۱۳۹۹/۰۱/۱۲
–
۵۲۷۹ بازدید
آیا مى توان گفت چون در قرآن آمده مکر خدا عظیم است و درباره زنان نیز آمده «إِنَّ کَیْدکنّ عظیم»، پس این صفت زنان نیز پسندیده است؟
در قرآن کریم تعبیراتى چون:«وَ اللّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ»(1)«إِنَّ کَیْدِى مَتِینٌ»(2)
آمده است که خداوند مکر و کید را به خودش نسبت داده است. در سوره یوسف نیز خطاب به زنان «إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ» آمده است.
«مکر» در لغت عرب با آنچه در فارسى متداول است، تفاوت دارد. امروزه در زبان فارسى، «مکر» به نقشه هاى شیطانى و زیان بخش گفته مى شود؛ در حالى که در لغت عرب هر نوع چاره اندیشى را مکر مى گویند، اعمّ از اینکه خوب باشد یا بد و زیان آور. در مفردات راغب آمده است: «المکر صرف الغیر عما یقصده»؛ یعنى، مکر این است که کسى را از منظورش باز دارند (اعمّ از اینکه منظورش خوب باشد یا بد).
در قرآن مجید نیز گاهى «ماکر» با کلمه «خیر» ذکر شده؛ مانند:
«وَ اللّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ»؛
«خداوند بهترین چاره جویان است»
و گاهى «مکر» با کلمه «سیئه» آمده است؛ مانند:
«وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ» (3)
«نقشه و اندیشه بد جز به صاحبش احاطه نخواهد کرد».
بنابراین مکر اگر به انسان ها منسوب شود، به معناى چاره اندیشى خوب و یا بد است؛ اما اگر به خدا نسبت داده شود، فقط به معناى خوب خواهد بود؛ زیرا ساحت قدس ربوبى مبرّا از هر بدى است. چرا که از ذاتى سرچشمه مى گیرند که عین کمال و کمال مطلق است.
در آیه شریفه «وَ اللّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ» سخن از چاره جویى هاى بى مانند خداوند، در برابر توطئه هاى منحرفان و ظالمان است و در آن خدا را به مهم ترین چاره جویان توصیف مى کند.
به هر حال توصیف خداوند به «خیرالماکرین» یا به جهت آن است که قدرت او بر تدبیر و چاره چویى از همه بیشتر است و یا اینکه مکر دیگران ممکن است از نوع خوب و بد باشد؛ ولى در مورد خداوند همیشه از نوع ممدوح است.
واژه «کید» نیز در لغت به معناى نوعى حیله و طرح و نقشه است و مانند «مکر» گاهى خوب و گاهى بد است. استعمال این واژه در مورد خداوند از نوع ممدوح و پسندیده است و در آیه شریفه «إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ» به معناى این جهت است که نقشه خداوند (در مجازات ها)، بسیار قوى و شدید است.
اما عبارت «إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ»، سخن عزیز مصر به همسرش است؛ یعنى، بعد از آنکه او در عشق خود به یوسف، شکست خورد و در آستانه رسوایى قرار گرفت، خواست با مهارت خاصى، برائت خود و آلودگى یوسف را مطرح کند، اما وقتى یوسف به دفاع از خود پرداخت و شاهدى نیز بر این امر شهادت داد و بدین ترتیب پاکى و بى گناهى یوسف و هوس رانى همسر عزیز مصر ثابت گردید؛ عزیز مصر جمله «إِنَّهُ مِنْ کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ» را به همسرش گفت.
از داستان یوسف بر مى آید، زنانى همچون همسر عزیز مصر ـ که بى بند و بار و هوس رانند ـ براى رسیدن به مقصود خود، نقشه هایى مى کشند که در نوع خود بى نظیر است و عزیز مصر، وقتى این نقشه بى نظیر و به ظاهر حساب شده همسرش را دید، این مکر و حیله گرى را به «زشتى بزرگ» توصیف کرد.
پی نوشت ها:
(1) آل عمران 3، آیه 54.
(2) اعراف 7، آیه 183.
(3) فاطر 35، آیه 43.
آمده است که خداوند مکر و کید را به خودش نسبت داده است. در سوره یوسف نیز خطاب به زنان «إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ» آمده است.
«مکر» در لغت عرب با آنچه در فارسى متداول است، تفاوت دارد. امروزه در زبان فارسى، «مکر» به نقشه هاى شیطانى و زیان بخش گفته مى شود؛ در حالى که در لغت عرب هر نوع چاره اندیشى را مکر مى گویند، اعمّ از اینکه خوب باشد یا بد و زیان آور. در مفردات راغب آمده است: «المکر صرف الغیر عما یقصده»؛ یعنى، مکر این است که کسى را از منظورش باز دارند (اعمّ از اینکه منظورش خوب باشد یا بد).
در قرآن مجید نیز گاهى «ماکر» با کلمه «خیر» ذکر شده؛ مانند:
«وَ اللّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ»؛
«خداوند بهترین چاره جویان است»
و گاهى «مکر» با کلمه «سیئه» آمده است؛ مانند:
«وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ» (3)
«نقشه و اندیشه بد جز به صاحبش احاطه نخواهد کرد».
بنابراین مکر اگر به انسان ها منسوب شود، به معناى چاره اندیشى خوب و یا بد است؛ اما اگر به خدا نسبت داده شود، فقط به معناى خوب خواهد بود؛ زیرا ساحت قدس ربوبى مبرّا از هر بدى است. چرا که از ذاتى سرچشمه مى گیرند که عین کمال و کمال مطلق است.
در آیه شریفه «وَ اللّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ» سخن از چاره جویى هاى بى مانند خداوند، در برابر توطئه هاى منحرفان و ظالمان است و در آن خدا را به مهم ترین چاره جویان توصیف مى کند.
به هر حال توصیف خداوند به «خیرالماکرین» یا به جهت آن است که قدرت او بر تدبیر و چاره چویى از همه بیشتر است و یا اینکه مکر دیگران ممکن است از نوع خوب و بد باشد؛ ولى در مورد خداوند همیشه از نوع ممدوح است.
واژه «کید» نیز در لغت به معناى نوعى حیله و طرح و نقشه است و مانند «مکر» گاهى خوب و گاهى بد است. استعمال این واژه در مورد خداوند از نوع ممدوح و پسندیده است و در آیه شریفه «إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ» به معناى این جهت است که نقشه خداوند (در مجازات ها)، بسیار قوى و شدید است.
اما عبارت «إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ»، سخن عزیز مصر به همسرش است؛ یعنى، بعد از آنکه او در عشق خود به یوسف، شکست خورد و در آستانه رسوایى قرار گرفت، خواست با مهارت خاصى، برائت خود و آلودگى یوسف را مطرح کند، اما وقتى یوسف به دفاع از خود پرداخت و شاهدى نیز بر این امر شهادت داد و بدین ترتیب پاکى و بى گناهى یوسف و هوس رانى همسر عزیز مصر ثابت گردید؛ عزیز مصر جمله «إِنَّهُ مِنْ کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ» را به همسرش گفت.
از داستان یوسف بر مى آید، زنانى همچون همسر عزیز مصر ـ که بى بند و بار و هوس رانند ـ براى رسیدن به مقصود خود، نقشه هایى مى کشند که در نوع خود بى نظیر است و عزیز مصر، وقتى این نقشه بى نظیر و به ظاهر حساب شده همسرش را دید، این مکر و حیله گرى را به «زشتى بزرگ» توصیف کرد.
پی نوشت ها:
(1) آل عمران 3، آیه 54.
(2) اعراف 7، آیه 183.
(3) فاطر 35، آیه 43.