۱۳۹۵/۰۴/۰۴
–
۲۷۶۶ بازدید
سلام
از زمان شروع حمله اعراب به ایران تا زمان تصاحب ایران چند سال طول کشید؟
زمان شروع حمله اعراب به ایران از هنگام غصب خلافت به وسیله ابوبکر آغاز شد و در زمان عمر ادامه یافت و بالاخره به وسیله عثمان به پایان رسید:توضیح بیشتر
الف. حمله به عراق توسط خالد بن ولید و فرماندهانش در زمان ابوبکر.
«خالد بن ولید» در اول محرم سال 12ق. (مارس 633م) حملات خود را به عراق که آنزمان جزو ایران بود آغاز کرد. وی ابتدا «کاظمه» (ذات السلاسل) – واقع در شمال غربی شبه جزیره عربستان که ظاهرا همکنون جزء کشور کویت می شود- را تصرف کرد. سپس به طرف «ابله» حرکت کرد، و با کمک افراد قبیله «ذهل بن شیبان» بر این آن چیره شد. ابله را «مدخل عراق» می دانستند. خالد پس از فتح «مذار» و «ولجه» به همراه «مثنی بن حارثه» رهسپار «الیس» شد و با هم این شهر را فتح کردند. سپس «حیره» را به تصرف خود درآوردند. اهالی حیره پذیرفتند به مسلمانان جزیه پرداخت کنند و در مقابل مسلمانان نیز تعهد کردند امنیت این شهر را بر عهده گیریند بدین صورت با یکدیگر صلح کردند.
خالد پس از حیره، رهسپار انبار شد. انبار نام شهری است که محل ذخیره غلات ایرانیان بود. این شهر در کرانه شرقی رود فرات قرار دارد. مردم انبار پس از اطلاع از لشکر کشی مسلمانان به داخل حصارهای شهر رفته به مقابله با مسلمانان پرداختند اما عاقبت شکست خوردند. این ایام مصادف شد با مرگ ابوبکر.
ب. ادامه فتوحات در عراق در زمان عمر.
1. نبرد «یوم الجسر».
در این نبرد ایرانیان از فیل های تعلیم دیده برای جنگ استفاده کرده بودند. اسب های اعراب که تا آن زمان چنین موجودات بزرگی را ندیده بودند به وحشت در آمده و فرار کردند. وضع مسلمانان آشفته شده و شکست سختی را از ایرانیان پذیرا گشتند. این واقعه سبب شد عمر تا یکسال فکر حمله به ایرانیان را از سر به در کند اما با گذشت زمان باز به فکر حمله به ایران افتاد لذا سپاهی را به سوی آن دیار روانه ساخت.
2. «نبرد بُوَیْبْ»
با کشته شدن فرمانده سپاه ایران به نام «مهران فرزند مهربنداد» ایرانیان شکست سختی خورده عده بسیاری اسیر شدند و غنایم بسیاری نصیب مسلمانان گشت. این واقعه سبب شد مسلمانان و عمر مجددا جرات حمله به ایران را پیدا کنند.
3. تصرف اهواز و مناطق اطراف آن.
عمر شخصی به نام عتبه بن عزوان را به همراه عده ای جهت فتح اهواز و مناطق مجاور آن به دیار فرستاد و وی نیز موفق به تصرف آن مناطق شده و از عمر اجازه تاسیس شهری برای اسکان لشکریان مسلمان را خواستار شد. با اجازه عمر شهر بصره ساخته و مسلمانان در آن ساکن شدند.
4. نبرد «قادسیه»
شکست های پی در پی ایرانیان را به وحشت انداخته بود. لذا این بار سپاهی عظیم و فرمانده ای نیرومند به نام «رستم فرخ زاد» برای جلوگیری از حمله اعراب تدارک دیده شد.
در مقابل خیلفه برخی از مسلمانان نیز می بایست فرماندهی نیرومند به همراه سپاهی کارآمد تهیه می دید. لذا عمر چند فرمانده را برای انجام این کار مهم در نظر گرفت که یکی از آن ها امیرمومنان علی بن ابی طالب بود. اما امام از پذیرفتن این کار سر باز زد. پس از آن سعد بن ابی وقاص برای این کار انتخاب شد.
سرانجام جنگ قادسیه آغاز شد و 4 روز به طول انجامید و نتیجه آن پیروزی مسلمانان و شکست ایرانیان و کشته شدن فرمانده شان بود. نیروهای ایرانی تا منطقه ای به نام «دیر کعب» عقب نشینی کردند.
5. نبرد «دیر کعب».
ایرانیان در دیر کعب با اضافه شدن نیروهای جدیدی به فرماندهی فردی به نام «نخارجان» به باز سازی مجدد لشکر خود پرداخته و دوباره بر مسلمانان حمله بردند. در این جنگ نخارجان کشته شد و این بار نیز ایرانیان شکست خورده و تا «مدائن» عقب نشستند. در این جنگ «دروش کاویانی» که نشان دولت ساسانی بود به دست مسلمانان افتاد.[1] و این نشان دهنده ضربه مهلکی بود که بر پیکره دولت ساسانی.
6. ورود مسلمانان به «تیسفون» (مدائن).
مسلمانان پس از جنگ قادسیه به تعقیب ایرانیان پرداختند و در کناره غربی رود دجله در برابر شهر مدائن لشکرگاه زدند. به نقل برخی تاریخ نویسان آنان 28 ماه در آن جا ماندند. پس از آن مسلمانان با اندکی درگیری، آن جا را تصرف کردند.[2]7. نبرد «جِلُولا»
با تسخیر پایتخت امپراطوری ساسانی، مسلمانان به تعقیب سپاه ایرانیان پرداخته و در منطقه ای به نام جلولا با آنان درگیر شده باز هم آنان را شکست دادند.
8. فتح الفتوح (نبرد نهاوند).
یزدگرد پس از شکست خوردن سپاهیانش درجلولا به منطقه «جِبالِ قُم» گریخت. او از تمامی مردم ایران خواست تا او را در برابر اعراب حمایت کنند. مردم از نواحی مختلف (دامغان، ری، طبرستان، گرگان، دماوند، اصفهان…) به کمک وی شتافتند. لشکری عظیم فراهم گردید وعازم جنگ با اعراب شد. مسلمانان نیز با شنیدن این خبر سپاهی عظیم فراهم کردند. دو سپاه در نزدیکی نهاوند استقرار یافتند و جنگ آغاز شد. این جنگ 4 روز طول کشید و سپاه ایران شکست خورد.
فتوحات در زمان عثمان.
به دلیل گسترش زیاد سرزمین های تصرف شده توسط اعراب در زمان خلیفه دومِ اهلِ سنت، کار عمده خلیفه سوم تثبیت سلطه اعراب بر مناطق فتح شده بود. البته فتوحات اندکی نیز در این دوره صورت گرفت که عبارتند از:
1. فتح جزیره قبرس در سال 29ق.
2. فتح طبرستان و اشغال گرگان در سال 30ق.
3. فتح مناطق شرقی خراسان در سال 31ق شامل فاریاب، هرات، جوزجان.
به هر حال در زمان وی تقریبا تمام ایران به دست مسلمانان افتاد.
جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر به این منابع مراجعه فرمایید:
1. أبو محمد أحمد بن اعثم الکوفى (م 314)،کتاب الفتوح، تحقیق على شیرى، بیروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411/1991.
2. ابن اعثم کوفى (م 314)، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفى هروى (ق 6)، تحقیق غلامرضا طباطبائى مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1372ش.(ترجمه کتاب فوق است).
3. أحمد بن یحیى بلاذرى (م 279)، فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، تهران، نشر نقره ، چ اول، 1337ش.
4. واقدی، فتوح الشام، بیروت، دار الجیل، بی تا.
5. ابن قتیبة دینوری (م276)، امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایى، تهران، ققنوس، 1380ش.
6. أبوالحسن على بن الحسین مسعودی (م 346)،مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چ پنجم، 1374ش.
پینوشت
[1]. مسعودی، مروج الذهب، محقق: محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، دار السعاده، 1384 ق، ج3، ص319.
الف. حمله به عراق توسط خالد بن ولید و فرماندهانش در زمان ابوبکر.
«خالد بن ولید» در اول محرم سال 12ق. (مارس 633م) حملات خود را به عراق که آنزمان جزو ایران بود آغاز کرد. وی ابتدا «کاظمه» (ذات السلاسل) – واقع در شمال غربی شبه جزیره عربستان که ظاهرا همکنون جزء کشور کویت می شود- را تصرف کرد. سپس به طرف «ابله» حرکت کرد، و با کمک افراد قبیله «ذهل بن شیبان» بر این آن چیره شد. ابله را «مدخل عراق» می دانستند. خالد پس از فتح «مذار» و «ولجه» به همراه «مثنی بن حارثه» رهسپار «الیس» شد و با هم این شهر را فتح کردند. سپس «حیره» را به تصرف خود درآوردند. اهالی حیره پذیرفتند به مسلمانان جزیه پرداخت کنند و در مقابل مسلمانان نیز تعهد کردند امنیت این شهر را بر عهده گیریند بدین صورت با یکدیگر صلح کردند.
خالد پس از حیره، رهسپار انبار شد. انبار نام شهری است که محل ذخیره غلات ایرانیان بود. این شهر در کرانه شرقی رود فرات قرار دارد. مردم انبار پس از اطلاع از لشکر کشی مسلمانان به داخل حصارهای شهر رفته به مقابله با مسلمانان پرداختند اما عاقبت شکست خوردند. این ایام مصادف شد با مرگ ابوبکر.
ب. ادامه فتوحات در عراق در زمان عمر.
1. نبرد «یوم الجسر».
در این نبرد ایرانیان از فیل های تعلیم دیده برای جنگ استفاده کرده بودند. اسب های اعراب که تا آن زمان چنین موجودات بزرگی را ندیده بودند به وحشت در آمده و فرار کردند. وضع مسلمانان آشفته شده و شکست سختی را از ایرانیان پذیرا گشتند. این واقعه سبب شد عمر تا یکسال فکر حمله به ایرانیان را از سر به در کند اما با گذشت زمان باز به فکر حمله به ایران افتاد لذا سپاهی را به سوی آن دیار روانه ساخت.
2. «نبرد بُوَیْبْ»
با کشته شدن فرمانده سپاه ایران به نام «مهران فرزند مهربنداد» ایرانیان شکست سختی خورده عده بسیاری اسیر شدند و غنایم بسیاری نصیب مسلمانان گشت. این واقعه سبب شد مسلمانان و عمر مجددا جرات حمله به ایران را پیدا کنند.
3. تصرف اهواز و مناطق اطراف آن.
عمر شخصی به نام عتبه بن عزوان را به همراه عده ای جهت فتح اهواز و مناطق مجاور آن به دیار فرستاد و وی نیز موفق به تصرف آن مناطق شده و از عمر اجازه تاسیس شهری برای اسکان لشکریان مسلمان را خواستار شد. با اجازه عمر شهر بصره ساخته و مسلمانان در آن ساکن شدند.
4. نبرد «قادسیه»
شکست های پی در پی ایرانیان را به وحشت انداخته بود. لذا این بار سپاهی عظیم و فرمانده ای نیرومند به نام «رستم فرخ زاد» برای جلوگیری از حمله اعراب تدارک دیده شد.
در مقابل خیلفه برخی از مسلمانان نیز می بایست فرماندهی نیرومند به همراه سپاهی کارآمد تهیه می دید. لذا عمر چند فرمانده را برای انجام این کار مهم در نظر گرفت که یکی از آن ها امیرمومنان علی بن ابی طالب بود. اما امام از پذیرفتن این کار سر باز زد. پس از آن سعد بن ابی وقاص برای این کار انتخاب شد.
سرانجام جنگ قادسیه آغاز شد و 4 روز به طول انجامید و نتیجه آن پیروزی مسلمانان و شکست ایرانیان و کشته شدن فرمانده شان بود. نیروهای ایرانی تا منطقه ای به نام «دیر کعب» عقب نشینی کردند.
5. نبرد «دیر کعب».
ایرانیان در دیر کعب با اضافه شدن نیروهای جدیدی به فرماندهی فردی به نام «نخارجان» به باز سازی مجدد لشکر خود پرداخته و دوباره بر مسلمانان حمله بردند. در این جنگ نخارجان کشته شد و این بار نیز ایرانیان شکست خورده و تا «مدائن» عقب نشستند. در این جنگ «دروش کاویانی» که نشان دولت ساسانی بود به دست مسلمانان افتاد.[1] و این نشان دهنده ضربه مهلکی بود که بر پیکره دولت ساسانی.
6. ورود مسلمانان به «تیسفون» (مدائن).
مسلمانان پس از جنگ قادسیه به تعقیب ایرانیان پرداختند و در کناره غربی رود دجله در برابر شهر مدائن لشکرگاه زدند. به نقل برخی تاریخ نویسان آنان 28 ماه در آن جا ماندند. پس از آن مسلمانان با اندکی درگیری، آن جا را تصرف کردند.[2]7. نبرد «جِلُولا»
با تسخیر پایتخت امپراطوری ساسانی، مسلمانان به تعقیب سپاه ایرانیان پرداخته و در منطقه ای به نام جلولا با آنان درگیر شده باز هم آنان را شکست دادند.
8. فتح الفتوح (نبرد نهاوند).
یزدگرد پس از شکست خوردن سپاهیانش درجلولا به منطقه «جِبالِ قُم» گریخت. او از تمامی مردم ایران خواست تا او را در برابر اعراب حمایت کنند. مردم از نواحی مختلف (دامغان، ری، طبرستان، گرگان، دماوند، اصفهان…) به کمک وی شتافتند. لشکری عظیم فراهم گردید وعازم جنگ با اعراب شد. مسلمانان نیز با شنیدن این خبر سپاهی عظیم فراهم کردند. دو سپاه در نزدیکی نهاوند استقرار یافتند و جنگ آغاز شد. این جنگ 4 روز طول کشید و سپاه ایران شکست خورد.
فتوحات در زمان عثمان.
به دلیل گسترش زیاد سرزمین های تصرف شده توسط اعراب در زمان خلیفه دومِ اهلِ سنت، کار عمده خلیفه سوم تثبیت سلطه اعراب بر مناطق فتح شده بود. البته فتوحات اندکی نیز در این دوره صورت گرفت که عبارتند از:
1. فتح جزیره قبرس در سال 29ق.
2. فتح طبرستان و اشغال گرگان در سال 30ق.
3. فتح مناطق شرقی خراسان در سال 31ق شامل فاریاب، هرات، جوزجان.
به هر حال در زمان وی تقریبا تمام ایران به دست مسلمانان افتاد.
جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر به این منابع مراجعه فرمایید:
1. أبو محمد أحمد بن اعثم الکوفى (م 314)،کتاب الفتوح، تحقیق على شیرى، بیروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411/1991.
2. ابن اعثم کوفى (م 314)، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفى هروى (ق 6)، تحقیق غلامرضا طباطبائى مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1372ش.(ترجمه کتاب فوق است).
3. أحمد بن یحیى بلاذرى (م 279)، فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، تهران، نشر نقره ، چ اول، 1337ش.
4. واقدی، فتوح الشام، بیروت، دار الجیل، بی تا.
5. ابن قتیبة دینوری (م276)، امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایى، تهران، ققنوس، 1380ش.
6. أبوالحسن على بن الحسین مسعودی (م 346)،مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چ پنجم، 1374ش.
پینوشت
[1]. مسعودی، مروج الذهب، محقق: محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، دار السعاده، 1384 ق، ج3، ص319.