طلسمات

خانه » همه » مذهبی » معجزات قرآن در عصر حاضر

معجزات قرآن در عصر حاضر


معجزات قرآن در عصر حاضر

۱۳۹۶/۰۵/۰۴


۳۸۱۵ بازدید

مایلم که بدانم معجزات قران (در عصر حاضر) چیست؟

به دو بیان در این زمینه توجه فرمایید.بیان اول:قرآن معجزه جاویدان پیامبر اسلام و سند زنده حقانیت راه اوست. قرآن عزیز تنها معجزه حاضر در عصر ماست که گواه همیشه صادق اسلام و راهنمای انسانها است. قلمرو تحدی قرآن: مبارزه طلبی قرآن سه نوع می باشد:
1ـ از نظر افراد: قرآن می‌فرماید: « لئن اجتمعت الجن و الانس علی ان یأتوا بمثل هذا القرآن لایأتون بمثله » یعنی اگر همه افراد انسانها و حتی جن‌ها جمع شوند نمی‌توانند مثل قرآن را بیاورند و به اصطلاح، عام افرادی است. بطوری که شامل همه افراد موجود انسانها و حتی افرادی که در آینده می‌آیند می‌شود.
2ـ از نظر زمانی: یعنی این دعوت و تحدی قرآن از زمان صدر اسلام شروع شده و همیشه ادامه دارد و لذا می‌فرماید:
« فان لم تفعلوا و لن تفعلوا »اگر در گذشته نتوانستید مثل قرآن را بیاورید و هرگز هم نخواهید توانست .
3ـ از نظر احوالی: درهیچ حالی نمی‌توانید مثل قرآن را بیاورید یعنی اگر عرب و یا عجم،‌ ادیب(متخصص ادبیات عرب) و یا متخصص در هر زمینه دیگر باشد نمی‌توانید مثل قرآن را بیاورید.
و از این شمول و عموم و اطلاق آیه می‌توان استفاده کرد که آن جهت و رمز اعجاز قرآن باید چیزی دیگر باشد. که شامل همه زمانها و همه احوال باشد. و این در حالی است که برخی مثل شاطبی می‌گویند: اعجاز قرآن مخصوص زمان صدر اسلام است. و همین که ادیبان آن دوره نتوانستند مثل قرآن را بیاورند دلیل معجزه بودن قرآن است و در اعصار بعدی فقط به همین مطلب احتجاج می‌شود.
نتیجه گیری:
اعجاز قرآن ابعاد متعددی مثل فصاحت، بلاغت، محتوا، اخبار غیبی و … دارد. وجه و جهت تحدی و مبارزه‌طلبی قرآن همه وجوه اعجاز قرآن است( غیر از صرفه که باطل است).
البته جهات اعجاز قرآن نسبت به مخاطبین مختلف، متفاوت است و هر کسی را بر اساس تخصص و استعداد او و در همان زمینه به مبارزه می‌طلبد. هر چند اعجاز قرآن و تحدی آن شامل همه زمانها می‌گردد و همینکه در طول چهارده قرن کسی نتوانسته مثل قرآن را بیاورد، اعجاز قرآن و حقانیت و صداقت پیامبر اسلام صلی‌الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلم ثابت می‌شود.
قرآن معجزه ی جاوید خاتم النبیاء است. رسول اکرم رسماً بر آن تحدی کرد یعنی مدعی شد که قرآن کار من نیست، کار خداست و از من و هیچ بشر دیگری ساخته نیست که مانند آن را بیاورد و اگر باور ندارید آزمایش کنید و از هر کسی که می خواهید کمک بگیرید ولی بدانید که ارگ جن و انس پشت به پشت دهند که مانند آن را بیاورند، قادر نخواهند بود. آخرین سخن مخالفان آن عصر این بود که جادو است. خود این اتهام اعتراف ضمنی به خارق العاده بودن قرآن و نوعی اظهار عجز در برابر قرآن بود. مخالفان سر سخت پیامبر از هیچ معارضه ای با پیغمبر برای تضعیف و مغلوب کردنش مضایقه نکردند و تنها کاری که به آن دست نزدند همان بود که پیغمبر مکرر پیشنهاد می کرد و خود قرآن هم تصریح کرده است یعنی آوردن لااقل یک سوره مانند قرآن.
بیان دوم:
قرآن معجزه اى جاوید و زنده است؛ و تمام اندیشمندان و فرزانگان بشرى را، به تحدى و چالش فراخوانده است. بعضى از جنبه هاى اعجاز قرآن عبارت است از:
1. اعجاز ادبى و موسیقیایى
قرآن از جهت اعجاز ادبى، برجسته ترین ادیبان عرب را شگفت زده ساخته است تا آنجا که سرسخت ترین دشمنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) (مانند ولید)، بر اسلوب زیبا، ترکیب بدیع و آهنگ بى نظیر آن اعتراف کرده و نفوذ کلام قرآن را سحرآمیز خوانده اند.
پروفسور دورمان آمریکایى مى نویسد: «قرآن لفظ به لفظ به وسیله جبرئیل، بر حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) وسلم وحى شده و هر یک از الفاظ آن کامل و تمام است. قرآن معجزه اى جاوید و شاهد بر صدق ادعاى محمد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) وسلم است. قسمتى از جنبه اعجاز آن، مربوط به سبک و اسلوب انشاى آن است و این سبک و اسلوب، به قدرى کامل و عظیم و باشکوه است که نه انسان و نه پریان، نمى توانند کوچک ترین سوره اى نظیر آن را بیاورند».1
پروفسور ا.گیوم2 مى گوید: «قرآن با آهنگ زیباى مخصوص، داراى موسیقى دلنوازى است که گوش را مى نوازد. عده کثیرى از مسیحیان عرب زبان، سبک قرآن را ستوده اند. از میان شرق شناسان کسانى که به زبان و ادبیات عرب آشنایى دارند، فصاحت و لطف و ظرافت شیوه قرآن را مى ستایند. زمانى که قرآن را تلاوت کنند، جذابیت خاص آن، بى اختیار شنونده را به سوى خود مى کشد و این حلاوت و موسیقى دلنشین بود که فریاد سرزنش کنندگان را خاموش کرد و به کالبد شریعت پیامبر اسلام، روح دمید و آن را غیرقابل تقلید گردانید. در پهنه نظم، نثر و ادبیات پردامنه عرب، کتابى به فصاحت، بلاغت، بلندپایگى و پرمایگى قرآن نمى شناسیم و اثرى نیست که بتوان آن را با قرآن مقایسه کرد. تأثیر عمیق آیات قرآن بر عرب و غیر عرب، آن چنان است که عنان اختیار از کف مى دهند».3
نولدکه آلمانى در کتاب تاریخ قرآن مى نویسد: «کلمات قرآن آن چنان خوب و به هم پیوسته است که شنیدنش، با آن هماهنگى و روانى، گویى نغمه فرشتگان است؛ مؤمنان را به شور مى آورد و قلب آنان را مالامال از وجد و شعف مى گرداند».4
بارتلمى سنت هیلر دانشمند فرانسوى نیز در کتاب محمد و قرآن مى نویسد: «قرآن کتابى است بى همتا که زیبایى ظاهرى و عظمت معنوى آن برابر است. استحکام الفاظ، انسجام کلمات و تازگى افکار در سبک نو ظهور آن، چنان جلوه گر است که پیش از آنکه خردها تسخیر معانى آن گردند، دل ها تسلیم آن مى شوند. در میان پیامبران هیچ کس، مانند پیامبر اسلام نتوانسته است این همه نفوذ کلام داشته باشد.
قرآن با سبک خاص خود، هم سرود مذهبى است و هم نیایش الهى؛ هم شریعت و قوانین سیاسى و حقوقى است و هم نوید بخش و هشدار دهنده؛ هم پندآموز است و هم راهنما و هدایت کننده به راه راست؛ هم بیان کننده قصه، داستان و حِکَم و امثال و… بالاخره قرآن زیباترین اثر به زبان عربى است که در میان کتاب هاى مذاهب جهان نظیر ندارد. به اعتراف مسیحیان عرب زبان این کتاب شریف، تأثیر شگرفى در دل و جان شنوندگان دارد5».6
از دیگر ابعاد اعجاز و زیبایى قرآن، نظم و هندسه و بلاغت کلام است؛ به گونه اى که با کمترین لفظ، بیشترین معنا را به ذهن مخاطب منتقل مى کند و از هرگونه لفظ پردازى هاى زاید اجتناب کرده و در عین حال مراد خود را به طور کامل و رسا، به مخاطب انتقال مى دهد که عظمت این بعد از اعجاز، به گونه اى است که اگر کلمه اى از قرآن را حذف کنید توانا نخواهید بود تا کلمه اى مترادف با آن در جمله قرار دهید، به طورى که مراد و آهنگ و وزن آیه را از اوج اعجازى آن خارج نسازد!!».
از دیگر ابعاد اعجاز بیانى قرآن، تصویر سازى است. قرآن در نظر برخى از دانشمندان (مثل سید قطب)، با کِلک قلم، تصاویر زیبا، مهیج و جاندارى از موجودات عالم هستى ارائه و بسیارى از صحنه ها را در مقابل چشم مخاطب ترسیم مى کند تا مطلب در اعماق جان مخاطب نشانده شود؛ نظیر به تصویر کشیدن و شباهت دانشمند پلید و فاسد، به سگ زبان بیرون آمده از کام، تصویر آغاز صبح به نفس زدن آن، تصویر عالم بى عمل به الاغ پر از بار کتاب و…
2. اعجاز علمى
رازهاى علمى نهفته در قرآن، اقیانوس بى کرانى از دانش هاى کیهان شناختى، انسان شناختى، تاریخ، نجوم و … است که دانشمندان شرق و غرب را به تحقیقات زیادى واداشته و آنان را سخت به حیرت افکنده است.
در اینجا به نمونه هاى چندى از آیات و موضوعات علمى ذکر شده اشاره مى شود:
1. ترکیب خاص نباتات (آیه 19، سوره حجر)؛
2. تلقیح نباتات (آیه 22، همین سوره)؛
3. قانون زوجیت و تعمیم آن به عالم نباتات (آیه 3، سوره رعد)؛
4. حرکت وضعى و انتقالى زمین (آیه 53، سوره طه)؛
5. وجود یک قاره دیگر غیر از قاره هاى شناخته شده آن روز (آیه 17، سوره رحمن)؛
6. اصل کروى بودن زمین (آیه 40، سوره معارج)؛
7. ارتباط بین پدیده هاى جوى (آیه 164، سوره بقره و آیه 5 سوره جاثیه).
در عین حال با توجه به اینکه قرآن، کتابى انسان ساز و هدایتگر است، تنها ممکن است در موارد خاصى به مسائل علمى اشاره کند. این اشارات جزئى، منبع الهام براى دانشمندان است. گذشته از آن، قرآن همیشه مردم را به سیر در روى زمین و مطالعه پدیده هاى جوى، فرا خوانده و بنا بر پاره اى از تفاسیر، امکان صعود به کرات دیگر را خبر داده است.
در این زمینه کتاب ها و مقاله هاى بسیارى از سوى دانشمندان، در رشته هاى مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبیق آیات آن، با جدیدترین رهیافت هاى دانش بشرى سخن گفته اند.7
«موریس بوکاى»8 در کتاب مقایسه اى میان تورات، انجیل، قرآن و علم مى گوید: «چگونه مى توان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآورده هاى علمى بشر، در شگفتى فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد!؟».9
او ضمن مقایسه آموزه هاى علمى قرآن، با تناقضات عهدین و دانش هاى رایج زمان نزول قرآن، مى گوید: «نظر به وضع معلومات در عصر محمد(صلى الله علیه وآله)، نمى توان انگاشت که بسیارى از مطالب قرآنى – که جنبه علمى دارد – مصنوع بشرى بوده باشد. به همین جهت کاملاً به حق است که نه تنها قرآن را باید به عنوان یک وحى تلقى کرد؛ بلکه به علت تضمین اصالتى که عرضه مى دارد … به وحى قرآنى، مقام کاملاً متمایزى مى دهد».10
3. اعجاز در پیشگویى
قرآن از حوادثى در آینده خبر داده است. این خبرها، برخى نسبت به خود قرآن است و بعضى نسبت به حوادث خارجى. بخشى، رویدادهاى مقطع خاصى از تاریخ است و بعضى مستمر و پایا. برخى زمان تحققش فرارسیده و از نظر تاریخى صدق و حقانیت قرآن را به اثبات رسانده است. در مقابل برخى دیگر مربوط به آینده بشریت است؛ مانند: حاکمیت صالحان، برقرارى حکومت جهانى عدل و توحید و تحقّق مدینه آرمانى اسلامى.
دورمان مى نویسد: «قسمت دیگر از اعجاز قرآن، مربوط به پیشگویى هایى است که در آن مندرج است و به نحو اعجاب آورى، داراى اطلاعاتى است که مرد درس نخوانده اى مانند محمد(صلى الله علیه وآله) وسلم، هیچ گاه قادر نبود آنها را جمع کند».11
به اختصار بعضى از موارد یاد شده بیان مى شود:
3-1. تحریف ناپذیرى
قرآن مجید به صراحت اعلام مى دارد: دست تحریف و دسیسه براى همیشه از ساحت این کتاب مقدس، کوتاه است و حفظ و عنایت الهى، همواره تضمین کننده عصمت آن است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»12؛ «همانا ما ذکر [ قرآن ] را فروفرستادیم و ما همواره آن را نگاهبانیم» و «وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ»13؛ «و این کتابى است نفوذناپذیر، باطل از پیش و پس در آن راه نمى یابد. نازل شده از سوى خداى حکیم و حمید است».
این ادعاى قرآن، اکنون تجربه اى پانزده قرنه را پشت سر نهاده و نشان داده است که تلاش هاى دشمنان، در این زمینه ناکام مانده و حسرت افزودن یا کاستن حتى یک کلمه از قرآن، بر دل آنها مانده است و از اینکه در آینده نیز بتوانند از عهده آن برآیند، به طور کامل مأیوس و ناامید گشته اند!
3-2. تحدّى و فراخوانى
قرآن به گونه هاى مختلف، انسان ها را به تحدّى و همانندآورى فراخوانده و با قاطعیت کامل ادعا کرده است: اگر تمام بشر، دست به دست هم دهند، نمى توانند مانند آن را بیاورند: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً»14؛ «بگو اگر جن و انسان ها با یکدیگر اتفاق کنند، هرگز نمى توانند همانندى چون این قرآن آورند؛ هر چند گروهى از ایشان گروه دیگر را پشتیبان باشند».
قرآن از این فراتر رفته و مخالفان را به آوردن سوره اى چون قرآن، دعوت کرده و عجز و ناتوانى همیشگى آنان را در این باره اعلام کرده است: «وَ إِنْ کُنْتُمْ فِى رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ»15؛ «و اگر در آنچه ما بر بنده خویش نازل کردیم (قرآن) تردید دارید، پس سوره اى مانند آن بیاورید و گواهان خود – جز خدا – را فراخوانید، اگر راست مى گویید! پس اگر چنین نکنید – و هرگز نخواهید کرد – پس بپرهیزید از آتشى که هیزم آن انسان است و سنگ که براى کافران مهیا شده است».
این پیشگویى قرآن، طى پانزده قرن تجربه شده است و همه تلاش ها در جهت همانند آورى سوره اى – حتى به اندازه سوره «کوثر» که داراى حجمى در حدود سه سطر است – ناکام مانده و تکاپوگران این عرصه را جز رسوایى سودى نبخشیده است.16
3-3. حوادث تاریخى
قرآن مجید رخدادهایى را پیش از وقوع آنها و در شرایطى که محاسبات عادى قادر به پیش بینى آنها نبود، اعلام کرده و واقعیت تاریخى نیز به طور دقیق – آن سان که قرآن از پیش خبرداده – تحقق یافته است. نمونه هایى از آن عبارت است از:
3-3-1. پیروزى اسلام بر مشرکان مکّه و ورود مسلمانان به خانه خدا در امنیت کامل: «لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ وَ مُقَصِّرِینَ لا تَخافُونَ»17؛ «هر آینه به خواست خدا به مسجد الحرام در مى آیید؛ در حالى که سرهاى خود را تراشیده و تقصیر مى کنید و هیچ خوفى بر شما نباشد». پس از نزول این آیه، چیزى نگذشت که صلح و به تعبیرى فتح حدیبیه پدید آمد و زمینه هاى ورود سرافرازانه مسلمانان و از پى آن، پیروزى قاطع اسلام بر شرک و کفر و تبدیل مجدد مسجد الحرام به کانون اصلى توحید فراهم شد.
3-3-2. پس از پیروزى امپراتورى ایران بر روم، به زودى روم
بر ایران چیره شده و مؤمنان از این حادثه خرسند خواهند شد:
«غُلِبَتِ الرُّومُ. فِى أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ. فِى بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»18؛ «روم در ادنى الارض (اطراف شام یا الجزیره19) مغلوب گردیده و پس از آن در اندک سالى (بین سه تا هفت سال) چیره خواهد شد. امر همواره از آن خدا است؛ چه پس از آن و چه پیش از آن و در آن روز، مؤمنان شادمان خواهند شد».
این پیشگویى قرآن همزمان با پیروزى مسلمانان در جنگ بدر، رخ نمود و شادى مضاعف براى مسلمانان به همراه آورد.20
4. اعجاز از نظر آورنده
از دیگر وجوه اعجاز قرآن، اعجاز از نظر آورنده آن است. قرآن بر این جنبه از اعجاز تأکید کرده، مى فرماید: «وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ»21؛ «تو قبل از این کتابى نمى خواندى و چیزى نمى نوشتى اگر این چنین بود اهل باطل به اظهار تردید مى پرداختند».
منطقه عربستان، در میان سایر مناطق مجاور آن – نظیر روم، مصر، ایران – در نهایت ضعف فرهنگى و بلکه داراى فرهنگ مادرى «امّى» بود؛ به گونه اى که نهایت دانش آنان به اطلاعات سینه به سینه مستند بود و باورها و سنت ها و رفتار آنان در همان چارچوب شکل مى گرفت. آوردن کتابى با عظمت قرآن – به گونه اى که هم در آن زمان و هم در آینده تمام فرهنگ ها و دانشمندان را در برابر خود خاضع کند – از نشانه هاى الهى بودن و غیر بشرى بودن آن است.
به خصوص که آورنده آن در همان جامعه عربى محدود، شخصیتى درس نخوانده بود. براى مثال تصور کنید: در یکى از مناطق قبیله اى آفریقا و از میان آنان، شخصى که نه با ریاضیات و فیزیک و نه با سایر کتاب هاى علمى سر و کار دارد، ناگهان کتابى در زمینه انرژى هسته اى، یا شیوه هاى علمى همانندسازى و سلول هاى بنیادى عرضه کند و تمام دانشمندان متخصص با وجود مراکز علمى و پژوهش گسترده خود، از آوردن مثل آن عاجز باشند!!
5. اعجاز قرآن از نظر عدم اختلاف
از دیگر جنبه هاى اعجاز قرآن عدم وجود اختلاف و تناقض میان مطالب آن است. قرآن کریم بر این جنبه از اعجاز نیز تأکید کرده است: «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً»22؛ «چرا تدبر در قرآن نمى کنید؛ اگر این کتاب از جانب غیر خدا بود، هر آینه در آن اختلاف زیادى مى دیدند».
مى دانیم که قرآن در طول 23 سال بر زبان رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) جارى شده است؛ آن هم در زمانى که شاهد قوت دشمن، ضعف گروه مؤمنان، هجرت، محاصره، جنگ و بیم و امید و شکست و پیروزى ها و… بوده است. در این مدت مطالب به ظاهر پراکنده قرآن، به مناسبت حادثه ها گفته مى شد و در اختیار مخاطبان قرار مى گرفت. اگر این نوشته جنبه بشرى داشت، حداقل شاهد دو پدیده بودیم.
الف. تکامل متن؛ یعنى، سبک گفتار و کلام به مرور زمان، رو به کمال و ترقى مى نهاد و واژه ها و اصطلاحات و عبارت پردازى ها کامل تر مى گشت!
ب. تکامل محتوا، یعنى، معارف، اخلاقیات، دستورات آن، روند تکاملى مى یافت. در واقع معارف آغازین آن از سطحى نازل تر و عمقى کمتر و گاه غلط برخوردار بود و هر چه زمان به جلو مى رفت، قوانین قبلى کامل تر و با چهره اى متفاوت از گذشته ارائه مى شد. نوشتن چنین کتابى با گستردگى موضوع از سوى شخصى که در متن حوادث و درگیرى قرار مى گیرد، موجب مى شود تا به تدریج تفاوت هایى از نظر روحى و قدرت تحلیلى و درستى محتوایى را شاهد باشیم؛ در حالى که در قرآن هیچ یک از این آسیب ها و آفت ها ملاحظه نمى شود.
6. لذت تکرار قرآن
یکى دیگر از وجوه اعجاز قرآن کریم، حلاوت و شیرینى آن است؛ یعنى، هر چه تکرار شود، از حلاوتش کاسته نمى شود. سوره «حمد» را در روز چندبار (ده بار فقط براى نمازمان) مى خوانیم. هر قطعه زیبایى را اگر روزى ده بار بخوانیم، براى مان خسته کننده است؛
ولى تنها قرآن است که هر چه بخوانیم شیرینى آن سلب نمى شود.
این حکایت از نوعى تناسب روح و فطرت بشر و این کلام الهى دارد و انسان چون واقعاً کلام خالقش را مى شنود، نداى غیب و ماوراى طبیعت را مى شنود.
بنا بر آنچه گفته شد فرابشرى بودن قرآن حتى نسبت به شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) به روشنى اثبات مى شود.
وجوه دیگرى نیز درباره اعجاز قرآن ذکر شده است؛ از قبیل: اعجاز در معارف، قانون گذارى و… .
مطالعه منابع مختلف در این زمینه سفارش مى شود.23
پی نوشت ها:
1 نصراللَّه نیک بین، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، (دورود، سیمان وفارسیت، بى تا)، ص 48 ؛ به نقل از اسلام و غرب، ص 106.
2 A. Guollavome.
3 The Quran Interpreted, A. J. Arberry, New York. 4791, v.2.p.01. (ق:) عبدالکریم بى آزار شیرازى، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم 1374).
4 Geschichte Des Quran. Neeldke. p.65.
5 Mohomet et Le Quran, Hilaire, B.Saint, Paris, 5681 P.721.
6 جهت آگاهى بیشتر در این زمینه نگا:
الف. مصطفى صادق رافعى، اعجاز قرآن، (تهران: بنیاد قرآن، 1361)؛
ب. سید قطب، التصویر الفنى فى القرآن؛
ج. عبدالکریم بى آزار شیرازى، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1374).
7 نگا:
الف. سید محمد حسین طباطبایى، اعجاز قرآن؛
ب. ناصر مکارم شیرازى، قرآن و آخرین پیامبر؛
ج. حسن محمد المکى العاملى، الالهیات على هدى الکتاب والسنة والعقل، محاضرات استاد جعفر سبحانى، (قم: امام صادق (علیه السلام)، 1417)، ج 3، ص 418؛
د. سید ابوالقاسم آیةاللَّه خویى، ترجمه البیان، ج 1، ص 117.
8 Maurice Bucaille.
9 موریس بوکاى، مقایسه اى میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه: مهندس ذبیح اللَّه دبیر، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1364).
10 همان، ص 338.
11 نصراللَّه نیک بین، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، ص 48.
12 حج (15)، آیه 9.
13 فصلت(41)، آیه 41 و 42.
14 اسراء(17)، آیه 88.
15 بقره (2)، آیه 23 و 24.
16 جهت آگاهى بیشتر در این زمینه نگا: سیدابوالقاسم خویى، مرزهاى اعجاز، ترجمه جعفر سبحانى، (تهران: محمدى، چاپ اول، 1349)، صص 153-166.
17 فتح (48)، آیه 27.
18 روم (30)، آیات 2-4.
19 نگا: شبر، سید عبداللَّه، تفسیر القرآن الکریم، (بیروت: داراحیاء التراث العربى، بى تا)، ص 385.
20 همان.
21 عنکبوت (29)، آیه 48.
22 نساء (4)، آیه 82.
23 براى آگاهى بیشتر ر.ک:
الف. مرتضى مطهرى، وحى و نبوت، (قم: صدرا)؛
ب. سیدمحمدحسین طباطبایى، تفسیر المیزان، (قم: اسماعیلیان، بى تا)، ج 1، صص 58-73؛
ج. سید مرتضى توسلیان، عظمت قرآن؛
د. جمعى از نویسندگان «در راه حق»، درس هایى پیرامون شناخت قرآن؛
هـ محمد على گرامى، درباره شناخت قرآن؛
و. فخرالدین حجازى، پژوهشى پیرامون قرآن و پیامبر؛
ز. ناصر مکارم شیرازى، قرآن و آخرین پیامبر؛
ح. سیدرضا مؤدب، تأملى در آفاق اعجاز قرآن (مق)، معارف، ش 20، آبان 1383؛
ط. سید رضا مؤدب، اعجاز قرآن در نظر اهل بیت (علیهم السلام) و…، (قم: احسن الحدیث، چاپ اول 1379).

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد