۱۳۹۷/۰۳/۰۷
–
۲۴۶ بازدید
آیا برای دادن هدیه سفارش شده است؟
از دستوراتی که در آموزه های دینی تأکید بر آن شده، هدیه دادن به دیگران است؛ البته یادآوری این مسئله ضروری است که هدیه در متون دینی مفهومی وسیع تر از هدایای مادی است و شامل هدایای معنوی نیز می گردد.از رسول گرامی (ص) روایات فراوانی در این مورد نقل شده است که مواردی از آن را بیان می کنیم:1. از شرافت و بزرگوارى مرد نسبت به برادر مسلمانش این است که هدیه اش را قبول کند، و از آنچه دارد به او هدیه دهد، و خود را به خاطر او به مشقّت نیاندازد و سپس فرمود: من کسانی را که در این باره خود را به زحمت می اندازند دوست ندارم.[1]در این روایت پیامبر (ص) هدیه دادن و هدیه گرفتن را از شرافت انسان مسلمان می داند و نکته لطیفی که بدان اشاره شده، آن است که هدیه، نباید با مشقت و زحمت همراه باشد و در انتخاب هدیه باید توان مالی لحاظ شود و در غیر این صورت مصداق “تکلف” می شود که با آنچه از “دیه” مورد نظر است، متفاوت می باشد.
2.امام باقر (ع) فرمود: رسول خدا (ص)هدیه را مى پذیرفت ولى از گرفتن صدقه پرهیز می کرد و مى فرمود: به همدیگر هدیه دهید؛ زیرا هدیه دلخوری ها را بر طرف مى سازد، و کینه ها و دشمنیهاى دیرین را از بین می برد.[2]3. امام رضا(ع)از قول پدر و جدّ بزرگوارش نقل مى کند که فرمود: رسول اکرم (ص) هدیه را دوست مى داشت، برایش گوارا بود و آن را طلب مى نمود، و در مقابل به جبران آن اقدام مى کرد.[3]4.رسول خدا (ص)فرمود: هدیه سه گونه است: یکى در مقابل هدیه ای دیگر، دیگر براى آشتی، و سوم براى رضاى خدا.[4]5. رسول خدا (ص) فرمود: چنانچه مرا به خوردن پاچه گاو یا گوسفندی، مهمانى کنند البتّه مى پذیرم، و اگر پاچه گاو یا پاچه گوسفندى بمن هدیّه فرستند البته قبول مى کنم.[5]ایشان پاچه گوسفند یا گاو را حضرت به عنوان نمونه ذکر کردند و مقصود این است که اگر چیز کم ارزشی به من هدیه دهند قبول می کنم.
6.رسول خدا(ص)فرمود:در بازگرداندن ظرف هاى هدیه ها شتاب کنید، زیرا موجب مى شود که (طرف مقابل از هدیه دادن پشیمان نشده و )بار دیگر برایتان هدیه آورد.[6]7. امام رضا (ع)از اجداد خویش از رسول خدا (ص) روایت کرده است که فرمود: خوب چیزى است هدیه؛ زیرا آن کلید حوائج است.[7]از روایاتی که در باره هدیه ذکر کردیم، می توان نتیجه گرفت گر چه این عمل از اهمیت والایی بر خوردار است، و حضرت رسول(ص)سفارش به آن نموده اند؛ اما توجه به خصوصیات و آداب و شرایطی که برای آن ذکر شده است ضروری است ؛ زیرا هدف اصلی هدیه، ایجاد انس و محبت و از بین رفتن کدورت ها و… می باشد.
پی نوشتها :
[1] طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار، ص 219، کتابخانه حیدریه، نجف، 1385ق.
[2] همان.
[3] همان.
[4] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 5، ص 141، ح 1، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش.
[5] صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 299، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413 ق.
[6] همان، ص 300.
[7] صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 74، ح 342، انتشارات جهان، 1378ق.
2.امام باقر (ع) فرمود: رسول خدا (ص)هدیه را مى پذیرفت ولى از گرفتن صدقه پرهیز می کرد و مى فرمود: به همدیگر هدیه دهید؛ زیرا هدیه دلخوری ها را بر طرف مى سازد، و کینه ها و دشمنیهاى دیرین را از بین می برد.[2]3. امام رضا(ع)از قول پدر و جدّ بزرگوارش نقل مى کند که فرمود: رسول اکرم (ص) هدیه را دوست مى داشت، برایش گوارا بود و آن را طلب مى نمود، و در مقابل به جبران آن اقدام مى کرد.[3]4.رسول خدا (ص)فرمود: هدیه سه گونه است: یکى در مقابل هدیه ای دیگر، دیگر براى آشتی، و سوم براى رضاى خدا.[4]5. رسول خدا (ص) فرمود: چنانچه مرا به خوردن پاچه گاو یا گوسفندی، مهمانى کنند البتّه مى پذیرم، و اگر پاچه گاو یا پاچه گوسفندى بمن هدیّه فرستند البته قبول مى کنم.[5]ایشان پاچه گوسفند یا گاو را حضرت به عنوان نمونه ذکر کردند و مقصود این است که اگر چیز کم ارزشی به من هدیه دهند قبول می کنم.
6.رسول خدا(ص)فرمود:در بازگرداندن ظرف هاى هدیه ها شتاب کنید، زیرا موجب مى شود که (طرف مقابل از هدیه دادن پشیمان نشده و )بار دیگر برایتان هدیه آورد.[6]7. امام رضا (ع)از اجداد خویش از رسول خدا (ص) روایت کرده است که فرمود: خوب چیزى است هدیه؛ زیرا آن کلید حوائج است.[7]از روایاتی که در باره هدیه ذکر کردیم، می توان نتیجه گرفت گر چه این عمل از اهمیت والایی بر خوردار است، و حضرت رسول(ص)سفارش به آن نموده اند؛ اما توجه به خصوصیات و آداب و شرایطی که برای آن ذکر شده است ضروری است ؛ زیرا هدف اصلی هدیه، ایجاد انس و محبت و از بین رفتن کدورت ها و… می باشد.
پی نوشتها :
[1] طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار، ص 219، کتابخانه حیدریه، نجف، 1385ق.
[2] همان.
[3] همان.
[4] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 5، ص 141، ح 1، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش.
[5] صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 299، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413 ق.
[6] همان، ص 300.
[7] صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 74، ح 342، انتشارات جهان، 1378ق.