۱۳۹۷/۰۷/۰۳
–
۳۲۰۳۸ بازدید
فاخته (یاکریم) در مشهد «موسی کوتقی» گفته میشود. در روایات این حیوانات شوم معرفی شده اند. معنای صدای آن ها «فقدتکم فقدتکم» یعنی «بمیری، بمیرید» است.
1. باید توجه داشت حیوانی که به رنگ خاکی است و به یاکریم و یا کوکو نامیده می شود و عربی آن قمری است با فاخته متفاوت هر چند در برخی کتب لغت به اشتباه فاخته به قمری معنی شده لکن فاخته بنا به آنچه در لغت نامه دهخدا آمده بیابانی است و با انسان مانوس نیست در حالی که یا کریم و قمری با انسان مانوس است شاهد این مطلب این که قمری و فاخته هر دو در یک حدیث به عنوان دو پرنده متفاوت آمده است (بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 61، ص 28).2. در مورد شوم بودن حیوانی که نام بردید، روایتی نیافتیم، ولی روایاتی وجود دارد مبنی بر این که برخی از حیوانات محبت اهل بیت را دارند و یا دشمنی دشمنان آنان را و یا عکس آن.این که حیوانات دارای شعور خاصی هستند و دارای ذکر و تسبیح، اصل و مطلبی است که از آیات قرآن از جمله آیه 41 سوره نور استفاده می شود. روایاتی نیز دلالت بر عرضه شدن ولایت ائمه معصومین (ع) بر تمامی موجودات و حجت بودن آنان بر جمیع خلق از جمله حیوانت دارد، ( بحار 27/4 ).بنا بر این به اجمال می توان گفت: حیوانات نیز به حسب استعداد خودشان مکلف به تکالیفی هستند و خداوند به آنان شعور داده و در حد شعورشان تکالیفی دارند و در بین آنان نیز خوب و بد وجود دارد .3. به خودی خود چیز شرّ ، نحس و شومی نیست. آنچه هست در ارتباطات، و اختلاف و تضاد مصالح و منافع به وجود می آید .راجع به اصل نحوست باید توجه کرد که نحس بودن یا سعید بودن، مطلبی نیست که با عقل و تجربه بتوانیم آن را بیابیم. اما می توانیم بگوییم که:الف. عوامل و عللى که در حدوث حوادث مؤثرند، و نیز در به ثمر رساندن اعمال تاثیر دارند، از حیطه علم و اطلاع ما بیرونند، ما نمى توانیم تکه تکه زمان را با عواملى که در آن زمان دست در کارند بسنجیم، تا بفهمیم آن عوامل در این تکه از زمان چه عملکردى دارند، و آیا عملکرد آنها طورى است که این قسمت از زمان را سعد مى کند یا نحس، و به همین جهت است که تجربه هم بقدر کافى نمى تواند راه گشا باشد، چون تجربه وقتى مفید است که ما زمان را جداى از عوامل در دست داشته باشیم، و با هر عاملى هم سنجیده باشیم، تا بدانیم فلان اثر، اثر فلان عامل است، و ما زمان جداى از عوامل نداریم، و عوامل هم براى ما معلوم نیست. و به همین علت است که راهى به انکار سعادت و نحوست هم نداریم، و نمى توانیم بر نبودن چنین چیزى اقامه برهان کنیم، همانطور که نمى توانستیم بر اثبات آن اقامه برهان کنیم، هر چند که وجود چنین چیزى بعید است، ولى بعید بودن، غیر از محال بودن است، این از نظر عقل.»[1]ب. اصل نحوست که در دین تا حدی مورد تائید واقع شده است، باید معنای حقیقی آن را فهمید.قرآن در حقیقت مى گوید: فال نیک و بد، و طالع سعد و نحس، چیزى جز اعمال شما نیست که به گردنتان آویخته است![2]و سعید بودن یا نحس بودن بعضی از روزها که در قرآن بیان شده، به دلیل اعمالی است که در آن روزها انجام شده است و الا خود زمان یا نظیر آن نمی تواند نحس یا سعید باشد.[3]پاورقی:[1]. ترجمه المیزان، ج ۱۹، ص: ۱۱۶.
[2]. تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص: ۴۸.
[3]. برای توضیح بیشتر مراجعه کنید به ترجمه المیزان، ج ۱۹، ص: ۱۱۸.
[2]. تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص: ۴۸.
[3]. برای توضیح بیشتر مراجعه کنید به ترجمه المیزان، ج ۱۹، ص: ۱۱۸.