طلسمات

خانه » همه » مذهبی » شرایط رازداری

شرایط رازداری


شرایط رازداری

۱۳۹۷/۰۲/۰۹


۳۱۹۵ بازدید

از نظردین یا امامان و قرآن:الف. فرد به طورکلی در زمینه های مختلف در چه صورت باید رازدار باشد؟ شرایط رازداری چیست ؟ب. شراط عدم رازداری چیست؟

رازداری:راز داری درصورتی است که به واسطه فاش شدنش آبروی مؤمنی در خطر می افتد و اگر طرف مؤمن نباشد حفظ اسرار او بر ما واجب نیست. حارث بن دلهاث گوید: امام رضا(ع) فرمودند: «مومن مومن نیست مگر اینکه سه خصلت در او باشد، سنتی از پروردگارش، سنتی از پیامبرش و سنتی از مولایش. سنت پروردگارش : حفظ اسرار خویشتن است، خداوند می فرماید: «عالم الغیب فلایظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول؛ خداوند عالم به غیب است و هیچ کس را بر غیبش مطلع نمی سازد مگر کسی را که بپسندد و از وی راضی باشد، که همان پیامبران هستند، (جن/26 و 27)؛ (عیون اخبار الرضا، ج.1، ص527).ابو نصربزنطی می گوید: حضرت رضا(ع) فرمود از علامات فقه حلم و بردباری و علم و دانش و سکوت و دم فرو بستن و حفظ اسرار است.
ضرورت رازداری :
هر انسانی در زندگی خویش، خواه ناخواه اسراری دارد که بایستی در نگه داری آن کوشا باشد. برخی از این اسرار مربوط به خودش و برخی مربوط به خانواده یا جامعه اوست. لزوم مکتوم ماندن این اسرار به جهت حساسیت و امکان فراوان سوء استفاده طماعان و دشمنان از آنها در راستای منافع خود و به ضرر فرد صاحب سر می باشد. مقوله رازداری فضیلتی اخلاقی به شمار می آید.
امیرمومنان(ع) می فرمایند: « پیروزی، به محکم کاری بسته است و آن هم به اندیشه بستگی دارد و اندیشه نیز به نگه داری رازهاست». در مقابل، افشای اسرار سبب دوری از موفقیت و حتی سقوط و شکست فرد در راه تصمیم های او می شود، چنان که حضرت صادق(ع) فرمود: « برملا کردن راز، (مایه) سقوط است».
نقش رازداری شخصی در موفقیت:
هرگاه انسان هدفی را دنبال می کند، لازم است اطراف و جوانب آن را مخفی بدارد تا به نتیجه مطلوب برسد، آنگاه اگر افشای آن بی ضرر بود، می تواند آن را فاش سازد، ولی اگر کارش استحکام نیافته و به نتیجه نرسیده باشد، آن را بازگو کند، سنگ اندازی ها نمی گذارد او به هدفش برسد. امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمود: «اَنْجَحُ الْاُمُورِ مَا اَحَاطَ بِهِ الْکِتْمانُ، ( شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۴۵۸ ) امری که اطراف آن را کتمان گرفته باشد، به نجات و موفقیت نزدیک تر است.
امام جواد علیه السلام می فرماید: « اِظْهَارُ الشَّیْ ءِ قَبْلَ اَنْ یَسْتَحْکِمَ مَفْسَدَةً لَهُ ( بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۷۱ )، اظهار کردن چیزی که هنوز استوار نشده، موجب تباهی آن می گردد.
امام صادق علیه السلام ، معیاری را برای میزان و مقدارِ آشکار نمودن راز، بیان فرموده اند: « لاَ تُطْلِعْ صَدیِقَکَ مِنْ سِرِّکَ اِلاَّ عَلی ََ مَا لَوِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرُّکَ فَاِنَّ الصَّدیِقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوَّکَ یَوْماً مَا، ( سفینة البحار، ج ۷، ص ۴۳۶ )، دوست خود را از رازهای شخصی خودآگاه مساز، مگر درباره اموری که اگر دشمنت از آنها آگاهی یافت، زیانی برای تو نداشته باشد؛ زیرا چه بسا دوست انسان روزی دشمن گردد ( و چون نقاط ضعف را می داند، با آن انسان را بکوبد.)
به همان مقدار که راز داری شخصی در موفقیت انسان، نقش دارد، افشای رازهای شخصی نیز موجب ناکامی انسان در رسیدن به هدف ها می شود و موجبات پشیمانی انسان را فراهم می سازد و غم و اندوه را با خود به ارمغان می آورد.
امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمود: «سِرُّکَ سُرُورُکَ اِنْ کَتَمْتَهُ، وَ اِنْ اَذَعْتَهُ کَانَ ثَبُورَکَ ( شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۱۴۱ ) راز تو شادی توست، اگر آن را پنهان داری، و اگر فاش کردی (سبب) ناله و جزع تو خواهد شد. هم چنین می فرماید: «مَنْ اَفْشی ََ سِرَّکَ ضَیَّعَ اَمْرَکَ( شرح غررالحکم، ج ۵، ص ۲۲۶ )، هر کس رازی از تو فاش کند، کار تو را تباه ساخته است.

رازداری اجتماعی:
منظور از رازداری اجتماعی، حفظ اسرار مردم در مسائل مربوط به آن ها و بیان نکردن نقطه ضعف های آنان در این زمینه است. افشای اینگونه رازها جایز نیست، ولی چنانچه اسرار اجتماعی و سیاسی افراد از قبیل اشاعه فحشا، تشکیل باندهای فساد و تباهی و این گونه کارهای خلاف باشد، نزد مسؤولان امر جهت اتخاذ تصمیم و اقدامات لازم مانعی ندارد و چه بسا واجب و ضروری باشد.
در مسائل اطلاعاتی، امنیتی نیز افشای اسرار دیگران در اجتماع و برای مردم جایز نیست، بلکه گاهی زیان آور است، ولی اگر این اسرار از اموری باشد که کتمان آن خطری را متوجه نظام می کند، لازم است نزد مراجع صلاحیت دار بازگو شود و سکوت در مقابل آن جایز نیست.
بنابر این، حفظ اسرار دیگران (جز در مواردی که افشاگری مهم تر و ضروری تر است) امری ضروری می باشد، به ویژه از ناحیه کسانی که زودتر و بیشتر از دیگران رازها در اختیارشان قرارمی گیرد، مانند کسانی که در رابطه با امنیت داخلی یا خارجی کار می کنند و یا کسانی که در قسمت جذب و گزینش نهادها، ادارات و سایر مراکز هستند و درباره نیروهایی که می خواهند به کار بگیرند، اطلاعاتی کسب می کنند.
رازداری تشکیلاتی – حکومتی:
بخشی از رازهای تشکیلاتی – حکومتی مربوط به رازهایی است که قبل از تشکیل حکومت و در حال انقلاب و مبارزه با دشمنان صورت می گیرد، مانند آنچه مورد ابتلای اصحاب امامان بود و نیز آنچه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشت.
بخش دیگر آن نیز مربوط به رازهایی است که بعد از تشکیل حکومت اسلامی مطرح است و حفظ آنها در بقای نظام مؤثر است؛ این بخش مورد ابتلای نیروهای اطلاعاتی و همه مردم است و بایستی در این زمینه هوشیاری و دقت کافی به خرج داده، از افشای مطالب سرّی نظام اسلامی و با خبر ساختن دشمنان از آن به شدّت اجتناب نمود. حفظ این نوع رازها به مراتب مهم تر از سایر اسرار است. از این رو، پیامدهای افشای آن نیز ناگوارتر و زیانبارتر از سایر رازهاست.
رازداری حکومتی از دیدگاه اسلام یکی از اصول مهم اخلاق اطلاعاتی است که می توان به وسیله آن امکان بسیاری از زیان ها از ناحیه دشمن را سلب و همواره ابتکار عمل را در دست داشت، ولی بی توجهی به آن، چه بسا اصل حکومت را زیر و رو کند. امام علی علیه السلام می فرماید: « یُسْتَدَلُّ عَلی ََ اِدْبَارِ الدُّوَلِ بِاَرْبَعٍ، تَضْییِعِ الْاُصُولِ…، (شرح غررالحکم، ج ۶، ص ۴۵۰ )
موارد مجاز در افشای راز :
افشای راز دیگران در پاره ای از موارد مجاز شمرده شده است که برخی از آنها را در زیر می خوانیم:
الف – دادخواهی: فردی که از ناحیه دیگری مورد ستم قرار گرفته، برای دادخواهی ناگزیر است آن ظلم را به مراکز صلاحی تدار و یا مسؤول بالاتر گزارش دهد تا به موضوع رسیدگی و از تضییع حقش جلوگیری به عمل آید.
قرآن مجید درباره حق دادخواهی مظلوم از ظالم می فرماید: « لاَ یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ کَانَ اللَّهُ سَمیِعاً عَلیِماً،( نساء (۴)، آیهء ۱۴۸ ): خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها (ی دیگران) را اظهار کند، مگر آن کسی که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.»
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: « لِصَاحِبِ الْحَقِّ مَقَالٌ، ( محجة البیضا، ج ۵، ص ۲۷۰ )، برای صاحب حق، جای سخن گفتن است [و می تواند علیه متجاوز حرف بزند.»
ب – استعانت بر نهی از منکر: در مواردی که انسان از منکری مطلع شود و بداند که اگر اقدامی نکند، این گناه شیوع پیدا کرده، زیان ناشی از آن به عموم مردم بر می گردد و خود نیز به تنهایی نتواند جلو آن را بگیرد و ناگزیر باشد از مردم کمک بخواهد، باید چنین کند و با استمداد از دیگران مجرم را از کردار زشتش بازدارد، گر چه مردم از راز او با خبر شوند.
ج – پیشگیری از خطر: هر چند فاش کردن راز کسی ممکن است باعث ضرر و زیان وی شود، ولی در جایی که پای ضرر و خطر بیشتری در میان باشد، سکوت کردن جایز نیست و برای جلوگیری از خطر می توان افشاگری کرد و پرده از اسرار برخی برداشت؛ مثل جایی که ضرر و خطری متوجه دین یا نظام شود و لازمه پیشگیری آن خطر، فاش کردن رازهای فرد و یا افرادی باشد، چون حفظ نظام مهم تر است فاش کردن رازها مجاز می شود.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: « اِذَا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَالبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا البَرَاَءَةَ مِنْهُمْ وَ اَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَالْقَوْلَ فِیهِمْ وَالوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ کَیْلاَ یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الاِسْلاَمِ وَ یَحْذَرُهُمُ النَّاسُ وَ لاَیَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللَّهُ لَکُمْ بِذَلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَةِ.» هرگاه پس از من شبهه افکنان و بدعتگذاران را دیدید،آشکارا از آنان، دوری جویید، زیاد از آنان بدگویی کنید و به آنان بتازید و متّهمشان کنید، تا از تبهکاری در اسلام منصرف شوند و مردم از آنان حذر کنند و بدعت هایشان را یاد نگیرند. [آنگاه ] خداوند در ازای این کار به شما پاداش می دهد و مقامتان را در آخرت بالا می برد، ( اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۵، چاپ بیروت)
د – در مقام استشاره: فردی که برای خدمت در نهاد و یا ارگانی داوطلب شده است و در زمان گزینش وی از دیگری سؤالاتی درباره وی به عمل می آید و او می داند که وجود این شخص در آن نهاد یا ارگان به زیان و ضرر نظام می باشد، می تواند رازهای وی را – که مربوط به موضوع است – فاش سازد؛ چنان که تحقیق و بررسی ارگان ها و نهادهای انقلابی در این زمینه تا تحصیل اطمینان به صلاحیت شخص برای خدمت، اشکالی ندارد، ( ر. ک: استفتاآت از محضر امام خمینی قدس سره ، ج ۲، ص ۶۲۲ – ۶۲۳ )
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: « اَتَرْغَبُونَ عَنْ ذِکْرِ الْفَاجِرِ حَتَّی لاَ یَعْرِفَهُ النَّاسُ، اُذْکُرْهُ بِمَا فِیهِ یَحْذَرْهُ النَّاسُ، ( محجة البیضا، ج ۵، ص ۲۷۱ )، آیا از گفتن آنچه درباره فاجر می دانید، خودداری می کنید تا مردم او را نشناسند؟ عیوب وی را برای مردم بازگو کنید تا از او کناره گیری کنند و برحذر باشند. چنین کاری در مورد افرادی که نامزد پست های کلیدی مثل ریاست جمهوری، وزارت، نمایندگی و… می شوند، به حد ضرورت می رسد و افشا نکردن نقاط ضعف آنان، خیانت به نظام و امت است. از این رو، لازم است مراتب امر به مسؤولان مربوط گزارش داده شود.
هـ – اثبات حدّ و تعزیر: در مواردی که فاش کردن راز، حدّ و تعزیری را ثابت کند، رازداری لازم نیست، البته تعداد افرادی که برای اثبات حدّ یا تعزیر لازم است باید تکمیل شود؛ مثل شهادت چهار مرد عادل نسبت به زانی که می توانند عمل او را به قاضی بگویند.
و – در مقام تجاهر به فسق: کسی که به طور علنی گناه می کند، حرمت خود را از بین می برد، در بین مردم احترامی نداشته و بدگویی از وی غیبت تلقی نمی شود و افشای رازهایش جایز است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « ثَلاَثَةٌ لَیْسَ لَهُمْ حُرْمَةٌ: صَاحِبُ هَویً مُبْتَدِعٍ، وَالْاِمَامُ الْجَائِرُ وَ الْفَاسِقُ الْمُعْلِنُ بِفِسْقِهِ، ( وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۶۰۵ )، برای سه کس حرمتی در نگاه داشتن رازشان نیست : شخص بدعت گذار و هوی پرست ، پیشوای ظالم و فاسقی که فسقش را آشکار می کند .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد