۱۳۹۷/۰۱/۲۶
–
۱۱۹۰ بازدید
سلام
آیا لعن کردن تارک الصلاه جایز است؟
مثلا انسان بگوید لعنه الله علی التارکین للصلاه
در پاسخ به مطالب ذیل توجه نمایید :
الف . خداوند، در قرآن کریم می فرماید که اصحاب رسول خدا (ص) کسانی هستند که با یکدیگر مهربان هستند:
« مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ … » .( الفتح / 29.)
ترجمه :محمّد (ص) فرستاده خداست و افرادی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند … .
به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیا و ا ولیا الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش را نفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند
ب ) لعن و نفرین
لعن و نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است و اگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیز با خواست خداوند اجابت می گردد. در قرآن کریم نیز نمونه هایی از نفرین انبیا(ع) وجود دارد که مورد اجابت خداوند قرار گرفته است مثل نفرین حضرت نوح(ع) در مورد کفار و مشرکان: «و قال نوح رب لا تذر علی الارض من الکافرین دیارا، انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولا یلدوا الا فاجرا کفارا؛ پروردگارا! بر روی زمین هیچ کافری باقی مگذار چون اگر آنها در زمین باقی بمانند بندگانت را گمراه می سازند واز آنها تنها فرزندانی گنهکار و کافر به وجود می آید» (نوح، آیه 26 و 27). البته این در هنگامی بود که نوح(ع) حجت را کاملا بر آنها تمام کرده بود و آن کافران با گستاخی و لجاجت در برابر حق ایستادگی می کردند و باعث گمراهی دیگران می شدند.
ج ) اقسام لعن و نفرین
از روایات فهمیده مى شود که لعنت و نفرین بر چهار قسم است ک 1 . حرام2 . مکروه3 . جایز 4 . مستحب.
1 . لعن حرام
لعنت مؤمن و کسى که مستحق لعنت نیست حرام مى باشد. رسول خدا(ص) فرمودند: «هرگاه لعنت از دهان لعنت گر خارج شود نگاه مى کند، اگر راهى به سوى آن چیزى که متوجه آن شده است یافت به طرفش مى رود وگرنه به طرف کسى که از دهانش خارج شده است برمى گردد».امام باقر(ع) فرمودند:« از لعنت کردن مؤمن بپرهیزید که به خودتان برمى گردد». حتى شخصى کسى را که پیامبر او حد مى زد لعنت کرد حضرت فرمودند لعنتش مکن او خدا و رسولش را دوست دارد (گرچه گنهکار است).
2 . لعن مکروه
لعنت حیوانات است که انسان حیوانى را لعن کند.
3 . لعن جایز
لعنت کافرین (احزاب، آیه 64) ، لعنت ظالمین و کسانى که به خداوند دروغ مى بندند (هود، آیه 18) ، لعنت مردان زن نما و زنان مردنما، بدعت آورندگان در دین، قصاص کسى که جرم مرتکب نشده است، کسى که پدر و مادر خویش را لعن کند، رشوه دهنده و رشوه ستان و واسطه میان آن دو، کسى که بین مرد و زنى سعایت کند تامیان آنها جدایى افکند، کسى که میان مؤمنان سخن چینى کند، کسى که تقدیر خدا را دروغ بداند، رباخوار و ربادهنده و گواهان بر ربا، کسى که احترام مسجد را نگه ندارد، زن آوازه خوان و….، (ترجمه میزان الحکمه، ج 11، ص 5324) .
4 . لعن مستحب
لعنت به کسانى که خدا و رسولش را اذیت کنند (احزاب، آیه 57) ، کسانى که به زنان پاک دامن و مؤمن تهمت زنا مى زنند (نور، آیه 23 – هود، آیه 60 و 99 – قصص، آیه 42)، کسانى که دشمن دین و اهل بیت پیامبر هستند که در این مسأله دو روایت در وسائل الشیعه، ج 4، کتاب الصلاة، ابواب التعقیب ذکر گشته است.
د ) تارک الصلاه
ترک نماز چند قسم است:
1. ترک نماز به طور کلی از روی انکار؛ یعنی نماز را واجب نمی داند و به جا آوردنش را بر خود حتم نمی بیند. در این صورت منکر ضروری دین شده و کافر است و به عذاب ابدی دچار می گردد. به چنین شخصی «تارک الصلاه » می گویند.
2- ترک نماز به دلیل مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به سرگرمی های دنیوی. این قسم از ترک نماز موجب فسق است و گناه کبیره شمرده می شود.
3. ترک نماز در برخی اوقات: گاهی فردی در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت گاهی نماز می خواند و گاهی ترک می کند و یا در اثر اهمیت ندادن به اوقات نماز، گاهی آن را در وقتش ترک می کند به خیال آن که در خارج وقت آن را قضا کند.
این قسم سوم هر چند مانند دو قسم قبل نیست ولی چنین فردی از ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگان آن است و در روایات آمده است که چنین کسی مشمول شفاعت اهل بیت(ع) قرار نمی گیرد و به شفاعت محمد و آل محمد(ع) نائل نمی گردد هر چند تارک الصلاه شمرده نمی شود و از سبک شمرندگان نماز به حساب می آیند.
بنابراین نکته مهم این است که ملاحظه کنیم مدار و محک «نفرین» کجاست؟
با توجه به آیات قرآن و روایات نقل شده از رسول خدا(ص)، برخى از افراد که مرتکب گناه بسیار بزرگ شده، با کردار ناپسند خود جامعه و نظام و کیان اسلامى را چه از لحاظ اخلاقى چه از حیث اجتماعى، سیاسى و اقتصادى به خطر انداخته، نسبت به پیامبر خدا(ص) و رسالت او بى ادبى و دشمنى مى کنند؛ مستحق نفرین مى باشند. بنابراین، در امور مهم و کلان، هیچ ایرادى ندارد که تخلف کننده، نفرین و لعن شود.
اما در امور غیر مهم و جزئى که لطمه اى به مسائل اخلاقى، اجتماعى و سیاسى جامعه اسلامى نمى زند؛ و همچنین نسبت به برخى افراد همچون مؤمنان و دوستان؛ نفرین نهى و منع شده است. ازاین رو، برخى روایات که نفرین را امرى حَسَن و جایز تلقى کرده است، مقصود نفرین به افراد خاص و مرتکبان خطاهاى بزرگ و اجتماعى مى باشد.
در این باب نگا: بحارالانوار، ج 72، باب 106 و 107.
الف . خداوند، در قرآن کریم می فرماید که اصحاب رسول خدا (ص) کسانی هستند که با یکدیگر مهربان هستند:
« مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ … » .( الفتح / 29.)
ترجمه :محمّد (ص) فرستاده خداست و افرادی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند … .
به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیا و ا ولیا الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش را نفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند
ب ) لعن و نفرین
لعن و نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است و اگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیز با خواست خداوند اجابت می گردد. در قرآن کریم نیز نمونه هایی از نفرین انبیا(ع) وجود دارد که مورد اجابت خداوند قرار گرفته است مثل نفرین حضرت نوح(ع) در مورد کفار و مشرکان: «و قال نوح رب لا تذر علی الارض من الکافرین دیارا، انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولا یلدوا الا فاجرا کفارا؛ پروردگارا! بر روی زمین هیچ کافری باقی مگذار چون اگر آنها در زمین باقی بمانند بندگانت را گمراه می سازند واز آنها تنها فرزندانی گنهکار و کافر به وجود می آید» (نوح، آیه 26 و 27). البته این در هنگامی بود که نوح(ع) حجت را کاملا بر آنها تمام کرده بود و آن کافران با گستاخی و لجاجت در برابر حق ایستادگی می کردند و باعث گمراهی دیگران می شدند.
ج ) اقسام لعن و نفرین
از روایات فهمیده مى شود که لعنت و نفرین بر چهار قسم است ک 1 . حرام2 . مکروه3 . جایز 4 . مستحب.
1 . لعن حرام
لعنت مؤمن و کسى که مستحق لعنت نیست حرام مى باشد. رسول خدا(ص) فرمودند: «هرگاه لعنت از دهان لعنت گر خارج شود نگاه مى کند، اگر راهى به سوى آن چیزى که متوجه آن شده است یافت به طرفش مى رود وگرنه به طرف کسى که از دهانش خارج شده است برمى گردد».امام باقر(ع) فرمودند:« از لعنت کردن مؤمن بپرهیزید که به خودتان برمى گردد». حتى شخصى کسى را که پیامبر او حد مى زد لعنت کرد حضرت فرمودند لعنتش مکن او خدا و رسولش را دوست دارد (گرچه گنهکار است).
2 . لعن مکروه
لعنت حیوانات است که انسان حیوانى را لعن کند.
3 . لعن جایز
لعنت کافرین (احزاب، آیه 64) ، لعنت ظالمین و کسانى که به خداوند دروغ مى بندند (هود، آیه 18) ، لعنت مردان زن نما و زنان مردنما، بدعت آورندگان در دین، قصاص کسى که جرم مرتکب نشده است، کسى که پدر و مادر خویش را لعن کند، رشوه دهنده و رشوه ستان و واسطه میان آن دو، کسى که بین مرد و زنى سعایت کند تامیان آنها جدایى افکند، کسى که میان مؤمنان سخن چینى کند، کسى که تقدیر خدا را دروغ بداند، رباخوار و ربادهنده و گواهان بر ربا، کسى که احترام مسجد را نگه ندارد، زن آوازه خوان و….، (ترجمه میزان الحکمه، ج 11، ص 5324) .
4 . لعن مستحب
لعنت به کسانى که خدا و رسولش را اذیت کنند (احزاب، آیه 57) ، کسانى که به زنان پاک دامن و مؤمن تهمت زنا مى زنند (نور، آیه 23 – هود، آیه 60 و 99 – قصص، آیه 42)، کسانى که دشمن دین و اهل بیت پیامبر هستند که در این مسأله دو روایت در وسائل الشیعه، ج 4، کتاب الصلاة، ابواب التعقیب ذکر گشته است.
د ) تارک الصلاه
ترک نماز چند قسم است:
1. ترک نماز به طور کلی از روی انکار؛ یعنی نماز را واجب نمی داند و به جا آوردنش را بر خود حتم نمی بیند. در این صورت منکر ضروری دین شده و کافر است و به عذاب ابدی دچار می گردد. به چنین شخصی «تارک الصلاه » می گویند.
2- ترک نماز به دلیل مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به سرگرمی های دنیوی. این قسم از ترک نماز موجب فسق است و گناه کبیره شمرده می شود.
3. ترک نماز در برخی اوقات: گاهی فردی در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت گاهی نماز می خواند و گاهی ترک می کند و یا در اثر اهمیت ندادن به اوقات نماز، گاهی آن را در وقتش ترک می کند به خیال آن که در خارج وقت آن را قضا کند.
این قسم سوم هر چند مانند دو قسم قبل نیست ولی چنین فردی از ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگان آن است و در روایات آمده است که چنین کسی مشمول شفاعت اهل بیت(ع) قرار نمی گیرد و به شفاعت محمد و آل محمد(ع) نائل نمی گردد هر چند تارک الصلاه شمرده نمی شود و از سبک شمرندگان نماز به حساب می آیند.
بنابراین نکته مهم این است که ملاحظه کنیم مدار و محک «نفرین» کجاست؟
با توجه به آیات قرآن و روایات نقل شده از رسول خدا(ص)، برخى از افراد که مرتکب گناه بسیار بزرگ شده، با کردار ناپسند خود جامعه و نظام و کیان اسلامى را چه از لحاظ اخلاقى چه از حیث اجتماعى، سیاسى و اقتصادى به خطر انداخته، نسبت به پیامبر خدا(ص) و رسالت او بى ادبى و دشمنى مى کنند؛ مستحق نفرین مى باشند. بنابراین، در امور مهم و کلان، هیچ ایرادى ندارد که تخلف کننده، نفرین و لعن شود.
اما در امور غیر مهم و جزئى که لطمه اى به مسائل اخلاقى، اجتماعى و سیاسى جامعه اسلامى نمى زند؛ و همچنین نسبت به برخى افراد همچون مؤمنان و دوستان؛ نفرین نهى و منع شده است. ازاین رو، برخى روایات که نفرین را امرى حَسَن و جایز تلقى کرده است، مقصود نفرین به افراد خاص و مرتکبان خطاهاى بزرگ و اجتماعى مى باشد.
در این باب نگا: بحارالانوار، ج 72، باب 106 و 107.