خانه » همه » مذهبی » مسجد جمکران

مسجد جمکران


مسجد جمکران

۱۳۹۶/۰۸/۰۱


۲۶۵ بازدید

سلام. رفتن به جمکران ثواب داره?

پاسخ: درباره سوال اول : دلیل ساختن مسجد جمکران روایت تاریخی به شرح زیر می باشد :آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی می گوید : مسجد جمکران یکی از آیات عنایت آن حضرت است و توضیح این مطلب در ضمن چند جهت که شاید خیلی ها از آن غافل باشند ، ذکر می شود:1 ـ داستان مسجد جمکران که در بیداری واقع شده ، در کتاب تاریخ قم که کتاب معتبری است از صدوق ـ علیه الرحمه ـ نقل شده است . مرحوم آقای بروجردی که مرد دقیق و ملایی بود, می فرمود: این داستان در زمان صدوق ـ علیه الرحمه ـ واقع و او نقل کرده است که دلالت بر کمال صحت آن دارد.2 ـ داستان مشتمل بر جریانی است که مربوط به یک نفر نیست؛ برای اینکه صبح که مردم بیدار می شوند ، می بینند که با زنجیر علامت گذاشته شده است که مردم باور کنند . این زنجیر مدتی در منزل سید محترمی ظاهراً به نام سید ابوالحسن الرضا بوده است و مردم بدان استشفا می نموده اند و بعدا بدون هیچ جهت طبیعی مفقود می شود.3 ـ جایی دور از شهر و در وسط بیابان، مکانی نیست که مورد جعل یک فرد جمکرانی شود ، ٱن هم تنها در یک شب ماه رمضان.4 ـ نوعاً مردم عادی به واسطه خواب یک امام زاده را معین می کنند ، مسجد از تصور مردم عادی دور است. 5 ـ اگر پیدایش این مسجد روی احساسات مذهبی و علاقه مفرط به حضرت صاحب الامر بود، می بایست سراسر توسل به آن بزرگوار باشد ، چنان که در این عصر مردم بیشتر زیارت حضرتش را در آن مسجد می خوانند و متوسل به آن حضرت می شوند ؛ در صورتی که در این دستور معنوی اصلاً اسمی از آن حضرت نیست، حتی تا به حال بیشتر معروف به مسجدجمکران است، نه مسجد صاحب الزمان(عج)6 ـ متن دستور ، موافق با ادله دیگر است، برای اینکه هم نماز تحیت مسجد وارد شده است و هم نماز با صدبار ایاک نعبد و ایاک نستعین و هم تهلیل و تسبیح فاطمه زهرا(س). 7 ـ درآن موقع که زمین آن قدر بی ارزش بوده است ، فقط یک مساحت کوچکی مورد این دستور بوده که ظاهراً حدود سه چشمه از مسجد فعلی است که در زمان ما خیلی بزرگ شده است . نگارنده که خالی از وسوسه نیست و خیلی به نقلیات مردم خوشبین نبوده ام؛ از این عبارت به صحت این مسجد مبارک قطع دارم.بررسی منابع این مسالهحسن بن محمد بن حسن قمى، معاصر شیخ صدوق، صاحب تاریخ قم،است. وی آن را در سال 378 هجرى به نام صاحب بن عباد – وزیر معروف و دانشمند آل بویه – تاءلیف کرده است . قدیمى ترین نویسنده اى که از تاریخ قم و مؤلف آن نام برده است ، ابن طباطبا – از علماى قرن پنجم – مى باشد که در کتاب منتلقه الطالبیه در چند مورد از کتاب تاریخ قم به عنوان کتاب قم نقل کرده است . در دوره صفویه تنها نویسنده اى که گویا متن تاریخ قم را در دست داشته ، بنا بر نوشته مرحوم حاجى نورى ، امیر سید احمد حسینى ، مؤلف کتاب فضایل السادات مسمى به منهاج الصفوى است ؛ و از علماى متاءخر، عالم جلیل آقاى محمدعلى ، پسر استاد على اکبر بهبهانى است که در حواشى نقد الرجال از اصل کتاب تاریخ قم نقل کرده است . متاءسفانه اصل عربى این کتاب موجود نیست ، اما فقط ترجمه یک چهارم کتاب پنج باب از بیست باب موجود است . . . نام مؤلف در منابع به صورتهای مختلف ذکر شده است ؛ ابن طباطبا علوی اصفهانی (متوفی 479؛ ص 255) مؤلف را ابوعلی حسن بن محمدبن حسن بن سائب بن مالک اشعری قمی ، و افندی اصفهانی (متوفی 1130؛ ج 1، ص 318ـ 319) حسن بن محمدبن حسین شانی / شیبانی نامیده است ، ولی در چند جای کتاب مؤلف خود را حسن بن محمدبن حسن قمی (یا حسن بن محمد) معرفی می کند (ص 4، 58،91). وی از بزرگان علمای امامیه و از معاصران شیخ صدوق و از راویان برادر او و چه بسا خود او بوده است (مجلسی ، ج 57، ص 221؛ افندی اصفهانی ، ج 1، ص 318). در باره شرح زندگی او اطلاعی در دست نیست و فقط بروکلمان (ج 3، ص 29) تاریخ درگذشت او را 406 ذکر کرده است . جز این کتاب اثر دیگری از مؤلف موجود نیست ولی از مقدمة مؤلف برمی آید که وی دو مجموعه شعر از جعفربن محمدبن علی عطار برای صاحب بن عباد و ابوالفضل بن عمید تهیه کرده بوده است (قمی ، ص 11). متن عربی تاریخ قم را حسن بن علی بن حسن بن عبدالملک قمی در 805 ـ806 به درخواست ابراهیم بن محمودبن محمدبن علی صفی به فارسی ترجمه کرد (همان ، مقدمة حسن بن علی قمی ، ص 2ـ3؛ برای سالهای دیگر رجوع کنید به بروکلمان ، همانجا؛ افندی اصفهانی ، ج 1، ص 319؛ امین ، ج 5، ص 246؛ برای سرگذشت ابراهیم صفی رجوع کنید به مدرسی طباطبائی ، ص 26ـ27). ظاهراً از بعد از قرن نهم ، نشانة قاطعی از متن عربی یافته نشده است ؛ مجلسی نیز اظهار داشته که تهیه اصل کتاب برایش ممکن نبوده و از ترجمة آن بهره برده است (ج 1، ص 42). با وجود این ، شواهدی حاکی از وجود متن عربی تا قرن چهاردهم است ؛ به نوشته نوری (متوفی 1320؛ ج 3، ص 369) سیداحمد حسینی عاملی ، نواده محقق کرکی و مؤلف منهاج الصفوی (سال تألیف : 1013)، نسخة عربی کتاب را در اختیار داشته است . آقامحمدعلی بهبهانی نیز در حاشیه بر نقدالرجال از اصل تاریخ قم استفاده کرده است (همانجا). به گزارش میرزاعلی اکبر فیض قمی در تذکرة شعرای قم (نسخة خطی کتابخانة عمومی حضرت آیة اللّه العظمی نجفی مرعشی ، ش 145) نسخه ای از متن عربی تاریخ قم در دوره قاجاریه در اصفهان ، کتابخانة میرزا سیدمحمد شهشهانی ، بوده است . همچنین امین عاملی (ج 5، ص 247) از وجود نسخه ای از کتاب در کتابخانه حسینیه شوشتریها در نجف خبر داده ، که نسبت به عربی یا ترجمه بودن آن شک داشته است . در حال حاضر نسخة عربی کتاب در دست نیست و فقط به ترجمة فارسی آن دسترسی داریم . مؤلف در کتاب خود از منابع متعدد بهره برده و غالباً آنها را نام برده است ؛ ابوبکر صَوْلی ، حمزة اصفهانی ، ابن فقیه همدانی ، ابوعبیده مَعْمَربن مثنی و ابوعبداللّه برقی * مؤلفانی هستند که وی به آثارشان ارجاع داده و در این میان بیش از همه کتاب بنیان (یا البلدان ؛ البلدان و المساحة ) برقی محل مراجعه و استناد او بوده است . افزون بر این ، او شنیده های خود را از افراد مورد اعتماد و هر فاضل و بزرگی که خبری از اخبار شهر قم داشته است ، بویژه برادرش ابوالقاسم علی بن محمد، حاکم قم ، و مشایخ علوی در کتاب گنجانده و نیز از برادر شیخ صدوق ، حسین بن علی بن بابویه ، روایت کرده است و در پاره ای از موارد بدون ذکر نام اشخاص و به صورت مبهم نقل کرده است. استناد او به مکتوبات و اسناد دیوانی نیز در سراسر کتاب مشهود است .مؤلف در مقدمه به کتابی «مشتمل بر مجموع اخبار قم به نزدیک مردی از عرب که به شهر قم متوطّن بود» اشاره کرده و به نقل از راویان گفته که آن کتاب بر اثر ویرانیِ محل سکونت آن مرد، در 238، از بین رفته است . از سعدبن عبداللّه اشعری (متوفی ح 300) نیز به مناسبت ذکر «اخباری که در فضیلت قم آمده »، چند حدیث روایت کرده است ، به ظن قوی این احادیث را از کتاب فضل قم و الکوفة او اخذ کرده است . بر پایة فهرست بابهای بیست گانة تاریخ قم می توان گفت که در میان کتابهایی که در باره شهرهای ایران ، از گذشته تا امروز، تألیف شده و مانده است ، کمتر کتابی به این جامعیت وجود دارد. مؤلف در آغاز اشاره کرده که پیش از تألیف کتاب قم قصد تصنیف کتابی «مشتمل بر اخبار عرب اشعریه که به قم نزول کردند» و قم را «کوره » (استان ) ساختند و برای آن بارو کشیدند، داشته است و چون کتاب قم را نوشته بر آن شده است که آن مطلب را نیز در همین کتاب درج کند؛ بعلاوه گزارشی از سادات آل ابوطالب را نیز که به قم آمدند، بر آن بیفزاید (ص 12ـ13، 240). ازینرو کتاب قم ، افزون بر موضوع اصلی آن ، حاوی چند باب و فصل مرتبط نیز هست .منابع : آقابزرگ طهرانی ؛ ابن طباطبا علوی اصفهانی ، منتقلة الطالبیة ، چاپ محمدمهدی حسن خرسان ، نجف 1388/1968؛ عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء ، چاپ احمد حسینی ، قم 1401ـ1415؛ امین ؛ کارل بروکلمان ، تاریخ الادب العربی ، ج 3، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره 1969؛ حسن بن محمد قمی ، کتاب تاریخ قم ، ترجمة حسن بن علی قمی ، چاپ جلال الدین طهرانی ، تهران 1361 ش ؛ مجلسی ؛ محمدعلی بن حسین ، انوارالمشعشعین فی بیان شرافة القم و القمیّین ، چاپ سنگی تهران 1327؛ حسین مدرسی طباطبائی ، قم نامه ( مجموعة مقالات و متون در بارة قم ): «خاندان صفی »، قم 1364 ش ؛ حسین بن محمدتقی نوری ، مستدرک الوسائل ، چاپ سنگی تهران 1318ـ1321، چاپ افست تهران 1382ـ1383.علامه مجلسی در ج 53 بحار الانوار ص 230 چاپ ایران؛ داستان جمکران را به نقل از کتاب « جنه الماوی » نوشته میرزای نوری و جنه الماوی هم به نقل کتاب« تاریخ قم» و تاریخ قم هم به نقل از کتاب « مونس الحزین » نوشته شیخ صدوق ؛ آورده است . اگر شیخ صدوق چنین کتابی داشته باشد و این داستان مورد اعتماد او باشد در این صورت اعتقاد به آن اشکالی ایجاد نمی کند و با این حال اعتقاد به آن از ضروریات نیت و اگر آن را نفهید می تواند معتقد نباشد و در هر صورت این داستان در بیداری بوده است نه در خواب .اما از لحاظ شرعی منظور شما را متوجه نشدیم. در قرآن کریم خداوند کسانی را که به مسجد سازی و نگهداری مساجد اهتمام می ورزند، مورد تمجید قرار داده چرا که پایگاه اجتماعی مسلمین و عبادتگاه آنان مسجد می باشد.( اِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدینَ (توبه 18) مسجدهاى خدا را کسانى عمارت مى کنند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند و نماز مى گزارند و زکات مى دهند و جز از خدا نمى ترسند. امید است که اینان از هدایت یافتگان باشند.اما سوال دوم : اینکه از بیت المال مصرف می شود یا نه ما اطلاعی نداریم و تا آنجا که مطلع شدم از نذورات و متبرعات مردمی و وجوهاتی مانند زکات در امور ساخت و ساز مساجد استفاده می شود. البته ممکن است از کمک های اداره سازمان اوقاف نیز به این مسجد کمک شدخ باشد که هیچ منع قانونی و شرعی ندارد. به ایم نکته نوجه کنید گه مسجد جمکران هم مانند دیگر مساجد است و هیچ امتیازی خاصی نسبت به دیگر مساجد ندارد. جز اینکه دستور ساخت این مسجد توسط امام زمان(عج) داده شده و یک احکام و دستورالعمل خاصی برای آن وارد شده.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد