شاعر در اینجا سعی دارد با زبانی محترمانه به ما حالی کند کشور عزیزمان موجخیز است. یعنی ملتی با احساسات نابی داریم که به همین دلیل موجی و فوجی عمل میکنند. اصولا بسته به اینکه بستهپیشنهادی مُدروز و مَدنظر چی باشد و یا اینکه چه چیزی در راس امور و دستور کار جامعه قرار گرفته باشد؛ مردم در آن زمینه خاص از خجالت هر چه «تخلیه هیجان» است درمیآیند!
شعار از مسئولین و تحققش با مردم!
بعنوان مثال؛ گاه ملت عزیزمان خودشان را با شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» وفق میدادند و خود را در صف وازکتومی رایگان به زور جای میدادند اما این روزها که تک فرزندی شده چیزی در حد «کارهای زشت و پرخطر» مردم هم، زندگیشان را بر اساس آخرین شعار فعلی سر و شکل میدهند! یعنی شرکت در نهضت فرزندآوری … تا اینجای کار مشکلی نیست چه چیزی بهتر از آنکه دولت و ملت تا این حد با هم هماهنگ باشند که مسئولین شعار بدهند و ملت آنرا عملی کنند! اما حرف مان سر اعطای تسهیلات و دادن جوایز آبدار است به افرادی که آب دهان شان راه افتاده از این پیشنهادات
ببینید؛ وقتی تصمیم گرفته شده به ماکارونی یارانه داده نشود چون به دلیل ارزانی سر از سوپرمارکتهای کشورهای اطراف درمیآورد خب؛ چرا چنین یارانهای(همان بسته های تشویقی) را به فرزندآوری داده میشود با توجه به اینکه میدانیم به دلیل مهاجرت و فرار مغز، این آیندهسازان، بعدها آینده هر کشوری را خواهند ساخت به جز آینده کشور خودمان را ؟! آیا مصیبت پر شدن متخصصین ایرانی پشت میزهای ناسا از پر شدن قفسه بقالیها در خارج کمتر است؟ یعنی ما با شل کردن سر کیسه خزانه دولت و ایضا کمربندهای همت ملت، داریم شیک و مجلسی برای کشورهای دیگر دسته گل تربیت میکنیم!
آیا در این مورد هم مانند ماکارونی باز نیاز به صرف چندین ده سال است که متوجه عوارض جانبی چنین حمایتهایی بشویم؟ البته به فرض آنکه این وعدههای بیحساب و کتاب دولتی برای تشویقهای افزایش جمعیتی در اینده محقق شوند.
توضیح ضروری: ما نه تنها با شعار فرزندآوری مخالف نیستیم بلکه آنرا کار پسندیدهای هم میدانیم پس بیخود شلوغش نکنید و انگ نچسبانید اما برای عملی کردن این کار کاملا فرهنگی؛ روش فعلی را -مانند تمامی راهکارهای دیگر در زمینه های دیگر- دم دست ترین و بیفکرترین روش میدانیم.
دادن یارانه به خود فرزندان نه پدر و مادران
اعطای تسهیلات به پدران و مادران برای فرزندآوری حکم همان دادن یارانه را دارد به وارد کنندگان مواد اولیه که نتیجه یکی فرار مغز میشود و نتیجه دیگری قاچاق کالا… البته حاشا و کلا از نسبت دادن پداران و مادارن به قاچاقچیها … در مثل جای مناقشه نیست.
ایکاش یک متخصص بیکاری بیاید و اثبات کند که ضرر قاچاق کالا از بحران فرار مغزها به مراتب کمتر است. مثلا یکی از نشانههای کمبود نخبه همین وضعیتی است که در آن دچاریم.
پس بیایید این همه تسهیلات و بستههای تشویقی را(مانند دادن یارانه به مصرفکنندهها) مستقیما به خود جوانان بدهید نه پدر و مادرانشان. بگذارید یارانهها را خود جوانان مدیریت کنند. اینکه از الان به فکر 30 سال دیگر و پیر شدن سن جمعیت کشور هستید بسیار هم خوب و نیکو اما لطفا اول به فکر این روزهای ما باشید و جلوی کلی مهاجرت سرمایههای مالی و انسانی را بگیرید. ایکاش مانند کرونا برای فرار مغزها هم دم به ساعت کنتور بیندازید و بگویید در هر ساعت چند ایرانی با چقدر طلا و فسفر از این کشور خارج میشود. بله؛ همین الان … نه 30 سال دیگر! چرا نقد را ول کردهاید و به نسیه چسبیدهاید؟ ما آنقدر جلوی قاچاقچیان و قاچاق را نگرفتیم تا اینکه دست آخر هزینهاش را مردم با گرانی دادند لااقل جلوی اینهمه فرار ومهاجرت را بگیرید تا بعدها ملت مجبور نشوند هزینه اش را بدهند. البته با کسب اجازه از جماعتی که معتقدند همه باید جمع کنندو بروند!
خب قبول کنید کمی خنده دار است؛ مردم را باردار میکنیم بعد این فرزندان را با کلی سلام و صلوات بارشان میآوریم و در انتها که به لحاظ کمالات و جمالات بارورشان کردیم ناگهان دیگر باورشان نمیکنیم و تازه کلی چیز هم بارشان میکنیم آنقدر که بارشان را ببندند و بروند! باز همان داستان جمع کردن و رفتن ….
خب؛ همانطور که چشم دیدن کالاهای ارزان ایرانی در سوپریهای کشورهای اطراف را ندارید لطفا کمی هم به رگ غیرتتان بربخورد از اینهمه خرج و خروج نخبه از کشور جلوگیری کنید … یا پاداش ها را قطع کنید و به جوانان فعلی بدهید یا جلوی فرارشان را بگیرید! ایجاد ارتشی بدون سلاح به درد یکی از فامیل های مونث پدری میخورد.