سبک شمردن نماز-مصادیق سبک شمردن نماز
۱۳۹۶/۰۴/۲۶
–
۱۲۶۷ بازدید
P۳Aسبک شمردن نماز یعنی چه؟ ##آیت الله مکارم
باسلام واحترام حضور پرسشگرگرامی؛
در روایت معروف امام صادق علیه السلام آمده است: «شفاعت ما شامل کسى که نماز را سبک بشمارد، نمى شود». مقصود از سبک شمردن نماز، این است که انسان براى نماز ارزش و اهمیت لازم و شایسته را قائل نباشد و با وجود داشتن اختیار و قدرت برخواندن آن نسبت به این فریضه الهى سستى نماید. سبک شمردن نماز داراى مراتب و درجاتى مى باشد که در آیات و روایات متعدّدى به مراتب و مصادیق سبک شمردن نماز پرداخته شده است؛ که در اینجا به تعدادى از آنها اشاره مى نماییم:
سبک شمردن نماز یعنی بی توجهی به نماز! بی اعتنایی و کم توجهی به نماز از گناهان بزرگ محسوب می شود. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدمه پرهیز از این عصیان نابخشودنی است. عناوین زیر از مصادیق سبک شمردن و استخفاف و بی توجهی به نماز می باشد:
*مصادیق سبک شمردن و استخفاف نماز:
1- تأخیر نماز : تأخیر نماز یکى از بارزترین و شایع ترین مصادیق سبک شمردن نماز این است که انسان بدون هیچ عذرى نماز خود را به تأخیر بیندازد به گونه اى که یا در آخر وقت خوانده شود و یا به طور کلّى نماز قضا گردد. امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه 4 و 5 سوره ماعون که خداوند متعال فرموده است: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» فرموده اند: «مراد از بى اعتنایى به نماز در این آیه، تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است».البته روشن است که مراد از عذر، ضرورتی است که بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تأخیر نباشد و الاّ باید به کار گفت نماز دارم نه به نماز بگوییم کار دارم.
2- عدم رعایت آداب آن در خلوت: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین می فرماید: «من احسن صَلَوتَهُ حین یَراهُ النّاسُ و أَساءَها حینَ یَخلُوا فتلک استهانهٌ» یعنی: «آن کس که در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی کرده است.» مروری بر نمازهای خلوت و جلوت ما، روشن می نماید که آیا احترام و توجه ما به نماز بیشتر بوده است یا به ناظران صحنهی نماز.
3- فراهم نکردن مقدمات نماز قبل از اذان: در روایت دیگری می فرماید: کسی که وضوی نماز را تا وقت اذان به تأخیر اندازد او به نماز بی اعتنایی کرده است. آری کسی که به کار اهمیت می دهد، قبل از رسیدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم می کند. کدام ملاقات و میهمانی است که وقت آن فرا رسیده باشد و ما هنوز در فکر پوشیدن لباس و یا آماده کردن شرایط آن باشیم؟!
4- عدم یادگیری معانی: آیا ندانستن معانی الفاظی که روزانه ده بار در نماز تکرار می شود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فکر این نخواهیم بود که محتوا و مضمون مذاکره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراک صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟! چگونه ممکن است با اقامت کوتاه در یک کشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا می شویم و با یکی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچکدام از این توجهات و حساسیت ها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! چگونه می توانیم پاسخگوی این عباداتی باشیم که محتوای آن جز تحقیر خداوند رب العالمین نیست؟! اینجاست که امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارک و تعالی عرض می کند: «الهی مَن کانَت محاسِنُه مَساوِی فکیف لایکونُ مَساوِیه مَساوِی» یعنی: «خدایا آن کس که اعمال به ظاهر نیک او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!»
فرق نمازگزارانی که در نماز هیچ دردی را احساس نمی کنند جز درد فراق دوست، از هیچ حادثه ای مطلع نمی شوند، هیچ صدایی را نمی شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزارانی که زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید و شکنجه و محدودیتی نماز را بپا می دارند با کسانی که نماز را بار و رنجی می دانند که در برداشتن و عبور از آن باید شتاب کرد و در هنگام اقامهی آن با دست و محاسن بازی می کنند و خمیازه می کشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.
5- عجله و شتاب در نماز: سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی که همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوع و طمأنینه انجام گیرد از نشانه های دیگر بی توجهی به نماز است. استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ رحمه الله علیه ـ در این باره می فرماید: علمای روان شناسی می گویند: «یک کار همین قدر که برای انسان عادت شد، دو خاصیّت متضاد در آن به وجود می آید. هر چه که بر عادت بودنش افزوده شود و تمرین انسان زیادتر گردد، کار، سهل تر و ساده تر انجام می شود.» این ها چیزهایی است که ما تنها در نماز اسلامی به دست می آوریم و متوّجه می شویم که بسیاری از برنامه های تربیتی به وسیله این عبادت و در پیکر این عبادت پیاده می شود، گذشته از اینکه خود این عمل، پرورش عشق و محبّت خدا و معنویّت در انسان است، که این روح عبادت است.»
نبى اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: ؛ «دزدترین مردم کسى است که به خاطر سرعت و شتابزدگى از نماز خود کم کند، نماز چنین انسانى، همچون جامه مندرسى در هم پیچیده شده، به صورت او پرتاب مى گردد». در حدیث دیگرى نقل گردیده مردى در حضور امیرالمؤمنین علیه السلام نماز خود را با شتاب بجا مى آورد حضرت نگاهى به او کرده و فرمود: چند وقت است این گونه نمازخوانى؟ او گفت: مدّت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مَثَل کلاغ مى باشد (که به جاى سجده منقار بر زمین مى کوبد) اگر این گونه بمیرى بر غیر ملّت و دین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مرده سپس فرمودند: «به درستى که دزدترین مردم کسى است که از نمازش بدزدد» . رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده: ؛ «کسى که رعایت امانت نکند ایمان ندارد، و کسى که در بند پیمان نباشد دین ندارد، و کسى که رکوع و سجده نمازش را کامل انجام ندهد (مثل این است که) نماز نخوانده است». کسالت و بى حالى خداوند متعال در وصف این دسته از نمازگزاران مى فرماید: «منافقان مى خواهند خدا را فریب دهند؛ در حالى که او آنها را فریب مى دهد؛ و هنگامى که به نماز برمى خیزند، با کسالت برمى خیزند…». امام باقر علیه السلام در این باره مى فرماید: «بر تو باد توجّه کامل به نمازت، پس همانا، آن مقدار که در نماز حضور قلب داشته باشى، حساب مى شود، در نماز با دست و سر و ریش خویش بازى مکن، و در نماز با خودت صحبت نکن و خمیازه نکش…».
مردی در حضور امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا می آورد. حضرت نگاهی به او کرده و فرمود: چند وقت است اینگونه نماز می خوانی؟ او گفت: مدتهاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل کلاغی است (که منقار بر زمین می کوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست. منقار به زمین کوبیدن است) اگر اینگونه بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اکرم، مرده ای. سپس حضرت در مورد کم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی که دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزد.
مراد از استخفاف نمازوسبک شمردن آن ، می تواند هر کاری باشد که بی اهمیتی نماز را برساند مانند سروقت نماز نخواندن، در وضو و مقدمات آن دقت نکردن، اعمال نماز را صحیح انجام ندادن(مانند قرائت ذکر رکوع و سجده، آرامش) در حد بالاتر متوجه نماز نبودن و … .
موفق ومؤیدباشید.
در روایت معروف امام صادق علیه السلام آمده است: «شفاعت ما شامل کسى که نماز را سبک بشمارد، نمى شود». مقصود از سبک شمردن نماز، این است که انسان براى نماز ارزش و اهمیت لازم و شایسته را قائل نباشد و با وجود داشتن اختیار و قدرت برخواندن آن نسبت به این فریضه الهى سستى نماید. سبک شمردن نماز داراى مراتب و درجاتى مى باشد که در آیات و روایات متعدّدى به مراتب و مصادیق سبک شمردن نماز پرداخته شده است؛ که در اینجا به تعدادى از آنها اشاره مى نماییم:
سبک شمردن نماز یعنی بی توجهی به نماز! بی اعتنایی و کم توجهی به نماز از گناهان بزرگ محسوب می شود. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدمه پرهیز از این عصیان نابخشودنی است. عناوین زیر از مصادیق سبک شمردن و استخفاف و بی توجهی به نماز می باشد:
*مصادیق سبک شمردن و استخفاف نماز:
1- تأخیر نماز : تأخیر نماز یکى از بارزترین و شایع ترین مصادیق سبک شمردن نماز این است که انسان بدون هیچ عذرى نماز خود را به تأخیر بیندازد به گونه اى که یا در آخر وقت خوانده شود و یا به طور کلّى نماز قضا گردد. امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه 4 و 5 سوره ماعون که خداوند متعال فرموده است: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» فرموده اند: «مراد از بى اعتنایى به نماز در این آیه، تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است».البته روشن است که مراد از عذر، ضرورتی است که بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تأخیر نباشد و الاّ باید به کار گفت نماز دارم نه به نماز بگوییم کار دارم.
2- عدم رعایت آداب آن در خلوت: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین می فرماید: «من احسن صَلَوتَهُ حین یَراهُ النّاسُ و أَساءَها حینَ یَخلُوا فتلک استهانهٌ» یعنی: «آن کس که در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی کرده است.» مروری بر نمازهای خلوت و جلوت ما، روشن می نماید که آیا احترام و توجه ما به نماز بیشتر بوده است یا به ناظران صحنهی نماز.
3- فراهم نکردن مقدمات نماز قبل از اذان: در روایت دیگری می فرماید: کسی که وضوی نماز را تا وقت اذان به تأخیر اندازد او به نماز بی اعتنایی کرده است. آری کسی که به کار اهمیت می دهد، قبل از رسیدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم می کند. کدام ملاقات و میهمانی است که وقت آن فرا رسیده باشد و ما هنوز در فکر پوشیدن لباس و یا آماده کردن شرایط آن باشیم؟!
4- عدم یادگیری معانی: آیا ندانستن معانی الفاظی که روزانه ده بار در نماز تکرار می شود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فکر این نخواهیم بود که محتوا و مضمون مذاکره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراک صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟! چگونه ممکن است با اقامت کوتاه در یک کشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا می شویم و با یکی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچکدام از این توجهات و حساسیت ها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! چگونه می توانیم پاسخگوی این عباداتی باشیم که محتوای آن جز تحقیر خداوند رب العالمین نیست؟! اینجاست که امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارک و تعالی عرض می کند: «الهی مَن کانَت محاسِنُه مَساوِی فکیف لایکونُ مَساوِیه مَساوِی» یعنی: «خدایا آن کس که اعمال به ظاهر نیک او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!»
فرق نمازگزارانی که در نماز هیچ دردی را احساس نمی کنند جز درد فراق دوست، از هیچ حادثه ای مطلع نمی شوند، هیچ صدایی را نمی شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزارانی که زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید و شکنجه و محدودیتی نماز را بپا می دارند با کسانی که نماز را بار و رنجی می دانند که در برداشتن و عبور از آن باید شتاب کرد و در هنگام اقامهی آن با دست و محاسن بازی می کنند و خمیازه می کشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.
5- عجله و شتاب در نماز: سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی که همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوع و طمأنینه انجام گیرد از نشانه های دیگر بی توجهی به نماز است. استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ رحمه الله علیه ـ در این باره می فرماید: علمای روان شناسی می گویند: «یک کار همین قدر که برای انسان عادت شد، دو خاصیّت متضاد در آن به وجود می آید. هر چه که بر عادت بودنش افزوده شود و تمرین انسان زیادتر گردد، کار، سهل تر و ساده تر انجام می شود.» این ها چیزهایی است که ما تنها در نماز اسلامی به دست می آوریم و متوّجه می شویم که بسیاری از برنامه های تربیتی به وسیله این عبادت و در پیکر این عبادت پیاده می شود، گذشته از اینکه خود این عمل، پرورش عشق و محبّت خدا و معنویّت در انسان است، که این روح عبادت است.»
نبى اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: ؛ «دزدترین مردم کسى است که به خاطر سرعت و شتابزدگى از نماز خود کم کند، نماز چنین انسانى، همچون جامه مندرسى در هم پیچیده شده، به صورت او پرتاب مى گردد». در حدیث دیگرى نقل گردیده مردى در حضور امیرالمؤمنین علیه السلام نماز خود را با شتاب بجا مى آورد حضرت نگاهى به او کرده و فرمود: چند وقت است این گونه نمازخوانى؟ او گفت: مدّت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مَثَل کلاغ مى باشد (که به جاى سجده منقار بر زمین مى کوبد) اگر این گونه بمیرى بر غیر ملّت و دین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مرده سپس فرمودند: «به درستى که دزدترین مردم کسى است که از نمازش بدزدد» . رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده: ؛ «کسى که رعایت امانت نکند ایمان ندارد، و کسى که در بند پیمان نباشد دین ندارد، و کسى که رکوع و سجده نمازش را کامل انجام ندهد (مثل این است که) نماز نخوانده است». کسالت و بى حالى خداوند متعال در وصف این دسته از نمازگزاران مى فرماید: «منافقان مى خواهند خدا را فریب دهند؛ در حالى که او آنها را فریب مى دهد؛ و هنگامى که به نماز برمى خیزند، با کسالت برمى خیزند…». امام باقر علیه السلام در این باره مى فرماید: «بر تو باد توجّه کامل به نمازت، پس همانا، آن مقدار که در نماز حضور قلب داشته باشى، حساب مى شود، در نماز با دست و سر و ریش خویش بازى مکن، و در نماز با خودت صحبت نکن و خمیازه نکش…».
مردی در حضور امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا می آورد. حضرت نگاهی به او کرده و فرمود: چند وقت است اینگونه نماز می خوانی؟ او گفت: مدتهاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل کلاغی است (که منقار بر زمین می کوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست. منقار به زمین کوبیدن است) اگر اینگونه بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اکرم، مرده ای. سپس حضرت در مورد کم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی که دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزد.
مراد از استخفاف نمازوسبک شمردن آن ، می تواند هر کاری باشد که بی اهمیتی نماز را برساند مانند سروقت نماز نخواندن، در وضو و مقدمات آن دقت نکردن، اعمال نماز را صحیح انجام ندادن(مانند قرائت ذکر رکوع و سجده، آرامش) در حد بالاتر متوجه نماز نبودن و … .
موفق ومؤیدباشید.