خانه » همه » مذهبی » علم بشر در عصر ظهور

دانلود کتاب های امتحان شده

علم بشر در عصر ظهور

علم محدود و معین و اندک بشر – ولو در حد 27 حرف یا بیشتر – چه ربطی به علم نامتناهی و بی حد و حصر خداوند دارد. علم نامحدود الهی هم تا هر کجا اراده و مشیت الهی ایجاب کند ، در اختیار معصومین گذاشته می شود. روایت مورد نظر شما در صدد بیان گسترش علم مورد نیاز بشر بدست امام زمان است ؛ نه اینکه تمامی علم الهی به آنها داده می شود!!
در این زمینه از امام صادق علیه السلام روایتی وجود دارد که اغلب شنیده ایم و البته اغلب برداشت درستی از آن ندارند. متن روایت این است: الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ، وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّى یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً (مختصر البصائر، ص 320)علم، بیست و هفت حرف است. همه آنچه تا به امروز رسولان الهی آورده اند، تنها دو حرف است و مردم بیش از این دو حرف نمی دانند. هر گاه قائم ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را به اضافه آن دو حرف ارائه و در میان مردم اشاعه و آموزش می دهد.

ابتدا باید بدانیم که این روایت و روایات همانند آن، نمی گویند که همه مردم فوری، بیست و هفت حرف علم را در عصر ظهور یاد می گیرند، بلکه تعبیر در سخن امام صادق (ع)، «أخرج» است؛[1] یعنی، حضرت حجت (عج) بقیه حروف علم را بیرون می آورد. به این معنا که آن حضرت بیست و هفت حرف علم را برای یادگیری مردم به عرصه ظهور می رساند و سفره علم را در این حدّ گسترش می دهند، امّا آیا هر کسی بیست و هفت حرف را یاد می گیرد و به مرتبه بالای علمی می رسد؟ این بستگی به تلاش و کوشش افراد دارد، و به یقین تعدادی به مرتبه بالای علمی که ذکر شد می رسند، و حلقه های علمی و کلاس های دانش اندوزی را تشکیل می دهند و بر دانش دیگران می افزایند و کسانی که طالب علم باشند در کلاس آنها شرکت می کنند. از این رو، در روایتی، امام علی (ع) می فرماید: «گوئى شیعیانم را می نگرم که در مسجد کوفه خیمه ها زده اند و در آن دانش های اصیل قرآنی را به مردم مى آموزند».«کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى شِیعَتِنَا بِمَسْجِدِ الْکُوفَةِ وَ قَدْ ضَرَبُوا الْفَسَاطِیطَ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ الْقُرْآنَ کَمَا أُنْزِل »؛ همان، ص 364. گرچه حضرت ولی عصر (عج) با ظهورشان امکان یادگیری بیست و هفت حرف علم را فراهم می فرماید، و حتی امکان رشد علمی دفعی نیز وجود دارد، ولی در همان عصر هم افرادی هستند که به قلّه علمی نمی رسند و رسیدن به قلّه علمی نیازمند تلاش آنها است عیناً همانند مرتبه بالای تقوایی که هر کس می تواند با تلاش و کوشش آن را به دست آورد. پس همان طور که رسیدن به قله تقوا نیازمند مجاهدت است، رسیدن به درجه بیست و هفتم علم نیز نیاز به تلاش و پیگیری دارد.
از طرفی ‌هدایت کردن مردم و شناساندن حقایق هستی به آنان اعم از خودشناسی، آگاهی یافتن از آسمان و زمین در ابعاد گسترده، دانستن شیوه های اداره‌ی زندگی و حوادث آن از رسالت های مهم رهبران الهی است. چنان که امام علی علیه السّلام در این باره می فرماید: خداوند، فرستادگانش را بین مردم برانگیخت… تا از آنان بخواهند به میثاق فطری ای که با پروردگارشان بسته اند برگردند و نعمت های فراموش شده‌ی او را یاد آورند… و نیروهای پنهان خود آدمی را آشکار کنند و آیات آفرینش را به مردم بنمایانند یعنی سقف افراشته‌ی آسمان و مهد گسترده‌ی زمین و نعمت ها و وسایل زندگی که نیاز مردم را برآورده می کند به آنان نشان دهند. [1]با وجود این، دانسته های تاریخی بشر از جهان اسرارآمیز، اندک است و روزی باید برسد که انسان ها در شناختن حقایق هستی اعم از مادی و معنوی کامل شوند و آن عهد، فقط با ظهور آخرین منجی یعنی حضرت مهدی علیه السّلام تحقق می یابد. چنان که در حدیثی امام صادق علیه السّلام می فرمایند: تمام دانش، بیست و هفت حرف است، تمام آنچه پیامبران تاکنون بیان کرده اند دو حرف از آن است و مردم بیش از این مقدار را از کلّ علم نمی دانند وقتی قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگرش را آشکار می سازد و میان مردم می پراکند تا با ضمیمه‌ی آن دو حرف، ‌بیست و هفت حرف علم کامل شود. [2]این حدیث به گونه‌ی رمز و سمبلیک است و یافتن عمق معنای آن جز با هدایت کردن پیشوایان معصوم علیهم السّلام برای کسی ممکن نیست اما بی شک، روایت مذکور، میزان علم جامعه‌ی بشری در زمان غیبت را با علم انسان ها در دوره‌ی ظهور حضرت مهدی علیه السّلام سنجیده است تا آشکار شود آنچه بشر تا پیش از ظهور آن حضرت می داند بسیار اندک از علومی است که در دوره‌ی ظهور کشف می شود. [3]به یقین کامل کردن شناخت مبانی دین و آموزش معارف دینی و احکام شرعی از جمله کارهای مهمی است که در زمان ظهور انجام می گیرد. امام صادق علیه السّلام در این باره می فرمایند: هنگام حکومت حضرت مهدی علیه السّلام به همه‌ی مردم، حکمت و علم می آموزند تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پیامبر صلّی الله علیه و آله قضاوت می کنند. [4] علاوه بر این در احادیث دیگری عصر ظهور حضرت حجّت علیه السّلام برهه‌ی انسجام عقول مردم و کامل شدن دانش های آنان معرفی شده است. چنان که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ خلال حدیثی فرموده اند: … نهمین امام (از فرزندان امام حسین علیه السّلام) قائم است که خداوند به دست او سرزمین تاریک زندگی را روشن می کند و پس از آن که از ستم پر شده است از عدالت می آکند و پس از آن که جهل، آن را فراگرفته است، از علم پر می کند. [5]در روایت دیگری نیز امام باقر علیه السّلام می فرمایند: قائم ما آنگاه که ظهور کند دستش را بر سر مردمان می کشد تا عقل هایشان را منسجم و دانش هایشان را کامل کند. [6] آری! حضرت مهدی علیه السّلام آن آموزگار ارزنده، درس آموزان مدرسه‌ی بشریت را به سرچشمه‌ی جوشان علوم حقیقی می رساند، پرده از روی حقایق هستی بر می دارد و تا حد ممکن و به مقدار توان انسان ها آنان را به اوج تکامل علمی پرواز می دهد. این موضوع از مهم ترین برنامه ها و تلاش های آن حضرت است که دو نتیجه بسیار مهم دارد:
نخست این که با توسعه‌ی کشف اسرار هستی، پایه های خداشناسی استحکام بیشتری می یابد دوم این که جامعه‌ی انسانی از مشکلات گوناگون رها می شود و به سامان می رسد زیرا در پرتو شناختن حقایق فراوان زندگی اعم از مادّی و معنوی، انسان ها در مسیر پیشرفت قرار می گیرند. با توجه به این مطالب می توان گفت: پس از ظهور امام زمان علیه السّلام آن حضرت هر دانشی را اعم از علوم مادّی یا معنوی که در به کمال رساندن انسان ها مؤثّر باشد در اختیارشان قرار می دهد و این که در برخی روایات، کامل شدن درجات علم در زمان ظهور را به معارف دینی و دانش های هدایت گرانه معطوف کرده اند دلیل بر این نیست که فقط علوم مذکور کامل شوند و به عبارت دیگر این که امام علیه السّلام در زمان حکومت جهانی اش، بخش معارف الهی را کامل می کند به این معنا نیست که به دانش های تجربی و به اصطلاح تکنولوژی بی توجّه است زیرا چنان که گفتیم برنامه‌ی اصلی امام زمان علیه السّلام در وقت ظهور مبارکشان به تکامل رساندن جامعه‌ی انسانی است و در این طریق، هر دانشی را که در تکامل یابی انسان ها تأثیر دارد به طور کامل در اختیارشان می گذارد و آنچه را موجب گمراهی آنان و سست شدن بنیان های اعتقادی و اخلاقیشان در ابعاد مختلف زندگی شود نابود می کند.
پی نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه ، 33 حکیمی محمد، نقل از عصر زندگی،‌ص 207.
[2] . مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 336.
[3] . حکیمی، ‌محمد، عصر زندگی، ص 208 ـ 214.
[4] . صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ص 171.
[5] . شیخ صدوق، کمال الدین، ج 1، ص 260.
[6] . بحارالانوار، همان.

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها