فایده و ضرورت وجود پیامبران علیهم السلام
۱۳۹۷/۱۱/۰۱
–
۱۱۸۶ بازدید
چه نیاز به پیامبر و قران داریم؟ مگر نه هر انسان بر اساس فطرت و ذات خودش میدونه که مثلا دروغ خوب نیست، تهمت اشتباهه، ظلم نباید کرد و و و . خب ما بعنوان مخلوق که اختیار و شعور داریم مثل جاروبرقی یا کالای دیگه ای نیستیم که بخوایم همراهمون یک دفترچه راهنما و یا یک شخص متخصص باشه، ما فهم و شعور داریم و همه هم میدونیم بطور کلی چه چیزهایی بد هستند و نباید انجام بدیم؟
آنچه ضروری است این است که انسان راه درست را بداند و آن را پیموده و به سعادت و کمال حقیقی خود برسد. حال این امر یعنی دانستن راه راست چگونه و از چه طریقی محقق شود مساله ای اساسی نیست .اینکه از اول خود بداند یا توسط انبیاء به ایشان تعلیم داده شود. مهم این است که راه را بداند. علاوه اینکه صرف دانستن رای حرکت کفایت نمیکند بلکه وجود یک الگو و مربی و دست گیر دراین مسیر بسیار حائز اهمیت بوده و در حرکت به سوی کمال کمک فراوان میکند . اگر فوائد بعثت را مورد مطالعه قرار دهیم متوجه میشویم که وظایف ایشان صرف تعلیم نبوده است .توضیح اینکه :
خواجه طوسى مى فرماید: بر بعثت پیامبران فواید بسیارى مترتب است, که اهم آنها را ذیلاً مى آوریم:
1. تأیید و امضاى احکام عقلانى; مانند زشتى ظلم, قتل, غارت, حسن عدالت و احسان. بدون شک این نوع تأییدات انگیزه مردم را براى دورى از زشتى ها و عمل به نیکى ها بیش از پیش تقویت کرده و باعث دلگرمى مردم مى شود و ضمانت اجرایى پیدا مى کند.
2. بیان احکام و مقرراتى که عقل محدود بشر از درک آن ناتوان است; مانند وجوب روزه ماه رمضان, حرمت روزه در عید فطر و قربان, و یا عاقلان جامعه در آن به اختلاف سخن مى گویند; مانند جواز کشتن حیوانات حلال گوشت براى تغذیه انسان, در حالى که هندوها و برخى از فیلسوفان مانند ابوالعلاى معرّى, آن را کارى زشت تلقى مى کنند.
3. تبیین و مشخص کردن سود و زیان قواعد و رسومى که حسن و قبح عقلانى در آن راه ندارد; مانند تقسیم ارث بین پسر و دختر که پسر دو برابر دختر ارث مى برد, عدم مشروعیت وصیت بیش از ثلث مال, آداب طهارت, الزام بر غسل و وضو و تأمین بهداشت.
4. حفظ انسان ها از تباهى و اختلاف, در پرتو قوانین عادلانه که هر انسانى, چه کافر و چه مسلمان بدان نیازمند مى باشند. جامعه براساس الفت و تعاون مى تواند سعادت مند شود نه با تضاد و درگیرى. جامع مشترکى که پیامبران بر اساس آن, جامعه را به هم پیوند داده اند, مکتب و اعتقادات مذهبى است نه زبان و نژاد و ملیّت, که وحدت ماندگارى به وجود نمى آورند.
5. از فواید وجودى پیامبران, تکمیل مکارم اخلاق است. اگر آثار تربیت پیامبران نبود, امروز از انسانیت اثرى باقى نمى ماند.
6. آخرین فایده اى که خواجه طوسى بر وجود پیامبران مترتب مى داند, اثبات ثواب و عقاب در عالم آخرت است. بدیهى است ایمان به آخرت, در کنترل و تعدیل غرایز و تشویق به فضایل نقش بسیار مهمى ایفا خواهد کرد.
نکته عجیب این است که با وجود عقل و فطرت و آمدن پیامبران با معجزه و برهان, در عین حال مى بینیم که انسان هاى عاصى در قیامت هم عذرهاى بدتر از گناه مى آورند و منکر جنایات خویش مى شوند, به گونه اى که ذات حق دستور مى دهد قطعه زمینى را که در آن جنایت کردند به اضافه اعضا و جوارح آنها بر ضد آنان شهادت دهند. قرآن مى فرماید: (الیوم نختم على افواههم وتکلمنا ایدیهم وتشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون;—— آن روز بر دهان هاى آنان مهر مى زنیم و دست و پاهایشان را به شهادت مى طلبیم.)
خواجه طوسى مى فرماید: بر بعثت پیامبران فواید بسیارى مترتب است, که اهم آنها را ذیلاً مى آوریم:
1. تأیید و امضاى احکام عقلانى; مانند زشتى ظلم, قتل, غارت, حسن عدالت و احسان. بدون شک این نوع تأییدات انگیزه مردم را براى دورى از زشتى ها و عمل به نیکى ها بیش از پیش تقویت کرده و باعث دلگرمى مردم مى شود و ضمانت اجرایى پیدا مى کند.
2. بیان احکام و مقرراتى که عقل محدود بشر از درک آن ناتوان است; مانند وجوب روزه ماه رمضان, حرمت روزه در عید فطر و قربان, و یا عاقلان جامعه در آن به اختلاف سخن مى گویند; مانند جواز کشتن حیوانات حلال گوشت براى تغذیه انسان, در حالى که هندوها و برخى از فیلسوفان مانند ابوالعلاى معرّى, آن را کارى زشت تلقى مى کنند.
3. تبیین و مشخص کردن سود و زیان قواعد و رسومى که حسن و قبح عقلانى در آن راه ندارد; مانند تقسیم ارث بین پسر و دختر که پسر دو برابر دختر ارث مى برد, عدم مشروعیت وصیت بیش از ثلث مال, آداب طهارت, الزام بر غسل و وضو و تأمین بهداشت.
4. حفظ انسان ها از تباهى و اختلاف, در پرتو قوانین عادلانه که هر انسانى, چه کافر و چه مسلمان بدان نیازمند مى باشند. جامعه براساس الفت و تعاون مى تواند سعادت مند شود نه با تضاد و درگیرى. جامع مشترکى که پیامبران بر اساس آن, جامعه را به هم پیوند داده اند, مکتب و اعتقادات مذهبى است نه زبان و نژاد و ملیّت, که وحدت ماندگارى به وجود نمى آورند.
5. از فواید وجودى پیامبران, تکمیل مکارم اخلاق است. اگر آثار تربیت پیامبران نبود, امروز از انسانیت اثرى باقى نمى ماند.
6. آخرین فایده اى که خواجه طوسى بر وجود پیامبران مترتب مى داند, اثبات ثواب و عقاب در عالم آخرت است. بدیهى است ایمان به آخرت, در کنترل و تعدیل غرایز و تشویق به فضایل نقش بسیار مهمى ایفا خواهد کرد.
نکته عجیب این است که با وجود عقل و فطرت و آمدن پیامبران با معجزه و برهان, در عین حال مى بینیم که انسان هاى عاصى در قیامت هم عذرهاى بدتر از گناه مى آورند و منکر جنایات خویش مى شوند, به گونه اى که ذات حق دستور مى دهد قطعه زمینى را که در آن جنایت کردند به اضافه اعضا و جوارح آنها بر ضد آنان شهادت دهند. قرآن مى فرماید: (الیوم نختم على افواههم وتکلمنا ایدیهم وتشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون;—— آن روز بر دهان هاى آنان مهر مى زنیم و دست و پاهایشان را به شهادت مى طلبیم.)