۱۳۹۵/۰۷/۱۱
–
۹۴ بازدید
آیا به شعارها و نمادهای ملی نیز مانند شعائر دینی باید احترام گذاشت؟
شعار نوعی تظاهر و اعلام وابستگی به یک قوم یا یک کشور و یا یک فکر و عقیده است[ یادداشت های استاد مطهری، ج 6، ص 45.] بعضی شعارها، شعارهای اجتماعی است که مربوط است به یک ملت و کشور، از قبیل شعارهای ملی، جنگی، آداب و رسوم و…[ همان، ص 38 با تلخیص.]
بدیهی است رعایت ادب و احترام به قانون و پرهیز از توهین به هنجارهای مورد پذیرش مردم در تمام فرهنگها پسندیده میباشد؛ و از لحاظ منطقی، جزء مشهورات عامه[ مشهورات بهمعنای اعم، قضایایی هستند که همه عُقلا در اعتقاد به آن با هم توافق دارند که یکی از اقسام آن خُلقیات میباشد. خلقیات یا آراء محموده نیز عبارت است از احکام و اصولی که عقلا بهخاطر حکم خُلق آدمی بر آن توافق دارند …انسان دارای یک حس باطنی است که خوبیها و بدیها را با آن درک میکند (فألهمها فجورها و تقویها) و توسط همین حس است که انسان شجاعت را ستایش و ترس را نکوهش میکند و در واقع مبدأ حکم در خلقیات، همین حس باطنی یا فطرت یا عقل سلیم یا وجدان است نه ملکهای که در انسان بهخاطر کثرت فعل پدید میآید. «ترجمه المنطق»، ج2 ص164و165.] است و خداوند نیز در این موارد یا با اوامر ارشادی، همان هنجارِ اجتماعی و لزومِ عرفی را صحه گذاشته و تأکید میکند و یا با وضع قوانین جدید، فرهنگ عمومی را اصلاح یا تغییر میدهد.
نمادهای یک ملت را میتوان از جهاتی به نمادهای فرهنگی؛ مانند خط و زبان و گویش، لباسهای محلی، آداب و رسوم قومی و… نمادهای سیاسی مانند؛ بزرگداشت رهبران و انقلابیون و جشن پیروزی و استقلال کشور و… و نیز نمادهای علمی مانند؛ تندیس دانشمندان یا دست آوردهای علمی، تقسیم نمود.
استاد مطهری شعائر ملی را شعائری میداند که روحیه ملت به آنها بستگی دارد و آن را یکی از عوامل و شرایط شکلگیری هویت ملی میداند.[ یادداشت های استاد مطهری، ج 2، ص 103.]
بنابراین احترام به شعائر ملی اگر منافاتی با شعائر الهی و احکام دینی نداشته باشد جایز و اگر در راستای اهداف دین باشد پسندیده و مطلوب نیز هست.
بدیهی است رعایت ادب و احترام به قانون و پرهیز از توهین به هنجارهای مورد پذیرش مردم در تمام فرهنگها پسندیده میباشد؛ و از لحاظ منطقی، جزء مشهورات عامه[ مشهورات بهمعنای اعم، قضایایی هستند که همه عُقلا در اعتقاد به آن با هم توافق دارند که یکی از اقسام آن خُلقیات میباشد. خلقیات یا آراء محموده نیز عبارت است از احکام و اصولی که عقلا بهخاطر حکم خُلق آدمی بر آن توافق دارند …انسان دارای یک حس باطنی است که خوبیها و بدیها را با آن درک میکند (فألهمها فجورها و تقویها) و توسط همین حس است که انسان شجاعت را ستایش و ترس را نکوهش میکند و در واقع مبدأ حکم در خلقیات، همین حس باطنی یا فطرت یا عقل سلیم یا وجدان است نه ملکهای که در انسان بهخاطر کثرت فعل پدید میآید. «ترجمه المنطق»، ج2 ص164و165.] است و خداوند نیز در این موارد یا با اوامر ارشادی، همان هنجارِ اجتماعی و لزومِ عرفی را صحه گذاشته و تأکید میکند و یا با وضع قوانین جدید، فرهنگ عمومی را اصلاح یا تغییر میدهد.
نمادهای یک ملت را میتوان از جهاتی به نمادهای فرهنگی؛ مانند خط و زبان و گویش، لباسهای محلی، آداب و رسوم قومی و… نمادهای سیاسی مانند؛ بزرگداشت رهبران و انقلابیون و جشن پیروزی و استقلال کشور و… و نیز نمادهای علمی مانند؛ تندیس دانشمندان یا دست آوردهای علمی، تقسیم نمود.
استاد مطهری شعائر ملی را شعائری میداند که روحیه ملت به آنها بستگی دارد و آن را یکی از عوامل و شرایط شکلگیری هویت ملی میداند.[ یادداشت های استاد مطهری، ج 2، ص 103.]
بنابراین احترام به شعائر ملی اگر منافاتی با شعائر الهی و احکام دینی نداشته باشد جایز و اگر در راستای اهداف دین باشد پسندیده و مطلوب نیز هست.