۱۳۹۸/۰۴/۲۴
–
۹۴۵ بازدید
سلام وقت بخیر. بنده چند سوال از خدمتتون داشتم .
من علاقه مند به علوم حوزوی هستم ، قبل از دانشگاه بیشتر دوست داشتم این علم رو فرا بگیرم و به مردم کمک کنم و خودم هم محکم بشم…اما … الان که متاسفانه در دور و اطرافم موفقیت های علمی رو میبینم ، یه جورایی اصل قرار دادن علم و پز دادن باهاش رو میبینم… و در کنارش توی اطرافیان و خانواده ام این رو حس میکنم که نگاه نه چندان جالبی به حوزویان دارن و خیلی انگار از نظر علم و دانش قبول شون ندارن و کار های تبلیغاتی اون ها رو کم ارزش میبینن …یه جورایی تو من هم تاثیر گذاشته و انگار اون علاقه به همه ی مردم و مردمی که در مناطق دور افتاده هستن رو در من پنهان کرده و بیشتر دوست دارم که علوم حوزوی رو یاد بگیرم تا از نظر سطح علمی بالا برم و پژوهش کنم و این چیز ها … یه ذره انگار خواسته های قلبی من پنهان شدن و وارد این دور پز دادن با مدرک و این ها شدم … خودم هم ناراحت هستم و نمیدونم که چه کار کنم که اون نیت خالص رو به دست بیارم … یعنی از ته دل نیست ام خالص بشه … نمیدونم چه کار باید بکنم . لطفا کمکم کنید .
ممنون
توضیح بیشتر برای مطالعه:
معمولا کسانی که به حوزه علوم دینی ملحق می شوند، انگیزه کمال طلبی دارند و حس معنوی و خدا جویی آنها را به این راه دشوار می کشاند. اما متاسفانه بسیاری از طلبه های امروزی نیز با انگیزه مادی وارد حوزه می شوند.
یعنی فکر می کنند اگر بخواهند زندگی خوبی داشته باشند، باید حتما مدرک دکترا بگیرند و چون دکترا گرفتن در دانشگاه کنکور دارد و هزینه زیادی به دانشجو تحمیل می کند، به جای رفتن به دانشگاه به حوزه می روند که هم شهریه بگیرند، هم راحت تر به مدرک برسند و بتوانند سریع تر به اهداف مادی خود دست یابند.
این انگیزه برای طلبه و روحانی به هیچ وجه پسندیده نیست و اینگونه افراد طبیعتا ارق دینی نخواهند داشت و دلشان برای دین نمی سوزد و تلاشی برای دفاع از دین و هدایت مردم نمی کنند و خودشان را برای حفظ دین به خطر و درسر نمی اندازند.
آنها در حقیقت خودپرستانی هستند که با استفاده ابزاری از دین، برای رسیدن به دنیا و رفاه و آسایش مادی خود، تلاش می کنند.
البته مدرک گرفتن را نمی خواهیم به کلی ترد کنیم، اگر کسی به خاطر خدا درس بخواند و مدرک بگیرد و به مردم و دین خدا خدمت کند و نیت اش خالص باشد، هیچ اشکالی بر او مترتب نیست، اما معمولا کسانی که مدرک گرا هستند، با انگیزه مادی تحصیل می کنند و این حالت مضر است.
استاد مدرسه مجتهدی تهران، مرحوم حاج آقای مجتهدی روی این موضوع بسیار حساس بود و همیشه از انگیزه های طلبه ها مراقب می نمود تا به سمت اصطلاحا آخوندی نروند.
ایشان بین آخوند و ملا، فرق قایل بود و به طلبه ها دائم توصیه می کرد که به سمت آخوندی و استفاده ابزاری از دین نروند و راه ملا شدن و هدایت مردم را در پیش بگیرند و به درد دین بخورند.
ایشان می فرمودند: همان گونه که آهنگری و مس گری و ریخته گری و صنعت گری داریم، آخوندگری هم داریم. آخوندگری نوعی نگاه ابزاری و شغلی به دین است.
بعضی ها نیز هدف شان این است که قاضی شوند و درآمد زیادی داشته باشند و درس های حوزه را برای این می خوانند که از این طریق به مناصب حکومتی نفوذ کنند و به اهداف مادی خود برسند.
برخی هم با این انگیزه وارد حوزه می شوند که مثلا نماینده مجلس شوند و کم کم در دولت جایگاه پیدا کنند و از رانت استفاده نمایند و ثروتمند و مشهور شوند و به نان و نامی برسند.
البته کم و بیش هستند انسان هایی که نیتشان خدایی است و برای خدا و کمال انسانی تحصیل می کنند و اگر هم وارد مناصب دولتی می شوند قصدشان خدمت به مردم و انقلاب و دین خدا است. و قلیل من عبادی الشکور. (قرآن کریم)
اما متاسفانه بسیاری از افرادی که اکنون وارد حوزه می شوند، روحانیت را شغل خود قرار می دهند و علم دینی را وسیله ارتزاق و معاش خود می دانند.
این افراد خروجی های صالحی برای حوزه نیستند و باعث گمراهی مردم می شوند و مردم را به دین و روحانیت بدبین می سازند.
در روایت داریم که روز قیامت اهل جهنم از بوی بد عالم سوء در عذاب هستند.
چیستی نیت و قصد طلبگی!
ورود به هر کاری به خصوص در عرصه دین داری و خودسازی نیاز به نیت دارد، نیت اولین رکن عمل و عبادت است.
به طور کلی نیت مومن در کارهایی که انجام می دهد، بنده شدن واقعی است، زیرا از نظر اسلام، بنده شدن است که ارزش دارد و انسان ساز است. قصد و نیت بنده مومن خدا این است که در بندگی به اخلاص برسد و خدا از او راضی شود.
هدف نهایی زندگی انسان در این دنیا، رسیدن به عبودیت و رضایت و بعد رسیدن به محبت خدا است.
و قصد، یعنی مقصد داشتن و هدفمند بودن زندگی و چون مقصد نهایی انسان در زندگی بندگی و قرب به خدا است، نیت و قصد داشتن از دیدگاه اخلاق اسلامی به معنای این است که هدف نهایی و مقصد اصلی انسان در زندگی، عبودیت و قرب الهی و کمال انسانی باشد.
مراد از نیت در عبادت قصد قربت ونزدیکی به خدای سبحان است و هر عبادتی با قصد تقرّب، صحیح می گردد و بدون آن باطل است به خصوص طلبگی که برترین عبادت می باشد، بدون نیت و قصد قربت باطل و زیان آور می باشد.
رابطه نیت با وجود انسان و کمالات او امرى قراردادى نیست؛ بلکه نیت خالص، حاصل معرفت و باورهاى صحیح و محکم انسان ها است، هر قدر یقین انسان نسبت به خداوند متعال و ربوبیت و حاضر و ناظر بودن او و باور مرگ و معاد و مسؤولیت هاى اخروى درجان آدمى ریشه دارتر شود؛ نیت او هم خالص تر شده و در نتیجه به کمال و قرب الهى نزدیک تر خواهد شد.
البته نیتى ارزش دارد که مبتنى بر اخلاص باشد، یعنى، انگیزه انسان فقط خدا و نزدیکى به او باشد (مطهرى، مرتضى، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 196-193)
به خصوص دین داری و انجام عمل صالح بدون نیت امکان پذیر نیست و عمل دینی بدون نیت بی فایده است و مقبول نمی شود.
حال که چنین است، روشن مى شود که در قیامت نیز به ظاهر، رفتار و کردار آدمیان نگاه نمى شود؛ بلکه به باطن و حقیقت و انگیزه درونى بنده توجه مى شود و سنگینى و سبکى اعمال به میزان توجه و اخلاص ما بر مى گردد.
برای ورود به عالم طلبگی هم نیت لازم است، وجود نیت و کیفیت آن، برای طلبه بسیار تعیین کننده است، تمام راهی که در آینده شما طی خواهید کرد بسته به نیت و اخلاص شما دارد.
آثار انگیزه الهی و اخلاص در موفقیت طلبه!
نصف بیشتر دین داری در نیت خالصانه داشتن، خلاصه می شود و نصف دیگر آن در عمل صحیح و خالص است. (حسن فاعلی و حسن فعلی).
لذا در این مرحله از خودسازی طلبگی، نیت و انگیزه الهی داشتن اهمیت خاصی در وحدت بخشی و جهت دهی فعالیت های علمی و پرستشی طلبه دارد.
از قرآن کریم و روایات و همچنین تجربه انسان های موفق بدست می آید که تمام موفقیت های انسان های سالک و مومن، مرهون اخلاص است و هر کسی در این راه به جایی رسیده، از طریق اخلاص بوده است.
بدون اخلاص ممکن است کسی به رفاه مادی و ثروت و قدرت دست یابد، اما هرگز به آرامش واقعی و مقامات معنوی و کمال انسانی نخواهد رسید. الا بذکر الله تطمئن القلوب. تنها با یاد خدا و توحید دلها آرام می گیرد.
یکی از شاخصه های مهم اخلاقی جوینده علم و حقیقت از منظر اسلام که عامل اصلی موفقیت او محسوب می شود این است که دارای انگیزه الهی بوده و با انگیزه کسب منافع دنیایی، جاه طلبى ، شهرت ، فخر فروشی و برتری طلبی بدنبال علم نرود.
آثار اخلاص:
اخلاص آثار و فواید فراوانی دارد که زمینه ساز موفقیت انسان در زندگی و سلوک است. به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. حکمت و معرفت:
رسول خدا (ص) فرمود: هیچ بنده ای چهل روز قدم در وادی اخلاص ننهاد جز آنکه چشمه های حکمت و معرفت از قلب اش بر زبان او جاری می شود.
مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعینَ صَباحاً إِلَّا جَرَتْ یَنابیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ .
بزرگترین موفقیت برای طلبه یعنی کسی که طالب علم و حقیقت است رسیدن به حکمت و معرفت است و برای رسیدن به آن راهی جز اخلاص در نیت و عمل وجود ندارد. و لذا امکان ندارد کسی بدون اخلاص به کمال و مقامات معنوی دست یابد.
چهل روز اخلاص در راه خدا قطعا اثر بخش است، اما به تجربه ثابت شده است که اگر طلبه بخواهد به حکمت و معرفت شهودی راه یابد، لازم است چهل سال طلبگی کند و با علم و عمل در راه رسیدن به کمالات الهی زحمت بکشد تا به مقامات معنوی و کشف و شهود حقیقت نایل آید.
2. هیبت و شوکت:
طلبه و روحانی برای انجام وظایف اجتماعی و قرار گرفتن در جایگاه هدایت و رهبری جامعه نیازمند نوعی هیبت و شوکت است تا بتواند در مردم و جامعه تاثیر گذار باشد و کلام و عمل اش تغییر ایجاد نماید.
در این زمینه امام صادق(ع) فرمودند: کسیکه از خدا بترسد (یعنی برای قرب الهی و کسب رضایت او تلاش نماید)، خداوند متعال همه چیز را در مقابل او خاشع و متواضع میگرداند؛ یعنی شرایطی فراهم میآورد که چیزهایی که بر خلاف مسیر او است از هیبت او هراس داشته باشند.
عن اَبی عَبدالله عَلَیه السَّلام: مَنْ خَافَ اللَّهَ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللَّهَ أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ (الکافی، ج 2 ، ص 68)
این یک قاعدهی کلّی در مقیاس فرد و جامعه است؛ افرادی که خداترس اند دارای ابّهت، عظمت و هیبتی در قلوب منافقین و کافرین هستند و همین باعث می شود آنها از او بترسند و در مقابل کسی که از خدا نمی ترسد و به وظایف خود عمل نمی کند، خداوند متعال شرایطی پدید میآورد که این فرد از هر چیزی بترسد و به خواسته های نامشروع دیگران تن دردهد.
در روایت دیگری آمده: همه چیز در برابر مؤمن خاشع مى باشد و همهی اشیاء از او می ترسد. إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَخْشَعُ لَهُ کُلُّ شَیْ ءٍ وَ یَهَابُهُ کُلُّ شَیْ ءٍ ( بحار الأنوار، ج 67، ص 248)
بی تردید، چنانچه بنده مخلص باشد هر چیز در برابر او خاشع و خاضع است و خداوند ترس او را در دل همه چیز حتی حشرات زمین و پرندگان آسمان قرار می دهد.
4. کفایت امور او توسط خدای متعال:
اثر دیگر اخلاص این است که امور زندگی طلبه را خدای متعال خودش به عهده بگیرد و او در این زمینه دغدغه نداشته باشد.
خدای متعال در یک حدیث قدسی فرموده است: لا أطَّلِعُ عَلی قَلْبِ عَبْدٍ فَأعْلَمُ مِنْهُ حُبَّ الْإخْلاصِ لِطاعَتی وَ لِوَجْهی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی إلا تَوَلَّیتُ تَقْوِیْمَهُ وَ سِیاسَتَهُ.
اگر بنده خود را دوستدار اخلاص و خداجوی بیابم اداره امور او را شخصا به عهده می گیرم (و کار او را به دیگران واگذار نمی کنم (
از این روایت استفاده می شود که خدای متعال خود عهده دار اداره زندگی بندگان با اخلاص خود می شود و در نتیجه بنده مخلص به آرامش می رسد و کمبودی در زندگی احساس نمی کند.
5. سعادت و کامیابی:
موفقیت و کامیابی طلبه و احساس سعادتمندی او در گرو اخلاص است در این زمینه نیز امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: أخْلِصُوا أعْمالَکُمْ تَسْعَدُوا. اعمال خود را برای خدا خالص کنید تا سعادتمند شوید.
و نیز فرمود: ألْاِخْلاصُ أعْلی فَوْزٍ. اخلاص بالاترین کامیابی است. در این روایت حضرت می خواهد بفرماید: راه موفقیت انسان مومن در زندگی، اخلاص است.
6. پذیرش و قبولی اعمال:
قبولی اعمال و اثر بخشی گفتار و کردار انسان مومن و طالب علم و کمال نیز در گرو اخلاص او است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: ای مردم اعمالتان را برای خدای متعال خالص کنید، زیرا خدا عملی را می پذیرد که فقط برای او باشد. أیُّهَا النّاسُ أخْلِصُوا أعمالَکُم لِلّهِ تَعالی فَإنَّ اللّهَ لا یَقْبَلُ إلا ما خَلُصَ لَهُ.
آن حضرت در این روایت رهنمود می دهد که اخلاص شرط تاثیر گذاری عمل و عبادت بر انسان است و بدون اخلاص آدمی از فواید و نتایج مثبت عبادت و عمل خود محروم خواهد بود.
7. کمال عبادت:
خود اخلاص بالاترین عبادت ها است. حضرت جواد الائمه (ع) فرمود: أفْضَلُ الْعِبادَةِ الْإخْلاصُ. برترین عبادت ها اخلاص است. یعنی اصل عبادت اخلاص در نیت است و سایر اعمال در سایۀ نیت خالص عنوان عبادت پیدا می کند و کامل می شود.
اخلاص باعث می شود که عمل و فعالیت های یک انسان مومن و به خصوص طلبه و عالم دینی به کمال مطلوب خود برسد و ناقص و ابتر نماند.
1. تقرّب به خداوند:
و در نهایت مهمترین عامل نزدیک شدن انسان به خداوند و وصول به کمال انسانی، اخلاص در خداپرستی است. در حقیقت راهی جز اخلاص در نیت و عمل برای نزدیک شدن به خدا وجود ندارد.
حضرت علی (ع) در این باره فرمود: تقرّب العبد إلی الله سبحانه بإخلاص نیَّته. نزدیک شدن بنده به خدای سبحان به سبب خالص کردن نیت او است.
نتیجه و جمع بندی:
از روایاتی که گذشت معلوم می شود که اسلام به کیفیت عمل بیشتر اهمیت می دهد تا به کمّیت آن. به تعبیر دیگر، آنچه در پیشگاه خداوند ارزشمند است، خلوص نیّت است و زیاد بودن عمل بدون نیت خالص، ارزشی ندارد و موجب تقرّب نمی شود.
البته، آثار و فواید دیگری نیز بر اخلاص مترتّب است که اهل تحقیق در این باره می توانند به کتاب های مربوطه مراجعه نماید.