۱۳۹۵/۰۷/۱۱
–
۱۳۲ بازدید
آیا تعظیم شعائر دینی نوعی کهنهپرستی نیست؟! چون بعضیها هر چیز قدیمی را مصداقی از شعائر و محترم میدانند!
تعظیم شعائر کهنهپرستی نیست؛ چنانکه از نظر برخی مردم، یک مسجد تاریخی نسبت به مسجد نوساخت از احترام بیشتری برخوردار باشد این بهخاطر کهنهپرستی نیست؛ بلکه اماکن مقدس قدیمی نشان قدمت رسوخ دین در فرهنگ یک ملت است و نشان اهتمام گذشتگان به هنر و استحکام بناست که یک اثر را تاکنون پا برجا گذاشته است و بدیهی است هر چه از لحاظ زمان، عبادت بیشتری در یک مکان صورت پذیرد قداست و برکت آن نیز بیشتر خواهد بود. البته ممکن است که گاهی برخی با نگاه تحجرآمیز خود، مسائلی را که جزء دین نیست و با جوهر دین نسبتی ندارد صرفاً به خاطر قدمت و به بهانه تعظیم شعائر، مقدس بدانند!
شهید مطهری برای تبیین بیشتر افراط و تفریط در اینباره به مثال «جامد و جاهل» میپردازد:
«جامد» میان هسته و پوسته، وسیله و هدف، فرق نمی گذارد. از نظر او دین مأمور حفظ آثار باستانی است. از نظر او قرآن نازل شده است برای اینکه جریان زمان را متوقف کند و اوضاع جهان را به همان حالی که هست میخکوب نماید. از نظر او عمّ جزء خواندن، با قلم نی نوشتن، از قلمدان مقوایی استفاده کردن، در خزانه حمام شستشو کردن، با دست غذا خوردن، چراغ نفتی سوختن را بهعنوان شعائر دینی باید حفظ کرد!
«جاهل» برعکس، چشم دوخته ببیند در دنیای مغرب چه مد تازه و چه عادت نوی پیدا شده است که فوراً تقلید کند و نام تجدد و جبر زمان روی آن بگذارد. جامد و جاهل هر دو گمان می کنند که هر وضعی که در قدیم بوده است جزء شعائر دینی است، با این تفاوت که جامد نتیجه می گیرد این شعائر را باید نگهداری کرد و جاهل نتیجه می گیرد اساساً دین ملازم است با کهنه پرستی و علاقه به سکون و ثبات!»[ مجموعه آثار شهید مطهری، ج 19، نظام حقوق زن، ص 110.]
از اینرو انسان معتدل آن است که از افراط و تفریط بپرهیزد، نه جمود بورزد و توقف کند و نسبت به کهنه تعصب بورزد و نه هر نوی را ترقی و پیشرفت بداند. جامد از هرچه نو است متنفر است و جز با کهنه خو نمی گیرد، و جاهل هر پدیده نوظهوری را به نام مقتضیات زمان موجه می شمارد.[ یادداشت های استاد مطهری، ج 10، ص 156، یادداشت اسلام و مقتضیات زمان.]
شهید مطهری برای تبیین بیشتر افراط و تفریط در اینباره به مثال «جامد و جاهل» میپردازد:
«جامد» میان هسته و پوسته، وسیله و هدف، فرق نمی گذارد. از نظر او دین مأمور حفظ آثار باستانی است. از نظر او قرآن نازل شده است برای اینکه جریان زمان را متوقف کند و اوضاع جهان را به همان حالی که هست میخکوب نماید. از نظر او عمّ جزء خواندن، با قلم نی نوشتن، از قلمدان مقوایی استفاده کردن، در خزانه حمام شستشو کردن، با دست غذا خوردن، چراغ نفتی سوختن را بهعنوان شعائر دینی باید حفظ کرد!
«جاهل» برعکس، چشم دوخته ببیند در دنیای مغرب چه مد تازه و چه عادت نوی پیدا شده است که فوراً تقلید کند و نام تجدد و جبر زمان روی آن بگذارد. جامد و جاهل هر دو گمان می کنند که هر وضعی که در قدیم بوده است جزء شعائر دینی است، با این تفاوت که جامد نتیجه می گیرد این شعائر را باید نگهداری کرد و جاهل نتیجه می گیرد اساساً دین ملازم است با کهنه پرستی و علاقه به سکون و ثبات!»[ مجموعه آثار شهید مطهری، ج 19، نظام حقوق زن، ص 110.]
از اینرو انسان معتدل آن است که از افراط و تفریط بپرهیزد، نه جمود بورزد و توقف کند و نسبت به کهنه تعصب بورزد و نه هر نوی را ترقی و پیشرفت بداند. جامد از هرچه نو است متنفر است و جز با کهنه خو نمی گیرد، و جاهل هر پدیده نوظهوری را به نام مقتضیات زمان موجه می شمارد.[ یادداشت های استاد مطهری، ج 10، ص 156، یادداشت اسلام و مقتضیات زمان.]