۱۳۹۷/۰۲/۱۶
–
۴۰۴ بازدید
سلام
یه صوفی گفت نقش امام اینه که یه گوشه بشینه و مردم بیان ازش ذکر بگیرن.درسته؟با اثبات
بی تردید پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله – در مدت بیست و سه سال نبوت خویش، وظایف و شئون مختلفی را در قبال جامعه ی اسلامی بر عهده داشتند که برخی نیاز به تداوم ندارند، مانند دریافت و ابلاغ وحی یا پیام آوری از خداوند برای راه نمایی و هدایت بشر و برخی دیگر که عمده ی وظایف آن حضرت بود، مربوط به شئونی است که باید تداوم داشته باشند؛ آنها عبارت اند از:
1. تفسیر و تبیین وحی الهی و تشریع اهداف و مقاصد آن؛
2. بیان و توضیح احکام موضوعات جدید در حوزه ی وظایف و احکام فردی و اجتماعی مسلمانان؛
3. پاسخ گویی به شبهات مخالفین اسلام و ردّ اعتراضات آنان به حقانیت آیین اسلام؛
4. محافظت و پاس داری از کیان آموزه های دینی و جلوگیری از وقوع تحریف و بدعت در آنها؛
5. داوری و قضاوت در اختلافات و نزاع های بین مسلمین و تطبیق و اجرای حدود و قوانین کلی الهی؛
6. حکومت داری و ریاست بر عامه ی مردم در همه ی مسائل اجتماعی و سیاسی.(1)
حال سؤال اساسی این است که غیر از ابلاغ وحی که مخصوص انبیا بود، بعد از پیامبر- صلی الله علیه وآله -، دیگر وظایف ایشان چه وضعیتی خواهد داشت؟ آیا شارع در متن دین برای جبران آنها تدبیری اندیشیده یا آنها را به خود امت واگذار کرده است؟ واقعیت ها و گزارش های تاریخی از اختلاف شدید مفسران در تفسیر پاره ای از آیات قرآن، اختلاف شدید مسلمانان در احکام عملی و حتی در مورد تفسیر سنت پیامبر- صلی الله علیه وآله -، هجوم بی امان شبهات ویرانگر به عقاید اسلام و شیوع ده ها هزار حدیث مجعول و…. همگی گویای این حقیقت اند که امت اسلامی از یک سو نیازمند آن است که عمل به وظایف یاد شده پس از وفات رسول خدا- صلی الله علیه وآله – تداوم یابد و از سوی دیگر، خود امت (بدون امداد الهی) هرگز قادر به پاسخ گویی به این نیازها نیست.
حال با دو احتمال رو به رو هستیم:
اول آن که خداوند، با علم به ناتوانی امت اسلامی از رفع نیاز خود، امر آنان را به خودشان واگذار کرده باشد. این احتمال آشکارا باطل است; چون لازم می آید خداوند حکیم، غرض خویش از ارسال پیامبر- صلی الله علیه وآله – و تشریع آیین اسلام و ختم نبوت را نقض کند و این از سوی حکیم، ممتنع است.
دوم آن که خداوند حکیم، برای حفظ شریعت اسلامی و مصونیت آن از تحریف و نیز برای استمرار هدایت مردم، اشخاصی شایسته و مصعوم را به مردم معرفی کرده باشد تا پس از پیامبر- صلی الله علیه وآله -ـ عهده دار مسئولیت ها و وظایف یاد شده گردند. بدیهی است که این احتمال صحیح است.(2)
بنابراین امامت چیزی جز تداوم و استمرار وظایف و شئون نبوت و رسالت نیست ومقام امامت مقام تحقق و عینیت بخشیدن به اهداف رسالت است. اما چه کسانی و با چه شرایط و اوصافی می توانند این وظایف را تداوم بخشند؟ بی تردید هیچ کسی جز انسان هایی معصوم و افضل و اعلم که از طرف خداوند منصوب شده اند، شایستگی پذیرش این مسئولیت الهی و خطیر را ندارد؛ «لا ینال عهدی الظالمین»؛(3) این عهد و امانت من (مقام امامت) به ظالمین نمی رسد.
مراتب و شئون امامت
در مباحث پیشین بیان شد که امامان شیعه همه وظایف و مسئولیت های پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله – را، به غیر از مقام نزول و دریافت و ابلاغ وحی، به نوعی دیگر، بر عهده دارند، چون آنان جانشینان واقعی و به حق پیامبر عظیم الشأن- صلی الله علیه وآله – هستند؛ لذا برخی بزرگان همچون شهید مطهری، آن وظایف و شئون مشترک با پیامبر را تحت عنوان «مراتب امامت» چنین بیان کرده اند:(4)
1. حکمت سیاسی و رهبری جامعه
مسئله رهبری اجتماع، که یکی از شئون اساسی پیامبر- صلی الله علیه وآله – به اتفاق اهل سنت و شیعه و همه عقلاست، نباید بعد از ایشان بلاتکلیف بماند.«لابد للناس من امیر برِّ او فاجر»؛(5) هر جامعه ای ناچار است از داشتنِ حاکمی، چه نیکوکار باشد و چه ستمکار. البته شیعه برخلاف اهل تسنن معتقد است که این شخص باید معصوم و برگزیده از طرف خداوند باشد.
2. مرجعیت دینی
این مرتبه که مهم ترین و اصلی ترین وظیفه ی امام به شمار می رود، نوعی کارشناسی حقیقی اسلام است که به تبیین و تفسیر صحیح و کامل از وحی می پردازد و از هرگونه خطا و اشتباهی مصون است; چرا که هم معصوم است و هم علم خویش را از ناحیه ی خداوند و از راهی غیرعادی از پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله – گرفته است. بی تردید یکی از مهم ترین عوامل و عناصر اکمال و اتمام دین و خاتمیت اسلام، وجود امامانی است که نقش پیامبران تبلیغی گذشته را ایفا می کنند و مرجعیت دینی مسلمانان را به عهده می گیرند و پاسخ گوی نیازهای واقعی جامعه مسلمین هستند.
3. ولایت معنوی و باطنی
این مرتبه که اوج مفهوم و مرتبه ی امامت است، اعتقاد به وجود انسان کاملی است که «حامل معنویت کلی انسانیت» و قطب و محور عالم امکان است. بر این اساس، ممکن نیست زمین از حجت حق و وجود انسان کامل خالی باشد; چرا که به تعبیر روایات،; اگر حجت خدا و انسان کامل وجود نداشت، زمین، ساکنان خود را می بلعید.(6)
زیارت جامعه کبیره نمونه ای از ابعاد مختلف ولایت باطنی و معنوی امامان را بیان می کند. (7)
نتیجه آن که بعد از ختم نبوت هیچ پیامبر دیگری نخواهد آمد و به تبع، هیچ تشریع و نزول وحیی صورت نمی گیرد اما از آن جا که هدف رسالت و خاتمیت باید محقق شود و تداوم یابد، ضروری است دیگر مسئولیت ها و وظایف پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله – به امامان معصوم واگذار شود.
________________________________________
1. ر. ک: جعفر سبحانی، همان، ج 4، ص 16 هم چنین ر. ک: جمعی از نویسندگان، انسان، راه و راهنماشناسی (قم: انتشارات مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، 1384 ش)، ص 191 ـ 192.
2. ر. ک: محمد سعیدی مهر، آموزش کلام اسلامی، (قم: انتشارات طه، چ اول، 1381)، ج 2، ص 138; همچنین ر. ک: جعفر سبحانی، محاضرات فی الهیات، تلخیص علی ربانی گلپایگانی، (قم: مؤسسه ی نشر اسلامی، چ دوم)، ص 524 و 526.
3.سوره ی بقره، آیه ی 124.
4. مرتضی، مطهری، امامت و رهبری، ص 28 ـ 35.
5. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، (بیروت: مؤسسة الوفاء، 1404 هـ. ق)، ج 72، ص 357.
6. ر. ک: محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 23، ص 29.
7. ر. ک: جمعی از نویسندگان، انسان راه و راهنماشناسی، ص 198.
دیدگاه عرفا در مورد نقش امام:
1-سرسلسله همه موجودات امکانی است.
2-خلقت دیگر موجودات پس از او و طفیل اوست.
3-او تأمین کننده هدف خلقت است .
4- او مایه استمرار موجودات امکانی است .
5- او نخستین تجلی است و نمودار شدن وجود به واسطه اوست.
رک : آیت الله حسن زاده آملی – انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه ص 57 و 58