خانه » همه » مذهبی » نقش نیت در ساخت انسان

نقش نیت در ساخت انسان


نقش نیت در ساخت انسان

۱۳۹۷/۱۰/۲۵


۲۹۷ بازدید

سلام در رابطه با سوال اولم خواستم بگم چطور ممکنه ادم کار خوب کنه نیت خوبی هم داشته باشه اما ثواب معنوی نداشته باشه اگه حتی هدف من از انجام اون کار خوب ارامش دلم احساس رضایت خودم یا کمال روحم باشه همه ی اینا نیت خوبیه خدا به همه ی اینها سفارش کرده اصلا دل حرم خداست مگه حتما باید بگی برای خشنودی خدا؟ این یه چیز مسلمه که کار خوب ونیت خوب خدارو خشنود میکنه

دوست گرامی. ما کارهای خوب می توانیم انجام دهیم اما اگر بخواهیم به کمال برسیم حتما باید با نیت خالص برای کسب رضایت خداوند باشد. اگر کار برای خدا نباشد هرچند کار خودش خوب باشد اثر معنوی ندارد و باعث رشد نمی شود. این یکی از موضوعات بسیار مهم و اسرار دین اسلام است که برای نیت نقش تاثیر گذار عجیبی تعریف کرده است و درست هم هست. نیت بسیار در ساخت شخصیت انسان موثر است.
هدف زندگی انسان بندگی خدا است و خدا ما را برای بندگی آفریده و هدف بندگی کسب رضایت خدا است و رضایت خدا است که باعث رشد بنده می شود و البته یک مرحله بالاتر هم دارد و آن محبت خدا است.
در روایت هست که وقتی خدا بنده ای را دوست بدارد به او قدرت شنوایی و بینایی فراطبیعی می دهد و عارف می شود.
مطلب زیر جهت توضیح ارایه می شود.
 هدف و مقصد سلوک قرآنی!
ابتدا به یک نکته دقیق اشاره کنیم و آن تفاوت هدف و مقصد است. هدف خودسازی در دنیا حاصل می شود و عبارت است از رسیدن رضایت و محبت خداوند و آمادگی برای مرگ است، ولی مقصد آن که در آخرت بدست می آید، وصول به سعادت جاودان اخروی است.
نکته دوم این است که بدانیم: هدف خلقت و زندگی انسان در این دنیا بندگی خدا و سلوک است، اما در مرحله بعد، هدف بندگی و سلوک، کسب رضایت و محبت الهی است، یعنی خدای متعال خود سالک را برای سلوک و بندگی آفریده است، اما سلوک و بندگی خودش هدف دیگری دارد که سالک باید آنرا تعقیب نماید، هدف سالک از سلوک و بندگی اولا رسیدن به رضایت الهی و سپس وصول به محبت الهی است.
نکته سوم اینکه، سلوک قرآنی علاوه بر اهداف دنیوی و مقصد اخروی، نتایج و دستاوردهای فراوانی نیز دارد که در بخش پایانی کتاب به آنها اشاره می شود.
بنابراین در این بخش از کتاب به دو مطلب اشاره می کنیم:
1- هدف سلوک قرآنی:
سلوک قرآنی همانطور که اشاره شد دو مرحله دارد. 1- سلوک عقلانی که مرحله واجب سلوک و بندگی است و با هدف کسب رضایت الهی انجام می شود، 2- سلوک عرفانی که مرحله مستحب سلوک و بندگی می باشد و با هدف کسب محبت الهی انجام می شود.
مبنای این تقسیم، همانگونه که اشاره شد، روایت قرب فرایض و نوافل است که در بحث مراحل سلوک قرآنی به تبیین شده است.
در سلوک عقلانی تمام همت سالک مصروف کسب رضایت الهی می شود و چون توانست خدای متعال را از خود راضی نماید، اذن دخول به سلوک عرفانی را یافته، وارد عالم عشق و عرفان می شود و جد و جهد خود را صرف رسیدن به محبت الهی می کند. آنگاه است که مطابق حدیث قرب نوافل وقتی خدای متعال بنده خود را دوست داشته باشد، حواس باطنی و قلبی او را باز می کند تا به حقایق عوالم غیبی و ملکوتی بینا و شنوا گردد.
بنابراین تمام نتایج معرفتی ای که برای سالک در نتیجه سلوک حاصل می شود، مانند معرفت شهودی و کشف و کرامت و ولایت و خلافت، همه نتیجه وصول به محبت خدای متعال است و سالکی به محبت واصل می شود که قبلا در اثر انجام وظایف واجب و سلوک عقلانی، رضایت الهی را کسب کرده باشد.
 
2- مقصد سلوک قرآنی:
انسان مسافری است که مقصدش زندگی در عالم آخرت و ماورای طبیعت است و به این دنیا آمده تا به کمال برسد و خود را برای سفر به سوی چنین مقصدی آماده نماید.
همچون جنین که در رحم مادر به کمال می رسد و خود را برای تولد آماده می کند، ولی مقصدش زندگی در دنیا است.
انسان با کامل شدن آماده سفر به آخرت می شود، بنابراین کامل شدن و آماده شدن، مصداقش یکی است.
کسی که در طول زندگی خود در این دنیا در جهت سازندگی خود قدمی برنداشته است، هرگز برای مرگ و لقای الهی آمادگی ندارد.
خودسازی برای این است که انسان آماده ملاقات پروردگار شود و برای رفع نگرانی های خود پس از مرگ تلاش کند.
در قرآن کریم می خوانیم: انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه. ای انسان تو تلاش کننده به سوی خدای خود هستی و او را ملاقات خواهی کرد. (انشقاق، 6 )
آدمی باید برای ملاقات خداوند آماده باشد و این راهی جز خودسازی توحیدی ندارد. در روایت است که روزی بیست بار یاد مرگ باشید، یعنی خود را برای پس از مرگ آماده نمایید.
علی (ع) هر شب بعد از نماز عشاء فریاد می زد که همگان بشنوند: تجهزوا رحمکم الله فقد نودی فیکم الرحیل
(خطبه 204 نهج البلاغه) برای مرگ مهیا شوید و وسایل سفر خود را آماده  کنید، خدا شما را رحمت کند، بدرستیکه منادی مرگ ندای الرحیل در میان شما سرداده، توجه خود را به دنیا کم کنید و از دنیا بیرون روید در حالی که با خود زاد و توشه ای از اعمال خوب داشته باشید. به راستی که روبروی شما عقبه های کئود، یعنی گردنه های بسیار دشوار و منزل گاه های هولناک وجود دارد که باید از آنها عبور کنید واز این بابت چاره ای ندارید.
دربسیاری از روایات زیرکترین افراد را کسانی دانسته اند که دردنیا به دنبال جمع کردن زاد و توشه برای سفر طولانی خود یعنی آخرت هستند.
روزی یکی از اصحاب سوال کرد: (یا رسول الله! من أکیس الناس؟ ای رسول خدا زیرک ترین مردم کیان اند.
قال (ص): أکیس الناس أکثرهم استعداداً للموت. زیرک ترین مردم کسانی هستند که خود را برای مرگ و سفر آخرت آماده می کنند.
امام على (ع) فرمودند: تَزَوَّدوا فی أیّامِ الفَناءِ لأیّامِ البَقاءِ ، قد دُلِلتُم علَى الزّادِ، و اُمِرتُم بالظَّعنِ، و حُثِثتُم علَى المَسیرِ . از این ایّام فانى براى ایّام باقى توشه بردارید؛ توشه را به شما نمایانده اند و فرمان کوچتان داده اند و براى رفتن به شتاب وادارتان کرده اند. ( نهج البلاغة : خطبة ۱۵۷ )
و نیز فرمود: إنّما الدُّنیا مُنتَهى بَصَرِ الأعمى، لا یُبصِرُ مِمّا وراءها شیئا ، و البَصیرُ یَنفُذُها بَصَرُهُ و یَعلَمُ أنّ الدّارَ وراءها،فالبَصیرُ مِنها شاخِصٌ ، و الأعمى إلَیها شاخِصٌ ، و البَصیرُ مِنها مُتَزوِّدٌ ، و الأعمى لَها مُتَزوِّدٌ . دنیا چشم انداز نهایى شخص نابینا (بى بَصَر) است و در فرا سوى آن چیزى نمى بیند. امّا شخص بینا و با بصیرت، نگاهش از دنیا فراتر مى رود و درمى یابد که سراى حقیقى، در آن سوى دنیا است. بنابراین، شخص بینا از دنیا چشم بر مى کند و نابینا به آن چشم مى دوزد، بینا از دنیا توشه برمى دارد، و نابینا براى آن توشه برمى دارد. ( نهج البلاغة: خطبة۱۳۳ )
امام على (ع) در پاسخ به این سؤال که آماده شدن براى مرگ به چیست؟ ـ فرمود : أداءُ الفَرائضِ ، و اجتِنابُ المَحارِمِ ، و الاشتِمالُ علَى المَکارِمِ ، ثُمّ لا یُبالی أ وَقَعَ علَى المَوتِ أم وَقَعَ المَوتُ علَیهِ . و اللّه ِ، ما یُبالی ابنُ أبی طالبٍ أ وَقَعَ علَى المَوتِ أم وَقَعَ المَوتُ علَیهِ. به جاى آوردن واجبات و دورى کردن از حرام ها و داشتن خوى هاى نیک. با رعایت این امور، دیگر آدمى را چه باک که او به سراغ مرگ رود یا مرگ به سراغش آید.
سوگند به خدا، که پسر ابى طالب را باکى نیست که خود به سراغ مرگ رود یا مرگ به سراغ او آید. ( الأمالی للصدوق : ص ۱۷۲،۱۷۳ )
امام حسن مجتبی (ع) قبل از شهادت و در بستر بیماری این طور جناده ابن ابی امیه را موعظه فرمود : استعد لسفرک و حصل زادک قبل حلول اجلک. آماده سفر آخرت شو و توشه آن سفر را پیش از رسیدن زمان مرگت بدست آور.
ز آنجایی که سفر آخرت  بسیار طولانی و ترسناک و دارای منزل گاه های سخت و عقبات شدید است، بنابراین احتیاج به زاد و توشه بسیار دارد که نباید لحظه ای از آن غافل شد و می طلبد که شب وروز در فکر آن باشیم. بنابراین یکی از دلایل ضرورت خودسازی توحیدی، آماده شدن برای مرگ و لقای الهی است.
 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد