۱۳۹۵/۱۲/۰۲
–
۱۳۰۸ بازدید
صوت قرآن خوش است، پس آواز بدون استفاده از آلات موسیقی عیبی ندارد؟
موسیقای قرآن با رعایت آداب و احکام آن زیبا و خوش است؛ اما دلیل نمیشود که هر موسیقی یا هر آوازی حتی بدون آلات موسیقی نیز خوش باشد. صدای خوش و زیبا یکی از نعمتهای الهی است. و هر کس که این موهبت را دارد، باید شکر آن را به جا آورد. صدای خوش و صوت زیبا داشتن و با آن قرآن را تلاوت کردن از جمله توفیقات الهی است. اما باید توجه داشت که به فرموده مقام معظم رهبری:
« قرآن خوانی، آواز خوانی نیست. قرآن باید با تواضع، با خشوع و با توجه به معنی خوانده شود. تلاوت صحیح قرآن، جیغ کشیدن و آواز خوانی نیست و شخصی که قرآن را تلاوت می کند باید با احترام به قرآن، احترام به خدا و برای قرآن و برای خود بخواند تا تلاوت خوبی داشته باشد.»
روایتی داریم از پیغمبر اکرم (ص) که می فرمایند: « زمانی می آید که (برخی از) امت من صدایشان را در تلاوت قرآن مثل خواننده ها می کنند و در حالی که قلب هایشان فریب خورده است می خواهند شنونده ها را هم فریب دهند.»
خواندن قرآن اگر به صورت غنا باشد اشکال دارد. آوازی که مخصوص مجالس لهو و بازیگری است، غنا و حرام میباشد و نوحه، روضه یا قرآن را نباید با آواز لهوی بخوانند. اگر آن را با صدای خوب بخوانند، اشکال ندارد.[ ر. ک: توضیح المسائل مراجع.]
اما در حرمت موسیقی و یا صدا خوش و یا عدم حرمت آن، بایستی به معیار و ملاک حرمت موسیقی و صدای خوش توجه نمود.
معیار حرمت موسیقی:
ملاک حرمت موسیقی، مناسبت موسیقی با مجالس لهو و لعب و مطربیت آن است. تشخیص این امر و یقین به آن ممکن است مورد اختلاف اشخاص باشد. اگر شخصی به وجود این ملاک در یک نوع موسیقی خاص اطمینان پیدا کرد موظف است از گوش دادن به آن اجتناب کند، لکن به دلیل اینکه ممکن است به تشخیص برخی دیگر لهویت یا مطربیت موسیقی مذکور مورد تایید نباشد یا حتی مشکوک باشد دلیلی برحرمت آن موسیقی نخواهد بود. در مورد خواندن قرآن نیز بنابه فتوای برخی از فقها اگر به گونه خوانده شود که مناسب با مجلس لهو و لعب است، حرام میباشد.
حکم آوازخوانی:
آوازه خوانی تنها، از نظر قالب و محتوا به چهار قسم تقسیم میگردد.
الف. آوازه خوانی بدون اطراب و بدون مضمون باطل.
ب. آوازه خوانی با اطراب و همراه با مضمون باطل.
ج. آوازه خوانی با اطراب و بدون مضامین باطل.
د. آوازه خوانی بدون اطراب و با مضمون باطل.
حکم فقهی آوازه خوانی مطرب که به آن غنا گفته میشود توسط همه مراجع حرام اعلام گشته است، چه مضمون آواز، کلام حق باشد و چه باطل، لیکن برخی از مراجع آوازه خوانی مطرب در کلام حق، را به احتیاط واجب جایز نمیدانند.
آوازه خوانی بدون اطراب هم که اشکالی ندارد و در صورت شکّ در مطربیت آوازی خاص، اصل بر آن است که آن مطرب نیست.
آواز همراه با موسیقی:
عموما آواز همراه با موسیقی است. و بسته به نوع آواز و نوع موسیقی دو حکم در آن جریان دارد. یعنی یک موسیقی به اصطلاح با کلام، ممکن است از نظر موسیقی بودن حلال، ولی از نظر آواز همراه با آن، حرام یا بالعکس باشد، یا آنکه هر دو حلال یا حرام باشد.
موسیقی به طور کلی دارای دو نوع است:
موسیقی غنائی: هرگونه آهنگی است که به لحاظ شکل یا محتوا موجب تحریک شهوت و متناسب با مجالس گناه است. این گونه موسیقی، گاهی آرامش تخدیرگونه برای اعصاب دارد و گاهی هیجانات ناهنجار برای روان در پی دارد.
موسیقی غیرغنایی: شامل صداهای موزون طبیعت، مارش نظامی، صوت قرآنی، آواز حدی (برای تحریک حیوانات و دام ) میشود. این نوع موسیقی میتواند پاسخگوی گرایش طبیعی انسان به زیبایی های سمفونی و موزون باشد و با اجراهای متنوع میتواند جایگزین موسیقی غنایی باشد.
با توجه به آنچه گفته شد و بررسی متون دینی و آراء عالمان دین نشان می دهد که موسیقی از نظر اسلام در چند صورت حرام می باشد:
1. موسیقی مطرب: یعنی آهنگهایی که موجب (تحریکات غیرارادی در شنونده شود) و انسان را از یاد خدا غافل می سازد. منظور از محرک بودن نیز نوعی و شأنی است. یعنی، به طور معمول چنین اثری را دارا باشد نه فقط نسبت به شخص خاص.
2. موسیقی همراه با مضامین لهوی: به گونهای موجب فساد اخلاق و انحراف اذهان است مانند ترانههای عاشقانه و اشعاری که در وصف زن، شراب و غیره است و از همین قسم است اشعاری که به هر نحو موجب ترویج باطل و مخالفت با حقّ باشد، مانند: توهین به مقدسات و یا در جهت تأیید کفر و شرک و نظامهای فاسد و سردمداران آن باشد.
3. موسیقی در مجلس گناه و لهو و لعب، مانند: آهنگهایی که در حال رقص یا نوشیدن شراب و غیره نواخته می شوند.
در هر صورت معیار در حرمت موسیقی مناسب بودن آن با مجالس لهو و داشتن مضامین فساد انگیز و اغوا کننده و طرب انگیز است و فرق نمی کند که از صدا و سیما باشد یا غیر آن، قرآن باشد و یا غیرقرآن.
« قرآن خوانی، آواز خوانی نیست. قرآن باید با تواضع، با خشوع و با توجه به معنی خوانده شود. تلاوت صحیح قرآن، جیغ کشیدن و آواز خوانی نیست و شخصی که قرآن را تلاوت می کند باید با احترام به قرآن، احترام به خدا و برای قرآن و برای خود بخواند تا تلاوت خوبی داشته باشد.»
روایتی داریم از پیغمبر اکرم (ص) که می فرمایند: « زمانی می آید که (برخی از) امت من صدایشان را در تلاوت قرآن مثل خواننده ها می کنند و در حالی که قلب هایشان فریب خورده است می خواهند شنونده ها را هم فریب دهند.»
خواندن قرآن اگر به صورت غنا باشد اشکال دارد. آوازی که مخصوص مجالس لهو و بازیگری است، غنا و حرام میباشد و نوحه، روضه یا قرآن را نباید با آواز لهوی بخوانند. اگر آن را با صدای خوب بخوانند، اشکال ندارد.[ ر. ک: توضیح المسائل مراجع.]
اما در حرمت موسیقی و یا صدا خوش و یا عدم حرمت آن، بایستی به معیار و ملاک حرمت موسیقی و صدای خوش توجه نمود.
معیار حرمت موسیقی:
ملاک حرمت موسیقی، مناسبت موسیقی با مجالس لهو و لعب و مطربیت آن است. تشخیص این امر و یقین به آن ممکن است مورد اختلاف اشخاص باشد. اگر شخصی به وجود این ملاک در یک نوع موسیقی خاص اطمینان پیدا کرد موظف است از گوش دادن به آن اجتناب کند، لکن به دلیل اینکه ممکن است به تشخیص برخی دیگر لهویت یا مطربیت موسیقی مذکور مورد تایید نباشد یا حتی مشکوک باشد دلیلی برحرمت آن موسیقی نخواهد بود. در مورد خواندن قرآن نیز بنابه فتوای برخی از فقها اگر به گونه خوانده شود که مناسب با مجلس لهو و لعب است، حرام میباشد.
حکم آوازخوانی:
آوازه خوانی تنها، از نظر قالب و محتوا به چهار قسم تقسیم میگردد.
الف. آوازه خوانی بدون اطراب و بدون مضمون باطل.
ب. آوازه خوانی با اطراب و همراه با مضمون باطل.
ج. آوازه خوانی با اطراب و بدون مضامین باطل.
د. آوازه خوانی بدون اطراب و با مضمون باطل.
حکم فقهی آوازه خوانی مطرب که به آن غنا گفته میشود توسط همه مراجع حرام اعلام گشته است، چه مضمون آواز، کلام حق باشد و چه باطل، لیکن برخی از مراجع آوازه خوانی مطرب در کلام حق، را به احتیاط واجب جایز نمیدانند.
آوازه خوانی بدون اطراب هم که اشکالی ندارد و در صورت شکّ در مطربیت آوازی خاص، اصل بر آن است که آن مطرب نیست.
آواز همراه با موسیقی:
عموما آواز همراه با موسیقی است. و بسته به نوع آواز و نوع موسیقی دو حکم در آن جریان دارد. یعنی یک موسیقی به اصطلاح با کلام، ممکن است از نظر موسیقی بودن حلال، ولی از نظر آواز همراه با آن، حرام یا بالعکس باشد، یا آنکه هر دو حلال یا حرام باشد.
موسیقی به طور کلی دارای دو نوع است:
موسیقی غنائی: هرگونه آهنگی است که به لحاظ شکل یا محتوا موجب تحریک شهوت و متناسب با مجالس گناه است. این گونه موسیقی، گاهی آرامش تخدیرگونه برای اعصاب دارد و گاهی هیجانات ناهنجار برای روان در پی دارد.
موسیقی غیرغنایی: شامل صداهای موزون طبیعت، مارش نظامی، صوت قرآنی، آواز حدی (برای تحریک حیوانات و دام ) میشود. این نوع موسیقی میتواند پاسخگوی گرایش طبیعی انسان به زیبایی های سمفونی و موزون باشد و با اجراهای متنوع میتواند جایگزین موسیقی غنایی باشد.
با توجه به آنچه گفته شد و بررسی متون دینی و آراء عالمان دین نشان می دهد که موسیقی از نظر اسلام در چند صورت حرام می باشد:
1. موسیقی مطرب: یعنی آهنگهایی که موجب (تحریکات غیرارادی در شنونده شود) و انسان را از یاد خدا غافل می سازد. منظور از محرک بودن نیز نوعی و شأنی است. یعنی، به طور معمول چنین اثری را دارا باشد نه فقط نسبت به شخص خاص.
2. موسیقی همراه با مضامین لهوی: به گونهای موجب فساد اخلاق و انحراف اذهان است مانند ترانههای عاشقانه و اشعاری که در وصف زن، شراب و غیره است و از همین قسم است اشعاری که به هر نحو موجب ترویج باطل و مخالفت با حقّ باشد، مانند: توهین به مقدسات و یا در جهت تأیید کفر و شرک و نظامهای فاسد و سردمداران آن باشد.
3. موسیقی در مجلس گناه و لهو و لعب، مانند: آهنگهایی که در حال رقص یا نوشیدن شراب و غیره نواخته می شوند.
در هر صورت معیار در حرمت موسیقی مناسب بودن آن با مجالس لهو و داشتن مضامین فساد انگیز و اغوا کننده و طرب انگیز است و فرق نمی کند که از صدا و سیما باشد یا غیر آن، قرآن باشد و یا غیرقرآن.