توجه

  1. توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

خانه » همه » مذهبی » «سیمینی که دانشور بود»

«سیمینی که دانشور بود»

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - «سیمینی که دانشور بود»
عصراسلام: مرادم از «زوج» هم زنان و مردانِ اندیشمند و هنرمندی است که رسماً باهم پیمان زناشویی بستند و نیز آنانی که تنها دل در گروِ هم داشتند. ازآن‌جمله‌اند: مارتین هایدگر و هانا آرنت (که داستانِ رابطهٔ میان‌شان فیلم و کتاب شد)؛ سیلویا پلات و تِد هیوز؛ ژان پُل سارتر و سیمون دوبووار؛ و آلفرد دو موسه و ژرژ ساند که موسه او را «زنانه‌ترین زن» می‌خواند.

 در ادبیات معاصرِ ایران، رابطهٔ میان ابراهیم گلستان و فروغ که موجبِ «تولّدِ دیگرِ» فرخزاد شد، نمونهٔ برجستهٔ چنین پیوندی است.
سیمینِ دانشور و جلالِ آلِ‌احمد نیز زوجی بی‌نظیر بودند. آل‌احمد متفکر و نویسندهٔ همه‌فن‌حریفی بود. او چهرهٔ جریان‌سازی بود و راهی که گشود با همهٔ اما‌و‌اگرهایش هم‌چنان پیروانی دارد. مؤلفه‌های نثر پرتکاپوی او نیز در نویسندگان پس‌ از او تکثیر شده‌است. دانشور زمانی با آل‌احمد آشنا‌ شد که هرکدام‌شان تجربه‌هایی را در عالم نویسندگی ازسرگذرانده‌بودند. او نیز مانندِ جلال، هم در محافلِ روشنفکری (به‌ویژه کانون نویسندگان) فعّال بود و هم آثاری در زمینه‌های داستان‌نویسی، ترجمه و زیباشناسی در کارنامه‌اش دارد. سیمین نویسندهٔ جریان‌سازی نبود اما آثارش صاحب‌سبک و منحصربه‌فرد است.
این دو، به‌رغمِ آن‌که از نظر طرز فکر چندان هم‌رای‌نبودند، اما«کُفوِ» هم بودند و به‌رغم اتفاق‌هایی که ممکن بود به جدایی‌شان بینجاند، عمری درکنارِ هم عاشقانه زیستند. نامه‌هایی که جلال و سیمین به‌هم‌ نوشتند، در چند جلد منتشرشده و حاکی از این دلدادگی‌ها است. سیمین نه دنباله‌روِ جلال و جاروجنجال‌هایش بود و نه در برابرِ او قرار می‌گرفت، او درکنارِ جلال می‌ایستاد، البته با حفظِ حریمِ شخصی‌ و مراقبت از استقلالِ فکری و ادبی‌اش. و جلال حضورِ مستقیم و غیرِ مستقیم و نمادین در آثارِ او نیز دارد. یوسفِ مبارزِ سووشون و سرِ پرشوری که دارد، غرب‌ستیزی‌های جلال را به‌یادمی‌آورد. در جزیرهٔ سرگردانی نیز شخصیتِ واقعی و تاریخیِ آلِ‌احمد در بخش‌هایی از داستان حضور دارد. 

دانشور اگرچه همواره نگران مرگِ جلال بود اما پس از مرگ همسرش ( به‌خلاف شمس برادر جلال)، هیچ‌گاه قصدِ شهیدسازی از او را نداشت؛ هرچند همواره جایگاهِ اجتماعیِ جلال برایش اهمیت‌داشت و هنگامی که شاملو بنا‌به‌ مصلحتِ زمانه، سرودنِ شعری مشهور را در رثای جلال انکار‌کرد، سیمین اظهارِ شگفتی‌اش را از حاشای بزرگِ شاملو پنهان‌نکرد. 

باید کتابچهٔ زیبا و خواندنیِ سیمین باعنوانِ « غروب جلال» را خواند و جلالی را که دانشور شناخته‌بود، بهتر شناخت.

احمدرضا بهرام‌پور عمران

«سیمینی که دانشور بود»

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - «سیمینی که دانشور بود»
عصراسلام: مرادم از «زوج» هم زنان و مردانِ اندیشمند و هنرمندی است که رسماً باهم پیمان زناشویی بستند و نیز آنانی که تنها دل در گروِ هم داشتند. ازآن‌جمله‌اند: مارتین هایدگر و هانا آرنت (که داستانِ رابطهٔ میان‌شان فیلم و کتاب شد)؛ سیلویا پلات و تِد هیوز؛ ژان پُل سارتر و سیمون دوبووار؛ و آلفرد دو موسه و ژرژ ساند که موسه او را «زنانه‌ترین زن» می‌خواند.

 در ادبیات معاصرِ ایران، رابطهٔ میان ابراهیم گلستان و فروغ که موجبِ «تولّدِ دیگرِ» فرخزاد شد، نمونهٔ برجستهٔ چنین پیوندی است.
سیمینِ دانشور و جلالِ آلِ‌احمد نیز زوجی بی‌نظیر بودند. آل‌احمد متفکر و نویسندهٔ همه‌فن‌حریفی بود. او چهرهٔ جریان‌سازی بود و راهی که گشود با همهٔ اما‌و‌اگرهایش هم‌چنان پیروانی دارد. مؤلفه‌های نثر پرتکاپوی او نیز در نویسندگان پس‌ از او تکثیر شده‌است. دانشور زمانی با آل‌احمد آشنا‌ شد که هرکدام‌شان تجربه‌هایی را در عالم نویسندگی ازسرگذرانده‌بودند. او نیز مانندِ جلال، هم در محافلِ روشنفکری (به‌ویژه کانون نویسندگان) فعّال بود و هم آثاری در زمینه‌های داستان‌نویسی، ترجمه و زیباشناسی در کارنامه‌اش دارد. سیمین نویسندهٔ جریان‌سازی نبود اما آثارش صاحب‌سبک و منحصربه‌فرد است.
این دو، به‌رغمِ آن‌که از نظر طرز فکر چندان هم‌رای‌نبودند، اما«کُفوِ» هم بودند و به‌رغم اتفاق‌هایی که ممکن بود به جدایی‌شان بینجاند، عمری درکنارِ هم عاشقانه زیستند. نامه‌هایی که جلال و سیمین به‌هم‌ نوشتند، در چند جلد منتشرشده و حاکی از این دلدادگی‌ها است. سیمین نه دنباله‌روِ جلال و جاروجنجال‌هایش بود و نه در برابرِ او قرار می‌گرفت، او درکنارِ جلال می‌ایستاد، البته با حفظِ حریمِ شخصی‌ و مراقبت از استقلالِ فکری و ادبی‌اش. و جلال حضورِ مستقیم و غیرِ مستقیم و نمادین در آثارِ او نیز دارد. یوسفِ مبارزِ سووشون و سرِ پرشوری که دارد، غرب‌ستیزی‌های جلال را به‌یادمی‌آورد. در جزیرهٔ سرگردانی نیز شخصیتِ واقعی و تاریخیِ آلِ‌احمد در بخش‌هایی از داستان حضور دارد. 

دانشور اگرچه همواره نگران مرگِ جلال بود اما پس از مرگ همسرش ( به‌خلاف شمس برادر جلال)، هیچ‌گاه قصدِ شهیدسازی از او را نداشت؛ هرچند همواره جایگاهِ اجتماعیِ جلال برایش اهمیت‌داشت و هنگامی که شاملو بنا‌به‌ مصلحتِ زمانه، سرودنِ شعری مشهور را در رثای جلال انکار‌کرد، سیمین اظهارِ شگفتی‌اش را از حاشای بزرگِ شاملو پنهان‌نکرد. 

باید کتابچهٔ زیبا و خواندنیِ سیمین باعنوانِ « غروب جلال» را خواند و جلالی را که دانشور شناخته‌بود، بهتر شناخت.

احمدرضا بهرام‌پور عمران

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد