ابوعبدالله محمدبن ادریس بن عباس شافع، مؤسس و پیشوای مذهب شافعی و سومین امام از ائمه اهل سنت و معروف به امام شافعی نسب او به هاشم بن عبدالمطلب که برادرزاده هاشم بن عبد مناف است، می رسد و منسوب به جدش شافع بن سائب است که رسول خدا و زمان او را درک کرده است. او در یکی از شهرهای فلسطین «غزه یا عقلان» و یا به قولی در یمن سال 150 هـ ق به دنیا آمد و همان روز ابوحنیفه مؤسس مذهب حنفی از دنیا رفت. پدرش را در کودکی از دست داد و با مادرش که او را به مکه برده بود، زندگی می کرد. زندگی سخت و فقیرانه ای داشتند. فقه و حدیث را در مکه آموخت و ظاهرا مدتی هم در یمن در طلب شعر و لغت و نحو و اینها بود، تا اینکه به پیشنهاد مصعب بن عبدالله بن زبیر که حدیث و فقه را یاد بگیرد، به مدینه رفت و از 20 سالگی نزد مالک بن انس، پیشوای مالکی ها به تعلیم پرداخت. چون مراکز عمده تدریس او در بغداد و قاهره بود، مذهب شافعی بوسیله شاگردان و پیروانش نیز از این دو مکان، به تدریج در ممالک اسلامی بالخصوص در شام و خراسان و ماوراء النهر منتشر کردند. مذهب شافعی، تلفیقی از دو طریقه اهل قیاس و حدیث است که برای قیاس، اصولی تمهید کرده اند. امروزه مذهب شافعی در مصر سفلی، آفریقای شرقی و جنوبی، عربستان غربی و جنوبی، اندونزی و قسمتهایی از فلسطین و قسمت هایی از آسیای مرکزی خصوصا کردستان رایج است. از مشهورترین علمای شافعی می توان «نسائی، ابوالحسن اشعری، ابواسحاق شیرازی، امام الحرمین، ابوحامد غزالی و امام رافعی» را نام برد.2- فقه شافعی؛ این فقه نمونه ای قابل مطالعه در تاریخ فقه اسلامی است. زیرا بین فقه اهل رای و فقه اهل نقل و حدیث ارتباط برقرار می کند امام شافعی در فقهش ابتدا از قرآن برای حکم و تشریع مدد گرفت و سنت نبوی را هم مفسر و مبین قرآن می دانست. شافعی به حدیث بسیار اهمیت می داد و برای راوی حدیث تمام شرایط را از قبیل راستی، درستی، دیانت، حافظه و …را در نظر می گرفت بعد از قرآن و حدیث به اجماع مسلمین در مسائل فقهی توجه داشت و برای اجماع هم شرایطی داشت.او علم کلام را دوست نداشت و آنرا بدعت می دانست ، امام شافعی برای علم اصول قواعدی را وضع کرد چنانکه فخر رازی نسبت امام شافعی را به علم اصول مانند نسبت ارسطو به علم منطق می داند.
3- مذهب قدیم ومذهب جدید شافعی؛ شافعی در حجاز و در عراق از همان دوران بلوغ تا 50سالگی مذهبی را داشته که پس از ورودش به مصر آن مذهب عنوان قدیمی پیدا کرده و امام شافعی از تمام مسائل آن تبری جسته است و کتابرسائل شافعی اصول و اساس مکتب جدید را بیان می کند و کتاب چهار هزار صفحه ایالام مشتمل بر مسائل این مذهب جدید است.
به اتفاق نظر فقها کتاب حجه مشتمل بر مذهب قدیم شافعی بوده است.
4- اصول فقه یا قوانین اجتهاد؛ امام شافعی استنباط احکام فرعی را در کتاب، سنت، اجماع و آثار اصحاب و قیاس منحصر نمود و در رد استحسان به معنی مصلحت اندیشی و صوابدید عقلهای عامه ، دلائل قوی و محکمی را اقامه کرد.وی عرف و مصالح مرسله را نیز باطل نشان داد.
تمایزات اصولی مکتب امام شافعی از دیگر مکاتب
1- مکتب شافعی در واقع تعادلی است بین سه مکتب مختلف که عبارتند از مکتب قرآن در مکه، مکتب حدیث در مدینه و مکتب اهل رای واجتهاد در عراق.
2- احکام دینی را دور از عادت اقوام و از سطح مصلحت اندیشی و صوابدید عقل های عامه و چیزی به نام مصالح مرسله می دانست.
3- قانونمندی اجتهاد و بنانهادن قواعد اصول فقه از ابتکارات امام شافعی بود و دانشمندان فقیه قبل از ایشان، اگر هم توجهی به قواعد اصولی داشته اند به اقتضای ذوق شان بوده نه از راه توجه به قواعد اصولی.
چند دیدگاه برجسته شافعی و شافعیان درباره رهبری دینی
الف) رهبر دینی باید از دو ویژگی بر خوردار باشد اول اینکه باید قرشی باشد، دوم اینکه مردم نسبت به او باید نظر موافق داشته باشند.
رهبری بدون بیعت مگر در زمان ضرورت نامشروع است به همین دلیل شافعی خلافت حضرت علی را بر حق دانسته ورویارویان با اورا همچون معاویه اهل بغی دانسته است.
ب) حدیث فقط بر سخن رسول الله صدق می کند.
ج) علاقه زیاد به صحابه در مکتب شافعی به چشم می خورد.
د) توسل و تبرک به اولیای الهی جایگاه قابل قبولی دارد.
درباره امام علی(ع) و فضایل آن حضرت تألیفات فراوانی توسط علمای مذهب شافعی به رشته تحریر در آمده است که نشانگر دوستی وگرایش پیروان این مذهب به اهل بیت عصمت وطهارت می باشد، درذیل به برخی از این کتب اشاره می شود:
1. فرائد السمطین، نوشته امام الحرمین جوینی شافعی؛
2. مودْ القربی، نوشته علی حسین همدانی شافعی؛
3. نزول القرآن فی مناقب اهل البیت، نوشته حافظ ابی نعیم اصفهانی؛
4. العبره فی فضایل العترْ، نوشته عبدالله حمصی شافعی؛
5. تذکرْ الخواص، نوشته علامه شیخ یوسف سبط ابن جوزی، مؤسسْ اهل البیت بیرو
6. الخصائص فی فضل علی ابن ابیطالب، نوشته عبدالرحمان احمد بن شعیب نسایی، متوفی 303 ه’ ق؛
7. مناقب الامام امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب، نوشته حافظ محمد بن سلیمان الکوفی، قرن سوم هجری، نشر مجمع احیأ الثقافْ الاسلامیه؛
8. فضایل علی(ع)، نوشته حافظ شافعی حنفی کوفی، متوفی 336 ه’ ق؛
9. فضایل علی(ع)، نوشته جلال الدین عبدالرحمان سیوطی شافعی، متوفی 911 ه’ ق ؛
10. فضایل علی(ع)، نوشته حاکم ابی عبدالله بن بیع نیشابوری شافعی، متوفی 405 ه’ ق
11. مناقب علی(ع)، نوشته علامه شیخ علی بامن حضرمی شافعی، قرن هفتم هجری؛
12. جواهر المطالب فی مناقب الامام علی ابن ابیطالب، نوشته محمد بن احمد دمشقی باعونی شافعی، متوفی 871 ه’ ق ، مجمع و احیأ الثقافْ الاسلامیه، 1415 ه’ ق قم المقدسه؛
13. اسمی المناقب فی تهذیب امن المطالب فی مناقب علی ابن ابیطالب، نوشته محمد بن محمد جرزی شافعی دمشقی، متوفی 833 ه’ ق؛
و ده ها کتاب دیگر.
از اینجا میتوان نتیجه گرفت که مذهب شافعی گرایش ومحبت خاصی به اهل بیت عصمت وطهارت(ع) دارند .به ویژه این که از امام شافعی اشعار فراوانی در منقبت و فضیلت اهل بیت (ع) رسیده است.
3- مذهب قدیم ومذهب جدید شافعی؛ شافعی در حجاز و در عراق از همان دوران بلوغ تا 50سالگی مذهبی را داشته که پس از ورودش به مصر آن مذهب عنوان قدیمی پیدا کرده و امام شافعی از تمام مسائل آن تبری جسته است و کتابرسائل شافعی اصول و اساس مکتب جدید را بیان می کند و کتاب چهار هزار صفحه ایالام مشتمل بر مسائل این مذهب جدید است.
به اتفاق نظر فقها کتاب حجه مشتمل بر مذهب قدیم شافعی بوده است.
4- اصول فقه یا قوانین اجتهاد؛ امام شافعی استنباط احکام فرعی را در کتاب، سنت، اجماع و آثار اصحاب و قیاس منحصر نمود و در رد استحسان به معنی مصلحت اندیشی و صوابدید عقلهای عامه ، دلائل قوی و محکمی را اقامه کرد.وی عرف و مصالح مرسله را نیز باطل نشان داد.
تمایزات اصولی مکتب امام شافعی از دیگر مکاتب
1- مکتب شافعی در واقع تعادلی است بین سه مکتب مختلف که عبارتند از مکتب قرآن در مکه، مکتب حدیث در مدینه و مکتب اهل رای واجتهاد در عراق.
2- احکام دینی را دور از عادت اقوام و از سطح مصلحت اندیشی و صوابدید عقل های عامه و چیزی به نام مصالح مرسله می دانست.
3- قانونمندی اجتهاد و بنانهادن قواعد اصول فقه از ابتکارات امام شافعی بود و دانشمندان فقیه قبل از ایشان، اگر هم توجهی به قواعد اصولی داشته اند به اقتضای ذوق شان بوده نه از راه توجه به قواعد اصولی.
چند دیدگاه برجسته شافعی و شافعیان درباره رهبری دینی
الف) رهبر دینی باید از دو ویژگی بر خوردار باشد اول اینکه باید قرشی باشد، دوم اینکه مردم نسبت به او باید نظر موافق داشته باشند.
رهبری بدون بیعت مگر در زمان ضرورت نامشروع است به همین دلیل شافعی خلافت حضرت علی را بر حق دانسته ورویارویان با اورا همچون معاویه اهل بغی دانسته است.
ب) حدیث فقط بر سخن رسول الله صدق می کند.
ج) علاقه زیاد به صحابه در مکتب شافعی به چشم می خورد.
د) توسل و تبرک به اولیای الهی جایگاه قابل قبولی دارد.
درباره امام علی(ع) و فضایل آن حضرت تألیفات فراوانی توسط علمای مذهب شافعی به رشته تحریر در آمده است که نشانگر دوستی وگرایش پیروان این مذهب به اهل بیت عصمت وطهارت می باشد، درذیل به برخی از این کتب اشاره می شود:
1. فرائد السمطین، نوشته امام الحرمین جوینی شافعی؛
2. مودْ القربی، نوشته علی حسین همدانی شافعی؛
3. نزول القرآن فی مناقب اهل البیت، نوشته حافظ ابی نعیم اصفهانی؛
4. العبره فی فضایل العترْ، نوشته عبدالله حمصی شافعی؛
5. تذکرْ الخواص، نوشته علامه شیخ یوسف سبط ابن جوزی، مؤسسْ اهل البیت بیرو
6. الخصائص فی فضل علی ابن ابیطالب، نوشته عبدالرحمان احمد بن شعیب نسایی، متوفی 303 ه’ ق؛
7. مناقب الامام امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب، نوشته حافظ محمد بن سلیمان الکوفی، قرن سوم هجری، نشر مجمع احیأ الثقافْ الاسلامیه؛
8. فضایل علی(ع)، نوشته حافظ شافعی حنفی کوفی، متوفی 336 ه’ ق؛
9. فضایل علی(ع)، نوشته جلال الدین عبدالرحمان سیوطی شافعی، متوفی 911 ه’ ق ؛
10. فضایل علی(ع)، نوشته حاکم ابی عبدالله بن بیع نیشابوری شافعی، متوفی 405 ه’ ق
11. مناقب علی(ع)، نوشته علامه شیخ علی بامن حضرمی شافعی، قرن هفتم هجری؛
12. جواهر المطالب فی مناقب الامام علی ابن ابیطالب، نوشته محمد بن احمد دمشقی باعونی شافعی، متوفی 871 ه’ ق ، مجمع و احیأ الثقافْ الاسلامیه، 1415 ه’ ق قم المقدسه؛
13. اسمی المناقب فی تهذیب امن المطالب فی مناقب علی ابن ابیطالب، نوشته محمد بن محمد جرزی شافعی دمشقی، متوفی 833 ه’ ق؛
و ده ها کتاب دیگر.
از اینجا میتوان نتیجه گرفت که مذهب شافعی گرایش ومحبت خاصی به اهل بیت عصمت وطهارت(ع) دارند .به ویژه این که از امام شافعی اشعار فراوانی در منقبت و فضیلت اهل بیت (ع) رسیده است.