شب قدر و عرضه اعمال به امام زمان
۱۳۹۷/۰۳/۱۵
–
۱۷۶۹ بازدید
آیا در شب قدر نامه اعمال ما محضر امام زمان (عج) تقدیم و ایشان آن را امضا مینمایند؟
شرح پرسش:
هر ساله در لیالی قدر شاهد هستیم که در منابر و رسانهها، در معنای تقدیر امور سالانه عنوان میشود که ملائکه نامه اعمال را محضر امام زمان (عج) تقدیم و حضرت آنان را امضا مینمایند. در این خصوص چند نکته وجود دارد:
۱- آنچه از مباحث توحید استنباط میشود تقدیر بندگان خدا تنها در ید خداوند متعال است و آنچه از برخی تریبونها و کتب گفته میشود به این معنا است که خداوند اداره عالم را به امام معصوم (ع) واگذار نموده است.
شرح پرسش:
هر ساله در لیالی قدر شاهد هستیم که در منابر و رسانهها، در معنای تقدیر امور سالانه عنوان میشود که ملائکه نامه اعمال را محضر امام زمان (عج) تقدیم و حضرت آنان را امضا مینمایند. در این خصوص چند نکته وجود دارد:
۱- آنچه از مباحث توحید استنباط میشود تقدیر بندگان خدا تنها در ید خداوند متعال است و آنچه از برخی تریبونها و کتب گفته میشود به این معنا است که خداوند اداره عالم را به امام معصوم (ع) واگذار نموده است.
۲- با وجود آن که شب قدر در امم پیشین نیز بوده، در صورت صحت ادعای مذکور، مثلا در دوره فترت حضرت عیسی (ع) با نبی مکرم اسلام (ص)، این پروندها توسط چه کسی امضا میشده است؟
۳- حداقل در تفحصی که بنده از دو تفسیر المیزان و نمونه ذیل آیات مبارک سوره قدر و دخان نمودم هیچ اشارهای به این مسأله (توشیح مقدرات توسط امام زمان) نشده است و هر آنچه نقل میشود بدون ارائه سند روایی است. لطفا نظر خود را در این باره بیان کنید؟
پاسخ اجمالی:
بر اساس روایات معتبر تمام امور بندگان بر پیامبر و امام معصوم و حجت الهی نازل میشود و از آن رو که هم اکنون حجت زنده، امام عصر (عج) است تقدیر امور به ایشان عرضه میشود.
اما در باره اشکالاتی که مطرح شد باید گفت:
۱٫ شب قدر در امتهای پیشین وجود داشته و بنا بر دلیلهای عقلی و نقلی، زمین در هیچ زمانی حتی در دوران فترت، خالی از حجت خدا (پیامبر یا وصی او) نبوده است. و دوران فترت به معنای خالی بودن زمین از حجت خدا در این مدت زمان نیست، بلکه به معنای نبودن رسول و پیامبر در این فاصله ششصد سال است. بی تردید اوصیاء و جانشینهای حضرت عیسی (ع) حجت خدا بر روی زمین بودند؛ بر این اساس میتوان گفت: نزول فرشتگان در شب قدر در دوران فترت بر حجت خدا یعنی اوصیای حضرت عیسی (ع)، بوده است.
۲٫ امضای امام در شب قدر، هیچ منافاتی با توحید ندارد؛ زیرا تمام تصرفات امام با اذن خدا صورت میگیرد و آنان به نحو طولی در امور تأثیر گذار هستند.
پاسخ تفصیلی:
پرسش شما به چهار بخش تقسیم میشود:
۱- آیا هر ساله در شبهای قدر فرشتگان نامه اعمال ما را محضر امام زمان (عج) تقدیم و حضرت آنان را امضا مینماید؟
۲- آیا شب قدر پیش از اسلام نیز بوده است؟
۳- در صورت مثبت بودن جواب، منزل گاه این فرشتگان در دوران فترت چه کسی بود؟
۴- آیا امضای تقدیر اعمال یک ساله بندگان در شب قدر با توحید سازگاری دارد؟
حال این چهار بخش را مورد بررسی قرار میدهیم:
۱٫ بر اساس روایات معتبر تمام امور بندگان بر پیامبر و امام معصوم و حجت الهی نازل میشود و از آن رو که هم اکنون حجت خداوند بر روی زمین، امام عصر (عج) است؛ تقدیر امور به ایشان عرضه میشود.
امام جواد (ع) از حضرت امیر المؤمنین (ع) نقل میکند که ایشان به حسن بن عباس فرمود: «شب قدر در هر سالی است و خداوند در آن شب تمام امور آن سال را نازل می کند، پس از رسول خدا (ص) نیز کسانی عهده دار این امور هستند. ابن عباس از امام پرسید: آنها کیستند؟ امام علی (ع) فرمود: من و یازده نفر از فرزندان من که امام و هم سخن با فرشتگان هستیم».[۱]
۲٫ آیا شب قدر در امتهاى پیشین نیز بوده است؟
در میان مفسران در این مسأله اختلاف است: برخی معتقدند که شب قدر اختصاص به امت اسلام دارد و در امتهای گذشته نبوده است و عدهای این نظریه را قبول ندارند و نظرشان این است که شب قدر در بین ملل گذشته نیز بوده است.
الف) دلایل کسانی که معتقدند که شب قدر در امتهای پیشین نبوده است:
این گروه به روایاتی استناد کردهاند که شب قدر از مواهب الهى بر این امت مى باشد مانند شأن نزول آیه شریفه «خیر من الف شهر» که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود:
«ان اللَّه وهب لامتى لیله القدر لم یعطها من کان قبلهم ؛ خداوند به امت من شب قدر را بخشیده و احدى از امتهاى پیشین از این موهبت برخوردار نبودند».[۲]
ب) دلایل کسانی که معتقدند شب قدر اختصاص به امت اسلامی ندارد:
این عده از مفسران از ظاهر برخی از آیات مانند «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر»[۳] و «فیها یفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیم »[۴] استفاده کردهاند که شب قدر اختصاص به امت پیامبر (ص) ندارد؛ زیرا «تنزل» و «یفرق» هر دو با صیغه مضارع آمدهاند و دلالت بر استمرار میکنند.
و هم چنین تعبیر به جمله اسمیه «سَلامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» که نشانه دوام است نیز گواه بر این معنى است.
به علاوه روایات نیز این معنى را تأیید مى کند. مانند روایتی که از امام جواد (ع) رسیده است که فرمود: «خداوند شب قدر را در ابتداى خلقت دنیا آفرید و در آن شب نخستین پیامبر و نخستین وصیى که باید باشد (آدم و شیث را) آفرید و حکم فرمود که در هر سالى، شبى باشد که در آن شب تفسیر و بیان امور تا چنان شبى در سال آینده فرود آید…».[۵]
و ممکن است روایاتی که دلالت دارد شب قدر اختصاص به امت اسلام دارد، مقصود این باشد که در امتهای پیشین، اگر چه شب قدر وجود داشته است ولی اعلان رسمی که مردم از آن آگاهی پیدا کنند نمیشده است.
۳٫ منزلگاه فرشتگان در زمان فترت نیز حجت خدا است؛ زیرا به ادله عقلی و نقلی، زمین در هیچ زمانی حتی در دوران فترت خالی از حجت خدا (پیامبر یا وصی او) نبوده است. و دوران فترت به معنای خالی بودن زمین از حجت خدا در این مدت زمان نیست بلکه به معنای نبودن رسول و پیامبر در این فاصله ششصد سال است. بی تردید اوصیاء و جانشینهای حضرت عیسی (ع)، حجت خدا بر روی زمین بودند.
توضیح این که:
خداى متعال در سوره «مائده» مى فرماید: «اى اهل کتاب! پیامبر ما به سوى شما آمد تا در عصرى که میان پیامبران الهى فترت و فاصلهاى واقع شده، حقایق را براى شما بیان کند، مبادا بگویید از طرف خدا بشارت دهنده و بیم دهنده به سوى ما نیامد».[۶]
از فاصله حدود ششصد سال بین حضرت مسیح (ع) تا حضرت رسول اکرم (ص) به دوران فترت یاد میشود. همان گونه که از آیه یاد شده فهمیده میشود در این فاصله رسول و پیامبری نبوده است. اما باید توجه داشت که نیامدن پیامبر دلیل بر نبودن حجت خدا در روی زمین و قطع ارتباط انسان با خدا نیست.
بلکه زمین هیچ وقت از حجت خدا خالی نمیشود. امام علی (ع) در سخنی به کمیل می فرماید:
«آرى، روى زمین هرگز از کسى که قیام به حجت الهى کند، خالى نخواهد ماند، خواه آشکار و مشهور باشد، یا پنهان و ناشناخته، براى این که احکام، دستورات، دلایل و نشانههاى خداوند از میان نرود… خداوند به وسیله آنها دلایل و نشانههاى خود را حفظ مىکند تا به افرادى همانند خود بسپارند و بذر آن را در دلهاى کسانى شبیه خود بیفشانند…».[۷]
از این رو معتقدیم که نخستین انسان حجت خدا بود و آخرین انسان نیز حجت خدا خواهد بود.
بی تردید در دوران فترت؛ یعنی فاصله زمانی پس از حضرت عیسی (ع) تا زمان رسول اکرم (ص) حجت خدا وجود داشته است. در روایتی امام رضا (ع) میفرماید: «همانا در هیچ عصر و زمانی زمین از حجت خدا بر خلق خالی نمی شود».[۸] هر چند که ممکن است ما از نام و مشخصات آنها بی خبر باشیم همان گونه که از صد و بیست و چهار هزار پیامبر، تنها نام عده محدودی از آنان را میدانیم.
از سوی دیگر حجت خدا ممکن است نبی باشد و یا وصی او؛ زیرا هر پیامبری وصی داشته است. اهل تشیع و تسنن روایت کردهاند که رسول خدا فرمود: «هر پیامبری وصی دارد».[۹] از این رو شیعه بر این باور است که در هر زمانی خداوند حجتی در عالم دارد که او واسطه فیض خدا و حافظ دین او و مرجع علمی مردم است.
بر این اساس می توان گفت: نزول فرشتگان در شب قدر در دوران فترت بر حجت خدا یعنی وصی حضرت عیسی (ع)، بوده است.
۴٫ آیا امضای تقدیر اعمال یک ساله بندگان در شب قدر با توحید سازگاری دارد؟
حجت خدا، خلیفه و نماینده خدا بر روی زمین است و هر کاری که انجام میدهد با این عنوان و به اذن و اراده خدا است و به نحو طولی در امور تأثیرگذار هستند. از این رو هیچ منافاتی با توحید ندارد. امام مهدی (عج) میفرماید: «قلبهای ما ظرف اراده و مشیت خدا است، اگر او بخواهد ما میخواهیم».[۱۰]
و اگر معتقدیم که هر ساله در شبهای قدر فرشتگان نامه اعمال ما را محضر حضرت حجت (عج) تقدیم و حضرت آنان را امضا مینمایند میگوییم که این با اراده و مشیت الهی صورت میگیرد و هیچ منافاتی با توحید ندارد هم چنان که این سخن حضرت عیسی (ع) هیچ منافاتی با توحید ندارد که میفرماید: «من از گِل، چیزى به شکل پرنده مى سازم سپس در آن مى دمم و به فرمان خدا، پرنده اى مى گردد. و به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص[پیسى ] را بهبودى مى بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده مى کنم ».[۱۱]
پینوشتها:
[۱]. ابو الصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص ۱۸۲، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۰۴ق.
[۲]. تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۱۹۰، دار الکتب الإسلامیه، چاپ تهران، ۱۳۷۴ش، چاپ اول .
[۳]. سوره قدر، آیه ۴٫
[۴]. سوره دخان، آیه ۴٫
[۵]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۰، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ق.
[۶]. سوره مائده، آیه ۱۹٫
[۷]. نهج البلاغه (فیض الاسلام)، کلمات قصار، حکمت ۱۳۹٫
[۸]. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۱۲۱، انتشارات جهان، ۱۳۷۸ش.
[۹]. طبرانی، المعجم الکبیر، ج ۶، ص ۲۲۱، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
[۱۰]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۵۱، چاپ اول، مؤسسه الوفاء، لبنان، ۱۴۰۴ق.