۱۳۹۶/۱۰/۱۱
–
۲۱۰۳ بازدید
برخی میگوییند شلاق زدن شرابخواران واجرای برخی مجازات های امروز با سیره امام علی (ع) منافات دارد در جواب چه باید گفت؟
شلاق زدن مجازاتی است که در قرآن از طرف خداوند برای برخی جرائم درنظر گرفته شده است و مسلما در سیره اهل بیت علیهم السلام نیز در برخورد با جرائمی که ثابت می شد و حد آنها شلاق خوردن بود، استفاده و اعمال شده است. بنا به در خواست شما مواردی از سیره امام علی علیه السلام را در این رابطه اشاره می کنیم:مورد اول: روزی جوانی را دستگیر و خدمت امام علی (ع) آوردند و گزارش دادند که او با خود کاری کرد که جُنُب شد، و چون این عمل جزو انحرافات جنسی بحساب می آید و حرام است.امام علی (ع) با شلاق چند ضربه بر دست او زد که قرمز شد، و چون آن شخص زن نداشت، دستور فرمود که از بیت المال مخارج ازدواج او را بپردازند، تا با ازدواج کردن، به راه های انحرافی کشانده نشود.( اصول کافی ج 7 ص 265 و – وسائل الشیعه ج 8 ص 574).
مورد دوم: حارث نجاشی یکی از شاعران برجسته عصر خلافت امیرمؤمنان علی (ع) بود، و با شعر و شعار از حریم امام علی (ع) حمایت می کرد، و معاویه را هجو و سرزنش می نمود، و به عنوان یکی از دوستان و هواخواهان جدی حضرت علی (ع) به شمار می آمد، به امام علی (ع) خبر دادند که او در ماه رمضان شراب خورده است، مأمورین به دستور آن حضرت، نجاشی را دستگیر کرده و نزد امام آوردند .
امام علی (ع) با کمال قاطعیت او را بر زمین خوابانید و هشتاد بار شلاق به عنوان حد بر او زد .
سپس دستور داد یک شب او را زندانی کردند، و فردای آن روز او را طلبید و بیست شلاق دیگر بر او زد .
نجاشی گفت: ای امیرمؤمنان، روز قبل حد شرابخواری را که هشتاد تازیانه بود بر من جاری ساختی، پس این بیست بار زدن با شلاق برای چیست؟ .
امام علی (ع) در پاسخ فرمود:
هذا لتجریک علی شرب الخمر فی شهر رمضان
: این بیست تازیانه به خاطر آن است که تو جرئت و گستاخی را به جائی رساندی که حرمت ماه رمضان را نگه نداشتی و در چنین ماه، شراب خوردی . (فروع کافى ، ج 7، ص 216، مناقب آل ابیطالب ، ج 2، ص 147)
مورد سوم: عصر خلافت عثمان بود، عثمان برادر مادرى خود ولید بن عقبه را فرماندار کوفه کرد، ولید در کوفه شراب خورد و بر اثر مستى نماز صبح را در جماعت ، چهار رکعت خواند، گروهى از اهالى کوفه او را به مدینه آوردند و در نزد عثمان گواهى دادند که شراب خورده است .
عثمان به خاطر خویشاوندى با ولید، طفره رفت و دنبال بهانه مى گشت که با شبهه سازى ، دستور حد را در مورد ولید، برطرف کند، عثمان و هوا خواهانش آنچنان جو سازى کردند، که هیچ کس از خشم عثمان جرئت نمى کرد تا حد شرابخوارى را ( که هشتاد شلاق بود) بر ولید جارى کند.
حضرت على (ع ) برخاست و گریبان ولید را گرفت و او را بر زمین کوبید و تازیانه اش را بر فراز او بلند کرد تا حد شرابخوارى را بر او جارى سازد، عثمان به على (ع ) گفت : تو چنین حقى ندارى ، على (ع ) جواب داد: از براى من بالاتر از این رواست.( سفینة البحار، ج 2، ص 688)
مورد دوم: حارث نجاشی یکی از شاعران برجسته عصر خلافت امیرمؤمنان علی (ع) بود، و با شعر و شعار از حریم امام علی (ع) حمایت می کرد، و معاویه را هجو و سرزنش می نمود، و به عنوان یکی از دوستان و هواخواهان جدی حضرت علی (ع) به شمار می آمد، به امام علی (ع) خبر دادند که او در ماه رمضان شراب خورده است، مأمورین به دستور آن حضرت، نجاشی را دستگیر کرده و نزد امام آوردند .
امام علی (ع) با کمال قاطعیت او را بر زمین خوابانید و هشتاد بار شلاق به عنوان حد بر او زد .
سپس دستور داد یک شب او را زندانی کردند، و فردای آن روز او را طلبید و بیست شلاق دیگر بر او زد .
نجاشی گفت: ای امیرمؤمنان، روز قبل حد شرابخواری را که هشتاد تازیانه بود بر من جاری ساختی، پس این بیست بار زدن با شلاق برای چیست؟ .
امام علی (ع) در پاسخ فرمود:
هذا لتجریک علی شرب الخمر فی شهر رمضان
: این بیست تازیانه به خاطر آن است که تو جرئت و گستاخی را به جائی رساندی که حرمت ماه رمضان را نگه نداشتی و در چنین ماه، شراب خوردی . (فروع کافى ، ج 7، ص 216، مناقب آل ابیطالب ، ج 2، ص 147)
مورد سوم: عصر خلافت عثمان بود، عثمان برادر مادرى خود ولید بن عقبه را فرماندار کوفه کرد، ولید در کوفه شراب خورد و بر اثر مستى نماز صبح را در جماعت ، چهار رکعت خواند، گروهى از اهالى کوفه او را به مدینه آوردند و در نزد عثمان گواهى دادند که شراب خورده است .
عثمان به خاطر خویشاوندى با ولید، طفره رفت و دنبال بهانه مى گشت که با شبهه سازى ، دستور حد را در مورد ولید، برطرف کند، عثمان و هوا خواهانش آنچنان جو سازى کردند، که هیچ کس از خشم عثمان جرئت نمى کرد تا حد شرابخوارى را ( که هشتاد شلاق بود) بر ولید جارى کند.
حضرت على (ع ) برخاست و گریبان ولید را گرفت و او را بر زمین کوبید و تازیانه اش را بر فراز او بلند کرد تا حد شرابخوارى را بر او جارى سازد، عثمان به على (ع ) گفت : تو چنین حقى ندارى ، على (ع ) جواب داد: از براى من بالاتر از این رواست.( سفینة البحار، ج 2، ص 688)