وظایف ملائک کلام معصومین علیهم السلام
۱۳۹۷/۰۲/۰۸
–
۲۱۹۲ بازدید
دوستان من این حدیث را مسخره می کنند و من در برابر آنها جوابی ندارم . اگر شما می توانید، لطفا مرا راهنمایی کنید. مضمون و کلیت حدیث از این قرار است که جبرئیل با شلاق بر ابرها تازیانه می زند و دلیل رعد و برق و باران ها اینست؟!
ابتدا عرض باید کرد این حدیث در کتاب آسمان و جهان- ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، مجلسی، مترجم: محمد باقر کمره اى ،ناشر: اسلامیه ، تهران ، چ اول :1351 ش . جلد3، برگ323. وارد شده است و متن کامل آن چنین است:
«العیاشی : عن أبی بصیر ، عن أبی عبد الله (ع)قال : سألته عن الرعد أی شئ یقول ؟ قال: إنه بمنزلة الرجل یکون فی الإبل فیزجرها ” های ، های ” کهیئة ذلک، قلت : فما البرق ؟ قال لی : تلک مخاریق الملائکة تضرب السحاب فتسوقه إلى الموضع الذی قضى الله فیه المطر . (1)
در این روایت برای فهم مخاطب و به اصطلاح جهت تقریب به ذهن، رعد را به منزله مردی تصور کرده که با فریاد از پس کاروان شتر، آنها را به سویی که بخواهد روانه می سازد و همچنین برق را به منزله تازیانه ملائکه شمرده و تشبیه کرده است که با آن ابرها را به سویی که بخواهند، روانه می گرداند.
در واقع ائمه معصومین (علیهم السلام) می خواستند از نیروهای ناپیدا و ناشناخته در جامعه آن روز، به مردمی خبر دهند که هیچ آگاهی نسبت به عوامل و اسباب طبیعی و غیر طبیعی ندارند و برای فهم دقیق آنها و آشنایی درست آنان باید اسباب و عوامل طبیعی در آسمان، راهی جز تشبیه به محسوسات نداشتند. به همین دلیل و بر اساس قاعده مهم ادبی که باید بر اساس اقتضای مخاطب سخن گفت، ائمه (علیهم السلام) برای تبیین آنچه در آسمان می گذشت از ابر گرفته تا باد و باران و … راهی جز تشبیه کردن و استعاره گرفتن از امور عادی مردم نداشتند و با این الفاظ ذهن مردم را با عوامل و تدبیر خداوند، آشنا می کردند.
اگر فرض کنیم معصومین (علیهم السلام) بر اساس علم لدنی خویش، یا طبق ادبیات علمی خود، سوالات مردم را درباره آسمان، ابر، باران، باد و … برای مردم توضیح می دادند کسی چیزی می فهمید!. به همین خاطر از معلومات و دانسته های مردم درباره ملائک، و تشبیه آنان در امور آسمانی و ناآشنا برای مردم استفاده میکردند تا مردم فعالیت اسباب عادی و طبیعی در آسمان ها را متوجه به شوند. بنابراین معصومین (علیهم السلام) در پاسخ به سوالات مردم، براساس مقتضای فهم و درک مخاطب، پاسخ سوالات آنان را می دادند
از این نوع تشبیه ها که برای تقریب به ذهن است در قرآن، روایات و احادیث فراوان وجود دارد و نباید آنها را اصل بدانیم و مورد مضحکه قرار دهیم.
در نتیجه از سویی:
خیلی از حقایق است که در روایات بیان شده و تا به امروز ذهن بشر به حمکت و فلسفه آن نرسیده خصوصا مطالبی که قابل حدس، تجربه، تحقیق و تفحص نباشد. از این رو وقتی صحت و سند روایت برای ما احراز شد باید تعبدا بپذیریم و غالبا این گونه اشکالات از طرف کسانی است که به جایگاه امام و علوم او و حقایق غیبی اعتقادی ندارند. و مطلب دیگر این که اگر قرار باشد هر چه که به ذهن انسان دور رسید آن را نپذیرد و مورد مضحکه قرار دهد. باید خیلی از مطالبی که راجع به بعد از مرگ انسان ( اعم از فشار قبر، صراط، حشر و نشر و عذابها و نعمتهای بهشتی و..) بیان شده رد و طرد کنیم.
همچنین از سوی دیگر:
ملائکه موجوداتى هستند مخلوق خدا، دارای اصناف متعدد بوده و واسطه هایى بین خدا و عالم مشهودند، که خداوند آنان را موکل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است.
قرآن کریم کارها و ظایف فراوانی را برای فرشتگان شمرده است. مانند: وساطت در نزول وحی و ابلاغ پیام الهی به پیامبران،(نحل، 2 و 102؛ عبس، 16( تدبیر امور عالم و وساطت در وصول فیض الهی به مخلوقات، (نازعات، 5؛ معارج، 4) استغفار و شفاعت برای مؤمنان(مؤمن، 7؛ انبیا، 28.) و امداد آنان، (آل عمران، 124 و 125.) لعن کافران،(بقره، 141؛ آل عمران، 87) ثبت اعمال بندگان (یونس، 21؛ زخرف، 80؛ انفطار، 11) و قبض روح آنان در هنگام مرگ (انعام، 62؛ نساء، 97) از جمله مأموریت های الهی است که فرشتگان آنها را اجرا می کنند. فرشتگان در عالم برزخ (نحل، 28 و 32) و آخرت نیز حضور دارند؛ گروهی از آنان در بهشت مستقرند (زمر، 72؛ انبیاء، 103) و گروهی نیز نگاهبان دوزخ و دوزخیان اند ( مدثر، 20).
بنابراین ملائکه موجوداتی غیبی هستند که تعدادشان نامحدود است و دارای مراتب، مقامات، مسئولیت ها و نقش های گوناگونی در عالم غیب و ملکوت و عالم ماده هستند. و آیا هر آن چه را که ذهن ما از فهم و درک آن عاجز است را باید به تمسخر گرفت؟!. بطور قطع این روش غیر عقلایی است و باید برای فهمیدن و درک موضوع به اهل فن مراجعه کنیم.
پاورقی :
(1) مجلسی، بحارالانوار، بیروت، الوفا ، 1403 ق، ج 56، ص 379.
«العیاشی : عن أبی بصیر ، عن أبی عبد الله (ع)قال : سألته عن الرعد أی شئ یقول ؟ قال: إنه بمنزلة الرجل یکون فی الإبل فیزجرها ” های ، های ” کهیئة ذلک، قلت : فما البرق ؟ قال لی : تلک مخاریق الملائکة تضرب السحاب فتسوقه إلى الموضع الذی قضى الله فیه المطر . (1)
در این روایت برای فهم مخاطب و به اصطلاح جهت تقریب به ذهن، رعد را به منزله مردی تصور کرده که با فریاد از پس کاروان شتر، آنها را به سویی که بخواهد روانه می سازد و همچنین برق را به منزله تازیانه ملائکه شمرده و تشبیه کرده است که با آن ابرها را به سویی که بخواهند، روانه می گرداند.
در واقع ائمه معصومین (علیهم السلام) می خواستند از نیروهای ناپیدا و ناشناخته در جامعه آن روز، به مردمی خبر دهند که هیچ آگاهی نسبت به عوامل و اسباب طبیعی و غیر طبیعی ندارند و برای فهم دقیق آنها و آشنایی درست آنان باید اسباب و عوامل طبیعی در آسمان، راهی جز تشبیه به محسوسات نداشتند. به همین دلیل و بر اساس قاعده مهم ادبی که باید بر اساس اقتضای مخاطب سخن گفت، ائمه (علیهم السلام) برای تبیین آنچه در آسمان می گذشت از ابر گرفته تا باد و باران و … راهی جز تشبیه کردن و استعاره گرفتن از امور عادی مردم نداشتند و با این الفاظ ذهن مردم را با عوامل و تدبیر خداوند، آشنا می کردند.
اگر فرض کنیم معصومین (علیهم السلام) بر اساس علم لدنی خویش، یا طبق ادبیات علمی خود، سوالات مردم را درباره آسمان، ابر، باران، باد و … برای مردم توضیح می دادند کسی چیزی می فهمید!. به همین خاطر از معلومات و دانسته های مردم درباره ملائک، و تشبیه آنان در امور آسمانی و ناآشنا برای مردم استفاده میکردند تا مردم فعالیت اسباب عادی و طبیعی در آسمان ها را متوجه به شوند. بنابراین معصومین (علیهم السلام) در پاسخ به سوالات مردم، براساس مقتضای فهم و درک مخاطب، پاسخ سوالات آنان را می دادند
از این نوع تشبیه ها که برای تقریب به ذهن است در قرآن، روایات و احادیث فراوان وجود دارد و نباید آنها را اصل بدانیم و مورد مضحکه قرار دهیم.
در نتیجه از سویی:
خیلی از حقایق است که در روایات بیان شده و تا به امروز ذهن بشر به حمکت و فلسفه آن نرسیده خصوصا مطالبی که قابل حدس، تجربه، تحقیق و تفحص نباشد. از این رو وقتی صحت و سند روایت برای ما احراز شد باید تعبدا بپذیریم و غالبا این گونه اشکالات از طرف کسانی است که به جایگاه امام و علوم او و حقایق غیبی اعتقادی ندارند. و مطلب دیگر این که اگر قرار باشد هر چه که به ذهن انسان دور رسید آن را نپذیرد و مورد مضحکه قرار دهد. باید خیلی از مطالبی که راجع به بعد از مرگ انسان ( اعم از فشار قبر، صراط، حشر و نشر و عذابها و نعمتهای بهشتی و..) بیان شده رد و طرد کنیم.
همچنین از سوی دیگر:
ملائکه موجوداتى هستند مخلوق خدا، دارای اصناف متعدد بوده و واسطه هایى بین خدا و عالم مشهودند، که خداوند آنان را موکل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است.
قرآن کریم کارها و ظایف فراوانی را برای فرشتگان شمرده است. مانند: وساطت در نزول وحی و ابلاغ پیام الهی به پیامبران،(نحل، 2 و 102؛ عبس، 16( تدبیر امور عالم و وساطت در وصول فیض الهی به مخلوقات، (نازعات، 5؛ معارج، 4) استغفار و شفاعت برای مؤمنان(مؤمن، 7؛ انبیا، 28.) و امداد آنان، (آل عمران، 124 و 125.) لعن کافران،(بقره، 141؛ آل عمران، 87) ثبت اعمال بندگان (یونس، 21؛ زخرف، 80؛ انفطار، 11) و قبض روح آنان در هنگام مرگ (انعام، 62؛ نساء، 97) از جمله مأموریت های الهی است که فرشتگان آنها را اجرا می کنند. فرشتگان در عالم برزخ (نحل، 28 و 32) و آخرت نیز حضور دارند؛ گروهی از آنان در بهشت مستقرند (زمر، 72؛ انبیاء، 103) و گروهی نیز نگاهبان دوزخ و دوزخیان اند ( مدثر، 20).
بنابراین ملائکه موجوداتی غیبی هستند که تعدادشان نامحدود است و دارای مراتب، مقامات، مسئولیت ها و نقش های گوناگونی در عالم غیب و ملکوت و عالم ماده هستند. و آیا هر آن چه را که ذهن ما از فهم و درک آن عاجز است را باید به تمسخر گرفت؟!. بطور قطع این روش غیر عقلایی است و باید برای فهمیدن و درک موضوع به اهل فن مراجعه کنیم.
پاورقی :
(1) مجلسی، بحارالانوار، بیروت، الوفا ، 1403 ق، ج 56، ص 379.