شاهزاده رومی، مادر امام زمان؟!
۱۳۹۷/۰۸/۲۸
–
۲۸۲ بازدید
پاسخ
ابتدا لازم است بدانیم بحث «ملیّت» مادر امام زمان(عجل اللهتعالی فرجه الشریف) یک بحث تاریخی است و با توجه به نقلهای مختلف تاریخی ممکن است آراء مختلفی مطرح شود که هیچکدام در اصلاعتقاد به وجود امام زمان(عجل اللهتعالی فرجه الشریف) و شرافت و پاکی ایشان که یک مساله اعتقادی و مسلّم نزد شیعیان می باشد ایرادی وارد نخواهد کرد.
در مورد «ملیّت» مادر امام زمان(عجل اللهتعالی فرجه الشریف) اقوال مختلفی وجود دارد، اما دو قول که از همه مشهورتر می باشد عبارتند از:
پاسخ
ابتدا لازم است بدانیم بحث «ملیّت» مادر امام زمان(عجل اللهتعالی فرجه الشریف) یک بحث تاریخی است و با توجه به نقلهای مختلف تاریخی ممکن است آراء مختلفی مطرح شود که هیچکدام در اصلاعتقاد به وجود امام زمان(عجل اللهتعالی فرجه الشریف) و شرافت و پاکی ایشان که یک مساله اعتقادی و مسلّم نزد شیعیان می باشد ایرادی وارد نخواهد کرد.
در مورد «ملیّت» مادر امام زمان(عجل اللهتعالی فرجه الشریف) اقوال مختلفی وجود دارد، اما دو قول که از همه مشهورتر می باشد عبارتند از:
1) قول مرحوم کلینیدر کتاب کافی که مادر امام زمان(عجل اللهتعالی فرجه الشریف) را کنیزی از «نوبه» یکی از استان های شمال سودان معرفی می کند. ایشان در بابنص بر امامتائمه(علیهم السلام) ضمن حدیثی طولانی از حضرت محمد(صلی اللهعلیه و آله) نقل می کنند: «یاتِی [بِاَبِی] ابْنُ خِیَرَهِ الْاِمَاءِ ابْنُ النُّوبِیَّهِ الطَّیِّبَهِ الْفَمِ الْمُنْتَجَبَهِ الرَّحِمِ…»(1)؛ (می آید پسر بهترین کنیزان، فرزند کنیز نوبی نژاد(2) خوش دهن و خوش رحم [یعنی صاحب دهان پاک و زاینده فرزند نجیب]).
2) قول مرحوم صدوق که مطابق روایتی او را «ملیکه» دختر «یشوعا» پسر قیصر روم و مادرش را از حواریین مسیح می داند. در کتاب کمال الدین شیخ صدوقآمده است که بُشر بن سلیمان می گوید: «روزی کافور، خادم امام علی نقی(علیه السلام) نزد من آمده، گفت: «آقایم تو را می خواهد.» و من خدمت آن جناب رسیدم… امام نامه ای زیبا با خط و زبان رومی نوشت و مهر خود را بر آن زد، کیسه زردی که محتوی دویست و بیست دینار بود به من داد و فرمود این پول و نامه را بگیر و به طرف بغداد برو، صبح فلان روز در سر پل بغداد حاضر می شوی همین که کشتی های حامل اسیران و بردگان رسید و کنیزان را مشاهده کردی عدهای از نمایندگان بنی عباسرا می بینی که می خواهند کنیز خریداری کنند چند نفری هم از جوانان عرب خواهند بود. در این موقع از عمر بن یزیدبرده فروش جستجو کن، او را که پیدا نمودی دقت کن کنیزی را برای فروش عرضه می دارد که دارای این خصوصیات است از آن جمله دو جامه حریر پوشیده، ولی هر یک از خریداران که می خواهند دست به او بزنند یا او را ببینند امتناع می ورزد و از پشت پرده به زبان رومی ناله او را می شنوی…، به برده فروش می گویی من نامه ای به زبان و خط رومی آورده ام که یکی از اشراف عرب نوشته و در آن وفا و شرافت و سخاوت خود را ذکر نموده است. این نامه را به آن کنیز بده اگر به او تمایل پیدا کرد بگو که من از طرف او برای خریداری کنیز وکالت دارم. کنیز بعد از دیدن نامه از این جریان شاد و خندان شد. پس از خریداری با او رفتم به همان اطاقی که در بغداد اجاره نموده بودم، ولی او دمی آسوده نبود پیوسته نامه امام را می بوسید و بر چشم می گذاشت و بر روی صورت خود می کشید… جریان را از او پرسیدم؛ گفت: نام من ملیکه دختر یشوعا پسر قیصر پادشاه روم هستم. مادرم از فرزندان حواریین و نسب او به شمعون وصی عیسی می رسد داستان عجیبی دارم… پس از اینکه این بانو را نزد امام هادی(علیه السلام) آوردند ایشان به خادم خود فرمود: خواهرم حکیمهرا بگو نزد من بیاید. چون آن بانوی محترمه آمد، فرمود: خواهر! این زن همان است که گفته بودم. حکیمهخاتون آن بانو را مدتی در آغوش گرفت و از دیدارش شادمان گردید. آن گاه امام علی نقی(علیه السلام) فرمود: خواهر او را به خانه خود ببر و فرائض دینی و اعمال مستحبرا به او بیاموز که او همسر فرزندم حسن و مادر قائم آل محمد است».(3)
علاوه بر این دو قول اقوال و روایات دیگری نیز ذکر شده است. در برخی از این روایات فقط جنبه کنیز بودن این بانو بیان شده و به ملیت ایشان اشاره ای نشده است؛ از جمله در بسیاری از روایات آمده است: «یاتی [بِاَبِی] ابْنُ خِیَرَهِ الْاِمَاءِ یَعْنِی الْقَائِم …»(4)؛ (می آید پسر بهترین کنیزان، یعنی قائم…).
با وجود روایات مختلف اصلتولّد امام مهدی(علیه السلام) و اینکه مادرش بانویی پاک و نجیب بوده ثابت می شود، اما نمی توان در مورد ملّیت مادر امام زمان(عجل اللهتعالی فرجه الشریف) نظر قطعی داد.
در بین روایات از چند جهت می توان روایت شاهزاده رومی را بر سایر روایات ترجیح داد:
1) روایتی که در آن تعبیر «النوبیه» آمده است به جز کلینیهیچ کس آن را نقل نکرده است و در روایات دیگری شبیه این روایت تعبیر «النوبیه» نیامده است. کلینینیز با نقل این روایت در مقام بیان ملّیت مادر امام زمان(علیه السلام) نمی باشد و روایت را در این بابذکر نمی کند؛ لذا نه او و نه شاگردانش و نه هیچ یک از علما برای اثبات ملّیت مادر امام مهدی(علیه السلام) به آن استدلال نکرده اند.
2) از طرفی قبل از کلینینیز روایاتی مبنی بر اینکه مادر امام زمان(علیه السلام) شاهزاده رومی بوده است وجود دارد؛ از جمله: فضل بن شاذان قبل از تولد حضرت بقیهالله(علیه السلام) با یک واسطه از امام حسن عسکری(علیه السلام) نقل می کند که: «مادر امام زمان(علیه السلام) از دختر پسر قیصر، نوه امپراتور روم می باشد، او در آینده ای نزدیک متولّد می شود، مدتی بس طولانی در پشت پرده غیبتاز مردم عزلت می گزیند، سپس ظاهر می شود».(5) این حدیثقبل از تولد حضرت بقیهالله(علیه السلام) از امام حسن عسکری(علیه السلام) صادر شده و شخصیت مورد اعتماد و استنادی چون فضل بن شاذان آن را در کتاب گرانقدر «اثبات الرجعه» درج کرده، و میان فضل بن شاذان و امام حسن عسکری(علیه السلام) فقط یک واسطه است و او محمد بن عبدالجبار است که شیخ طوسیبر وثاقتش تاکید نموده است.(6)
3) نام مشهور مادر امام زمان نرگس (نرجس) است و نام نرگس (narsis) در اصلریشه یونانی دارد و معرب شده است.(7) از طرفی با توجه به اینکه زبان رسمی امپراطوری روم شرقی هم یونانی بود و این امپراطوری هم به همه کشورهای تحت سلطه مسیحیان که شامل ترکیه و سوریه و کشورهای اروپای شرقی می شود اطلاق می شد؛ بنابراین اینکه مادر امام زمان رومی و دختر یک شاهزاده مسیحی باشد دور از حقیقت نیست.
4) روایتی که شیخ صدوقنقل کرده نیز گرچه به ضعف سند دچار می باشد(8)، ولی بین علما مشهور است که این شهرت می تواند ضعف سند آن را جبران کند. علاوه بر شیخ صدوقبسیاری دیگر از علمای قدیم و جدید داستان شاهزاده رومی را بیان کرده اند؛ از جمله محمد بن جریر طبری که آن را با سندی متفاوت، در کتاب «دلائل الامامه» آورده است.(9) شیخ طوسینیز در کتاب «الغیبه» به نقل آن پرداخته است.(10) ایشان، روایت را درست مانند آن چه در «کمال الدین و تمام النعمه» بود، آورده؛ امّا سند وی با سند کتاب کمال الدین متفاوت است. همچنین از متاخرین صاحب «اثبات الهداه فی النصوص و المعجزات» در چند مورد به رومی بودن مادر امام زمان(علیه السلام) اشاره کرده و روایت شیخ صدوقرا نیز نقل کرده است(11) و صاحب «احقاق الحق و ازهاق الباطل» نیز از جمله کسانی هست که این حکایت را نقل کرده است.(12)
5) داستان این روایت و متن آن دقیق و مطابق با سایر واقعیت های تاریخی است؛ از جمله درگیری هایی که بین حکومت عباسی و امپراطوری روم وجود داشت و همزمانی این اتفاق با اواخر عمر امام هادی(علیه السلام) و… .
حکمت رومی بودن مادر امام زمان(عج)؟
اما حکمتاینکه چرا مادر امام زمان(علیه السلام) یک شاهزاده رومی بوده است؟ ممکن است این باشد که بنای خدای متعال بر این بوده است که مادران امامان معصوم(علیهم السلام) از اقوام مختلف در جهان انتخاب شوند تا هیچ قومی ادعا نکند که رهبر جهان از ما می باشد، به همین دلیل می بینیم که مادر تعدادی از امامان دیگر از اقوام دیگری غیر عرب و مادر امام هادی(علیه السلام) از آفریقا و نهایتا، مادر بزرگوار امام عصر(عجل اللهتعالی فرجه الشریف) از اقوام اروپایی انتخاب شده است و از آنجا که در زمان ظهورحضرت مهدی، حضرت عیسی(علیه السلام) نیز نزول می کند و با امام زمان اعلام پشتیبانی و همبستگی می کند، این دو امر یعنی ارتباط امام زمان با مسیحیان اروپا از طرف مادر و نیز پشتیبانی حضرت عیسی(علیه السلام) سبب شود حجت بر مسیحیان کشورهای غربی تمام شود و مسیحیان سریع تر و بدون چالش به امام زمان(علیه السلام) بپیوندند.
آیا در عصر امام هادی(علیه السلام) جنگی در میان مسلمین و رومیان رخ داد؟
برخی به داستان شاهزاده رومی چنین ایراد گرفته اند که این جریان پس از سال 242هـ ق اتّفاق افتاده است؛ در حالی که از سال 242 هـ ق به بعد، جنگ مهمّی میان مسلمانان و رومیان، رخ نداده است تا نرجسخاتون اسیر مسلمانان شوند.
در پاسخ باید گفت: در آن زمان جنگ های متعدّدی میان مسلمانان و رومیان رخ داده است که منجر به اسارت سربازان، فرماندهان نظامی، اشراف، روحانیان کلیسا و شاهزادگان رومی شده است؛ که در بسیاری از کتاب های تاریخی، می توان نمونه هایی از این درگیری ها را یافت.(13)
طبری می نویسد: «اوج این جنگ ها در سال های 248-245 هجری قمری است. در سال 245 قمری رومیان به شهر «سمیساط» هجوم آوردند و نزدیک پانصد نفر را کشتند و عده ای را هم اسیر گرفتند. ولی جنگ در نهایت با دست گیری فرمانده ارتش روم به پایان رسید و امپراتور روم برای آزادی فرمانده لشکر خود حاضر شد تا هزار اسیر مسلمان را آزاد کند».(14)
«ابن اثیر» نیز در کتاب تاریخی خود می نویسد: «در سال 247 قمری، جنگ هایی بین مسلمین و رومیان در گرفت، و مسلمانان غنائم بسیاری به دست آوردند. در سال 248 قمری بلکاجور، سردار مسلمین با رومیان جنگید و طی آن بسیاری از اشراف روم اسیر شدند». وی همچنین در ادامه می نویسد: «در جنگ عموریه که معتصم عباسی به روم حمله برد، عده ای از روحانیون و شاهزادگان رومی اسیر شدند».(15) بر اساس این نقل احتمال دارد شاهزاده رومی که از او امام مهدی(علیه السلام) به دنیا آمد نیز در بین همین اسیر شدگان بوده است.
جایگاه ملّیت مادر امام زمان(عج) در اعتقاد شیعه؟
با وجود اینکه شواهد روایی و تاریخی بر رومی بودن مادر امام زمان(عجّل اللهتعالی فرجه الشریف) دلالت دارند، مشخص شدن ملّیت مادر امام زمان(علیه السلام) امر مهم و تاثیرگذاری در اعتقادات شیعهنمی باشد و مقام امام زمان(علیه السلام) نیز ارتباطی به ملیّت مادر بزرگوارشان ندارد. بلکه آنچه برای شیعهمهم است، این کلام رسول خدا(صلی اللهعلیه و آله) است که فرمود: «الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی»(16)؛ (مهدی ازفرزندان من است.) و نیز درباره اصلو نسب حضرت مهدی(علیه السلام) فرمود: «الْمَهْدِیُّ مِنْ عِتْرَتِی مِنْ وُلْدِ فَاطِمَهَ»(17)؛ (مهدی از خاندان من، از فرزندان فاطمه است).
مادران همه امامان(علیهم السلام) در هر عصر و زمانی از پاک ترین و نجیب ترین و بهترین زنان عالم انتخاب می شده اند؛ در آن مقطع زمانی نیز حضرت نرجسخاتون از بهترین و پاک ترین زنان زمان خود در عالم بوده است.
پی نوشت:
(1). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، دار الکتب الإسلامیة، تهران،1407 هـ ق ، چاپ چهارم، ج 1، ص 323، ح 14.
(2). النوبیة: منسوب به بلاد نوبه؛ «نوبه» بلاد بزرگیست در سودان که بلال حبشى هم از آنجا بوده است .
(3). ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ابن بابویه، محمد بن على، انتشارات اسلامیه، تهران، 1395 هـ ق، چاپ دوم، ج 2، ص 417-423.
(4). الغیبة، طوسى، محمد بن الحسن ، محقق/ مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، انتشارات دار المعارف الإسلامیة، قم، 1411 هـ ق، چاپ اول، ص 470؛ الغیبة، نعمانی، ابن أبی زینب محمد بن ابراهیم ، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، نشر صدوق ، تهران، 1397 هـ ق، چاپ اول ، ص 229.
(5). إثبات الهداة، حر عاملى ، محمّد بن حسن ، مؤسسة الأعلمی ، بیروت، 1422 هـ ق، چاپ اول، ج 5، ص 196؛ مختصر اثبات الرجعه، فضل بن شاذان، المکتبة التخصصیة، بی جا، بی تا (بر اساس کتابخانه الکترونیکی مکتبة العقائدیة)، ص 13؛ کفایة المهتدی فی معرفة المهدى(علیه السّلام )، میرلوحی، سیدمحمد، دار التفسیر، قم، 1426 هـ ق، چاپ اول، ص 537، ح 28.
(6). رجال شیخ طوسی، طوسى، محمد بن حسن ، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجامعة المدرسین بقم المقدسه ، قم، 1373 هـ ش، چاپ سوم، ص 391.
(7). ر.ک: لغت نامه دهخدا، دهخدا، على اکبر، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1373 هـ ش، چاپ اول، واژه نرجس؛ لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، دار صادر، بیروت، 1414 هـ ق، چاپ سوم، ج 6، ص 230.
(8). معجم رجال الحدیث، خوئی، أبو القاسم الموسوی، مطبعة الصدر، قم، 1410 هـ ق، چاپ اول، ج 3، ص 316، رقم 1744.
(9). دلائل الإمامة، طبری، محمد بن جریر بن رستم، انتشارات بعثت، قم، 1413 هـ ق، چاپ اول ، ص 492.
(9). دلائل الإمامة، طبری، محمد بن جریر بن رستم، انتشارات بعثت، قم، 1413 هـ ق، چاپ اول ، ص 492.
(11). إثبات الهداة، همان، ج 4، ص 424، ج 5، ص 196 و 326.
(12). إحقاق الحق و إزهاق الباطل، مرعشى ، قاضى نور الله، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی ، قم، 1409 هـ ق، چاپ اول، ج 29، ص 71.
(13). ر.ک: تاریخ الأُمم والملوک، طبری، محمد بن جریر الطبری أبو جعفر، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1407 هـ ق، الطبعة الأولى، ج 5، ص 320-330؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، مکتبة المعارف، بیروت، بی تا (طبق نرم افزار مکتبة الشاملة)، ج 10، ص 323-324، 343، 345، 347؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر جزرى ، دار صادر، بیروت، 1385هـ ش، چاپ اول، ج 7، ص 182.
(14). تاریخ الأُمم والملوک، همان، ج 5، ص 331.
(15). الکامل فی التاریخ، همان، ج 7، ص 112-111.
(16). کمال الدین و تمام النعمه، همان، ج 2، ص 338.
(17). إثبات الهداة، همان، ج 5، ص 123.