طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مصحف امام علی(ع) در منابع شیعه و سنی

مصحف امام علی(ع) در منابع شیعه و سنی


مصحف امام علی(ع) در منابع شیعه و سنی

۱۳۹۶/۰۴/۲۷


۹۷۵ بازدید

مصحف امام علی (ع) در منابع شیعه و سنی چگونه معرفی شده است؟

1. پس از رحلت حضرت رسول اکرم(ص)، یاران و اصحاب آن حضرت به جمع آوری نوشته های قران اقدام کردند. امیرالمؤمین علی(ع)، نخستین پیرو رسول خدا _که از همه یاران آگاه تر به مواقع تنزیل و تاویل قرآن بود_ پیش از همه به این کار اقدام کرد و آیات قرآن را با ویژگی های خاصی در یک جا و در کنار هم قرار داد و به مردم عرضه کرد؛ لکن به دلایلی مورد استقبال و پذیرش دستگاه رسمی خلافت واقع نشد. آن را به خانه بر گرداند و بنا بر روایتی فرمود: از این پس هرگز آن را نخواهید دید. آن مصحف پس از امام(ع) نزد فرزندان و امامان معصوم(ع) باقی ماند.2.ابتدا باید توجه داشته باشید که قرآنی که امیرالمومنین علی علیه السلام گردآوری نموده بود عین قرآنی است که اکنون میان ما مسلمانان وجود دارد بدون هیچ تفاوتی در عبارات و کلمات آن.لذا اگر منظور شما از قرآنی که امیرالمومنین علی علیه السلام گردآوری نموده بود قرآن دیگری است، باید توجه داشته باشید که آن قرآن هم عین قرآنی است که اکنون میان ما مسلمانان وجود دارد .
3. مصحفی را که مولی امیر مؤمنان علیه السلام گرد آوری کرده بود،دارای ویژگی های خاصی بود که در مصاحف دیگر وجود نداشت.
اولا،ترتیب دقیق آیات و سور،طبق نزول آن ها رعایت شده بود.یعنی در این مصحف،سوره ها و آیات مکی پیش از مدنی آمده و مراحل و سیر تاریخی نزول آیات روشن بود.
بدین وسیله سیر تشریع و احکام، مخصوصا مساله ناسخ و منسوخ در قرآن به خوبی به دست می آمد. شیخ مفید نیز در کتاب مسایل سرویه، تألیف قرآن علی بن ابی طالب را به همان ترتیب نزول می داند که سوره مکی بر مدنی و آیه منسوخ بر ناسخ مقدم بوده و هرچیز در جای خویش قرار داده شده است.(بحار،ج89، ص 74)
ثانیا،در این مصحف قرائت آیات،طبق قرائت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که اصیل ترین قرائت بود،ثبت شده بود و هرگز برای اختلاف قرائت در آن راهی نبود. بدین ترتیب راه برای فهم محتوا و به دست آوردن تفسیر صحیح آیه هموار بود. این امر اهمیت به سزایی داشت، زیرا چه بسا اختلاف قرائت موجب گمراهی مفسر می شود.که درآن مصحف هر گونه موجبات گمراهی وجود نداشت.
ثالثا،این مصحف مشتمل بر تنزیل و تاویل بود. یعنی موارد نزول و مناسبت هایی را که موجب نزول آیات و سوره ها بود، در حاشیه مصحف توضیح می داد. این حواشی بهترین وسیله برای فهم معانی قرآن و رفع بسیاری از مبهمات بود و علاوه بر ذکر سبب نزول در حواشی، تاویلاتی نیز وجود داشت. این تاویلات برداشت های کلی و جامع از موارد خاص آیات بود که در فهم آیه ها بسیار مؤثر بود.
امیر مؤمنان علیه السلام خود می فرماید: «و لقد جئتهم بالکتاب مشتملا علی التنزیل و التاویل » (آلاء الرحمان،ج 1،ص 257) و نیز می فرماید:«آیه ای بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل نشده، مگر آن که بر من خوانده و املا فرمود و من آن را با خط خود نوشتم. و نیز تفسیر و تاویل، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه هر آیه را به من آموخت و مرا دعا فرمود تا خداوند فهم و حفظ به من مرحمت فرماید. از آن روز تا کنون هیچ آیه ای را فراموش نکرده و هیچ دانش وشناختی را که به من آموخته و نوشته ام،از دست نداده ام » (تفسیر برهان،ج 1،ص 16)بنابر این اگر پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله از این مصحف که مشتمل بر نکات و شرح و تفسیر و تبیین آیات بود استفاده می شد، امروزه بیش ترین مشکلات فهم قرآن مرتفع می گردید (برای اطلاع بیش تر در زمینه نظم و ترتیب مصحف علی علیه السلام رجوع کنید به:تاریخ یعقوبی،ج 2،ص 113)
4.حال این سوال پیش می آید که پس این مصحف چه شد؟ چرا حضرت علی آنرا برای استفاده مردم بالاخص شیعیانش در اختیار آنان قرار نداد تا بسیاری از شک و شبهه ها برطرف شود؟
جواب این سوال را از زبان همان خواص حضرت و به دو دلیلی که ذکر کرده اند خدمتتان عرض می کنیم:
1-سلیم بن قیس هلالی(متوفای 90)که از اصحاب خاص امیر مؤمنان بود، از سلمان فارسی روایت می کند: موقعی که علی علیه السلام بی مهری مردم را نسبت به خود احساس کرد، در خانه نشست و از خانه بیرون نیامد تا آن که قرآن را کاملا جمع آوری کرد. پیش از جمع آوری حضرت، قرآن روی پاره های کاغذ وتخته های نازک شده و ورق ها نوشته شده و به صورت پراکنده بود. علی علیه السلام پس ازاتمام، طبق روایت یعقوبی آن را بار شتری کرده به مسجد آورد. در حالی که مردم پیرامون ابو بکر گرد آمده بودند، به آنان گفت: «بعد از مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله تا کنون به جمع آوری قرآن مشغول بودم و در این پارچه آن را فراهم کرده، تمام آن چه بر پیامبرنازل شده است جمع آورده ام. نبوده است آیه ای مگر آن که پیامبر، خود بر من خوانده و تفسیر و تاویل آن را به من آموخته است. مبادا فردا بگویید: از آن غافل بوده ایم ».آن گاه یکی از سران گروه به پا خاست و با دیدن آن چه علی علیه السلام در آن نوشته ها فراهم کرده بود، بدو گفت: به آن چه آورده ای نیازی نیست و آن چه نزد ماهست ما را کفایت می کند. علی علیه السلام فرمود: «دیگر هرگز آن را نخواهید دید».آن گاه داخل خانه خود شد و کسی آن را پس از آن ندید (السقیفة،ص 82؛ بحار، ج 89، ص 40-52)
پس امیرالمومنین می خواست این قرآن را در اختیار مردم قرار دهد اما دیگران از آن مانع شدند.
2- در دوران عثمان،که میان طرف داران مصاحف صحابه اختلاف شدید رخ داد، طلحة بن عبید الله به مولی امیر مؤمنان علیه السلام عرض کرد: به یاد داری آن روزی را که مصحف خود را بر مردم عرضه داشتی و نپذیرفتند، چه می شود امروز آن را ارائه دهی تا شاید رفع اختلاف گردد؟ حضرت از جواب دادن سرباز زد. طلحه سؤال خود را تکرار کرد. حضرت فرمود: «عمدا از جواب سرباز زدم ».آنگاه به طلحه گفت:«آیا این قرآن که امروزه در دست مردم است، تمامی آن قرآن است یا آن که غیر از قرآن نیز داخل آن شده است؟» طلحه گفت: البته تمامی آن قرآن است. حضرت فرمود:«اکنون که چنین است، چنان چه به آن اخذ کنید و عمل نمایید، به رستگاری رسیده اید». طلحه گفت: اگر چنین است، پس ما را بس است و دیگر چیزی نگفت (السقیفه، ص 124).
پس دلیل دومی که حضرت این مصحف را در اختیار دیگران قرار ندادند این بود که حضرت می خواستند تا علاوه بر حفظ وحدت، صلابت و استواری قرآن محفوظ بماند.
به هر حال از مردمی که بلافاصله پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، پیمان خود در غدیر را که بیش از سه ماه از آن نگذشته بود شکستند و علی (ع) را خانه نشین کردند، نمی توان انتظار داشت که به قرآنی که وی جمع آوری نموده بود عمل کرده و آن را حفظ نمایند و حضرت نیز فرد لایقی را به غیر از امام پس از خویش پیدا نکرد تا این امانت را به او بسپارد لذاست که ائمه تنها حافظان این میراث گرانقدر گردیدند. پس این مصحف به عنوان میراثی نزد امامان بوده و از امامی به امام دیگر رسیده است و اکنون نیز نزد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.(بحار ، ج 89، ص 42).
بنابر برخی روایات مصحف علیّ علیه السلام پس از شهادت آن حضرت(ع) نزد فرزندان و امامان معصوم(ع) باقی مانده و آلان در دست حضرت حجت(عج) است.
5.پس از رحلت حضرت رسول اکرم(ص)، یاران و اصحاب آن حضرت به جمع آوری نوشته های قران اقدام کردند. امیرالمؤمین علی(ع)، نخستین پیرو رسول خدا _که از همه یاران آگاه تر به مواقع تنزیل و تاویل قرآن بود_ پیش از همه به این کار اقدام کرد و آیات قرآن را با ویژگی های خاصی در یک جا و در کنار هم قرار داد و به مردم عرضه کرد؛ لکن به دلایلی مورد استقبال و پذیرش دستگاه رسمی خلافت واقع نشد. آن را به خانه بر گرداند و بنا بر روایتی فرمود: از این پس هرگز آن را نخواهید دید. آن مصحف پس از امام(ع) نزد فرزندان و امامان معصوم(ع) باقی ماند.
2.ابتدا باید توجه داشته باشید که قرآنی که امیرالمومنین علی علیه السلام گردآوری نموده بود عین قرآنی است که اکنون میان ما مسلمانان وجود دارد بدون هیچ تفاوتی در عبارات و کلمات آن.
لذا اگر منظور شما از قرآنی که امیرالمومنین علی علیه السلام گردآوری نموده بود قرآن دیگری است، باید توجه داشته باشید که آن قرآن هم عین قرآنی است که اکنون میان ما مسلمانان وجود دارد .
3. مصحفی را که مولی امیر مؤمنان علیه السلام گرد آوری کرده بود،دارای ویژگی های خاصی بود که در مصاحف دیگر وجود نداشت.
اولا،ترتیب دقیق آیات و سور،طبق نزول آن ها رعایت شده بود.یعنی در این مصحف،سوره ها و آیات مکی پیش از مدنی آمده و مراحل و سیر تاریخی نزول آیات روشن بود.
بدین وسیله سیر تشریع و احکام، مخصوصا مساله ناسخ و منسوخ در قرآن به خوبی به دست می آمد. شیخ مفید نیز در کتاب مسایل سرویه، تألیف قرآن علی بن ابی طالب را به همان ترتیب نزول می داند که سوره مکی بر مدنی و آیه منسوخ بر ناسخ مقدم بوده و هرچیز در جای خویش قرار داده شده است.(بحار،ج89، ص 74)
ثانیا،در این مصحف قرائت آیات،طبق قرائت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که اصیل ترین قرائت بود،ثبت شده بود و هرگز برای اختلاف قرائت در آن راهی نبود. بدین ترتیب راه برای فهم محتوا و به دست آوردن تفسیر صحیح آیه هموار بود. این امر اهمیت به سزایی داشت، زیرا چه بسا اختلاف قرائت موجب گمراهی مفسر می شود.که درآن مصحف هر گونه موجبات گمراهی وجود نداشت.
ثالثا،این مصحف مشتمل بر تنزیل و تاویل بود. یعنی موارد نزول و مناسبت هایی را که موجب نزول آیات و سوره ها بود، در حاشیه مصحف توضیح می داد. این حواشی بهترین وسیله برای فهم معانی قرآن و رفع بسیاری از مبهمات بود و علاوه بر ذکر سبب نزول در حواشی، تاویلاتی نیز وجود داشت. این تاویلات برداشت های کلی و جامع از موارد خاص آیات بود که در فهم آیه ها بسیار مؤثر بود.
امیر مؤمنان علیه السلام خود می فرماید: «و لقد جئتهم بالکتاب مشتملا علی التنزیل و التاویل » (آلاء الرحمان،ج 1،ص 257) و نیز می فرماید:«آیه ای بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل نشده، مگر آن که بر من خوانده و املا فرمود و من آن را با خط خود نوشتم. و نیز تفسیر و تاویل، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه هر آیه را به من آموخت و مرا دعا فرمود تا خداوند فهم و حفظ به من مرحمت فرماید. از آن روز تا کنون هیچ آیه ای را فراموش نکرده و هیچ دانش وشناختی را که به من آموخته و نوشته ام،از دست نداده ام » (تفسیر برهان،ج 1،ص 16)بنابر این اگر پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله از این مصحف که مشتمل بر نکات و شرح و تفسیر و تبیین آیات بود استفاده می شد، امروزه بیش ترین مشکلات فهم قرآن مرتفع می گردید (برای اطلاع بیش تر در زمینه نظم و ترتیب مصحف علی علیه السلام رجوع کنید به:تاریخ یعقوبی،ج 2،ص 113)
4.حال این سوال پیش می آید که پس این مصحف چه شد؟ چرا حضرت علی آنرا برای استفاده مردم بالاخص شیعیانش در اختیار آنان قرار نداد تا بسیاری از شک و شبهه ها برطرف شود؟
جواب این سوال را از زبان همان خواص حضرت و به دو دلیلی که ذکر کرده اند خدمتتان عرض می کنیم:
1-سلیم بن قیس هلالی(متوفای 90)که از اصحاب خاص امیر مؤمنان بود، از سلمان فارسی روایت می کند: موقعی که علی علیه السلام بی مهری مردم را نسبت به خود احساس کرد، در خانه نشست و از خانه بیرون نیامد تا آن که قرآن را کاملا جمع آوری کرد. پیش از جمع آوری حضرت، قرآن روی پاره های کاغذ وتخته های نازک شده و ورق ها نوشته شده و به صورت پراکنده بود. علی علیه السلام پس ازاتمام، طبق روایت یعقوبی آن را بار شتری کرده به مسجد آورد. در حالی که مردم پیرامون ابو بکر گرد آمده بودند، به آنان گفت: «بعد از مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله تا کنون به جمع آوری قرآن مشغول بودم و در این پارچه آن را فراهم کرده، تمام آن چه بر پیامبرنازل شده است جمع آورده ام. نبوده است آیه ای مگر آن که پیامبر، خود بر من خوانده و تفسیر و تاویل آن را به من آموخته است. مبادا فردا بگویید: از آن غافل بوده ایم ».آن گاه یکی از سران گروه به پا خاست و با دیدن آن چه علی علیه السلام در آن نوشته ها فراهم کرده بود، بدو گفت: به آن چه آورده ای نیازی نیست و آن چه نزد ماهست ما را کفایت می کند. علی علیه السلام فرمود: «دیگر هرگز آن را نخواهید دید».آن گاه داخل خانه خود شد و کسی آن را پس از آن ندید (السقیفة،ص 82؛ بحار، ج 89، ص 40-52)
پس امیرالمومنین می خواست این قرآن را در اختیار مردم قرار دهد اما دیگران از آن مانع شدند.
2- در دوران عثمان،که میان طرف داران مصاحف صحابه اختلاف شدید رخ داد، طلحة بن عبید الله به مولی امیر مؤمنان علیه السلام عرض کرد: به یاد داری آن روزی را که مصحف خود را بر مردم عرضه داشتی و نپذیرفتند، چه می شود امروز آن را ارائه دهی تا شاید رفع اختلاف گردد؟ حضرت از جواب دادن سرباز زد. طلحه سؤال خود را تکرار کرد. حضرت فرمود: «عمدا از جواب سرباز زدم ».آنگاه به طلحه گفت:«آیا این قرآن که امروزه در دست مردم است، تمامی آن قرآن است یا آن که غیر از قرآن نیز داخل آن شده است؟» طلحه گفت: البته تمامی آن قرآن است. حضرت فرمود:«اکنون که چنین است، چنان چه به آن اخذ کنید و عمل نمایید، به رستگاری رسیده اید». طلحه گفت: اگر چنین است، پس ما را بس است و دیگر چیزی نگفت (السقیفه، ص 124).
پس دلیل دومی که حضرت این مصحف را در اختیار دیگران قرار ندادند این بود که حضرت می خواستند تا علاوه بر حفظ وحدت، صلابت و استواری قرآن محفوظ بماند.
به هر حال از مردمی که بلافاصله پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، پیمان خود در غدیر را که بیش از سه ماه از آن نگذشته بود شکستند و علی (ع) را خانه نشین کردند، نمی توان انتظار داشت که به قرآنی که وی جمع آوری نموده بود عمل کرده و آن را حفظ نمایند و حضرت نیز فرد لایقی را به غیر از امام پس از خویش پیدا نکرد تا این امانت را به او بسپارد لذاست که ائمه تنها حافظان این میراث گرانقدر گردیدند. پس این مصحف به عنوان میراثی نزد امامان بوده و از امامی به امام دیگر رسیده است و اکنون نیز نزد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.(بحار ، ج 89، ص 42).
بنابر برخی روایات مصحف علیّ علیه السلام پس از شهادت آن حضرت(ع) نزد فرزندان و امامان معصوم(ع) باقی مانده و آلان در دست حضرت حجت(عج) است.
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100111389)
جهت اطلاع بیشتر ر.ک:
1. حسین جوان آراسته، درسنامه علوم قرآن، ص 163؛
2. فصلنامه بینات، ش 28، ص 184؛
3. دکتر محمود رامیار، تاریخ قرآن، ص 365، انتشارات امیرکبیر.
جهت اطلاع بیشتر ر.ک:
1. حسین جوان آراسته، درسنامه علوم قرآن، ص 163؛
2. فصلنامه بینات، ش 28، ص 184؛
3. دکتر محمود رامیار، تاریخ قرآن، ص 365، انتشارات امیرکبیر.

5. مصحف امام علی ع در منابع اهل سنت
اصل وجود چنین مصحفی در نزد اهل سنت و منابع انها ثابت است؛ از جمله در الطبقات الکبری، محمدبن سعد (م.230هـ.ق)؛ فضائل القرآن،ابن ضریس (م.294هـ.ق)؛ کتاب المصاحف، ابن ابی‌داود (م.316هـ.ق)؛ کتاب الفهرست ، از ابن‌ندیم که از احمدبن جعفر منادی معروف به ابن مُنادی خبر می‌دهد و المصاحف، ابن‌أشته (م.360هـ.ق)؛ حلیه الاولیاء و طبقات الأصفیاء و الاربعین، ابی‌نعیم الاصفهانی (م.430هـ.ق)؛ الإستیعاب فی معرفه الاصحاب، بلکه حجم منابع اهل سنت و اخبار آنها در این زمینه از منابع شیعه بیشتر است.

6. توضیح بیشتر
مراد از مصحف امام علی (ع) قرآنی بود که آن حضرت، پس از وفات رسول خدا(ص) به جمع و تدوین آن همت گماشتند. این مصحف دارای ویژگی های خاصی بود که در مصاحف دیگر وجود نداشت. ازجمله:
1-ترتیب دقیق آیات و سور، طبق نزول آن ها رعایت شده بود یعنی در این مصحف مکی پیش از مدنی آمده و مراحل و سیر تاریخی نزول آیات روشن بود، بدین وسیله سیر تشریع و احکام، مخصوصا مساله ناسخ و منسوخ در قرآن به خوبی به دست می آمد.
2- در این مصحف قرائت آیات، طبق قرائت پیامبر اکرم (ص) که اصیل ترین قرائت بود، ثبت شده بود و هرگز برای اختلاف قرائت در آن راهی نبود بدین ترتیب راه برای فهم محتوا و به دست آوردن تفسیر صحیح آیه هم وار بود این امر اهمیت به سزایی داشت؛ زیرا چه بسا اختلاف قرائت موجب گم راهی مفسر می شود که در آن مصحف هرگونه موجبات گم راهی وجود نداشت.
3- این مصحف مشتمل بر تنزیل و تأویل بود یعنی موارد نزول و مناسبت هایی را که موجب نزول آیات و سوره ها بود، در حاشیه مصحف توضیح داده می شد. این حواشی بهترین وسیله برای فهم معانی قرآن و رفع بسیاری از مبهمات بود و علاوه بر ذکر سبب نزول در حواشی، تأویلاتی نیز وجود داشت این تأویلات برداشت های کلی و جامع از موارد خاص آیات بود که در فهم آیه ها بسیار مؤثر بود امیرمؤمنان (ع) خود می فرماید: برای آنان کتابی فراهم کردم که مشتمل بر تنزیل و تأویل بود[1]بدون تردید، طبق مدارک و منابع فریقین، اصل وجود چنین مصحفی ثابت است؛ بلکه حجم منابع اهل سنت و اخبار آنها در این زمینه از منابع شیعه بیشتر است.
گزارش این مصحف در منابع امامیه در کتاب سلیم بن قیس[2] الکافی[3]، از ابوجعفر کلینی (م.328هـ.ق)، کتاب التفسیر[4]، (معروف به تفسیر عیاشی) از محمدبن مسعود عیاشی (از دانشمندان قرن چهارم)، الاعتقادات[5] از ابوجعفر صدوق (م.386هـ.ق) ،مناقب آل ابی‌طالب[6] از ابن شهر آشوب مازندرانی (م.588هـ.ق) آمده است. ابن شهرآشوب به چند طریق از اهل سنت و با ذکر چند منبع به این مطلب پرداخته است.[7] تقریباً مضمون گزارش این افراد از اصل وجود این مصحف، یکسان و بدین صورت است: علی(ع) پس از وفات پیغمبرخدا(ص) در خانه نشست و به جمع قرآن همت گماشت.
از جمله منابعی که اهل سنت به ذکر این مصحف تا قرن هشتم پرداخته‌اند عبارت‌اند از:الطبقات الکبری[8] محمدبن سعد (م.230هـ.ق)، فضائل القرآن[9]،ابن ضریس (م.294هـ.ق)، کتاب المصاحف[10]، ابن ابی‌داود (م.316هـ.ق)، کتاب الفهرست[11]، از ابن‌ندیم که از احمدبن جعفر منادی معروف به ابن مُنادی خبر می‌دهد و المصاحف[12]، ابن‌أشته (م.360هـ.ق)، حلیه الاولیاء و طبقات الأصفیاء[13]،و الاربعین[14]، ابی‌نعیم الاصفهانی (م.430هـ.ق)، الإستیعاب فی معرفه الاصحاب[15]، ابن عبدالبِّر(م.463هـ.ق) که از دو طریق نقل کرده است، شواهد التنزیل،[16] حاکم حسکانی (از دانشمندان قرن پنجم) که با چند سند گوناگون گزارش این مصحف را آورده است، مفاتیح الاسرار و مصابیح الأنوار[17]، عبدالکریم شهرستانی (م.548هـ.ق) (وی در میان دانشمندان اهل سنت با تفصیل خبر این مصحف را آورده و از کیفیت تدوین، ارائه مصحف توسط امام به اصحاب در مسجد، عدم پذیرش آنان و احتجاج امام سخن گفته است.) المناقب[18]، خطیب خوارزم (م.568هـ.ق)، التسهیل فی علوم التنزیل[19]، ابن جزی کلبی (م.741هـ.ق) ابن ابی داود گزارش این مصحف را از طریق اشعث بن سوّار آورده و می‌گوید: “یچ کس جز اشعث درباره این مصحف روایت ندارد.”[20]این اظهار نظر بدون تأمل در أسناد خبرِ این مصحف است؛ چون به طور نمونه، ابن ضُرَیس آن را با سندی دیگر ذکر کرده است؛[21] ابن حجر عسقلانی و محمودبن احمد عینی نیز به دلیل انقطاع در سندِ گزارش مصحف، آن را ضعیف می‌شمردند؛[22] لیکن این انقطاع نیز در برخی از سندهاست. طرق دیگری از گزارش این مصحف با سند متصل وجود دارد، از جمله همان طریق ابن ضُرَیس که با سند خود از محمدبن سیرین و وی از عکرمه از امام علی(ع) خبر می‌دهد.[23]آلوسی بغدادی (م.1270هـ) نیز در این زمینه اظهارنظر کرده است. وی برخی از اسناد روایات در این باره را «موضوع»[24]و «ضعیف»[25] می‌نامد و تنها روایت ابن‌الضریس را صحیح‌السند می‌داند.[26] در آن روایت محمدبن سیرین از عکرمه می‌پرسد:”آیا [امام] علی در آن مصحف آیات را بر طبق نزولشان ترتیب داد؟”. با این وصف، آلوسی می‌گوید: مراد از این روایت- آن طور که گفته اند- به خاطر سپردن قرآن در سینه است.[27]لابد آلوسی می‌خواهد بگوید: امام علی(ع) قرآن را در سینه خود، به صورت ترتیب نزول از بَر کردند!!
افزون بر آن، اساساً شیوه برخورد آلوسی و دیگران با سند این روایات، علمی نیست؛ چون روایاتی که مضمون واحدی را گزارش می‌دهند، براساس اصطلاح «علم درایه» حدیث «متابع» و «شاهد» تلقی می‌شوند؛[28]و این بدین معناست که روایاتی که در این زمینه در نظر آلوسی ضعیف یا موضوع‌اند، چون مضمونشان با مضمون حدیث صحیح‌السند یکسان است به این حدیث صحیح، قوت بیشترین می‌بخشد و به طریق آن استفاضه می‌دهد؛ بنابراین اگر روایات به صورت جداگانه تأویل و یا به خاطر ضعف سند رد شوند، از شیوه پژوهشی در علم درایه بیرون است.
نکته دیگری که در این جا باید یادآور شد آن است که: اساساً تعبیر «جمع قرآن» که در برخی از این روایات مطرح است- هر چند از یک نظر می‌تواند به معنای حفظ در سینه باشد- در این مورد هرگز به معنای از بر کردن در سینه به کار نرفته است؛ چون در شرایطی که بعد از وفات پیامبرخدا(ص) خلیفه تعیین شده بود- به اعتراف خود اهل سنت- امام‌علی(ع) کاری نداشت مگر این که در خانه بنشیند و قرآن را از بَر کند؛ و حتی برخی از اهل سنت همین مطلب را توجیهی بر معارف بی‌شمار امام علی(ع) نسبت به دیگر خلفا به شمار آورده‌اند و می‌گویند:بیشتر مطالب تفسیری در بین خلفای راشدین از [امام] علی کرم‌الله وجهه است؛ چون ایشان تا پایان خلافت عثمان از مقام خلافت بر کنار بود.[29]هر چند این توجیه، بسیار سست و بی‌بنیان است[30]، این پرسش هم چنان پابرجاست که اگر امام از هر کاری فارغ بود، برای حفظ قرآن در سینه، چه نیازی داشت در خانه بنشیند و سوگند یاد کند بر این که ردا بر دوش نگیرد و…!! به علاوه طبق روایات متواتر از خود اهل سنت در ذیل آیه شریفه *لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَهً وَ تَعِیَها أذُنٌ واعِیَهٌ*[31]، از پیامبرخدا(ص) چنین رسیده است.
پیامبرخدا(ص) به [امام]علی- که خدا او را گرامی بدارد- فرمود: من از خدا خواسته‌ام تا تو را مصداق این آیه قرار دهد؛ و از این روست که [امام] علی گفته است: هر چه شنیدم هرگز آن را فراموش نکردم و فراموش نخواهم کرد. [32]با این ویژگی امام علی(ع)، نه تنها قرآن بلکه همه علومی که حضرت رسول خدا(ص) به ایشان سپرده بودند، در سینه مبارکش محفوظ بوده است و جمع‌آوری قرآن در یک جا نیز- طبق برخی از روایات- بنا به سفارش خود حضرت رسول‌خدا(ص) و نیز برای اقامه ثقلین بوده و قطعاً هیچ کس به اندازه امام علی(ع)، این شایستگی را نداشته است[33] و برفرض که روایت عبدخیر که از قول امام علی(ع) می‌گوید: «نخستین کسی که قرآن را گرد آور ابابکر است.»[34] درست باشد، در تعارض با این روایات قرار می‌گیرد (که به طور مستفیض نخستین گردآورنده قرآن را امام‌علی(ع) می‌داند) و ساقط خواهد بود، چون خبر واحد است[35] و در تعارض با روایات مستفیضه به صورت حدیث «شاذ» در می‌آید.[36]بنابراین، طبق مدارک فریقین، اصل وجود مصحف امام علی(ع) امری محرز است و جایی برای خدشه در مدارک آن نیست؛[37]،[38]
برای آگاهی بیشتر ر. ک:
– پژوهشی در مصحف امام علی (ع) و سه مصحف دیگر، نوشته دکتر جعفر نکو نام.
مأخذ: اسلام کوئست
پی نوشت:
[1] محمد جواد بلاغی، آلاء الرحمان، ج1، ص 257. «و لقد جئتهم بالکتاب مشتملا علی التنزیل والتاویل» برگرفته از: سایت اندیشه قم
[2]. سلیم بن قیس، پیشین، ص581-582 و 660 و 665.
[3] . ابوجعفر کلینی، الکافی، کتاب فضل القرآن، ج2، ص633، ح29
[4] . محمدبن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج2، ص307.
[5] .ابوجعفر صدوق، الاعتقادات، ص81.
[6] محمدبن علی بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج2، ص50-51.
[7] همان، ج2، ص52.
[8] محمدبن سعد، الطبقات الکبری، ج2، ص328.
[9] . محمدبن ایوب بن ضریس، فضائل القرآن، تحقیق عروه بدیر، ص36.
[10] سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، تصحیح آتور جفری، ص61.
[11] محمدبن اسحاق، کتاب الفهرست، ص31-32.
[12] به نقل از: جلال الدین سیوطی، الاتقان، ج1، ص58.
[13] ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج1، ص67.
[14] به نقل از: ابن شهرآشوب، همان، ج2، ص50
[15] یوسف بن عبدالبر، الإستیعاب فی معرفه الاصحاب، تحقیق محمدعلی بجاوی، القسم الثالث، ص974
[16] حاکم حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر محمودی، ج1، ص36-38.
[17] عبدالکریم شهرستانی، مفاتیح الاسرار و مصابیح الانوار، ج1، ص121.
[18] موفق بن احمد خوارزمی، المناقب، تحقیق محمدمالک محمودی، ص94.
[19] علوم القرآن عند المفسرین، به نقل از: مرکز الثقافه و المعارف القرآنیه، ج1، ص351
[20] سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، ص16.
[21] محمدبن ایوب بن ضریس، همان، ص36.
[22] ابن حجر عسقلانی، همان، ج9، ص12-13 و نیز ر.ک: محمودبن احمد عینی، عمده القاری (شرح صحیح البخاری)، ج20، ص17
[23] محمدبن ایوب بن ضریس، همان، ص36
[24] روایت از طریق «ابوحیان توحیدی» محمود آلوسی، روح المعانی، ج1، ص41
[25] روایت از طریق «ابن سیرین» همان منبع.
[26] همان.
[27] همان، ج1، ص41
[28] حدیث «متابع» و «شاهد» بیش تر از آن جهت که مؤید مضمون حدیثی دیگر است مورد توجه قرار دارد و صحت سند در آنها زیاد ملحوظ نیست. ر.ک: جلال الدین سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ص202.
[29] جلال الدین سیوطی، الاتقان، ج2، ص187، و ابن عطیه اندلسی، تحقیق محمدعبدالسلام عبدالشافی، ج1 ص13.
[30] چون اولاً: امام علی(ع) در عصر خلافتشان تفسیر آیات و بیان روایات را (به ویژه در خطبه‌ها) از حضرت رسول(ص) ارائه کرده‌اند؛ ثانیاً: عضمان بن عفان، خلیفه‌ی سوم که در عصر خلیفه‌ی اول و دوم از خلافت به دور بود، تنها روایت در تفسیر دارد. ر.ک: علاء الدین علی المتقی الهندی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، فصل فی التفسیر، ج2، ص353.
نیاز به ذکر است تعداد روایات تفسیری در کتاب کنزالعمال که از صحاح ششگانه جمع آوری شده، 544روایت است. از این تعداد حدود 290حدیث از امام علی(ع) و بقیه از دیگر صحابه است. ر.ک: علی متقی هندی، همان.
[31] سوره‌ی الحاقه(69)، آیه‌ی 12.
[32] . ابن جریر طبری، جامع البیان فی تأویل آی القرآن (معروف به تفسیر طبری)، ج29، ص31. بای بررسی بیشتر درباره‌ی اسناد و مدارک این حدیث؛ ر.ک: احمدبن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، تحقیق شیخ محمدباقر محمودی، ج1، ص34، انّ النبی(ص) قال لعلی- کرم الله وجهه- إنّی دعوت الله تعالی أن یجعلها أذنک یا علی و قال علی کرم الله وجهه: فما سمعت شیئاً فنسیته و ما کان لی أن أنسی؛
[33] چون امام علی در شهر دانش پیامبرخداست و هیچ کس از پیشینیان و پسینیان از ایشان در دانش پیشی نگرفته است و خودش نیز فرمود: «به خدا سوگند هیچ آیه‌ای فرود نیامد، جز آن که می‌دانم درباره‌ی چه و در کجا بوده و در مورد چه کسی است.» مرحوم سیدعبدالحسین شرف‌الدین در کتاب پرارج المراجعات به این احادیث استناد کرده و محقق کتاب، یعنی شیخ حسین الراضی نیز در الهوامش التحقیقیه به پیوست کتاب، مدارک و طرق آنها را آورده است. ر.ک: حسین الراضی، الهوامش التحقیقیقه ملحق کتاب المراجعات، ص425-431.
[34] ابن ابی داود، کتاب المصاحف، ج2، ص338.
[35] هر چند ابن ابی داود این حدیث را از پنج طریق ذکر می‌کند؛ لیکن طریق همه‌ی آنها به سفیان، از سدی، از عبدخیر، از امام علی(ع) می‌رسد و از این رو حدیثی واحد خواهد بود.
[36] «حدیث شاذ» خبری صحیح است که با راجح‌تر از خود معارض باشد؛ هم چنین متن این حدیث با واقعیات تاریحی نیز ناسازگار است؛ چون پیش از جمع‌آوری مصحف توسط زیدبن‌ثابت، دیگران نیز مانند ابن‌مسعود، ابی بن کعب و… برای خود مصحفی داشته‌اند.
[37] برای توضیح بیشتر درباره‌ی بررسی أسناد مصحف امام علی (ع) ر.ک: مجله‌ی مقالات و بررسی‌ها (دانشکده الهیات دانشگاه تهران)، نگارنده، «بررسی و نقد أسناد مصحف امام علی (ع) در منابع فریقین»، دفتر68، ص23-45
[38] آیا اصل وجود مصحف امام علی(ع) به وسیله‌ی منابع فریقین قابل اثبات است؟

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد