۱۳۹۷/۱۰/۲۵
–
۱۶۵۵ بازدید
سلام تمام کارها و کاردکردهای عقل فعال در نظام هستی رو میشه بیان کنید؟ایا اتفاق نظر وجود داره؟همینطور در بحث به طول کارکارکردهای عقول
در مباحث فلسفی عقل آخر از سلسله عقول طولیّه را عقل فعّال نامیده اند . عوالم مادون آن را ، فعل او دانسته اند؛ لذا عالم مثال و عالم مادّه وعقول جزئیّه (عقول بشری) هم از ظهورات همین عقل فعّالند.
عقل فعال، عقل دهم در سلسله عقول طولی است و در لسان شرع به نامهای روح القدس، شدید القوی، جبرئیل و ملائکه مقربین نامیده میشود.[1] این عقل فیض دهنده و واسطه در فیض به موجودات . . . است و عقول و نفوس انسانی را از قوه به فعل در میآورد و صورتها را به اشیاء و مواد میبخشد و نفوس را از مرتبه هیولائی به کمال مستفاد خود میرساند.[2]تسمیه این عقل به عقل فعال بدین جهت است که:
اولاً: ایجاد کننده نفوس بشری و خارج کننده آنها از قوه به قعل است.[3]ثانیاً: خودش، از تمام جهات بالفعل است.[4]ثالثاً: ایجاد کننده این عالم و افاضه کننده صورتها بر عالم محسوسات است.[5]عقل فعال بدین علت ضروی است که چون معقولات در نفس، در کمال قوت هستند و به فعلیت درمیآیند، پس باید چیزی که یکی از عقول دهگانه است و از ماده بودن مبرا است ولی به عالم ماده نزدیکتر است وجود داشته باشد تا منشأ این تحول باشد[6] و آن چیزی نیست جز عقل فعال و این امر پس از آن صورت میپذیرد که استعداد نفس به فعلیت درآمد و کامل گردید. در این زمان، نور عقل فعال بر آن اشراق میکند و نفس را به مرحله بالفعل میرساند و مدرکات و متخیلات آن را «معقول بالفعل» میکند.[7]منابع :
[1] . سجادی، سیدجعفر؛ فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ج1، ص 339،
[2] . ملاصدرا شیرازی، صدرالدین محمد؛ الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه، قم، مصطفوی، 136ش، چ سوم، ج3، ص 431.
[3] . بوعلی سینا، حسین بن عبدالله؛ دانشنامه علایی، بخش طبیعیات، تهران، دانشگاه بوعلی سینا، 1383ش، چ دوم، ص 123.
[4] . سجادی، سیدجعفر؛ فرهنگ معارف اسلامی، تهران، نشر موسسه مترجمان و مؤلفان ایران، 1362ش، چ اول، ج3، ص 321.
[5] . صلبیا، جلیل؛ فرهنگ فلسفی، ترجمه منوچهر صانعی، تهران، نشر حکمت، 1381ش، چ دوم، ص 273.
[6] . طباطبایی؛ محمدحسین؛ نهایه الحکمه، قم، نشر اسلامی، 1422ق، چ شانزدهم، ص 308.
[7] . فرهنگ اصطلاحات اسلامی، ج 3، ص 320.
عقل فعال، عقل دهم در سلسله عقول طولی است و در لسان شرع به نامهای روح القدس، شدید القوی، جبرئیل و ملائکه مقربین نامیده میشود.[1] این عقل فیض دهنده و واسطه در فیض به موجودات . . . است و عقول و نفوس انسانی را از قوه به فعل در میآورد و صورتها را به اشیاء و مواد میبخشد و نفوس را از مرتبه هیولائی به کمال مستفاد خود میرساند.[2]تسمیه این عقل به عقل فعال بدین جهت است که:
اولاً: ایجاد کننده نفوس بشری و خارج کننده آنها از قوه به قعل است.[3]ثانیاً: خودش، از تمام جهات بالفعل است.[4]ثالثاً: ایجاد کننده این عالم و افاضه کننده صورتها بر عالم محسوسات است.[5]عقل فعال بدین علت ضروی است که چون معقولات در نفس، در کمال قوت هستند و به فعلیت درمیآیند، پس باید چیزی که یکی از عقول دهگانه است و از ماده بودن مبرا است ولی به عالم ماده نزدیکتر است وجود داشته باشد تا منشأ این تحول باشد[6] و آن چیزی نیست جز عقل فعال و این امر پس از آن صورت میپذیرد که استعداد نفس به فعلیت درآمد و کامل گردید. در این زمان، نور عقل فعال بر آن اشراق میکند و نفس را به مرحله بالفعل میرساند و مدرکات و متخیلات آن را «معقول بالفعل» میکند.[7]منابع :
[1] . سجادی، سیدجعفر؛ فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ج1، ص 339،
[2] . ملاصدرا شیرازی، صدرالدین محمد؛ الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه، قم، مصطفوی، 136ش، چ سوم، ج3، ص 431.
[3] . بوعلی سینا، حسین بن عبدالله؛ دانشنامه علایی، بخش طبیعیات، تهران، دانشگاه بوعلی سینا، 1383ش، چ دوم، ص 123.
[4] . سجادی، سیدجعفر؛ فرهنگ معارف اسلامی، تهران، نشر موسسه مترجمان و مؤلفان ایران، 1362ش، چ اول، ج3، ص 321.
[5] . صلبیا، جلیل؛ فرهنگ فلسفی، ترجمه منوچهر صانعی، تهران، نشر حکمت، 1381ش، چ دوم، ص 273.
[6] . طباطبایی؛ محمدحسین؛ نهایه الحکمه، قم، نشر اسلامی، 1422ق، چ شانزدهم، ص 308.
[7] . فرهنگ اصطلاحات اسلامی، ج 3، ص 320.