواسته اند مردان را نسبت به عواقب سوء زن پرستى آگاه سازند.
امیرالمؤمنین علیه السلام درباره دنیا نیز بیانى مشابه با همین تعبیر دارد: «فانما مثل الدنیا مثل الحیة، لین مسها قاتل سمها»(2) «دنیا مثل آن مار خوش رنگى است که رنگش زیبا، پوست آن بسیار نرم است اما درون آن سمّ کشنده اى است».
آیا این سخن حضرت امیر علیه السلام مذمّت دنیاست؟ دنیایى که همه پیامبران، اولیاء، حکیمان، عارفان، صالحان و شهیدان در آن به کمال رسیده اند؟! دنیایى که مظهر حق و محل تجارت اولیاى الهى و سجده گاه دوستان خدا تلقّى شده است؟ بدیهى است که على علیه السلام در مقام مذمّت دنیا نیست بلکه در صدد نکوهش جذب دنیا شدن و گرفتار آمدن در زرق و برق آن است و یا اینکه وقتى مى گویند: اتومبیل خطرناک است نه اینکه اتومبیل چیز بدى است بلکه منظور این است که راننده را توجه داده تا از آن به نحو عاقلانه استفاده نماید.(3)
پی نوشت ها:
(1) شهید ثانى، منیة المرید، ص 228.
(2) نهج البلاغه، نامه 68.
(3) ر.ک: جوادى آملى، زن در آیینه جلال و جمال، ص374.
امیرالمؤمنین علیه السلام درباره دنیا نیز بیانى مشابه با همین تعبیر دارد: «فانما مثل الدنیا مثل الحیة، لین مسها قاتل سمها»(2) «دنیا مثل آن مار خوش رنگى است که رنگش زیبا، پوست آن بسیار نرم است اما درون آن سمّ کشنده اى است».
آیا این سخن حضرت امیر علیه السلام مذمّت دنیاست؟ دنیایى که همه پیامبران، اولیاء، حکیمان، عارفان، صالحان و شهیدان در آن به کمال رسیده اند؟! دنیایى که مظهر حق و محل تجارت اولیاى الهى و سجده گاه دوستان خدا تلقّى شده است؟ بدیهى است که على علیه السلام در مقام مذمّت دنیا نیست بلکه در صدد نکوهش جذب دنیا شدن و گرفتار آمدن در زرق و برق آن است و یا اینکه وقتى مى گویند: اتومبیل خطرناک است نه اینکه اتومبیل چیز بدى است بلکه منظور این است که راننده را توجه داده تا از آن به نحو عاقلانه استفاده نماید.(3)
پی نوشت ها:
(1) شهید ثانى، منیة المرید، ص 228.
(2) نهج البلاغه، نامه 68.
(3) ر.ک: جوادى آملى، زن در آیینه جلال و جمال، ص374.