۱۳۹۵/۰۷/۰۳
–
۱۲۱۱ بازدید
با سلام، ایت الله جوادی املی در کتاب قران در قران می نویسند، معجزه اموری ممکن هستند، مثلا معجزه حضرت موسی اساسا عناصر مادی چوب و سنگ و خاک و… است که در طبیعت به صورت تدریجی تبدیل به مار شده است، این راه عادی و تدریجی تبدیل چوب به مار است ولی در معجزه این راه متعارف طی نمی شود بلکه از راه خارق العاده و بر اساس علت و معلول صورت می گیرد. حال سوال این است امکان دارد با پیشرفت بشر و حذف برخی از عوامل تدریجی تبدیل شدن چوب به مار، این معجزه تکرار شود؟
با سلام و آرزوی موفقیت برای شما پرسشگر محترم
پاسخ: خیر امکان تجدید معجزه به دست بشر عادی وجود ندارد.
حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب گرانقدر قرآن در قرآن، در فصل یکم به بحث اعجاز پرداخته اند، و شرایطی را برای اینکه یک فعل اعجاز شمرده شود، بیان می کنند. آنچه مطرح فرمودید به یکی از شرایط اعجاز بر می گردد یعنی وجود رابطه علی و معلولی در اعجاز و عدم طفره در آن(طفره در ادامه توضیح داده می شود). با این تفاوت که علت این معجزه ماورای طبیعی و غیر از مجرای طبیعی آن صورت می گیرد و به اصطلاح خرق طبیعت است و به معنای نقص قانون علیت نیست. اما این که آیا ممکن است روزی انسان با پیشرفت تکنولوژی به این راه نزدیک تر هم برسد یا خیر، باید بگوییم خیر. زیرا همانطور که مولف کتاب فرموده اند، علت معجزه عوامل ناشناخته ی طبیعت نیست بلکه ماورای آن است و عامل غیبی دخیل است که خارج از دسترس انسان است. همچنین، معجزه فقط به دست انبیاء (علیهم السلام) صورت می گیرد و نه افراد دیگر، واگر بنا باشد روزی دست بشر عادی به آن باز شود، دیگر معجزه نیست. معجزه یعنی باعث عجز و ناتوانی دیگر می شود و هیچ کسی قادر نیست تا مثل آن فعل را انجام دهد.
توضیحاتی در این مورد از کتاب مذکور:
صاحب اعجاز از علل خفیّه اعجاز مدد می گیرد، مقصود از علل خفیّه، برخی علل طبیعی مخفی و ناشناخته نیست، بلکه منظور از آن، علل خفیّه غیبیّه است و آن هم غیبیّه نفسی و نه قیاسی. از این جهت، امکان این نخواهد بود که روزی انسان بر اثر پیشرفت علوم بتواند این علل خفیّه را بشناسد و در آن صورت صدور معجزه از غیر اولیای الهی امکان پذیر گردد. هیچ انسان نابغه ای نمی تواند با کشف و ابتکار و اختراع، و یا مثلاً با استفاده از فرمولهای دقیق ریاضی و فیزیک، علل خفیّه و غیبی اعجاز را به دست آورد؛ زیرا در چنین امور غیبی، راهی برای فکر و اندیشه و علم حصولی نیست. تنها راه نیل به آنها، قداست روح و طهارت نفس است که از تهذیب نفس به طریق مشروع حاصل می گردد و مخصوص انبیا و اولیای الهی است.[قرآن در قرآن – صفحه 100]از ویژگی های معجزه موارد زیر است:
1. وقوع اعجاز در امور ممکن الوجود(یعنی خلاف عقل نباشد مثل اینکه با معجزه نمی شود 2+2 را مساوی 5 کرد!)
2. اعجاز خارق العاده است
3. هماهنگی اعجاز با قانون علت و معلول
4. جریان اعجاز در همه ممکنات (یعنی فقط شامل ناقه و شق القمر و شکاف دریا و زنده کردن مردگان و امثالهم که در قرآن ذکر شده نمی شود، بلکه هر امری از ممکنات شامل اعجاز می شود)
5. اعجاز طفره پذیر نیست (یعنی همان چیزی که در صورت سئوال شما ذکر شد، برای اینکه چوب به مار تبدیل شود باید یک مسیری طی شود، این مسیر ابتدا، وسط و انتهایی دارد. نمی شود بگوییم با معجزه یک دفعه از ابتدا به انتها رسیدیم به گونه ای که وسط را طی نکردیم. بلکه با معجزه از راهی انجام می شود که از مسیر کوتاه تری این طی طریق واقع می شود، بنابراین طفره به این معناست)
6. اعجاز شکست ناپذیر است
7. اعجاز در انحصار پیامبران است
8. اعجاز پیامبران به اذن خداست(قرآن در قرآن از ص 89-124)
پاسخ: خیر امکان تجدید معجزه به دست بشر عادی وجود ندارد.
حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب گرانقدر قرآن در قرآن، در فصل یکم به بحث اعجاز پرداخته اند، و شرایطی را برای اینکه یک فعل اعجاز شمرده شود، بیان می کنند. آنچه مطرح فرمودید به یکی از شرایط اعجاز بر می گردد یعنی وجود رابطه علی و معلولی در اعجاز و عدم طفره در آن(طفره در ادامه توضیح داده می شود). با این تفاوت که علت این معجزه ماورای طبیعی و غیر از مجرای طبیعی آن صورت می گیرد و به اصطلاح خرق طبیعت است و به معنای نقص قانون علیت نیست. اما این که آیا ممکن است روزی انسان با پیشرفت تکنولوژی به این راه نزدیک تر هم برسد یا خیر، باید بگوییم خیر. زیرا همانطور که مولف کتاب فرموده اند، علت معجزه عوامل ناشناخته ی طبیعت نیست بلکه ماورای آن است و عامل غیبی دخیل است که خارج از دسترس انسان است. همچنین، معجزه فقط به دست انبیاء (علیهم السلام) صورت می گیرد و نه افراد دیگر، واگر بنا باشد روزی دست بشر عادی به آن باز شود، دیگر معجزه نیست. معجزه یعنی باعث عجز و ناتوانی دیگر می شود و هیچ کسی قادر نیست تا مثل آن فعل را انجام دهد.
توضیحاتی در این مورد از کتاب مذکور:
صاحب اعجاز از علل خفیّه اعجاز مدد می گیرد، مقصود از علل خفیّه، برخی علل طبیعی مخفی و ناشناخته نیست، بلکه منظور از آن، علل خفیّه غیبیّه است و آن هم غیبیّه نفسی و نه قیاسی. از این جهت، امکان این نخواهد بود که روزی انسان بر اثر پیشرفت علوم بتواند این علل خفیّه را بشناسد و در آن صورت صدور معجزه از غیر اولیای الهی امکان پذیر گردد. هیچ انسان نابغه ای نمی تواند با کشف و ابتکار و اختراع، و یا مثلاً با استفاده از فرمولهای دقیق ریاضی و فیزیک، علل خفیّه و غیبی اعجاز را به دست آورد؛ زیرا در چنین امور غیبی، راهی برای فکر و اندیشه و علم حصولی نیست. تنها راه نیل به آنها، قداست روح و طهارت نفس است که از تهذیب نفس به طریق مشروع حاصل می گردد و مخصوص انبیا و اولیای الهی است.[قرآن در قرآن – صفحه 100]از ویژگی های معجزه موارد زیر است:
1. وقوع اعجاز در امور ممکن الوجود(یعنی خلاف عقل نباشد مثل اینکه با معجزه نمی شود 2+2 را مساوی 5 کرد!)
2. اعجاز خارق العاده است
3. هماهنگی اعجاز با قانون علت و معلول
4. جریان اعجاز در همه ممکنات (یعنی فقط شامل ناقه و شق القمر و شکاف دریا و زنده کردن مردگان و امثالهم که در قرآن ذکر شده نمی شود، بلکه هر امری از ممکنات شامل اعجاز می شود)
5. اعجاز طفره پذیر نیست (یعنی همان چیزی که در صورت سئوال شما ذکر شد، برای اینکه چوب به مار تبدیل شود باید یک مسیری طی شود، این مسیر ابتدا، وسط و انتهایی دارد. نمی شود بگوییم با معجزه یک دفعه از ابتدا به انتها رسیدیم به گونه ای که وسط را طی نکردیم. بلکه با معجزه از راهی انجام می شود که از مسیر کوتاه تری این طی طریق واقع می شود، بنابراین طفره به این معناست)
6. اعجاز شکست ناپذیر است
7. اعجاز در انحصار پیامبران است
8. اعجاز پیامبران به اذن خداست(قرآن در قرآن از ص 89-124)