مهارتهای اجتماعی در یک زندگی دخترانه – بخش دوم
۱۳۹۶/۱۰/۰۷
–
۱۵۵۴ بازدید
مهارتهای اجتماعی در یک زندگی دخترانه
شیوه صحیح ارتباطات اجتماعی
نویسنده: مهتاب رضاپور
>>>مهارتهای اجتماعی در یک زندگی دخترانه – بخش اول
همکاری
تحصیل و آموزش، کارکردن در یک محیط مانند کارخانه، بیمارستان یا اداره، فعالیتهای فرهنگی و سیاسی در قالب انجمنها و تشکلهای سیاسی، فرهنگی یا خیریه همه و همه ذیل این سرفصل قرار میگیرند.
در بسیاری از فضاهای آموزشی و کاری زن و مرد با هم به فعالیت مشغول هستند. طرح انطباق در بیمارستانها که مصوبه رسمی وزارت بهداشت و آموزش عالی است از نظر خود کسانی که دست اندر کار بیمارستانها هستند هنوز هم با مشکلات و موانع متعددی همراه است. بسیاری از امور از توان زنان پرستار خارج است و نیازمند یاری همکاران مرد خود هستند و … در دانشگاهها هنوز دختران و پسران در کنار هم به تحصیل مشغولند. در کارخانجات، ادارات دولتی، بانکها، بخشهای اداری سازمان آموزش و پرورش حتی در مراکز حوزوی خواهران، مدیران و همکارانی از آقایان فعالیت میکنند.
سوال جوان ما ممکن است این باشد که ملاک داشتن یک رابطه صحیح و سالم در حوزه کاری و تحصیلی چیست؟
خداوند در قرآن کریم شرط مجازات افراد را ارسال انذار دهندهای بیان میکند که به آنان در مورد اعمال بد و اثرات آن هشدار داده است: «هر کس هدایت شود، به نفع خود هدایت مییابد؛ و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه میشود؛ و هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد؛ و ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کنیم.» (سوره اسراء، آیه 15)
علاوه بر پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) و آموزههای دینی که اغلب همگی ما با آن آشنایی داریم، در تکتک ما آدمیان رسولی به نام عقل وجود دارد که در مراحل مختلف زندگی خوب و بد بودن اعمالمان را به ما یادآوری میکند. همین که نمیتوانیم به راحتی در مورد برخی از رفتارهایمان در جمع صحبت کنیم، دیدارهای پنهانی، پیامکهایی که نمیشود آنها را به همه نشان داد، تغییر لحن صدا یا نوع عبارات و کلماتی که بکار میبریم در حضور دیگری، همه و همه از یک فیلتر میگذرد: عقل! در واقع خود ما میدانیم که این رفتارها، دوستیها و رابطهها صحیح نیست.
بنابراین اگر لازمه فعالیت من در حوزه کاری، تحصیلی، خیریه، سیاسی، فرهنگی و … ارتباط با نامحرم است، بهترین ملاک برای این که بدانید در حوزه شرع و اخلاق عمل میکنید یا خیر، این است که عقلای جامعه رفتار شما را تایید کنند. اگر برای برپایی نمایشگاه حجاب یا خیریه، تغییر زمان آزمون یا تحویل پروژه با نامحرم باید هماهنگ کنید، اگر عبارات پیامکتان به گونهای است که میتوانید با خیال راحت آن را به پدرتان (منظور دقیقا پدر است و نه مادر!) نشان دهید و لحن و عبارات شما در تماس تلفنی، در حضور پدر تغییر نمیکند، تقریبا میتوانید مطمئن باشید که در دایره شرع و اخلاق هستید.
منظور اینجا این نیست که شما باید محتوی پیامهایتان را به پدرتان نشان دهید، نه! بلکه منظور داشتن یک ملاک و فرقان برای تمیز رفتار درست از نادرست است. مهمترین نکته این است که خود شما تقوی درونی را برای مدیریت امور زندگیتان رعایت کنید. این که بر شخص پدر تاکید شده هم بدین علت است که میتوان یک پدر عاقل و منطقی را نماینده عقلای جامعه دانست و بر رای و نظر او تکیه کرد. حال اگر کسی پدری فوقالعاده سختگیر دارد، قاعدتا این پدر از حوزه عقلای جامعه به یک معنا خارج میشود. مادران چون بر جنبههای عاطفی رابطه پسر و دختر تاکید میکنند و متوجه این بعد ماجرا میشوند، نمیتوانند که معیار مناسبی برای تشخیص صحت رفتار جوان باشند.
از سوی دیگر مراقب باشید که در برخورد با نامحرم حریم ادب و احترام را نیز رعایت کنید. متاسفانه برخی از دختران و پسران جوان و دیندار ما تصور میکنند که لازمه برخورد با نامحرم، تندی و بی ادبی است پس بدون رعایت عرف معمول جامعه با نامحرم برخورد میکنند: بدون ابتدا به سلام کردن درخواست خود را مطرح میکنند، با جنس مخالف به گونهای برخورد میکنند که گویی با عین گناه یا پلیدی مواجه شدهاند! خانم یا آقای همکار یا همکلاسی شما، انسانی از جنس شماست و دارای اراده و اختیار و ادب. این چنین نیست که همانند حیوانات تنها از بعد غریزه جنسی با شما برخورد کند. اگر شما شرط ادب و اخلاق اسلامی را رعایت کنید به طور قطع او هم حریمها را رعایت خوهد کرد.
نکته مهم این جا این است که دختر جوان دیندار ما در برخوردهای روزمره با همکلاسی و همکار، تند و تیز و خارج حوزه ادب و احترام عمل میکند، بعد شاکی میشود که «آنان که رعایت دستورات دینی را نمیکنند و در روابط خود آزاد عمل میکنند از نظر اجتماعی موفقتر هستند و راحتتر و زودتر ازدواج میکنند!» مسئله اصلی اینجا همان رعایت حریم شرع از یک سو و رعایت حدود ادب و احترام از سوی دیگر است. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و نیز ائمه معصومین علیهم السلام در برخورد با نامحرم ضمن رعایت حریم شرع، اخلاق و ادب اسلامی و انسانی داشتند. پرخاشگری، تندی بیجا و بیمورد، برخوردهای سرد و توهینآمیز در سیره این بزرگواران با نامحرم نیامده، از این رو محبوب قلوب مردم اعم از مسلمان و غیر مسلمان بودند. الگوی رفتاری این بزرگواران میتواند راهنمای ما باشد. بنابراین لازم نیست که در یک خیابان شلوغ و پر رفت و آمد در مواجهه با همکلاسی نامحرم خود، حتما از مقابلش رد شویم و به وی سلام کنیم اما هنگام ورود به کلاس، عرض سلام به جمیع حاضران، ادب ما را میرساند.
ممکن است که سوال شود علیرغم این که ما تمامی این نکات را رعایت میکنیم باز هم برای همکلاسی یا همکار من سوءتفاهم ایجاد شده و به گونهای که مناسب نیست با من برخورد میکند!
در این بخش بر محتوای پیامی که در حوزه کاری و تحصیلی بین شما و جنس مخالف مبادله میشود، تاکید کردیم اما به واقع گیرنده پیام هم بسیار مهم است. برداشتی که او از کلام و عبارات و رفتار ما میکند باعث میشود تا در عمل به گونهای خاص عکس العمل نشان دهد. اگر شما نهایت دقت را بجا آوردید و باز هم طرف مقابل شما دچار سوءتفاهم شد:
1- به محض این که در غیر حوزه کاری و تحصیلی نشانه و پیامی از وی دریافت کردید، رابطه را قطع کنید. نیازی نیست که در مقابل عذرخواهی طرف مقابل انعطاف نشان دهید. قطع رابطه به او و دیگران میفهماند که برای داشتن یک رابطه سالم و شرعی با شما باید دقیقا حدود را رعایت کنند و به همین لحاظ با دقت و احتیاط بیشتری با شما برخورد خواهند کرد. حتی اگر پسری بنا داشته باشد که با شما ازدواج کند، این رفتار شما باعث میشود تا وی به پاکدامنی و عفت شما اطمینان بیشتری پیدا کند. یادتان باشد رفتار شما در مجموع باید حکایت از ادب و احترام به نوع انسانها باشد. طرف مقابل شما را فردی خوش اخلاق و با روابط عمومی مناسب ارزیابی میکند اما متوجه میشود که برای به دست آوردن شما از هر راه و مسیری نمیتواند که وارد شود و این بسیار ارزشمند است.
2- به اصول خود پایبند باشید. مطمئنا عدهای چون روش و باورهای شما را مانع رفتار خود میبینند به انحاء مختلف با شما برخورد میکنند، مثل این که چرا در وسط دانشگاه به همکلاسی از جنس مخالف خود سلام نمیدهید یا موقع صحبت با نامحرم مستقیما به صورت او نگاه نمیکنید: رفتار شما را بی ادبانه توصیف میکنند، رفتار شما را در شأن دانشجو نمیدانند و میگویند بلاخره ما همکار میشویم، حتی ممکن است به سیره اهل البیت علیهم السلام گریز بزنند و برای شما و این که رفتارتان اشتباه است شاهد مثال بیاورند. نگران نباشید اگر به صحت اصول رفتاری خود ایمان دارید از سر و صدای این نوع افراد نترسید.
3- سعی کنید با کسانی که در روابط خود اصول مورد نظر شما را رعایت نمیکنند، روابط مشخص و تعریف شده داشته باشید. در بازار کار یا تحصیل انسان ناگزیر با عده زیادی از افراد در تماس است و باید داد و ستد کند اما دوستان صمیمی وهم اتاقیهای خود را از میان کسانی انتخاب کنید که حداکثر اتفاق نظر را در حوزه باورها و اعتقادات و اصول دارید تا مجبور نشوید برای هر کدام از رفتارهای خود مرتبا به آنها توضیح دهید و دلیل بیاورید.
ازدواج
ورود به دانشگاه و فراهم شدن زمینه برخورد بین دختر و پسر، این امکان را فراهم میکند که هر دو جنس به مسئله ازدواج جدیتر فکر کنند و در عمل به دنبال گزینههای مناسب باشند.
در فرهنگ جامعه ما پسران برای ازدواج پیشقدم میشوند اما دختران نیز مانند پسران حق انتخاب همسر را دارند. اما نکته اصلی این است که تبلیغات رسانههای داخلی و خارجی، باورهای ناموزنی را برای جوانان ما در زمینه ازدواج ایجاد کرده است. تقریبا تمامی سریالهای تلویزیونی با ماجرای پردردسر یک دختر و پسر آغاز میشود و با ازدواج این دو خاتمه مییابد. این موضوع این تفکر را در جوان نهادینه میکند که رابطه دختر و پسر لزوما منجر به ازدواج میشود بنا براین در برخورد با جنس مخالف تنها از این دید برخورد میکنند و متاسفانه این نوع دیدگاه برای دختران مخاطرات بیشتری به همراه دارد. از سوی دیگر سودجویان نیز پی به این مورد برده، به طوری که اغلب پسرانی که به دنبال گرفتن دوست دختر هستند با عنوان ازدواج پا پیش میگذارند و به دنبال درخواست ازدواج و به بهانه آشنایی بیشتر با دختران رابطه برقرار میکنند و البته بعد از مدتی دوستی که بستگی به صبر و حوصله دختر دارد به انحاء مختلف از خواستگاری سرباز میزنند.
عشقهای یک طرفه، دوستیهای طولانی و بینتیجه، برقراری روابط نامشروع و عوارض ناخواسته آن مانند عذاب وجدان و نگرانی از آبروریزیهای بعدی، خواستگاریهای پنهان از والدین، سردرگمی در خواستگاریهای مناسب که از خود دختر در محیط آموزشی یا شغلی میشود، دوران نامزدی و قبل از عقد، تنها سرفصلهای اصلی وانهادن جوان بدون آموزش لازم است.
عشقهای یک طرفه
تقریبا تمامی دختران از بدو ورود به دانشگاه به مسئله ازدواج فکر میکنند و برای همسر ایدهآل خود مشخصاتی را در نظر میگیرند. این مسئله به این دلیل است که بزرگترین مانع ازدواج آنها که همان قبولی در دانشگاه است را پشت سر گذاشتهاند. دختران مانند پسران دغدغه سربازی یا رفتن سر کار و تهیه مسکن را ندارند و از طرفی زودتر به بلوغ اجتماعی میرسند و آمادگی ازدواج را پیدا میکنند. حال اگر یکی از اطرافیان، بویژه یکی از پسران همکلاسی دارای بخشهایی از مشخصات مورد نظر آنان باشد و دختر نیز تقوای نگاه و فکر را رعایت نکند، خواستگارهای بالفعل و مناسب خود را به خاطر این پسر رد میکند، از برخی اتفاقات کاملا تصادفی تعبیر به عشق و علاقه پسر میکند و روز و شبش را با آن میگذراند غافل از این که این پسر گاه حتی نام او را نمیداند یا اصلا با او کاری ندارد. نتیجه این عشق یک طرفه، ناراحتی و اندوهی است که دختر با آن دست به گریبان میشود و چون از طرف پسر نشانه و اشارهای نمیبیند، به استیصال میرسد.
راه حل این مشکل چیست؟ قبل از هر چیز دختران و پسران باید این آموزش را دریافت کنند که هر حسنه و خیر و خوبی نمیتواند مال ما باشد و بهتر است که با این واقعیت کنار بیاییم که مانند بسیاری از خوبیها که تعلق به دیگران دارد، این پسر یا دختر خوب هم ممکن است هیچگاه نصیب ما نشود و ما بهتر است که در این موارد به فضل خداوند توکل کنیم و برای این خواهر یا برادر خوبمان دعای خیر و عاقبت به خیری داشته باشیم. همچنان که در مورد بسیاری از حسنات این کار را میکنیم. لجبازیهای دختر یا پسر در به دست آوردن یک فرد خاص به عنوان همسر یا منجر به حوادثی میشود که نتایج آن همان اسیدپاشی به صورت یک فرد بی گناه است یا سرخوردگی به همراه میآورد. کسی که به صورت «آمنه بیگی» اسید پاشید، نمیتوانست که جواب «نه» را از او قبول کند، از نظر وی آمنه یا باید مال او باشد یا به هیچ کس نرسد! واقع این است که اغلب این عشقهای یک طرفه مبتنی بر شناخت واقعی نیست. جوان ما به دلیل برخی تصورات و خطاهای شناختی که دارد، افعال و رفتار طرف مقابل خود را تفسیر میکند و بعد بیشتر و بیشتر به وی دل میبندد در حالی که این تصورات خود فرد است و نه واقعیت طرف مقابل. یکی از مراجعانم عاشق پسری بود که علیرغم وضعیت مالی عالی کلاه پشمی به سر میکرد، لباس ساده میپوشید، وسط دانشکده لقمه نان و پنیر گاز میزد و در مواقع بارانی از چتری شکسته استفاده میکرد. مراجع این رفتار پسر را حمل بر افتادگی و فروتنی و دوست داشتنی بودن میکرد و آیا ممکن نیست که این رفتار را حمل بر تنبلی یا شلختگی و بی نظمی یا نوع خاصی از سلیقه در پسر کرد؟
چاره چیست؟ همان طور که آمد بهترین راه پیشگیری و کنترل نگاه و حواس است. چشمپوشی از نگریستن به چنین دیدنیهایی زمینه طغیان شهوت و گرفتار شدن در دام احساس را از بین میبرد. به همین دلیل امیر المومنین(علیهالسلام) میفرمایند: «نِعْمَ صَارِفُ الشَّهَوَاتِ غَضُّ الْأَبْصَار؛ (تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص260) فرو افکندن چشمان از گناه، چه بازدارنده خوبی از شهوات است.» و نیز فرمودند: «لیس یزنی فرجک إن غضضت طرفک؛ (تحریر المواعظ العددیه، علی مشکینی، ص109) اگر نگاهت را مهار کنی، دامنت به زنا آلوده نمیشود.» این که حواس ما در سر کلاس متوجه فرد خاصی میشود و بعد در تنهایی نیز اغلب مشغول به فکر او هستیم و بین دوستان دائم در مورد او و رفتارهایش صحبت میکنیم، حتی اگر این صحبتها جنبه تمسخر یا عصبانیت داشته باشد، زنگ خطری است که باید به آن توجه کرد:
اگر با من نبودش هیچ میلی / چرا ظرف مرا بشکست لیلی
واقعا اگر این فرد امتیاز ویژهای ندارد چرا در بین دوستان و بعد در خلوت دائم فکر و ذهن شما به او مشغول میشود؟ با خود رو راست باشید!
اگر به موقع پیشگیری نکنید در دام احساس دچار میشوید. البته از این دام تا عشق واقعی فاصله زیادی وجود دارد بنابراین هر چه زودتر تصمیم قاطعانه برای کنترل این فکر بگیرید، موفقتر خواهید بود. روش کنترل این احساس، برگرداندن توجه از تفکر در مورد این فرد و تمرکز بر امور واقعی و اساسی زندگی است.
اگر میخواهید فکر خود را در مورد یک نفر کنترل کنید:
– تمام آنچه که شما را به یاد او میاندازد از خود دور کنید.
– برای خود یک یا چند سرگرمی و دلمشغولی در نظر بگیرید و هر زمان که فکر این فرد به سراغ شما آمد، خود را با این سرگرمیها مشغول کنید. این سرگرمیها میتواند یک دوست خوش سخن، قرائت قرآن و ادعیه، تماشای یک فیلم آموزنده، ورزش، کتاب، آموزش یک هنر مانند نقاشی یا خطاطی و هر چیز جذابی برای شما باشد.
– سعی کنید تا نمازتان را اول وقت بخوانید و از برکات آن استمداد بگیرید.
– اگر برایتان ممکن است ازدواج کنید. امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: «إِذَا رَأَى أَحَدُکُمُ امْرَأَةً تُعْجِبُهُ … فَلْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ یَحْمَدُ اللَّهَ کَثِیراً وَ یُصَلِّی عَلَى النَّبِیِّ وَ آلِهِ ثُمَّ لْیَسْأَلِ اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنَّهُ یُبِیحُ لَهُ بِرَأْفَتِهِ مَا یُغْنِیه» (وسائل الشیعة، ج20، ص105) هر گاه یکی از شما زنی را دید که او را (به لحاظ زیبایی) شگفت زده کرد، … دو رکعت نماز بخواند و خدا را زیاد ستایش کند و بر پیامبر و آلش درود فرستد، آنگاه خدا را از فضلش مورد درخواست قرار دهد، چرا که خداوند با مهربانی خود به او چیزی میدهد که بینیازش سازد.
این روایت گرانبار در مورد مردان خوب و جذاب نیز کاربرد دارد! خواستگارهای بالفعل و موجود شما هر یک دارای ویژگیهای مثبت فراوانی هستند. تمامی انسانها دارای نکات برجسته و نیکوی هستند که در صورت آشنایی با آنها، به فرد علاقهمند میشویم و این تمرکز ما بر روی یک نفر بوده که احساس ما را درگیر کرده است. وارد شدن به فرآیند ازدواج و پیگیری و رسیدن به شناخت، امکان ایجاد احساس و عشق واقعی را فراهم میکند.
در عشقهای یک طرفه پسرها کمتر دچار دردسر میشوند چون در نهایت دل به دریا زده و برای ازدواج پا پیش میگذارند اما دخترها این جسارت را ندارند چون از شنیدن جواب منفی پسر واهمه دارند.
ممکن است که اینجا از سوی دخترها متهم شویم که چون سن و سالی از ما گذشته دیگر مفهوم عشق را درک نمیکنیم و از دل پردرد آنان بی خبر هستیم! یا مدعی شوید که این پسر «یگانهای» در هستی است و نمیتوان به سادگی از وی گذشت! چه باید کرد؟
اگر واقعا نمیتوانید او را فراموش کنید توصیه میشود که با توجه به وضعیت فرهنگی جامعه، دختر خانم پاپیش نگذارد بلکه از یک فرد واسطه کمک بگیرد که امین و رازدار برای وی باشد. این فرد باید با پسر مورد نظر صحبت کند و در صورتی که وی قصد ازدواج داشت، این دختر را به عنوان یک گزینه مناسب به وی معرفی کند. به خود قول دهید که در صورتی که جواب پسر به واسطه منفی بود، این احساس را فراموش کنید و به گزینههای واقعی ازدواج که همان خواستگارهای موجود شما هستند، فکر کنید و تصمیم بگیرید. حداقل برای انتخاب کسی که ادعای دوست داشتنش را دارید، ارزش و احترام قائل شوید و جواب منفی او را قبول کنید.
>>>مهارتهای اجتماعی در یک زندگی دخترانه – بخش سوم
>>>مهارتهای اجتماعی در یک زندگی دخترانه – بخش چهارم