۱۳۹۹/۰۱/۱۳
–
۹۱۸ بازدید
باعرض سلام
مولفه های اصلی نظریه انتظار از منظر مقام معظم رهبری چیست ؟
“شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا زمینه را برای آنچنان دورانی آماده کنید، دورانی که در آن، ظلم و ستم به هیچ شکلی وجود ندارد، دورانی که درآن،اندیشه و عقول بشر از همیشه فعالتر و خلاقتر و آفریننده تر است،دورانی که ملتها با یکدیگر نمی جنگند، دستهای جنگ افروز عالم همانهایی که جنگ های منطقه ای و جهانی را در گذشته به راه انداختنه اند و می اندازند دیگر نمی توانند جنگی به راه بیندازند، در مقیاس عالم صلح و امنیت کامل هست باید برای آن دوران تلاش کرد. قبل زا دوران مهدی موعود،آسایش و راحت طلبی و عافیت نیست. در روایات « والله لتمحصن» و «والله لتغربلن» است به شدت امتحان می شوید، فشار داده می شوید.امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود (عج)، در میدان های مجاهدت،انسانهای پاک امتحان می شوند. در کوره های آزمایش وارد می شوند و سربلند بیرون می آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود(ارواحنا فداه) روز به روز نزدیکتر می شود .
با توجه به آنچه چیزی که از تعریف انتظار (که همان چشم به راهی و امید داشتن به ظهور فردی الهی است) و فلسفه ضرورت انتظار، (که رسیدن به پیروزی نهایی حق بر باطل و تشکیل حکومت الله و عدل می باشد ) به دست می آوریم، نهایتا در میابیم که اندیشه ی انتظار سازنده ابتدا خود فرد را وادار به خود سازی و اصلاح می کند و سپس او را برای ساختن یک جامعه ی ایده آل و مطلوب فطرت بشری مهیا می سازد که آماده پذیرش آخرین منجی و ذخیره الهی باشد و این همان غرض اصلی و نهایی از اندیشه ی انتظار است.
انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند، دست به هیچ کاری نزند، هیچ اصلاحی را وجههی همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان (علیه الصّلاة و السّلام) هستیم. اینکه انتظار نیست. انتظارِ چیست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهىِ ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطرۀ ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بندۀ واقعی خدا بکند. باید برای این کار آماده بود. تشکیل نظام جمهوری اسلامی یکی از مقدمات این حرکت عظیم تاریخی است. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است.
این آمادگی را باید در وجود خودمان، در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم. و خدای متعال نعمت داده است به مردم عزیز ما، به ملت ایران، که توانسته اند این قدم بزرگ را بردارند و فضای انتظار را آماده کنند. این معنای انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصّلاة والسّلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است .
مولفه های اساسی انتظار
الف)قانع نبودن از وضعیت موجود
بی شک وضع مو جود در زمان غیبت دارای کاستی ها و کمبود هایی است. که گاهااین کاستی ها، بسیار تاثیر گذار و حیاتسیت که عدم حضور امام را در جامعه بشری بیش از پیش پر رنگ تر نشان می دهد. همچون: نبود عدالت و وجود ظلم …
در باور و اعتقادات شیعه، آخرین پیشوا و امام که همان مصلح جهانیست از نظرها غایب است و باعث محروم ماندن جامعه بشری از مواهب وجودی آن امام است. در چنین دورانی منتظر حقیقی و راستین،به سبب عدم درک و محروم ماندن خود و هم نوعانش از توفیقات حضوری امام، بر خود لازم می داند که همه ی عوامل که باعث طولانی شدن غیبت حضرت می شود را به اندازه توان خود برطرف کند.
معنای انتظار فرج به عنوان عبارة أخرای انتظار ظهور، این است که مؤمنِ به اسلام، مؤمنِ به مذهب اهلبیت(علیهم السلام) وضعیتی را که در دنیای واقعی وجود دارد، عقده و گره در زندگی بشر میشناسد. واقعِ قضیه هم همین است. منتظر است که این فروبستگىِ کار بشر، این گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا بکند. مسئله، مسئلهی گره در کار شخص من و شخص شما نیست. امام زمان (علیه الصلاة و السلام) برای اینکه فرج برای همهی بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعهی بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آیندهی بشر را نجات بدهد. … انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است. این معنی انتظار فرج است .
ب)امید و توقع دستیابی به وضع مطلوب
با توجه به روحیه ی کمال گرایی و کمال طلبی انسان، می توان گفت انتظار حالتی را در فرد ایجاد می کند که تمام عملکرد و رفتار خود را به جهت رسیدن به آن مطلوب، با هم هماهنگ و همسو می کند.
باید منتظر بود. این نگاه ادیان به پایانِ راهِ کاروان بشرى، نگاه بسیار امیدبخشى است؛ حقیقتاً روحیّهى انتظار و روحیّهى ارتباط با ولىّعصر (ارواحنا فداه) و منتظر ظهور بودن و منتظر آن روز بودن، یکى از بزرگترین دریچههاى فرج براى جامعهى اسلامى است. منتظر فرج هستیم؛ خود این انتظار، فرج است؛ خود این انتظار، دریچهى فرج است، امیدبخش است، نیروبخش است؛ از احساس بیهودگى، از احساس ضایع شدن، از نومیدى، از گیج و گمى نسبت به آینده جلوگیرى میکند؛ امید میدهد، خط میدهد. مسئلهى امام زمان (سلام الله علیه) این است و امیدواریم که خداى متعال ما را به معناى واقعى کلمه از منتظران قرار بدهد و چشم ما را به تحقّق این وعدهى الهى روشن کند .
ج) حرکت و تلاش برای گذر از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب
انسان به دلیل دارا بودن ظرفیت های فراوان، همواره در جهت رشد معنوی و فکری خود، در تلاش است. فرد در حالت انتظار خود را در پی مدینه فاضله ای می بیند که در آن می تواند به آن رشد و بالندگی برسد و قوه های خود را به فعلیت برساند.
از سویی دیگر غیبت آخرین پیشوای معصوم، باعث می شود برخی از راه های کمال بر انسان و جامعه بسته شود. در بحث انتظار در غیبت امام، امید به وضع بهتر، مهم ترین مولفه ایست که انسان را از خمودگی بر حذر داشته و او را به تلاش و کوشش وا می دارد. و اگر به این مطلوب هم دست پیدا نکرد، در درگاه الهی ماجور و دارای اجر است. این امید به وضع مطلوب را می توان در مولفه هایی همچون: آگاهی به عدم حضور امام معصوم،احساس نیاز به وجود امام معصوم،یقین به ظهور امام غایب، و نزدیک دانستن ظهور، خلاصه نمود.
بشریت دارد همینطور این راه را طى میکند تا به اتوبان برسد؛ این اتوبان، دورانِ مهدویت است، دوران ظهور حضرت مهدى (سلام الله علیه) است. اینجور نیست که وقتى به آنجا رسیدیم، یک حرکت دفعى انجام بگیرد و بعد هم تمام بشود؛ نه، آنجا یک مسیر است. در واقع باید گفت زندگى اصلى بشر و حیات مطلوب بشر از آنجا آغاز میشود و بشریت تازه مىافتد در راهى که این راه یک صراط مستقیم است و او را به مقصد آفرینش میرساند؛ «بشریت» را میرساند، نه آحادى از بشریت را، نه افراد را، مجموعهها را می رساند .
عناصر تشکیل دهنده انتظار
انتظار ظهور منجی هیچگاه به حقیقت نمی پیوندد مگر در صورتی که سه عنصر اساسی در آن محقق شود:
۱)عنصر عقیدتی
شخص منتظر باید ایمان راسخی به حتمی بودن ظهور منجی و نجات بخشی او داشته باشد. باید منتظر بود. این نگاه ادیان به پایانِ راهِ کاروان بشرى، نگاه بسیار امیدبخشى است؛ حقیقتاً روحیّهى انتظار و روحیّهى ارتباط با ولىّعصر (ارواحنا فداه) و منتظر ظهور بودن و منتظر آن روز بودن، یکى از بزرگترین دریچههاى فرج براى جامعهى اسلامى است. منتظر فرج هستیم؛ خود این انتظار، فرج است؛ خود این انتظار، دریچهى فرج است، امیدبخش است، نیروبخش است؛ از احساس بیهودگى، از احساس ضایع شدن، از نومیدى، از گیج و گمى نسبت به آینده جلوگیرى میکند؛ امید میدهد، خط میدهد. مسئلهى امام زمان (سلام الله علیه) این است و امیدواریم که خداى متعال ما را به معناى واقعى کلمه از منتظران قرار بدهد و چشم ما را به تحقّق این وعدهى الهى روشن کند .
۲) عنصر نفسانی
شخص منتظر باید در حال آمادگی دائمی به سر ببرد. انتظار، تکلیف بر دوش انسان میگذارد. وقتی انسان یقین دارد که یک چنین آیندهای هست؛ همچنانی که در آیات قرآن هست: «و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون. انّ فی هذا لبلاغا لقوم عابدین» – مردمانی که اهل عبودیت خدا هستند، میفهمند – باید خود را آماده کنند، باید منتظر و مترصد باشند. انتظار لازمهاش آمادهسازی خود هست. بدانیم که یک حادثهی بزرگ واقع خواهد شد و همیشه منتظر باشید. هیچ وقت نمیشود گفت که حالا سالها یا مدتها مانده است که این اتفاق بیفتد، هیچ وقت هم نمیشود گفت که این حادثه نزدیک است و در همین نزدیکی اتفاق خواهد افتاد. همیشه باید مترصد بود، همیشه باید منتظر بود. انتظار ایجاب میکند که انسان خود را به آن شکلی، به آن صورتی، به آن هیئت و خُلقی نزدیک کند که در دوران مورد انتظار، آن خُلق و آن شکل و آن هیئت متوقع است. این لازمهی انتظار است. وقتی بناست در آن دوران منتظَر عدل باشد، حق باشد، توحید باشد، اخلاص باشد، عبودیت خدا باشد – یک چنین دورانی قرار است باشد – ما که منتظر هستیم، باید خودمان را به این امور نزدیک کنیم، خودمان را با عدل آشنا کنیم، آمادهی عدل کنیم، آمادهی پذیرش حق کنیم. انتظار یک چنین حالتی را به وجود میآورد .
۳) عنصر عملی و سلوکی
شخص منتظر باید در حد استطاعت خود، در سلوک و رفتارش، زمینه های اجتماعی و فردی را برای ظهور منجی فراهم نماید. این انتظار، مستلزم صلاح و عمل است؛ باید خودمان را اصلاح کنیم، باید اهل عمل به آن چیزی باشیم که دل آن بزرگوار را شاد میکند. اگر بخواهیم اینجور عمل بکنیم و این صلاح و اصلاح را برای خودمان فراهم بکنیم، طبعاً نمیتوانیم به عمل فردی اکتفا کنیم. در محیط جامعه، در محیط کشور، در محیط جهانی هم وظایفی هست که باید انجام بدهیم؛ این وظایف چه هستند؟ این همان چیزی است که نیاز دارد به بصیرت، نیاز دارد به معرفت، نیاز دارد به نگرش جهانی، نیاز دارد به روشنبینی؛ این آن چیزی است که شما جوان عزیز فعّالِ امروز به آن موظّفید .
باید توجه داشت که اگر هر یک از این سه عنصر اساسی برای انتظار نباشد انتظار حقیقی معنا پیدا نخواهد کرد.
اقسام انتظار
1)انتظاری که سازنده است، تحرک بخش است، تعهد آور است، این انتظار عبادت و بلکه با فضیلت ترین عبادت هاست. برداشت قشری از مردم در مورد مهدویت و انقلاب مهدی(ع) این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها و تباهی ها ناشی می شود آنگاه که اصلاح به نقطه صفر می رسد حق و حقیقت طرفداری نداشته باشد. فرد صالحی در جهان یافت نشود.این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت (نه از اهل حقیقت زیرا که حقیقت طرفداری ندارد) از آستین بیرون می آید.
ما مأمور به انتظاریم؛ انتظار یعنی چه؟ انتظار به معنای مترصّد بودن است. در ادبیّات نظامی یک چیزی داریم به نام «آمادهباش»؛ انتظار یعنی «آمادهباش»! باید «آمادهباش» باشیم. انسان مؤمن و منتظر، آنکسی است که در حال «آمادهباش» است. اگر امام شما که مأمورِ به ایجاد عدالت و استقرار عدالت در کلّ جهان است، امروز ظهور بکند، باید من و شما آماده باشیم. این «آمادهباش» خیلی مهم است؛ انتظار به این معنا است. انتظار به معنای بیصبری کردن و پا به زمین کوبیدن و چرا دیر شد و چرا نشد و مانند اینها نیست، انتظار یعنی باید دائم در حال «آمادهباش» باشید .
۲)انتظاری که ویرانگر است، بازدارنده است، فلج کننده است، و نوعی اباحهگری محسوب می شود.
نام امام زمان (عجّلاللهلهالفرج و سلاماللهعلیه) و یاد این بزرگوار، دائماً به ما یادآوری میکند که طلوع خورشیدِ حق و عدل در پایان این شب ظلمانی، قطعی است. انسانها گاهی که امواج متراکم ظلمت و ظلم را مشاهده میکنند، مأیوس میشوند. یاد امام زمان نشاندهندهی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد؛ بله، ظلمات هست، ظالمان و تاریکیآفرینان هستند در دنیا، و قرنهای متمادی بودهاند امّا پایان این شب سیاه و ظلمانی، قطعاً طلوع خورشید است؛ این آن چیزی است که اعتقاد به امام زمان به ما میآموزد؛ این وعدهی تضمینشدهی پروردگار است: اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ وَ العِلمُ المَصبوبُ وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ وَعداً غَیرَ مَکذوب؛ وعدهی تخلّفناپذیر الهی است. در اوّل زیارت [هم دارد]: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَه؛ وعدهای که تضمینشده است از طرف پروردگار، ظهور این بزرگوار است. معتقدین به ظهور ولیّعصر و وجود ولیّعصر (ارواحنا فداه) هیچگاه دچار ناامیدی و یأس نمیشوند، و میدانند که قطعاً این خورشید طلوع خواهد کرد و این تاریکیها و این سیاهیها را برطرف خواهد کرد .
انتظار سازنده
از مجموعه آیات و روایات اسلامی استفاده می شود که ظهور مهدی موعود حلقه ای ست از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود سهیم بودن یک فرد و سعادت او موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد، امامان و رهبران معصوم الهی به طور روشن و صریح با ارائه تصویری مناسب از انتظار روی برداشت اول خط بطلان کشیده و برای این که هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند به قسمت مهم و اساسی مفهوم انتظار اشاره کردند که انتظار عمل است؛ آن هم افضل و بزرگترین اعمال،آن جا که می فرماید انتظار فرج از بزرگترین اعمال است و یا این که انتظار فرج از عبادات است و در روایت دیگری می خوانیم از امام علی(ع) که شخصی سوال کرد: کدام این اعمال نزد خدای عزوجل محبوب تر است؟ حضرت فرمودند انتظارفرج .
بنابراین بعضی که انتظار را خاموشی و گوشه گیری و اعتزال معنی می کنند و بدین وسیله آن را موردهجوم قرار داده اند،به خطا رفته اند. چون حقیقت انتظار را درک نکرده اند .
انتظار عام وخاص
در بین احادیث اسلامی که از طریق شیعه و سنی به دست ما رسیده است،اشاره به دو نوع انتظار شده است: یکی انتظار عام، که از آن انتظار فرج به صورت مطلق تعبیر شده است. ودیگر انتظار خاص، که از آن انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) به ویژه تعبیر گردیده است، این تعبیر عمدتا در روایات شیعه وارد شده است. از باب نمونه در رابطه با دسته اول از روایات می خوانیم: رسول خدا (ص)فرمود: “افضل العباده انتظار الفرج” برترین عبادت انتظار فرج است . با مراجعه به برخی از روایات مشاهده می کنیم که مقصود از فرج همان فرج قائم آل محمد (ص) و ظهورمهدی موعود است. شیخ صدوق(ره) به سندش از امام علی(ع) نقل می کند که فرمود: “المنتظر لامرنا کالمتشحط بدمه فی سبیل الله” کسی که منتظر امام مامهدی (ع) باشد به مانند کسی می ماند، که در راه خدا در خون خودغوطه است .
منابع در سایت Khamenei_ir