۱۳۹۵/۰۷/۱۱
–
۲۵۶۴۲ بازدید
اگر بی حجابی در جامعه افزایش پیدا کند چه آسیب ها و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؟ در صورت امکان در این زمینه آمار و اطلاعات مستند ارائه نمایید.
1. پیامد فردی
سقوط شخصیت انسانی زن
نخستین کسانیکه به واسطه حضور نامناسب خود در میان نامحرمان در معرض آسیب و تهدید قرار می گیرند خود زنان بدحجاب می باشند. بهطور طبیعی بدحجابی و آرایش چهره، به نوعی توجه و نگاه نامحرمان را به خود جلب می کند، بدیهی است که این کار زمینه برخی از تحریکات را برای طمع ورزی ایجاد می نماید، و زمینه تنزل شخصیت زن را تا حد یک عروسک، یا یک کالای بی ارزش به سقوط می کشاند و ارزش های والای انسانی او به کلی به دست فراموشی سپرده می شود، و تنها به عنوان وسیله ای برای کامیابی های جسمی مورد توجه قرار می گیرد.[ برگزیده تفسیر نمونه، ج3، ص 292.]
خانمها باید بدانند که بیشترین آستانه تحریکپذیری مردها از طریق «نگاه» است. به گونهای که تحت تأثیر نگاه و شهوت به طور معمول تا یک سوم کننترل عقلایی خود را از دست میدهند و کسانیکه هوسران هستند به فکر رهزنی میافتند و خواسته و ناخواسته همچون صید، دختران را به دام میاندازند و همچون سارق حرفهای که ماشینی نظر او را جلب کرده برای سرقت اقدام میکند، به همین جهت اگر کسی میخواهد خویشتن را یا مال خویش را محافظت کند، باید هرچه بیشتر مراقبت کند که از دید رهزنان به دور باشد.
ب. افزایش التهاب روحی و روانی
بی تردید، اگر زنان با حجاب و پوشش مناسب در جامعه حضور یابند، خود و خانواده و دیگر افراد جامعه از آرامش روانی برخوردار خواهند بود، اما اگر زنان به صورت تحریک آمیز در اجتماع ظاهر شوند، التهاب و هیجان روحی بینندگان هر لحظه با دیدن صحنه ای تازه افزایش می یابد و از آن جا که ارضای غریزه در تمامی موارد دلخواه، ممکن نیست، باعث برهم خوردن تعادل روحی بینندگان می گردد.
همچنین بی حجابی و بدحجابی و پیروی از مُد و آرایش، موجب می شود که زنان دیگری که قادر به تهیه آن نوع پوشش نیستند نیز دچار فشارهای روانی گردند و تعادل روحی خود را از دست دهند. این التهابات و تهییجات، بیماری ها و اختلالات روحی و جسمی فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
علاوه بر اینکه فرد بدحجاب ناخواسته در مسابقه خودنمایی و خودآرایی با دیگر زنان دچار شده و همواره این دغدغه پنهان برای او وجود دارد که آیا توانسته گوی سبقت را در این زمینه از دیگران برباید و یا حداقل خود را به دیگران برساند یا نه؟
2. پیامدهای خانوادگی
بنیان خانواده، مقدس ترین پیوند اجتماعی است. برای ثبات این نهاد، عفت و حجاب مهم ترین عامل به شمار می آید. اگر زنان آرایش ها و خودنمایی ها را به بیرون منزل بکشاند، و مورد نگاه های هوس آلود نامحرمان قرار بگیرند گاهی ناخواسته عامل پیامدهای منفی خواهند شد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
الف. تأخیر در ازدواج
جلوه نمایی دختران و زنانی که هر یک دارای محاسن خاص خود می باشند، موجب تردید پسران در برگزیدن همسر شایسته زندگیشان می شود و در آرزوی رسیدن به دختری که جامع تمام زیبایی ها باشد ازدواج را به تأخیر می اندازند.
این موضوع در حالی است که برخی دختران تصور می نمایند چنانچه با چهره ای آرایش کرده در اجتماع حاضر شوند زمینه ازدواج آنها بیشتر فراهم می گردد اما واقعیت آمارها خلاف آن را اثبات نموده است.[ جام جم آنلاین، شنبه 03 مهر 1389، شماره خبر: 100886714252.]
ب. کاهش جذابیت زنان در نزد همسران
بر اساس پژوهش های به عمل آمده از سوی پژوهشگران جهاد دانشگاهی؛ در اثر رعایت نکردن حجاب و افراط در جلوهگری زنان، آستانه ادراکی مردان تغییر کرده و درک آنها از زیبایی زنان کمتر می شود؛ در نتیجه، اثرات زیان بخشی در روابط خانوادگی آنان گذاشته و به ایجاد تنش، جدایی و طلاق می انجامد[ رجبی، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، قم، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1384 ش، اول، ص 167به نقل از: منطقی، مرتضی، بررسی تأثیر جاذبه های زنان در آستانه ادراکی دیگران، طرح پژوهشی، جهاد دانشگاهی مرکز، 1373 ش.].
ج: افزایش جدایی و طلاق
در محیطی که فرهنگ حجاب و عفاف، مطرح است، دو همسر، متعلق به یکدیگرند و احساسات و عواطفشان مخصوص یکدیگر است. پیوندهای قلبی، عمیق و محکم و عشق در خانواده حاکم است. اما اگر مردان به راحتی و به آسانی در تمام صحنه های اجتماعی به زنان آرایش کرده و متنوع دسترسی داشته باشند، ضمانتی برای ثبات محبت و دلبستگی آنان به همسرانشان نخواهد بود؛ چرا که به قول بابا طاهر «هر آنچه دیده بیند دل کند یاد»
و هر آنچه دل از آن یاد کند به هر قیمتی که باشد در پی آن خواهد رفت بدین ترتیب هر روز دل به دلبری می بندد و از دیگری دل می برد.[ اکبری، محمود، مروارید عفاف، قم، انتشارات ظفر، 1380 ش، اول، 71.]
از سوی دیگر، وقتی زن با آرایش و بدحجابی در جامعه ظاهر می شود، چه بسا با پیشنهاد های وسوسه انگیزی از سوی دیگر مردان مواجه شود، در نتیجه نسبت به زندگی فعلی خود دلسرد شده و یکی از دو راه خیانت یا جدایی را برگزیند.
نگاهی به آمار وحشت ناک طلاق در آمریکا به عنوان بزرگترین نماد برهنگی و آزادی های جنسی گواه بر این ادعا می باشد. گزارشی که از سوی مؤسسه کنیسی منتشر شده است، نشان میدهد که 37 درصد از مردان آمریکایی در دوران ازدواج خویش از لحاظ جنسی به همسر خود وفادار نمیمانند و 29 درصد از زنان آمریکایی نیز در دوران ازدواج خود به همسرشان خیانت میکنند.
حیرتآور این است که از هر 5 کودک آمریکایی که در سال 1986 به دنیا آمدهاند سه نفر تا قبل از 18 سالگی شاهد طلاق و جدایی والدین خود خواهند بود.[ حسینیان، حامد، صدفی برای مروارید، قم، موسسه بوستان کتاب، 1390ش، اول، ص 69 به نقل از نشریه حورا، غرب و گرداب بحران اخلاقی، ش 3 و شماره ویژهی مجلهی Thegood News، 2000.]
3. پیامدهای اجتماعی
الف. پایمال شدن ایمان و فضایل اخلاقی جامعه
بیحجابی یکی از این عوامل مهم است که نقش عمده ای در تضعیف و پایمال کردن فضایل اخلاقی همچون حیاء، عفت و غیرت دارد. در جامعه بی حجاب شهوترانی، هوسرانی، هرزهگری، گناه، ارتباطات نامشروع و اختلاط های غیرشرعی جای معنویت، صفا، عشق و محبت واقعی را می گیرد. در این جامعه بذر شهوت به سرعت در دل و جان مردم به خصوص جوانان نفوذ کرده و آنان را از امور اساسی و اصلی زندگی و پرداختن و معنویات و تکالیف الهی بازمی دارد. طبیعی است جامعه ای که فاقد ایمان و اخلاق باشد بستر بسیار مناسبی است برای افزایش ناهنجاری ها، خصایص رذیله، خشونت، فساد، فحشاء، ناامنی بزهکاری، آدم ربایی، خیانت، جنایت و دهها معضل دیگر که همگی محصول بی توجهی به حکم شرعی حجاب بوده و دیر یا زود شعله آن دامن خود فرد را هم آتش خواهد زد.[ صفی یاری، مسعود، راز حجاب،قم، نور السجاد، 1389ش، دوم، ص 71.]
ب. افزایش التهاب و ناهنجاری اجتماعی
حضور نامناسب زنان، جذابیت آنها را در نظر جنس مخالف بیشتر کرده و تلاش و پی گیری جنس مخالف را برای وصالش فزونی خواهد بخشید لذا اگر زنان آرایش کرده و به صورت تحریک آمیز در اجتماع ظاهر شوند، التهاب و هیجان روحی بینندگان هر لحظه با دیدن صحنه ای تازه افزایش مییابد و از آن جا که ارضای غریزه جنسی در تمامی موارد دلخواه، ممکن نیست، باعث برهم خوردن تعادل روحی بینندگان می گردد.
ج. گسترش فساد اجتماعی
حضور تحریک آمیز زنان و نگاه آلوده مردان به آنها زمینه تحریک قوای جنسی را فراهم می نماید و این امر مخصوصاً نسبت به دختران و پسرانی که در مراحل بلوغ قرار دارند شدت بیشتری یافته به گونه ای که اغلب مفسده های اجتماعی در همین سنین تولید و رشد می کنند.
دقت در آمار و اخبار منتشره از وضعیت اجتماعی تمدن غرب به عنوان مهد برهنگی و آزادی پوشش زنان صحت چنین بینشی را مورد تأیید قرار می دهد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می نماییم:
سطح روابط جنسی پیش از ازدواج و حاملگی در میان جوانان پیشرفتهای مخربی را درمیان کشورهای غربی شاهد بوده است. در پاسخ به این سؤال که چه تعداد از جوانان آمریکایی زیر 20 سال در روابط جنسی نامشروع شرکت دارند، اکثر متخصصان این زمینه به عددی بالاتر از 60 درصد اشاره میکنند. در انگلستان براساس گزارشها بیش از یک پنجم جوانان تا پیش از 16 سالگی سابقهی روابط جنسی نامشروع را پیدا میکنند. در آمارگیریای در سال 1996، 31 درصد از پاسخگویان مونث ابراز داشتهاند که پیش از آن که به بلوغ برسند و از لحاظ جنسی آماده باشند، برای روابط جنسی تحت فشار قرار گرفتهاند.[ ایندیپندنت، 16 سپتامبر 1996.]
بهطور قطع چنین آماری اثر فراوانی بر میزان حاملگی پیش از ازدواج دارد. در ایالات متحده، مطابق برآوردها «هر ساله یازده درصد از دختران زیر 20 سال ازدواج نکرده حامله میشوند». به عبارت دیگر «در هر 64 ثانیه یک مادر جوان ازدواج نکرده یک فرزند به دنیا میآورد».
ویلیام جی. بنت، وزیر پیشین آموزش ایالات متحده بیان میدارد: «تولدهای نامشروع در ایالات متحده از سال 1960تا 1990، 400 درصد افزایش یافته است.»
مرکز گزارش «نیوز اند وُرد (اخبار و جهان) ایالات متحده» برآورد میکند که مطابق رَوَندهای موجود در ابتدای دههی اول قرن 21 از هر دو کودک آمریکایی یکی بهطور نامشروع به دنیا میآید.
«هر ساله بیش از یک میلیون دختر جوان آمریکایی حامله میشوند که 75 درصد آنها خارج از ازدواج صورت میگیرد».
شیوع این روابط جنسی نامشروع به دیگر ملتهای غربی نیز سرایت کرده است.
نیوزویک در شمارهی اروپایی خود در 20 ژانویه 1997 نوشت: «در سوئد بیش از نیمی از کودکان متولد شده، به پدر و مادرانی تعلق دارند که ازدواج نکردهاند. در فرانسه و انگلیس این آمار در حد یک سوم است».[ حسینیان، حامد، صدفی برای مروارید، قم، موسسه بوستان کتاب، 1390ش، اول، ص 70 – 71 به نقل از نشریه حورا، غرب و گرداب بحران اخلاقی، ش 3 – شماره ویژهی مجلهی Thegood News، 2000.]
جالب آن است که در گزارشی که از سوی فعالین خویشتن داری جنسی در سال 2006 منتشر شده، درصد تحمیلی یا اختیاری بودن روابط جنسی دانشآموزان زیر هجده سال به تفکیک جنسی مورد بررسی قرارگرفت. براساس این گزارش 81درصد از دخترانی که رابطه جنسی را تجربه کرده بودند، جامعه را در اطلاعرسانی ناصحیح و فرهنگ غلط را در الزام به ناپوشیدگی و بیعفتی مقصر دانسته و بیان کردند که به انتخاب و اختیار خود در روابط شرکت نکردهاند. این دختران در بیان عوامل، تأثیرهای محیط و همسالان و نگرانی از قضاوت های دوستانشان را از مهمترین عوامل رفتارهای جنسی خود برشمرده اند.[ فضیلت انگاری عفاف و حجاب با تکیه بر دیدگاه فارابی، زینب برخورداری، فصلنامه اخلاق، شماره 16، به نقل از کتاب “Why true love waits?”، 2002، ص10و14، نوشته جاش مکداول از فعالین خویشتنداری جنسی در آمریکا است.]
د. افزایش خشونت و آزار جنسی زنان
یکی از آثار سو بدحجابی اذیت و آزار جنسی زنان بدحجاب به وسیله مردان و جوانان ولگرد و لاابالی است. گویا این قبیل مردان پوشش ناقص و نامناسب برخی دختران و زنان را به منزله چراغ سبزی می دانند که نشان دهنده تمایل زنان بدحجاب به کارهای خلاف و گناه آلود است و همین نکته از نظر ذهنی و روانی از دیدگاه آنان مجوز اذیت و آزار جنسی زنان بدحجاب است.[ بخش فرهنگی دفتر آیت الله فاضل لنکرانی، پرسمان حجابشناسی، قم، انتشارات امیرالعلم، بی تا، اول، ص 41.]
مدیر کل مبارزه با مفاسد نیروی انتظامی در این باره می گوید: «با بررسی و رجوع اجمالی به آمار مزاحمت برای نوامیس در سال 85، می بینیم بیشتر مزاحمت ها برای خانم هایی اتفاق می افتد که نوع پوشش آنها خارج از حد متعارف بوده است و درصدی از آدم ربایی و تجاوز به عنف نیز اختصاص به همین افراد داشته است.
وی اظهار داشت: به طور کلی پوشش های نامناسب برای جامعه ناامنی به وجود می آورد و بیشترنی تعرضات نیز به افراد بدحجاب بر می گردد و این تعرض ممکن است یک متلک یا آدم ربایی و تجاوز به عنف باشد.[ کیهان، مورخ 27/1/86.]
فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ نیز در این باره چنین می گوید: خانم هایی که بد پوشش می باشند چهار برابر خانم هایی با پوشش مناسب مورد مزاحمت های خیابانی قرار می گیرند.[ سردار رادان فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی، برنامه «چراغ خاموش» تاریخ 29/2/1387.]
هـ . ترویج فرهنگ مصرف و زیان های اقتصادی ناشی از آن
اشتغال زنان به آراسته خویش و عرضه زیبایی های جسمی، فرهنگ غلط مصرف را ترویج می نماید و زیانهای جبرانناپذیری بر اقتصاد خانواده و کشور تحمیل مینماید.
آخرین بررسی های انجام شده در کشور نشان می دهد که ایران، سومین کشور مصرف کننده و هفتمین کشور وارد کننده لوازم آرایشی در جهان است در حالی که تنها یک سوم مواد آرایشی زنان ایرانی، تولید داخل و بیش از دو سوم آن به صورت واردات، پشت ویترین های وسوسه انگیز خرید می نشیند؛ وارداتی که بنا به آمارهای غیر رسمی 25 تا 30درصد کل آن طریق قاچاق و تجارت چمدانی وارد کشور می شود و به دلیل تقلبی و غیراستاندارد بودن نه تنها زیبایی را به پوستهای ایرانی هدیه نمی کند، بلکه زمینه ساز شیوع انواع بیماری های پوستی همچون پیری زودرس پوست، حساسیت های پوستی، عفونت های پوستی و… می باشد.[ وقتی صورت ها شبیه یک ماسک نقاشی می شوند، بیتا مهدوی، روزنامه جام جم، 24/5/1385.]