خانه » همه » مذهبی » عدم اجابت دعا

عدم اجابت دعا


عدم اجابت دعا

۱۳۹۷/۰۲/۲۹


۳۸۷۶ بازدید

گاهی این سوال به ذهن انسان می رسد که اگر خداوند صدای ما را می شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهید تا اجابت کنم.

گاهی این سوال به ذهن انسان می رسد که اگر خداوند صدای ما را می شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهید تا اجابت کنم. (1)پس چرا برخی اوقات شاهد اجابت سریع دعاهای خود نیستیم؟ آیا خدا ما را فراموش کرده است؟ می دانیم که فراموشی در خداوند راه ندارد. پس علت چیست؟

امیرمؤمنان (ع) در پاسخ به این پرسش که وقتى خداى تعالى در قرآن کریم فرموده!: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»غافر (40)، آیه 60.؛ «بخوانید مرا، اجابت مى کنم شما را»، دعاهایمان مستجاب نمى شوند، فرمود: زیرا در هشت مورد خیانت کرده اید:

1. خداى تعالى را شناختید اما حقش را چنان که باید و بر شما واجب فرموده بود، به جاى نیاورید. پس خداشناسى تان به کار نیامد.

2. کتابش قرآن را خواندید و به آن عمل نکردید.

3. به پیامبرش ایمان آوردید، اما سنتش را مخالفت نمودید.

4. گفتید که از آتش دوزخ مى ترسید، در حالى که هر زمان، بدن هاتان را با گناه به آتش نزدیک مى کنید.

5. ادعاى اشتیاق به بهشت نمودید و کارهایى انجام دادید که شما را از آن دور ساخت.

6. نعمت مولاى خویش را خوردید و سپاسگزارى نکردید.

7. خداوند به دشمنى با شیطان فرمان تان داد و فرمود: «إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» فاطر (35)، آیه 6؛ «شیطان دشمن شما است، آن را دشمن خود بگیرید». شما با زبان تان با شیطان دشمنى کردید، اما بدون مخالفت عمل، با او دوستى ورزیدید.

8. عیب هاى حرام را پیش چشمشان آوردید و عیوب خود را نادیده انگاشتید، و کسانى را به چیزهایى ملامت کردید که خود به آن موارد، به سرزنش سزاوارتر بودید.

با وجود این امور، چگونه دعاهایتان به اجابت رسد؟ اعلام الدین، ص 269 و 270.

البته هیچ دعایی خالی از نوعی اجابت نیست، زیرا نوعی عبادت و پرستش است و درهر عبادتی که با قصد قربت انجام می شود ؛ یعنی عبادت کننده تصمیم دارد به خدای خود نزدیک شود و به کمالات ذات اقدس اله آراسته گردد، خالی از اثر قربی نیست. بنابر این، همین که دعا و عبادت با خلوص نیت و شرایط لازم انجام می شود، در همان لحظه به اجابت می رسد و اثر معنوی خود را بر روح و جان انسان می گذارد. و با استمرار این حالت است که آدمی به تدریج مظهر نورانیت و اسماء و صفات کمالیه حق تعالی شده، به کمال و سعادت شایسته خود می رسد، خود دعا کردن، در حقیقت، درمان عطش قلب و تسکین سوزش جان و و نیاز روح به عروج به عالم قدس اله است. امام صادق(ع)فرمود: شما را به دعا سفارش مى کنم. زیرا با هیچ عمل دیگرى همچون دعا, به خدا نزدیک نمى شوید. (2).

رفت موسى آتشى آرد به دست آتشى دید او که از آتش برست

بهرنان شخصى سوى نانوا دوید دادجان چون حسن نانوا را بدید

استحضار دارید که تمامی عبادات به خصوص دعا دارای چندین اثر عمومی و خصوصی است. آثار عمومی دعا، معنویت، نورانیت، صفا و قربی است که در قلب و روح انسان ایجاد می شود و آثار خصوصی آن تأثیرات معنوی و یا مادی خاص است که در اثر ارتباط موثر با خداوند حاصل می شود و در روایات و سند دعاها ذکر شده است، مانند دعا برای رفع امراض، فقر، گرفتاری و مانند آن.

نکته:

باید به یک نکته مهم در مورد دعا و مانند آن توجه کنیم و آن اقتضایی بودن این امور است. فرق است میان اقتضا و علیت. علیت یعنی ضرورت وجود و اقتضا یعنی یکی از علت های وجود که در کنار اجتماع عوامل دیگر به صورت ضرورت در می آید.

اصولا تمامی عوامل در جهان هستی به تنهایی جنبه اقتضایی دارد و نه علیت. علیت هنگامی رخ می نماید که تمامی علت های یک پدیده کنار هم جمع شوند و این اجتماع باعث آن شود که وجود آن پدیده ضرورت وجود یابد.

هر دعایی اقتضای استجابت دارد، یعنی به تنهایی علت برای استجابت نیست و از نظر فلسفی برای اینکه این اقتضا به علیت تبدیل شود و خواسته ما در خارج واقعا محقق شود، عوامل دیگری عوامل دیگر تحقق آن باید همگی جمع شوند. ادعونی استجب لکم هم می خواهد اقتضای استجابت در دعا را برساند نه علیت آن را.

علیت و ضرورت وجود چیزی در خارج در گرو این است که تمامی علت های اقتضایی با هم جمع شوند و وجود آن چیز در خارج به صورت ضرورت درآید و گرنه با تحقق برخی از عوامل و اقتضائات وجود آن ضروری و حتمی نخواهد بود، بنابراین همانگونه که گفتیم: هر دعایی حتما اقتضای اجابت دارد و خداوند فرموده ادعونی استجب لکم، ولی عملی شدن آن بستگی به وجود سایر اقتضائات و علت ها و شرایط دیگری دارد که در تحقق خارجی آن دخیل هستند.

اکثر کسانی که خیال می کنند چون دعا کردند حتما باید خواسته شان محقق شود و اگر نشد ناامید می شوند و مشکل پیدا می کنند، به دلیل این است که برای دعا علیت قایل هستند و توجه ندارند که هر پدیده و حادثه ای معلول عوامل فراوانی است که تا اجتماع نکنند، محقق نمی شود.

ثالثا، باید بدانید که تحقق هر آرزو و رسیدن به هر هدفی راه اختصاصی و طبیعی خود را دارد و دعا تنها یکی از عوامل موفقیت و رسیدن به خواسته ها و نیازها است. برای موفقیت و رسیدن به خواسته های مشروع خود باید برنامه ریزی و تلاش پی گیر داشت.

نابرده رنج گنج میسر نمی شود – مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.

برخی افراد خیال می کنند همین که بنشینند و دعا کنند و در این زمینه با اصرار از خداوند چیزی بخواهند، می توانند خداوند را مجاب کنند و به خواسته خود برسند. این تصور درست نیست. رسیدن به هر خواسته ای راه خود را دارد و باید از مسیر طبیعی خودش بدان دست یافت.

البته در کنار تلاش فردی و اجتماعی موضوع دعا هم سفارش شده است و باعث جلب عنایت و کمک خداوند می شود. به عبارت دیگر باید برخواست و دعا کرد نه اینکه نشست و دعا کرد. دعا کردن نشستنی نیست. دعا برای کسی مفید است که در مسیر قرار دارد و عملا تلاش می کند و نهایت سعی خود را برای رسیدن به اهداف خود در زندگی انجام می دهد. چنین کسی بسیار موفق خواهد بود و برای او رسیدن به خواسته ها و استجابت دعاها دور از انتظار نیست.

دلیل اصلی عدم اجابت:

گاهی شما از پدر خود چیزی می خواهید و او به دلیل اینکه مقدور نیست و یا مصلحت نیست, برایتان فراهم نمی کند؛ ولی در عین حال پاسخ مهربانانه او را دارید و می دانید که به شما توجه دارد و این خودش خیلی مغتنم است. وقتی ما از خدای متعال هم چیزی می خواهیم باید بدانیم که سوال ما را می شنود و پاسخ مهربانانه او کمتر از پدرمان نیست و اگر احیانا دعا و درخواستی را اجابت نمی کند, حکمت و مصلحتی در کار است و هنوز علت آن تامه نشده است, یعنی زمان و امکانات دیگری که باید برای رسیدن به آن مقصد فراهم شود, فراهم نشده است. البته این در صورتی است که رابطه شما با پدرتان و همچنین خداوند رابطه خوب, محترمانه و محبت آمیزی باشد. گاهی هم عدم اجابت به خاطر نبود این گونه رابطه است.

دعا، اصولا یک عبادت و عمل ارتباطی قربی با خداوند است، بنابراین اگر به ثمر نمی نشیند، لزوما به خاطر مشکلاتی است که در این ارتباط وجود دارد و یا به خاطر نبود شرایط لازم مانند حکمت و مصلحت است.

تصور کنید شما در چه صورتی حاضرید و یا امکان دارد که از فردی در روابط اجتماعی خود کمک بگیرید و یا طلب قرض کنید و مانند آن. این در صورتی است که اولا یکدیگر را بشناسید و ثانیا رابطه خوب و صمیمی با هم داشته باشید. هرگز از غریبه ای که شما را نمی شناسد، شما هم او را نمی شناسید، به توان او برای برآوردن خواسته خود، واقف نیستید و یا رابطه خوب و حسنه ای و ندارید, تقاضای کمک نمی کنید.

انسان معمولا به کسی روی می اندازد که پیش او احترام و آبرو دارد، باید رابطه شما با او، آنقدر مستحکم، صمیمی و قابل اطمینان باشد که شما بدانید، اگر روی بیاندازد و از او چیزی بخواهید، نا امید نخواهید شد و پاسخ رد نمی شنوید.

این قانون در نوع رابطه تاثیر گذار، با خدای متعال هم جریان دارد. در دعا و رابطه با خدای تعالی و درخواست از او برای رفع نیازها و برآوردن خواسته ها نیز همین امور رعایت می شود. در این زمینه، انسان مستجاب الدعوه به کسی گفته می شود، که اولا با خدا ارتباط دارد، اهل دیانت و عبادت است و رابطه اش با خدای متعال قطع نیست و ثانیا رابطه او با خدای متعال سالم و اصلاح شده است، یعنی از عواملی که باعث تخریب رابطه انسان با خدا می شود، مانند گناه و نافرمانی، لقمه حرام، قساوت قلب، شرک خفی و مانند آن، پرهیز می کند وثالثا, رابطه عمیق , دوستانه و مستحکمی با خداوند دارد و در حقیقت هم عارف است و هم معروف؛ کسی که در اثر معرفت و اطاعت و عبادت, نزد خداوند و ملائکه او معروف شده و اهل آسمان او را می شناسند. این یعنی یک انسان وجیه و آبرومند، یعنی کسی که وقتی از خدای چیزی طلب می کند، دعایش بی پاسخ نمی ماند.

اگر انبیاء و اولیاء الهی مستجاب الدعوه بودند به خاطر این بوده است که رابطه خوب و عمیقی با خدای متعال داشتند، مطیع او بودند، و هرگز با او مخالفت نمی ورزیدند. البته این حالت؛ یعنی مقام استجابت دعا، اختصاص به ایشان نیز ندارد؛ یعنی برای تمامی مؤمنان در صورتی که بتوانند رابطه صمیمی و مستحکمی با خدای تعالی برقرار نمایند، ممکن است.

البته ممکن است این حرف نا امید کننده به نظر برسد، یعنی کسی بگوید: خوب ما که مستجاب الدعوه نیستیم، هنوز نتوانسته ایم چنین رابطه ای را با خدا برقرار کنیم، از چنین وجاهت و آبرومندی نزد خدای تعالی برخوردار نیستیم، هنوز خود سازی نکرده ایم و از آلودگی ها خودمان را کاملا پاک نساخته ایم و پرونده خوبی از این جهت نداریم، ما باید چه کنیم؟ آیا نباید دعا کنیم و مستقیم درب خانه خدا برویم؟ و آیا نباید به استجابت دعای خود امید وار باشیم؟

مستجاب الدعوه بودن کار خیلی آسانی هم نیست، ما که هنوز در ابتدای راه یا حد اکثر در اواسط راهیم، چه کنیم؟

در این زمینه گفتنی است: خوشبختانه برای این افراد که اکثریت مومنان را تشکیل می دهند نیز راه باز است، به طور کلی در ارتباطی که انسان با خدای خود دارد، هیج درب بسته، راه نرفتنی و هدف نارسیدنی وجود ندارد، در آستان ربوبی، همه چیز شدنی و رسیدنی است؛ منتهی باید توجه داشت، اگر کسی خودش آبرومندی کافی ندارد و از وجاهت لازم برخوردار نیست، راه ارتباط برای او این است که به آبرومند و صاحب وجاهتی رجوع کند و او را میان خود و خدا وسیله و واسطه قرار دهد، در همین زمینه قرآن کریم مى فرماید: «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ»؛ «به سوى خداوند واسطه بجویید. (3) بحث شفاعت و توسل دقیقا برای این رابطه لحاظ شده است و فلسفه آن جبران نقائصی است که انسان ها، به خصوص مومنین، برای ارتباط با ذات هستی دارند.

به دعای توسل توجه کنید، در پایان هر فراز از آن آمده یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله، یعنی ای آبرومند نزد خدا که در اثر این آبرومندی اگر به او رجوع کنی و از او چیز بخواهی دست رد به سینه تو نمی زند ، ما را که از چنین آبرویی برخوردار نیستیم و نتوانسته ایم خدای تعالی را، آنچنان که باید از خود راضی نماییم، دریاب و میان ما و خدای متعال به جهت قربی که داری واسطه شو و از او به خواه که نیازها و حاجت های ما را برآورد.

توضیح بیشتر درباره شرایط و موانع اجابت دعا:

زمینه به ثمر نشستن درخت دعا و نیایش چند چیز است که بدون فراهم آمدن آن ها, اجابتی که مد نظر نیایشگر است، محقق نخواهد گشت که عبارتند از

1- رفع موانع.

2- ایجاد شرایط.

3- رعایت آداب .

4- شرایط خواسته

البته اگر موانع آن رفع و شرایط رعایت شود و با حکمت و مصلحت الهی منافات نداشته باشد, اجابت انشاءالله حتمی است و رعایت آداب جنبه کمکی دارد و در تسریع اجابت موثر است و نه در اصل اجابت.

1- موانع اجابت دعا:

1. گناه : یکى از عوامل مهمى که رابطه انسان با خدای متعال را ضعیف نموده و مانع اجابت دعا می شود, نافرمانى از دستورهاى خداست.

حضرت على (علیه السّلام) در دعاى کمیل چنین مى فرماید: پروردگارا! گناهانى را بر من ببخش که موجب حبس و بالا نرفتن دعا مى شوند. و در جاى دیگر از همان دعا چنین مى فرماید: اى آقا و مولاى من ! به عزتت قسم ! از تو مى خواهم که بدى کردار و رفتارم موجب پوشیده شدن دعاى من از تو نشود.

امام باقر(ع) در این باره فرمود: بنده حاجتى ازخدا طلب مى کند و مقرر مى شود آن حاجت در زمانى برآورده شود; پس در این فاصله, او گناهى مرتکب مى شود و در نتیجه, خداوند مى فرماید: حاجت این بنده برآورده نشود و از آن محروم شود; چون او خشم و غضب مرا برانگیخت و همین باعث محروم شدن اوست. (4)

2. لقمه حرام: استفاده از درآمد حلال و پاکیزه از دیگر شرایط اجابت دعا است که امروزه بیش از هرزمان دیگر لازم است به آن توجه شود. لقمه ى حرام تا 40 روز مانع استجابت دعا مى شود. (5)

3. قساوت قلب: همچنین گناهان زیاد که منجر به قساوت و سنگدلى مى شدند از عوامل دیگر عدم استجابت دعا مى باشد. امام صادق (ع) مى فرماید: خداوند دعایى که از قلب قسى برخاسته باشد اجابت نمى کند. (6)

4. شتاب و عجله: امام صادق (ع) فرمود: همیشه مؤمن در خیر و آسایش است تا هنگامى که عجله نکند. در غیر این صورت ناامید مى شود و دعا را ترک مى کند. به درستى که بنده هنگامى که دعا مى کند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زمانى که او عجله نکند. (7).

2- عوامل اجابت دعا:

1. معرفت به خدا:

گروهى خدمت پیشواى ششم امام صادق(ع) شرفیاب شدند و پرسیدند: ما دعا و نیایش مى کنیم ولى به اجابت نمى رسد؟ آن حضرت فرمود: بدین جهت است که آن کسى را که مى خوانید, نمى شناسید. (8)

رسول گرامى اسلام(ص) در مورد نقش شناخت پروردگار در اجابت دعا مى فرماید: اگر خداوند را به شایستگى معرفتش مى شناختید, با دعایتان مى توانستید کوه را از جاى بکنید… (9)

2. حضور قلب : دعا یعنى درخواست از خداى متعال براى برآورده ساختن حاجتى و طبیعى است که این ارتباط در صورتى مؤثر واقع مى شود که باطن انسان متوجه خدای متعال باشد و تضرع به پیشگاه او شکل بگیرد و انسان فقط خدا را مؤثر در امور بداند. رسول اکرم (ص) مى فرماید، بدانید که خداوند دعائى که از قلب غافل برخاسته باشد قبول نمى کند. (10)

3. رعایت زمان مناسب : در همه اوقات و همه لحظات زندگى, نیایش براى ما امکان پذیر است, زیرا همیشه روزنه هایى از دیوارهاى این جهان کهنسال, بربى نهایت باز است و ما از رصدگاه این کالبد خاکى, مى توانیم آن سوى جهان را نظاره کنیم. سرودنیایش که از اعماق جان برمىآید و به خاموشى اشتیاق دارد; شاید روح انسانى درخاموشى مطلق راز دیگرى احساس مى کند; آرى لذت نیایش شبانگاهى, لذت وصف ناپذیرى دارد; شاید در آن هنگام که تاریکى مطلق فضاى پیرامون ما را در برمى گیرد, روشنایى آن دریچه اسرارآمیز, روشن تر و نمودارتر مى گردد. (11)

در آیات صحیفه آسمانى و روایات توصیه شده است که هرگاه نسیم رحمت الهى وزیدن گرفت و انسان احساس کرد دلش میل به سخن گفتن با خدا دارد, نیایش کند. علاوه برآن, زمان هایى نیز در آیات و روایات به عنوان وقت هاى مناسب براى نیایش سفارش شده است; از جمله بعد از اقامه نماز, شب و روز جمعه, نیمه شب, از سحر تا طلوع آفتاب, هنگام بارش باران, هنگام تلاوت قرآن و اذان. در این لحظات امید به استجابت بیشتر است.

4. پیوستگی یاد خدا: شکى نیست که انسان ها همواره نیازمند لطف هاى پروردگار هستند و زمانى نیست که از ذات اقدس خداوندى بى نیاز باشند. به همین جهت مى بایست انسان درتمامى حالات; خوشى و ناخوشى, سلامت وکسالت, همواره به یادخدا باشد.

امام صادق(ع) فرمود: هرکسى که در همه حال به دعا مشغول باشد, دعاى او در هنگام گرفتارى به استجابت نزدیک تر است; چون فرشتگان در هنگام بلا مى گویند: این صداى آشنایى است; و دعاى او در آسمان در پرده و حجاب نخواهد بود; در حالى که اگر انسان تنها در گرفتاری ها پروردگار را بخواند, دعا و نیایش از اجابت دورتر است; چون فرشتگان مى گویند: این صداى ناآشنایى است.

5. امید واری به خداوند: دعا کننده باید با امید و اطمینان کامل دعا کند و نه با شک و تردید و سوءظن . در دعاى ابى حمزه ثمالى چنین مى خوانیم: بارلها! مى دانم که توبراى کسى که به توامیدوار است در مقام و موضع اجابت هستى .

و در اعمال بیست و هفتم رجب چنین آمده است : پروردگارا! با دعا و خواندنى از تو تقاضا و طلب مى کنم که یک فرد امیدوار تو را آنگونه دعا کرد و تو هم او را به آرزویش رساندى .

6. اصرار و الحاح در دعا: یکى از عواملى که سبب استجابت دعا مى گردد اصرار در دعا مى باشد. خداى متعال بنا به دلائلى گاهى اوقات دعاى بنده خویش را سریعاً ا جابت نمى کند حال یا به علت گناهى که انجام داده و باید توبه کند و یا به علت عدم وجود شرایط لازم و نیاز به فرصت براى استجابت دعا از مجراى طبیعى و یا به جهت این که خداى متعال مى خواهد بنده اش ارتباط خود را با او بیش تر کند و به درگاه او توجه زیادتر داشته باشد بنابراین اصرار در دعا خود مى تواند عاملى در استجابت دعا محسوب شود. و خود اصرار ورزیدن در دعا موجب خوشنودى خداوند متعال است.

امام باقر (ع) مى فرماید: بدرستى که خداوند متعال کراهت دارد از اصرار مردم نسبت به یکدیگر براى اداى حاجات در حالى که آن را براى خود دوست دارد. (12)

و نیز مى فرماید: به خدا قسم اصرار نمى ورزد بنده مؤمن بر خداوند متعال براى حاجتى مگر این که آن را برآورده مى سازد. (13).

رسول اکرم (ص) مى فرماید:خداى متعال درخواست کننده را دوست دارد. (14)

بنابراین اصرار در دعا به پیشگاه الهى گذشته از اینکه موجب برآورده شدن حاجت مى شود. فى نفسه امرى مطلوب و مورد عنایت خداوند متعال مى باشد بدین جهت هیچگاه نباید از تأخیر در استجابت دعا دلگیر و نا امید شویم.

پیامبر اسلام (ص) مى فرماید: خدا رحمت کند بنده اى را که از خداوند متعال حاجتى را درخواست کند و بر آن اصرار بورزد. چه حاجتش برآورده شود و چه برآورده نگردد. (15)

به اجابت نرسیدن دعا هرگز نباید باعث ناامیدى از رحمت پروردگار شود; زیرا گاهى ممکن است دعاى شخص تا 20 سال به تإخیر بیافتد. (16).

در برخى از موارد خداوند دعاى بنده را مستجاب نمى کند, چون دوست دارد صداى بنده خود را بشنود و همواره او را بردرخانه اش ببیند. (17)

اى بسا مخلص که نالد در دعا تا رود دود خلوصش برسما

پس ملایک با خدا نالند زار کاى مجیب هر دعاى مستجار

بنده مومن تضرع مى کند او نمى داند بجز تو مستند

تو عطا بیگانگان را مى دهى ازتو دارد آرزو هر مشتهى

حق بفرماید: نه از خوارى اوست عین تإخیر عطا یارى اوست

خوش همى آید مرا آواز او وآن خدایا گفتن و آن راز او

7. توسل به اولیای الهی: وسیله قرار دادن کسانی که می توانند میان ما و خداوند واسطه شوند، باب وسیعی دارد. هر کسی به هر مقداری که نزد خدای تعالی عزیز و آبرومند است ، می تواند وسیله انسان به درگاه الهی برای رسیدن به حاجت ها و نیازها باشد و در امر استجابت دعا وساطت نماید. برترین کسانی که از وجاهت و آبرومندی کامل نزد خداوند برخوردارند، معصومین (ع) هستند. پس از ایشان البته مقربان درگاه الهی از اهل معرفت و کمال و حتی مومنان و کسانی که اجمالا آبرومند هستند، وسیله خداوند محسوب می شوند.

پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «خداوند عزوجل مى فرماید: اى بندگان من! گرامى ترین خلق و پرفضیلت ترین آنان نزد من، محمد و برادرش على و امامان بعد از وى هستند. اینان «وسیله»ها به سوى من مى باشند. هر کس حاجتى دارد و نفعى را طالب است و یا دچار حادثه اى سخت و زیان بار گشته و برطرف شدن آن را مى خواهد، مرا به محمد و آل طاهرینش بخواند تا به نیکوترین وجه حاجت او را برآورم» (18)

پس از اینکه آدم ابوالبشر مرتکب ترک اولى شد، در مقام توبه به پیشگاه خداوند عرضه داشت: پروردگارا به حق محمد(ص) از تو مى خواهم که مرا بیامرزى… (19)

در کتاب ها و مدارک معتبر اهل سنت آمده است: هرگاه قحطى و خشکسالى پیش مى آمد، عمر از طریق توسّل به عباس عموى پیامبر، طلب باران مى کرد و مى گفت: به خدا سوگند! عباس وسیله به درگاه الهى و داراى قرب و منزلت نزد او است و خدایا! ما به وسیله عموى پیغمبرمان به تو روى مى آوریم، پس سیرابمان کن» (20).

عثمان بن حنیف مى گوید: روزى در محضر پیامبر اکرم(ص) بودم، حضرت به شخصى که مشکل خود را به ایشان عرضه مى کرد، شیوه دعا و توسّل را چنین تعلیم فرمود: برو وضو بساز و دو رکعت نماز به جا آور و پس از آن خداوند را با این جملات بخوان: «بارخدایا! از تو درخواست مى کنم و به تو روى مى آورم به پیامبرت، پیامبر رحمت. اى محمد! من به حق تو به سوى خدایم روى آورده ام تا حاجتم برآورده شود. خدایا! پیامبرت را در مورد من شفیع قرار ده». (21).

3- رعایت آداب: رعایت آداب دعا در ارتباط موثر با خداوند نقش به سزایی دارد، در این قسمت آداب استجابت دعا که در روایات به آنها اشاره شده، ذکر مى کنیم. از جمله:

1. گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدا

2. فرستادن صلوات 3- 1 بار حداقل

3. استغفار و اظهار فروتنی و دوری از حالت طلب کاری و … .

برآوردن حاجت نیازمندان: خدمت به بندگان الهی، به خصوص رسیدگی به وضعیت فقراء اهل ایمان، سبب تقویت ارتباط انسان با خداوند و استجابت دعا مى گردد. طبیعى است که هر قدر اعمال نیک انسان بهتر باشد لطف الهى به او بیشتر است.

4- شرایط خواسته و حاجت :

1. با حکمت الهى مغایرت نداشته باشد: خداى متعال بر اساس حکمت خود این عالم را طبق قوانین خاص اداره مى کند و هیچگاه، این قوانین را نقض نمى کند بنابراین استجابت دعا باید از کانال قوانین و سنن الهى جریان یابد و اگر دعایى نقض کننده این مطلب باشد مستجاب نمى شود. زیرا خداى متعال فقط کریم نیست بلکه حکیم نیز هست و هیچ صفتى از صفات او صفت دیگرش را نقض نمى کند.

امام على (ع) مى فرماید خداوند سبحان حکمت خویش را نقض نمى کند بنابراین هر دعایى را مستجاب نمى سازد. (22).

2. مطابق مصلحت باشد: در ضمن شمارش علل گوناگونى که باعث مى شود حاجات انسان سریعاً اجابت نشود، یکى از مهمترین آن علّتها این است که گاهى اوقات انسان از خداوند چیزهایى را درخواست مى نماید و فکر مى کند اجابت آن به نفع او مى باشد حال آن که در واقع اجابت آن درخواست به ضرر اوست. درسوره بقره آمده است: «چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید حال آنکه خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است». (23).

چند روایت شنیدنی :

1- قال الحسین(ع): من حاول امراً بمعصیه الله کان افوت لما یرجو واسرع لما یحذر.

امام حسین(ع) فرمود: هرکس بخواهد از راه معصیت و نافرمانی خدا به مقصود و هدفی برسد، به آن چه امید دارد، زودتر از دست می دهد، و از آن چه بیم دارد زودتر سر می رسد و به خطر می افتد و گرفتار آن می شود. ( بحارالانوار، ج57، ص120)

2- حضرت صادق علیه السلام فرمود عابدی از بنی‌اسرائیل مدت سه سال پیوسته دعا می‌کرد تا خداوند به او پسری عنایت کند، ولی دعایش مستجاب نمی‌شد. روزی در ضمن مناجات عرض کرد: «یا رب أ بعید انا منک فلا تسمعنی، ام قریب فلا تجیبنی» خدایا من از تو دورم که سخنم را نمی‌شنوی یا تو در نزدیکی ولی جوابم را نمی‌دهی.

در خواب به او گفته شد مدت سه سال است خدای را با زبانی که به فحش و ناسزا عادت کرده و قلبی آلوده به ستم و نیت دروغین می‌خوانی، اگر می‌خواهی دعایت مستجاب شود فحش و ناسزا را رها کن. از خدا بترس قلبت را از آلودگی پاک‌نما، نیت خود را نیز نیکو بگردان. امام صادق علیه السلام فرمود به دستورات عمل کرد آنگاه دعا نموده خداوند اجابت نمود و پسر به او داد. (اصول کافی، ج 2، ص 325)

3- و نیز حضرت صادق علیه السلام فرمود روزی حضرت موسی علیه السلام پیروان خود را موعظه می‌کرد. یکی از شنوندگان چنان تحت تأثیر گفتار موسی علیه السلام قرار گرفت که از جا حرکت کرده پیراهن خود را چاک زد. خداوند به حضرت موسی وحی کرد به او بگو (لا تشق قمیصک و لکن اشرح لی عن قلبک) نمی‌خواهد پیراهنت را چاک زنی قلبت را برایم بشکاف (و محبت دیگران را خارج نما).

4-حضرت صادق علیه السلام در پایان گفتار فرمود یک روز حضرت موسی علیه السلام به مردی از پیروان خود گذشت که در حال سجده بود، از آنجا رد شد. پس از انجام دادن کار خود برگشت، باز او را در حال سجده دید به آن مرد گفت اگر حاجت تو به دست من بود برآورده می‌کردم. به موسی علیه السلام خطاب شد (لو سجد حتی ینقطع عنقه ما قبلته حتی یتحول عما اکره الی ما احب) اگر آنقدر سجده کند که گردنش قطع شود از او نمی‌پذیرم مگر اینکه قلب خود را پاک کند. آنچه من دوست دارم او نیز دوست بدارد و از آنچه بی‌میلم نسبت به آن، او هم بی‌میل شود.

پانوشت:

1- (غافر 60)

2- کافی، ج2، 467

3- مائده، آیه 35

4- بحار الانوار،ج73،ص329

5- بحار الانوار،ج93،ص358

6- میزان الحکمه،ج3،ص875

7- اصول کافی،ج2،ص474

8- بحارالانوار،ج93،ص368

9- المیزان،ج2،ص43

10- میزان الحکمه،حدیث5606

11- نیایش امام حسین(ع)در عرفات،ص11

12- میزان الحکمه،ج2،ص880

13- میزان الحکمه،ج2،ص880

14- میزان الحکمه،ج2،ص880

15- میزان الحکمه،ج2،ص880

16- کافی،ج2،ص355

17- کافی،ج2، ص479

18- بحارالانوار، ج 94، ص 22، ح 20

19- مستدرک صحیحین، ج 2، ص615

20- اسدالغابة، ج 3، ص 165

21- مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138

22- میزان الحکمه،ج2،ص876

23- بقره, آیه 216

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد