نماز، لذت برتر-زیبایی های نماز-اسرار نماز
۱۳۹۶/۱۱/۱۱
–
۳۱۸۶ بازدید
سلام خدا قوت.زیبایی های نماز رو بگین.از حالت های معنوی خدا با بنده اش توی نماز و… .
باسلام واحترام حضور پرسشگر گرامی؛
یکی از مسائل مهمی که سبب انس با نماز می شود، لذت بردن از عبادت است.کسی که از نماز لذت نمی برد، نمی تواند با نماز انس بگیرد. مکتب لذت گرایی یکی از مکتب های توصیفی اخلاقی است که لذت گرایی را غایت مطلوب هر کاری می داند. تمامی انسان ها در این نکته یکسانند که لذت جو هستند، ولی مصادیق لذت در نزد انسان ها متفاوت است. برخی از انسان ها از غذا خوردن لذت می برند و برخی از انسان ها از غذا نخوردن. از این جهت، لذت در تعیین مصداق آن نقشی اساسی به عهده دارد.
برخی معتقدند بیشترین مقدار شادی را می توان از طریق برخی تجربه های دینی به دست آورد و گروهی شخصیت را مهم ترین عامل مؤثر بر شادی فرد می دانند. البته تأثیر طبیعت، تربیت و ژن شادی نیز مورد توجه برخی است.
شادی از طریق تسلط بر شرایط و تطبیق دنیای متغیر بر نظام خواسته ها و آرزوهای ما بسیار مشکل است، بلکه راز شادی در مهارت فرد، در آفرینش تجربه زندگی است. در واقع، آنچه در زندگی برای ما رخ می دهد، آن قدر تعیین کننده شادی ما نیست، بلکه بیشتر نوع واکنش ما نسبت به آن رخدادهاست که نقش تعیین کننده دارد. از منظر دیگر علت غمگینی انسان آن است که زندگی بدان گونه که او می خواسته، پیش نرفته است. از این رو، شادی یکی از مهم ترین مؤلفه های لذت است که در تبیین لذت نقش مهمی را برای فرد ایفا می کند.اهمیت بحث لذت در مسایل اخلاقی به حدی است که مکتب لذت گرایی را به عنوان یکی از مکتب های مهم اخلاقی شکل داده است.
اپیکوروس، – فیلسوف یونانی- پایه گذار مکتب اخلاقی اپیکوری است که خیر را همان لذت می داند. هر چند او با اساس قرار دادن لذت های آنی و موقتی موافق نبوده و برای تعیین شرایط رسیدن به سعادت دیرپا و بادوام، لذت روحی را بر لذت جسمانی ترجیح می دهد. فلسفه اخلاق اپیکوروس اصولاً شامل پند و اندرز برای زیستن معتدلانه ولی لذت بخش است. در واقع فلسفه اپیکورس را می توان شامل تعلیماتی دانست که نه تنها به شخص توانایی کسب لذت می دهد، بلکه او را قادر می سازد که از درد و رنج احتراز نماید. «لذت انگاری به عنوان یک نظریه فلسفی از لحاظ روان شناسی و اخلاقی هم قابل بررسی است.
مفهوم لذت گرایی در اسلام
آنچه از مبانی اسلام استنباط می شود آن است که لذت معنوی، لذتی اصیل و اساسی فرض می شود؛ زیرا بعد معنوی و مقوم شخصیت آدمی است. بنابراین، در تزاحم لذات مادی و معنوی باید لذات مادی را در چارچوب لذات معنوی مهار کرد؛ یعنی اسلام، لذت گرایی را به معنای عام و روان شناختی آن می پذیرد، ولی در تعیین مصداق لذت اصیل و حقیقی برای انسان و جهت گیری لذت ها با مکتب های لذت گرا تفاوت دارد.
آسیب شناسی منطق لذت در مورد نماز
رعایت آداب ظاهری و باطنی نماز، برطرف کردن موانع حضور قلب قبل از ورود به نماز، تقویت بینش مذهبی و درک معنای نماز و توجه به زیبایی ها و ظرافت های نماز و تقویت روحیه نیایش از مهم ترین عوامل لذت انسان در نماز هستند. نادیده گرفتن یا کم توجهی به این عوامل بزرگ ترین آسیبی است که لذت در نماز را تهدید می کند. در حقیقت، موانع حضور قلب و کاستی های معرفتی نسبت به نماز سبب می شوند که نمازگزار از نمازش لذت نبرد.
دنیازدگی و گناه دو عامل مهم و اساسی از بین رفتن لذت در عبادت و نماز هستند؛ زیرا حقیقت عبادت فرادنیوی و امری اخروی است. انسان هر قدر به دنیا نزدیک شود، از آخرت دور می شود. گناه نیز به عنوان یکی از مظاهر اصلی دنیاگرایی آثار زیادی دارد که یکی از آثار غیر ملموس آن از بین رفتن لذت عبادت است و به تدریج چنان اثری در قلب انسان می گذارد و او را از مسیر حق دور می کند که ناخودآگاه از عبادت و صحبت با معبود هیچ لذتی نمی برد. به طور کل، کلیه موانع حضور قلب در نماز، در از بین رفتن لذت نمازگزاری نقشی مهم را ایفا می کنند.
نماز، لذت برتر
لذت هایی که انسان آن را درک می کند و از درک آن احساس خوشایندی برای او حاصل می شود، همه در یک سطح و از یک نوع نیستند، برخی لذت ها مقطعی هستند. برخی روحی و برخی جسمی هستند، برخی مادی و برخی معنوی هستند، برخی عمیق و برخی سطحی هستند، اما لذت برتر، لذتی است که عمیق تر، پایدارتر، اصیل تر و طولانی تر باشد و رنج و کسالتی به دنبال نداشته باشد.
با این توصیف ها باید گفت لذتی که از نمازگزاردن در انسان ایجاد می شود، لذت برتر است؛ زیرا لذتی است که ناشی از ارتباط با آفریدگار جهان و در راستای تأمین زندگی مطلوب و جاودانه است، لذتی که از نماز و ارتباط با دریای بی کران هستی در وجود انسان حاصل می شود، پایدار و عمیق است و هیچ گونه رنجی را به دنبال ندارد، مگر درد وصال که عاشقان نزدیکی به خداوند در آن غوطه ورند؛ یعنی آنان که پس از درک این لذت خواهان شکستن حصارهای مادی و گذر از این جهان محدود می شوند، با درک این لذت، از لذت های برتر و والاتری آگاه می شوند که به جز در جوار حضرت حق دست یافتنی نیست و روابط محدود دنیایی ظرفیت و گنجایش ایجاد آن لذت ها را ندارد. این درد، حاصل افزایش درک و فهم است که با لذات نماز و ارتباط با خدا به عنوان لذت برتر و متعالی درهم تنیده شده است.
درک زیبایی های نماز
انسان می تواند با دید زیبایی شناسانه به موجودات و رویدادها نگاه کند و از این دریچه به تماشای جهان بنشیند. لذت رویکرد زیبایی شناسانه می تواند انواع اشیای طبیعی و ساخته انسان را که به وسیله حواس پنج گانه ادراک می شوند، دربرگیرد. فراتر از این می توان گفت واژه زیبا نه تنها در مورد طبیعت و آثار هنری، بلکه می تواند برای درک و لذتی زیبایی شناسانه از وقایع عالم و روابط پنهان و آشکار انسان، به کار رود.
انسان نسبت به مقوله عبادت نیز می تواند با دیدی زیبایی شناسانه بنگرد و فراتر از یک نگرش شخصی عبادت کند.
عرفان و زیبایی شناسی ارتباطی ظریف دارند. و. ت. استیس می گوید: «پیوندی نهانی بین عرفان و زیبایی شناسی هست که در حال حاضر مبهم و مجمل باقی مانده است.»
این ارتباط در حدی است که یکی از مکتب های عرفان اسلامی، مکتب جمال نام دارد. این در حالی است که نماز و عبادت یکی از مهم ترین و عمده ترین موضوعات عرفانی و سیر و سلوک است. قبل از پرداختن به نکات زیبایی شناسی نماز، چند نکته بنیادین را در مورد زیبایی شناسی از نظر اسلام به اختصار مطرح می کنیم.
«منشأ اصلی زیبایی شناسی در اسلام عبارت است از خداوند سبحان که خود زیباست و زیبایی را دوست دارد.» نخستین درسی که از زیباشناسی قرآن مجید می آموزیم، این است که خداوند بالاترین مرتبه زیبایی است و همه زیبایی ها در او خلاصه می شود. در نتیجه بهترین راهی که ما را به سوی آن معبود رهنمون می سازد، مسیر زیبایی هاست. همه هستی و آفرینش زیباست. قرآن زیبایی های هستی را به دو نوع مطلق و نسبیو از جهت دیگر به مادی و معنوی تقسیم می کند. قرآن به انسان به عنوان یکی از زیباترین جلوه های الهی اهمیت فوق العاده داده است. عشق الهی و دوست داشتن خداوند به رسمیت شناخته شده و احادیث دوطرفه بودن آن را بیان کرده است. همان طور که عشق ورزی به جمال مطلق الهی، شایسته و بایسته می باشد، عشق ورزی به جلوه های آن زیبایی در جهان نیز شایسته است. در زیبایی شناسی اسلامی به زیبایی صوری و ظاهری انسان نیز توجه شده است و علاوه بر آن، به زیبایی شناسی رنگ ها نیز توجه شده است. از نظر زیبایی شناسی اسلامی انسان باید به سوی زیبایی ها برود.
*اسرارتکبیرهای شروع نماز:
حضرت ابی الحسن موسی بن جعفر(ع)علت تکبیر های افتتاحی نماز را چنین بیان فرمود«(إن النبّی (ص)لمّا اُسری به إلی السَّماءِ قَطَع سبعة حُجُب،فکبّرعند کل حجابٍ تکبیرةً فأوصله الله عزِِِّوجلّ بذللک إلی منتهی الکرامة» (۱)
نبی گرامی اسلام (ص)چون شبانگاه به آسمان برده شد،از هفت حجاب گذشت ونزد هر حجاب یک تکبیر گفت ،ازاین رو خداوند-عزّّوجلّّّّ-اورابه نهایت بزرگواری رساند.
چون معراج درفضای نوروهمسایگی نزدیک پروردگار به وقوع پیوسته است پس در آنجا حجابی جز حجاب نوری نبوده،وحجاب نوری نیز جز با نور چیره درهم نمی شکند
تکبیر در آنجا نقش دریدن حجاب نوری دارد،لذا دارای حقیقتی عینی است که برغیر خود چیره است،وچون تعداد این حجابها هفت تاست ودر طول هم قرار گرفته اند،نه در عرض هم،وهرگاه حجابی پاره شود،مرتبه ای از تقّرب حاصل آید که پیش از آن نبوده،لاجرم میان تکبیر های هفتگانه نیز که نقش پاره کردن حجاب ها رادارند تمایز وجدایی طولی وجود دارد،نه تمایز عرضی.پس،هرگاه نماز گزار تکبیر می گوید درجه ای در مناجات به مولایش نزدیک می شود،نزدیکی که پیش از این حاصل نشده بود؛بنابراین ،درجات قرب به خداوند متعال نیزطولی است.
پی نوشت(۱):جامع أحادیث الشیعة،ج5،ص59،ح2377ازمن لایحضره الفقیه،ج1،ص305
*اسرار نیت:
مراد از نیت در نماز”قصد قربت”ونزدیکی به خدای سبحان است
پیامبر(ص)دروصیّت به ابوذر میفرماید:«ولیکن لک فی کلّ شیءٍ نیّة حتّی فی النّوم والأکل»باید برای تو در هرچیز نیّتی باشد،حتّی درخواب وخوراک.
بنابر این عبادت با قصد تقرّب،صحیح می گردد و بدون آن باطل است.
*اسرارقیام:
رازوتأویل قیام عبارت است ازاعلام آمادگی پیکار با دشمن با نیرویی که اورابترساند،وایستادگی در برابر هر بلای آشکار.زیرا نماز از چیز هایی است که می توان از آن در پدیده های سخت و ناراحتی های غمبار،کمک گرفت چنان که خداوند در قر آن فرمود:«واستَعینوا بالصّبروالصلوة وانّها لکبیرةٌإلّا علی الخاشعینَ»(۱)
همچنین اعلام فرمود:«قوموالله قانتین»(۲)
غرض از این که: اگر درگفتگو ها از شکیبایی،بردباری،تلاش،جهاد،واجتهاد به “قیام”تعبیر میشود،برای آن است که حالت ایستادن نیرو مند ترین حالت برای انسان است که می تواند برای دفاع یا حمله وهجوم تصمیم بگیرد.
پی نوشت:(۱)(سوره ی بقره،آیه ی 45 از شکیبایی ونماز یاری جویید،وبه راستی این کار،گران است مگر بر فروتنان.)
(۲)سور ه ی بقره،آیه 238؛برای خدا بپا ایستید و قنوت او گویید.)
*راز قیام:
ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.
*رازرکوع:
نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می دارد.
تقویت احشاء و ماهیچه های شکم , حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن سوء هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.
مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن ساق پا و رانها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد. *رازسجده: .
سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند.
سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی , زیبایی و طراوت پوست می شود.
سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران ها , کمک به نفخ معده و روده , بهبود فتق , از خواص نشستن بعد نماز است. *اسراررکوع وسجود:
رکوع وسجود از ارکان اساسی واصلی نماز به شمار می آیدونمادی از فروتنی وتسلیم در آستانه وساحت ربوبی محسوب می شود،از این رو در آیاتی چند از قرآن ،گاه بنده به نماز وبرپاداری آن مأمور است،وگاهی اورابه برپاداری رکوع وسجود دستور داده اند،مانند «یا ایّهاالّذین امنواارکعواواوسجدوا واعبدوا ربّکم وافعلواالخیر لعلّکم تُفلِحون»(۱)
امّا درباره دوبارسجده کردن وذکر ویژه ی آن،روایتی نقل شده که شاهد گفته ی پیشین است؛از امیر المومنین(ع)درباره ی معنای سجود پرسش شد حضرت فرمود:خدایا مرا از آن آفریدی،یعنی از خاک.معنای سر بر داشتن از سجود این است که مرا از زمین خارج کردی وسجده دوم،یعنی دوباره مرا به زمین بازخواهی گردانید،وسربرداشتن از سجده دوم،یعنی دگر بار مرا از زمین بیرون می آوری،ومعنای گفتن« سبحان ربّی وبحمده»این است که “سبحان”به معنای منزّه داشتن پروردگارو”اعلی”یعنی در آسمانها برتر وبالاتر به گونه ای است که همه ی بندگان پایین تر از نیکیها وبرتری ها به سوی او بالا می روند.
*اهمیت سجده:
از چیز هایی که به اهمیت سجود توجه می دهد این است که خدای سبحان حضرت آدم(ع)را به چیزی بز رگ تر از سجده وکرنش فرشتگان در برابر او گرامی نداشت،گر چه این سجده چیزی جز عبادت خداوند وپیروی فرمان او نبود؛چنان که ملاک یکتا پرستی ومدار نهی از شرک عبادی همان دستور به سجده بر خداوند ونهی از سجود بر غیر اوست،وپایه ی عبادت همه ی اشیا وفرمانبرداری آنها از خداوند نیز سجده است؛بر این نکته کلام خداوندمتعال در این آیه دلالت دارد:«ولله یسجد مافی السموات وما فی الأرض»
پی نوشت:(۱)(سوره ی حج،آیه ی 77؛ای کسانی که آیمان آورده اید،رکوع وسجود کنید،وپروردگارتان را بپرستید وکار خوب انجام دهید،باشد که رستگار شوید)
*اسرارقنوت:
از جمله احوال نمایان گر خضوع،قنوت است؛زیرا قنوت عبارت است از لابه،مویه و”تبتل”یعنی ترک محبت دنیا وتوجّه واخلاص در برابر پروردگار جلیل،وچون خدای سبحان”جواد”است،آرزومندانش را ناامید وگدایان درگاه خویش رامأیوس نمیکند.
امام صادق(ع)فرمود:هیچ بنده ای دست به جانب خدای عزیز وغالب بالا نمی برد،جز این که خداوند حیا می کند آن دست را خالی و پوچ بر گرداند،از این رو از آنچه می خواهد از فضل خویش در آن دست قرار می دهد.بنابراین، هرگاه یکی از شما دست به دعا برداشت،پایین نیاورد جز این که به صورت خویش بکشد(۱)
(۱)پی نوشت:(جامع أحادیث الشیعه،ج5،ص319)
*اسرار تشهد:
اصل تشهد در معراج به شکل کنونی درآمد،چون وقتی رسول خدا درنماز خواست بپا خیزد گفته شد:ای محمّد بنشین،پیامبر (ص)نشست،دراین هنگام وحی آمد:ای محمّد!چون نعمت خویش بر تو ارزانی داشتم نام مرا ببر،از این رو به پیامبر(ص)الهام شد بگوید:”بسم الله وبالله ولاإلاالله والأسماءالحسنی کلّها لله”؛به نام وکمک خدا،وهیچ خدایی جز خدای یکتا نیست ونامهای نیک همه ازآن خداست.سپس خداوند به او وحی فرمود که ای محمّد بر خود واهل بیت خویش درود بفرست،پیامبر (ص)گفت:”صلّی الله علیّ وعلی أهل بیتی”(۱)
تآویل تشهد بنابر آنچه در روایت جابر بود،عبارت است از تجدیدایمان ،بازگشت به اسلام،واقرار به بر انگیخته شدن پس از مرگ؛وتأویل گفتن درود ها گرامی داشت خدای سبحان وبزرگداشت اوست از آنچه ستمگران گفته اند،والحاد پیشگان وصف کرده اند.
قبلاَ این نکته گذشت که تکرار سجده ها،اقرار به آفرینش انسان از خاک وبازگشت به آن وپراکنده شدن وبرخاستن از آن است.بنابر این،وقتی نماز گزار برای تشهّد می نشیند،گویا از خوابگاه گور به پا خواسته و به بر انگیخته شدن پس از مرگ اقرار می کند،ودر این دنیاـ به تعلیم خداوند ـ از آنچه پس از مرگ و بر انگیخته شدن از گور مشاهده کرده،سخن می گوید.
۱)جامع أحادیث الشیعة،ج5،ص339،ح3343
بار خدایا ماراازنماز گزارانی قرار ده که باتو مناجات می کنند وتو با آنان نجوا می کنی،باتو به سخن می نشینند وتو با آنان در ژرفای خردهاشان سخن می گویی،تابلکه از ناحیه ی چشمها،گوشها ودلهایمان از نور”بیداری وهشیاری”روشنایی بگیریم.
منزّهی تو،ای کسی که نزد هرجاهل شناخته شده ای؛«معروفٌ عند کلّ جاهل ٍ»(۱) بلکه هر موجودی به وسیله ی تو شناخته شد؛«تعرّفت لکلّ شی ءٍ» (۲)،مارابه حق خودت عارف گردان وبه سوی خویش هدایت فرما.
( 1)پی نوشت: (کافی،ج1،ص91)
(۲)(دعای عرفه حضرت سیّد الشهداء)
موفق ومؤید باشید.
یکی از مسائل مهمی که سبب انس با نماز می شود، لذت بردن از عبادت است.کسی که از نماز لذت نمی برد، نمی تواند با نماز انس بگیرد. مکتب لذت گرایی یکی از مکتب های توصیفی اخلاقی است که لذت گرایی را غایت مطلوب هر کاری می داند. تمامی انسان ها در این نکته یکسانند که لذت جو هستند، ولی مصادیق لذت در نزد انسان ها متفاوت است. برخی از انسان ها از غذا خوردن لذت می برند و برخی از انسان ها از غذا نخوردن. از این جهت، لذت در تعیین مصداق آن نقشی اساسی به عهده دارد.
برخی معتقدند بیشترین مقدار شادی را می توان از طریق برخی تجربه های دینی به دست آورد و گروهی شخصیت را مهم ترین عامل مؤثر بر شادی فرد می دانند. البته تأثیر طبیعت، تربیت و ژن شادی نیز مورد توجه برخی است.
شادی از طریق تسلط بر شرایط و تطبیق دنیای متغیر بر نظام خواسته ها و آرزوهای ما بسیار مشکل است، بلکه راز شادی در مهارت فرد، در آفرینش تجربه زندگی است. در واقع، آنچه در زندگی برای ما رخ می دهد، آن قدر تعیین کننده شادی ما نیست، بلکه بیشتر نوع واکنش ما نسبت به آن رخدادهاست که نقش تعیین کننده دارد. از منظر دیگر علت غمگینی انسان آن است که زندگی بدان گونه که او می خواسته، پیش نرفته است. از این رو، شادی یکی از مهم ترین مؤلفه های لذت است که در تبیین لذت نقش مهمی را برای فرد ایفا می کند.اهمیت بحث لذت در مسایل اخلاقی به حدی است که مکتب لذت گرایی را به عنوان یکی از مکتب های مهم اخلاقی شکل داده است.
اپیکوروس، – فیلسوف یونانی- پایه گذار مکتب اخلاقی اپیکوری است که خیر را همان لذت می داند. هر چند او با اساس قرار دادن لذت های آنی و موقتی موافق نبوده و برای تعیین شرایط رسیدن به سعادت دیرپا و بادوام، لذت روحی را بر لذت جسمانی ترجیح می دهد. فلسفه اخلاق اپیکوروس اصولاً شامل پند و اندرز برای زیستن معتدلانه ولی لذت بخش است. در واقع فلسفه اپیکورس را می توان شامل تعلیماتی دانست که نه تنها به شخص توانایی کسب لذت می دهد، بلکه او را قادر می سازد که از درد و رنج احتراز نماید. «لذت انگاری به عنوان یک نظریه فلسفی از لحاظ روان شناسی و اخلاقی هم قابل بررسی است.
مفهوم لذت گرایی در اسلام
آنچه از مبانی اسلام استنباط می شود آن است که لذت معنوی، لذتی اصیل و اساسی فرض می شود؛ زیرا بعد معنوی و مقوم شخصیت آدمی است. بنابراین، در تزاحم لذات مادی و معنوی باید لذات مادی را در چارچوب لذات معنوی مهار کرد؛ یعنی اسلام، لذت گرایی را به معنای عام و روان شناختی آن می پذیرد، ولی در تعیین مصداق لذت اصیل و حقیقی برای انسان و جهت گیری لذت ها با مکتب های لذت گرا تفاوت دارد.
آسیب شناسی منطق لذت در مورد نماز
رعایت آداب ظاهری و باطنی نماز، برطرف کردن موانع حضور قلب قبل از ورود به نماز، تقویت بینش مذهبی و درک معنای نماز و توجه به زیبایی ها و ظرافت های نماز و تقویت روحیه نیایش از مهم ترین عوامل لذت انسان در نماز هستند. نادیده گرفتن یا کم توجهی به این عوامل بزرگ ترین آسیبی است که لذت در نماز را تهدید می کند. در حقیقت، موانع حضور قلب و کاستی های معرفتی نسبت به نماز سبب می شوند که نمازگزار از نمازش لذت نبرد.
دنیازدگی و گناه دو عامل مهم و اساسی از بین رفتن لذت در عبادت و نماز هستند؛ زیرا حقیقت عبادت فرادنیوی و امری اخروی است. انسان هر قدر به دنیا نزدیک شود، از آخرت دور می شود. گناه نیز به عنوان یکی از مظاهر اصلی دنیاگرایی آثار زیادی دارد که یکی از آثار غیر ملموس آن از بین رفتن لذت عبادت است و به تدریج چنان اثری در قلب انسان می گذارد و او را از مسیر حق دور می کند که ناخودآگاه از عبادت و صحبت با معبود هیچ لذتی نمی برد. به طور کل، کلیه موانع حضور قلب در نماز، در از بین رفتن لذت نمازگزاری نقشی مهم را ایفا می کنند.
نماز، لذت برتر
لذت هایی که انسان آن را درک می کند و از درک آن احساس خوشایندی برای او حاصل می شود، همه در یک سطح و از یک نوع نیستند، برخی لذت ها مقطعی هستند. برخی روحی و برخی جسمی هستند، برخی مادی و برخی معنوی هستند، برخی عمیق و برخی سطحی هستند، اما لذت برتر، لذتی است که عمیق تر، پایدارتر، اصیل تر و طولانی تر باشد و رنج و کسالتی به دنبال نداشته باشد.
با این توصیف ها باید گفت لذتی که از نمازگزاردن در انسان ایجاد می شود، لذت برتر است؛ زیرا لذتی است که ناشی از ارتباط با آفریدگار جهان و در راستای تأمین زندگی مطلوب و جاودانه است، لذتی که از نماز و ارتباط با دریای بی کران هستی در وجود انسان حاصل می شود، پایدار و عمیق است و هیچ گونه رنجی را به دنبال ندارد، مگر درد وصال که عاشقان نزدیکی به خداوند در آن غوطه ورند؛ یعنی آنان که پس از درک این لذت خواهان شکستن حصارهای مادی و گذر از این جهان محدود می شوند، با درک این لذت، از لذت های برتر و والاتری آگاه می شوند که به جز در جوار حضرت حق دست یافتنی نیست و روابط محدود دنیایی ظرفیت و گنجایش ایجاد آن لذت ها را ندارد. این درد، حاصل افزایش درک و فهم است که با لذات نماز و ارتباط با خدا به عنوان لذت برتر و متعالی درهم تنیده شده است.
درک زیبایی های نماز
انسان می تواند با دید زیبایی شناسانه به موجودات و رویدادها نگاه کند و از این دریچه به تماشای جهان بنشیند. لذت رویکرد زیبایی شناسانه می تواند انواع اشیای طبیعی و ساخته انسان را که به وسیله حواس پنج گانه ادراک می شوند، دربرگیرد. فراتر از این می توان گفت واژه زیبا نه تنها در مورد طبیعت و آثار هنری، بلکه می تواند برای درک و لذتی زیبایی شناسانه از وقایع عالم و روابط پنهان و آشکار انسان، به کار رود.
انسان نسبت به مقوله عبادت نیز می تواند با دیدی زیبایی شناسانه بنگرد و فراتر از یک نگرش شخصی عبادت کند.
عرفان و زیبایی شناسی ارتباطی ظریف دارند. و. ت. استیس می گوید: «پیوندی نهانی بین عرفان و زیبایی شناسی هست که در حال حاضر مبهم و مجمل باقی مانده است.»
این ارتباط در حدی است که یکی از مکتب های عرفان اسلامی، مکتب جمال نام دارد. این در حالی است که نماز و عبادت یکی از مهم ترین و عمده ترین موضوعات عرفانی و سیر و سلوک است. قبل از پرداختن به نکات زیبایی شناسی نماز، چند نکته بنیادین را در مورد زیبایی شناسی از نظر اسلام به اختصار مطرح می کنیم.
«منشأ اصلی زیبایی شناسی در اسلام عبارت است از خداوند سبحان که خود زیباست و زیبایی را دوست دارد.» نخستین درسی که از زیباشناسی قرآن مجید می آموزیم، این است که خداوند بالاترین مرتبه زیبایی است و همه زیبایی ها در او خلاصه می شود. در نتیجه بهترین راهی که ما را به سوی آن معبود رهنمون می سازد، مسیر زیبایی هاست. همه هستی و آفرینش زیباست. قرآن زیبایی های هستی را به دو نوع مطلق و نسبیو از جهت دیگر به مادی و معنوی تقسیم می کند. قرآن به انسان به عنوان یکی از زیباترین جلوه های الهی اهمیت فوق العاده داده است. عشق الهی و دوست داشتن خداوند به رسمیت شناخته شده و احادیث دوطرفه بودن آن را بیان کرده است. همان طور که عشق ورزی به جمال مطلق الهی، شایسته و بایسته می باشد، عشق ورزی به جلوه های آن زیبایی در جهان نیز شایسته است. در زیبایی شناسی اسلامی به زیبایی صوری و ظاهری انسان نیز توجه شده است و علاوه بر آن، به زیبایی شناسی رنگ ها نیز توجه شده است. از نظر زیبایی شناسی اسلامی انسان باید به سوی زیبایی ها برود.
*اسرارتکبیرهای شروع نماز:
حضرت ابی الحسن موسی بن جعفر(ع)علت تکبیر های افتتاحی نماز را چنین بیان فرمود«(إن النبّی (ص)لمّا اُسری به إلی السَّماءِ قَطَع سبعة حُجُب،فکبّرعند کل حجابٍ تکبیرةً فأوصله الله عزِِِّوجلّ بذللک إلی منتهی الکرامة» (۱)
نبی گرامی اسلام (ص)چون شبانگاه به آسمان برده شد،از هفت حجاب گذشت ونزد هر حجاب یک تکبیر گفت ،ازاین رو خداوند-عزّّوجلّّّّ-اورابه نهایت بزرگواری رساند.
چون معراج درفضای نوروهمسایگی نزدیک پروردگار به وقوع پیوسته است پس در آنجا حجابی جز حجاب نوری نبوده،وحجاب نوری نیز جز با نور چیره درهم نمی شکند
تکبیر در آنجا نقش دریدن حجاب نوری دارد،لذا دارای حقیقتی عینی است که برغیر خود چیره است،وچون تعداد این حجابها هفت تاست ودر طول هم قرار گرفته اند،نه در عرض هم،وهرگاه حجابی پاره شود،مرتبه ای از تقّرب حاصل آید که پیش از آن نبوده،لاجرم میان تکبیر های هفتگانه نیز که نقش پاره کردن حجاب ها رادارند تمایز وجدایی طولی وجود دارد،نه تمایز عرضی.پس،هرگاه نماز گزار تکبیر می گوید درجه ای در مناجات به مولایش نزدیک می شود،نزدیکی که پیش از این حاصل نشده بود؛بنابراین ،درجات قرب به خداوند متعال نیزطولی است.
پی نوشت(۱):جامع أحادیث الشیعة،ج5،ص59،ح2377ازمن لایحضره الفقیه،ج1،ص305
*اسرار نیت:
مراد از نیت در نماز”قصد قربت”ونزدیکی به خدای سبحان است
پیامبر(ص)دروصیّت به ابوذر میفرماید:«ولیکن لک فی کلّ شیءٍ نیّة حتّی فی النّوم والأکل»باید برای تو در هرچیز نیّتی باشد،حتّی درخواب وخوراک.
بنابر این عبادت با قصد تقرّب،صحیح می گردد و بدون آن باطل است.
*اسرارقیام:
رازوتأویل قیام عبارت است ازاعلام آمادگی پیکار با دشمن با نیرویی که اورابترساند،وایستادگی در برابر هر بلای آشکار.زیرا نماز از چیز هایی است که می توان از آن در پدیده های سخت و ناراحتی های غمبار،کمک گرفت چنان که خداوند در قر آن فرمود:«واستَعینوا بالصّبروالصلوة وانّها لکبیرةٌإلّا علی الخاشعینَ»(۱)
همچنین اعلام فرمود:«قوموالله قانتین»(۲)
غرض از این که: اگر درگفتگو ها از شکیبایی،بردباری،تلاش،جهاد،واجتهاد به “قیام”تعبیر میشود،برای آن است که حالت ایستادن نیرو مند ترین حالت برای انسان است که می تواند برای دفاع یا حمله وهجوم تصمیم بگیرد.
پی نوشت:(۱)(سوره ی بقره،آیه ی 45 از شکیبایی ونماز یاری جویید،وبه راستی این کار،گران است مگر بر فروتنان.)
(۲)سور ه ی بقره،آیه 238؛برای خدا بپا ایستید و قنوت او گویید.)
*راز قیام:
ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.
*رازرکوع:
نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می دارد.
تقویت احشاء و ماهیچه های شکم , حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن سوء هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.
مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن ساق پا و رانها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد. *رازسجده: .
سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند.
سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی , زیبایی و طراوت پوست می شود.
سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران ها , کمک به نفخ معده و روده , بهبود فتق , از خواص نشستن بعد نماز است. *اسراررکوع وسجود:
رکوع وسجود از ارکان اساسی واصلی نماز به شمار می آیدونمادی از فروتنی وتسلیم در آستانه وساحت ربوبی محسوب می شود،از این رو در آیاتی چند از قرآن ،گاه بنده به نماز وبرپاداری آن مأمور است،وگاهی اورابه برپاداری رکوع وسجود دستور داده اند،مانند «یا ایّهاالّذین امنواارکعواواوسجدوا واعبدوا ربّکم وافعلواالخیر لعلّکم تُفلِحون»(۱)
امّا درباره دوبارسجده کردن وذکر ویژه ی آن،روایتی نقل شده که شاهد گفته ی پیشین است؛از امیر المومنین(ع)درباره ی معنای سجود پرسش شد حضرت فرمود:خدایا مرا از آن آفریدی،یعنی از خاک.معنای سر بر داشتن از سجود این است که مرا از زمین خارج کردی وسجده دوم،یعنی دوباره مرا به زمین بازخواهی گردانید،وسربرداشتن از سجده دوم،یعنی دگر بار مرا از زمین بیرون می آوری،ومعنای گفتن« سبحان ربّی وبحمده»این است که “سبحان”به معنای منزّه داشتن پروردگارو”اعلی”یعنی در آسمانها برتر وبالاتر به گونه ای است که همه ی بندگان پایین تر از نیکیها وبرتری ها به سوی او بالا می روند.
*اهمیت سجده:
از چیز هایی که به اهمیت سجود توجه می دهد این است که خدای سبحان حضرت آدم(ع)را به چیزی بز رگ تر از سجده وکرنش فرشتگان در برابر او گرامی نداشت،گر چه این سجده چیزی جز عبادت خداوند وپیروی فرمان او نبود؛چنان که ملاک یکتا پرستی ومدار نهی از شرک عبادی همان دستور به سجده بر خداوند ونهی از سجود بر غیر اوست،وپایه ی عبادت همه ی اشیا وفرمانبرداری آنها از خداوند نیز سجده است؛بر این نکته کلام خداوندمتعال در این آیه دلالت دارد:«ولله یسجد مافی السموات وما فی الأرض»
پی نوشت:(۱)(سوره ی حج،آیه ی 77؛ای کسانی که آیمان آورده اید،رکوع وسجود کنید،وپروردگارتان را بپرستید وکار خوب انجام دهید،باشد که رستگار شوید)
*اسرارقنوت:
از جمله احوال نمایان گر خضوع،قنوت است؛زیرا قنوت عبارت است از لابه،مویه و”تبتل”یعنی ترک محبت دنیا وتوجّه واخلاص در برابر پروردگار جلیل،وچون خدای سبحان”جواد”است،آرزومندانش را ناامید وگدایان درگاه خویش رامأیوس نمیکند.
امام صادق(ع)فرمود:هیچ بنده ای دست به جانب خدای عزیز وغالب بالا نمی برد،جز این که خداوند حیا می کند آن دست را خالی و پوچ بر گرداند،از این رو از آنچه می خواهد از فضل خویش در آن دست قرار می دهد.بنابراین، هرگاه یکی از شما دست به دعا برداشت،پایین نیاورد جز این که به صورت خویش بکشد(۱)
(۱)پی نوشت:(جامع أحادیث الشیعه،ج5،ص319)
*اسرار تشهد:
اصل تشهد در معراج به شکل کنونی درآمد،چون وقتی رسول خدا درنماز خواست بپا خیزد گفته شد:ای محمّد بنشین،پیامبر (ص)نشست،دراین هنگام وحی آمد:ای محمّد!چون نعمت خویش بر تو ارزانی داشتم نام مرا ببر،از این رو به پیامبر(ص)الهام شد بگوید:”بسم الله وبالله ولاإلاالله والأسماءالحسنی کلّها لله”؛به نام وکمک خدا،وهیچ خدایی جز خدای یکتا نیست ونامهای نیک همه ازآن خداست.سپس خداوند به او وحی فرمود که ای محمّد بر خود واهل بیت خویش درود بفرست،پیامبر (ص)گفت:”صلّی الله علیّ وعلی أهل بیتی”(۱)
تآویل تشهد بنابر آنچه در روایت جابر بود،عبارت است از تجدیدایمان ،بازگشت به اسلام،واقرار به بر انگیخته شدن پس از مرگ؛وتأویل گفتن درود ها گرامی داشت خدای سبحان وبزرگداشت اوست از آنچه ستمگران گفته اند،والحاد پیشگان وصف کرده اند.
قبلاَ این نکته گذشت که تکرار سجده ها،اقرار به آفرینش انسان از خاک وبازگشت به آن وپراکنده شدن وبرخاستن از آن است.بنابر این،وقتی نماز گزار برای تشهّد می نشیند،گویا از خوابگاه گور به پا خواسته و به بر انگیخته شدن پس از مرگ اقرار می کند،ودر این دنیاـ به تعلیم خداوند ـ از آنچه پس از مرگ و بر انگیخته شدن از گور مشاهده کرده،سخن می گوید.
۱)جامع أحادیث الشیعة،ج5،ص339،ح3343
بار خدایا ماراازنماز گزارانی قرار ده که باتو مناجات می کنند وتو با آنان نجوا می کنی،باتو به سخن می نشینند وتو با آنان در ژرفای خردهاشان سخن می گویی،تابلکه از ناحیه ی چشمها،گوشها ودلهایمان از نور”بیداری وهشیاری”روشنایی بگیریم.
منزّهی تو،ای کسی که نزد هرجاهل شناخته شده ای؛«معروفٌ عند کلّ جاهل ٍ»(۱) بلکه هر موجودی به وسیله ی تو شناخته شد؛«تعرّفت لکلّ شی ءٍ» (۲)،مارابه حق خودت عارف گردان وبه سوی خویش هدایت فرما.
( 1)پی نوشت: (کافی،ج1،ص91)
(۲)(دعای عرفه حضرت سیّد الشهداء)
موفق ومؤید باشید.