خانه » همه » مذهبی » چرا با وجود اینکه سال هاست از واقعه کربلا می گذرد باز هم در همه مراسمات مذهبی و دعاهای کمیل و توسل روضه امام حسین(ع) را می خوانیم و گریه می کنیم آیا این گریه کردن مرده پرستی نیست؟

چرا با وجود اینکه سال هاست از واقعه کربلا می گذرد باز هم در همه مراسمات مذهبی و دعاهای کمیل و توسل روضه امام حسین(ع) را می خوانیم و گریه می کنیم آیا این گریه کردن مرده پرستی نیست؟


چگونه می توان امام حسین(ع) را مرده بپنداریم، در حالیکه عالمان دینی و حتی دانشمندانی که به بشریت خدمتی کرده اند را نمی توان مرده انگاشت. العلماء باقون ما بقی الدهر. تا زمان باقی است، دانشمندان و عالمان زنده هستند و شهید هرگز نمی میرد، چون در راه احیای دین خدا جانش را فدا کرده و تا زمانی که دین باقی و زنده است، شهید نیز زنده و پایدار است.
مرده آن است که هیچ اثری از خود به جای نمی گذارد و پس از مرگ اش منشا هیچ حرکت مثبتی در زندگی انسان ها نیست. مرده آن است که نامش به نکویی نبرند. امروز نام حسین(ع) جهان گیر است و حتی غیر مسلمانان به او ارادت خاص دارند و به او متوسل می شوند. گریه برای مصیبتی که به اهل بیت(ع) وارد شده است هم مرده پرستی نیست، این فقره فلسفه و آثار فراوان تربیتی و سیاسی و اجتماعی و دینی دارد که به قسمتی از آن ها اشاره می کنیم.
فلسفه و حکمت عزادارى را مى توان در امور ذیل، رهیابى کرد:

الف. محبت و دوستى:

قرآن و روایات، دوستى خاندان رسول اکرم(ص) و اهل بیت(ع) را بر مسلمانان واجب کرده است نگا: شورى (42)، آیه 23؛ هود (11)، آیه 29؛ میزان الحکمه، ج 2، ص 236.. روشن است که دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق، کسى است که شرط دوستى را – چنان که باید و شاید – به جا آورد. یکى از مهم ترین لوازم دوستى، هم دردى و هم دلى با دوستان در مواقع سوگ یا شادى آنان است؛ نگا: المحبة فى الکتاب والسنة، صص 169 – 170 و 181 – 182. از این رو در احادیث، بر برپایى جشن و سرور در ایام شادى اهل بیت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأکید فراوان شده است. حضرت على(ع) در روایتى مى فرماید: «شیعه و پیروان ما در شادى و حزن ما شریکند». «یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا»؛ بحارالانوار، ج 44، ص 287. امام صادق(ع) نیز فرمودند: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا یسوؤهم ما یسؤنا و یسرّهم ما یسرّنا»؛ امالى، ص 305. «شیعیان ما پاره اى از خود ما بوده و از زیادى گل ما خلق شده اند؛ آنچه که ما را بدحال یا خوشحال مى سازد، آنان را بدحال و خوشحال مى گرداند». این وظیفه عقلانى و شرعى، ایجاب مى کند که در ایام عزادارى اهل بیت(ع)، حزن و اندوه خود را به «زبان حال»؛ یعنى، با اشک، آه و ناله و زارى، از نظر خوراک، با کم خوردن و کم آشامیدن مانند افراد غم زده طبق فرموده امام صادق(ع) به معاویة بن وهب، «عزاداران سیدالشهدا در روز عاشورا از آب و غذا دورى جویند تا آن که یک ساعت از وقت فضیلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذاى معمول صاحبان مصیبت، سدّ جوع و عطش کنند». [نگا: تاریخ النیاحة الامام الشهید الحسین بن على، ج 1، صص 157-159]. و از نظر پوشاک، با پوشیدن لباسى که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف، حکایت گر اندوه و ناراحتى است، آشکار سازیم.

ب. انسان سازى:

از آنجا که در فرهنگ شیعى، عزادارى باید از سر معرفت و شناخت باشد؛ هم دردى با آن عزیزان، در واقع یادآورى فضایل، مناقب و آرمان هاى آنان بوده و بدین شکل، آدمى را به سمت الگوگیرى و الگوپذیرى از آنان سوق مى دهد. فردى که با معرفت در مجالس عزادارى، شرکت مى کند؛ شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم مى آمیزد و در پرتو آن، انگیزه اى قوى در او پدیدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزادارى، مانند محبى مى شود که فعّال و شتابان، به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است.

ج. جامعه سازى:

هنگامى که مجلس عزادارى، موجب انسان سازى گشت؛ تغییر درونى انسان به عرصه جامعه نیز کشیده مى شود و آدمى مى کوشد تا آرمان هاى اهل بیت(ع) را در جامعه حکم فرما کند. به بیان دیگر، عزادارى بر اهل بیت(ع)؛ در واقع با یک واسطه زمینه را براى حفظ آرمان هاى آنان و پیاده کردن آنها فراهم مى سازد. به همین دلیل مى توان گفت: یکى از حکمت هاى عزادارى، ساختن جامعه براساس الگوى ارائه شده از سوى اسلام است.

د. انتقال دهنده فرهنگ شیعى به نسل بعد:

کسى نمى تواند منکر این حقیقت شود که نسل جدید در سنین کودکى، در مجالس عزادارى با فرهنگ اهل بیت(ع) آشنا مى شوند. به راستى عزادارى و مجالس تعزیه، یکى از عناصر و عوامل برجسته اى است تا آموزه هاى نظرى و عملى امامان راستین، به نسل هاى آینده منتقل شود. مراسم عزادارى، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه براى تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایى آنان با گفتار و کردار اهل بیت(ع) است.

فلسفه گریه و انواع آن :

گریه برای خدا و از ترس عقاب الهی و نیز گریه برای اولیای خدا در شمار برترین عبادت ها است؛ به ویژه گریستن بر حضرت ابا عبدالله سالار شهیدان(ع)، چنین گریه ای فلسفه های سازنده و تربیتی چندی دارد؛ از جمله: 1. پالایش و تزکیه روح، و احساس نزدیکی به خدا؛ 2. پیوند عمیق عاطفی میان مردم و الگوهای راستین امت؛ 3. اعلام وفاداری نسبت به رهبران و پیشوایان دینی و مکتب؛ 4. الهام شدن روح انقلابی و ستم ستیزی به مردم؛ 5. زنده نگاه داشتن یاد و خاطره وقایعی چون نهضت شکوهمند حسینی. اینکه اشک و گریه، خود به خود به وجود می آید، یا باید با تلقین و برانگیختن احساسات ایجاد شود، مقوله دیگری است. هر مسلمان پاکْ طینتی، با به یادآوردن مصائب ابا عبدالله(ع) و عظمتی که آن حضرت به وجود آورد، به راستی اشک سوز و گاه شوق می ریزد. برای آگاهی بیشتر ر.ک: مرتضی مطهری، حماسه حسینی

تأثیرات عزاداری

در یک تقسیم بندی می توان تأثیرات عزاداری بر معصومین(ع) را در جهات ذیل نام برد:

یک. جنبه عاطفی

کسی که عزیزی را از دست می دهد، ناخودآگاه حزین و غمناک است و نمی تواند غمگین نباشد. بر پایی مراسم سوگواری، باعث خالی شدن این غم و غصهّ می شود. به علاوه، عزاداری برای بزرگان دین،محبت و رابطة عاطفی مردم با آنان را می افزاید.

دو. جنبه سیاسی

اگر این عزاداری ها نبود، قیام خونین و روشنگر سیدالشهدا(ع) به فراموشی سپرده می شد و چه بسا اصل قیام و شهادت او نیز تحریفیا حتی انکار می شد. در زمان صدر اسلام، شرایط اقتضا نکرد که شیعیان برای حضرت زهرا(س) عزاداری و نوحه خوانی کنند و همین باعث شد که برخی از تاریخ نویسان غرض ورز، اصل شهادت آن حضرت را انکار کنند؛ حتی می گویند: «اگر محسن فاطمه شهید شده، پس قبرش کجا است؟» لابد اگر می توانستند، می گفتند: «اگر پیامبر دختری به نام فاطمه داشته و کشته شده، پس قبرش کجا است؟!»

سه. جنبه دینی

با برپایی مراسم های عزاداری و سخنرانی در ماه محرم، مردم بیش از پیش با معارف الهی واخلاق اسلامی آشنا می شوند. عاشورا دین ما را حفظ کرده است.

چهار. جنبه تربیتی

کودکان و نوجوانان از برپایی این مراسم و یادآوری آن واقعة عظیم، دِلیری و ایثار و فداکاری را فرا می گیرند. البته لقای الهی برای حضرت امام حسین(ع)، زیباترین و باشکوه ترین امور است؛ ولی در هنگام مصیبت و حزن و اندوه امامان(ع) از واقعه جانگداز عاشورا، نمی توانیم شاد باشیم. قطعاً دشمنان ائمه(ع) در این روز مسرور بوده اند. به علاوه نقل حماسة عاشورا، روح ایثار و شجاعت و ایمان را در مسلمانان زنده می کند. در نتیجه آنان در مقابل مسائل جهان اسلام، بهتر حساسیت نشان خواهند داد. انقلاب ضدّطاغوتی و ضدّآمریکایی ایران، پیروزی حزب الله لبنان بر اسرائیل، مقاومت و دفاع هشت سالة ایران در مقابل تهاجم جهانی در قالب جنگ عراق و پیروزی های مکررّ لشکر اسلام بر کفر و الحاد جهانی و … متأثر از مجالس عزای سیدالشهدا(ع) است. ضمن اینکه اگر آن واقعه به همان شکل نقل نگردد، اندک اندک به فراموشی سپرده خواهد شد و اسلام، پشتوانه ای تأثیرگذار با این اهمیت را از دست خواهد داد. البته باید در روضه خوانی ها از تحریف و عوض نمودن واقعیت خودداری کرد و در کنار نقل حادثه عاشورا، باید به مسائل جهان اسلام در عصر حاضر نیز اهمیت داد و وظیفه مسلمانان در این رابطه را گوشزد کرد.
برخى از روایات در خصوص گریه بر امام حسین(ع) عبارت است از: 1. امام معصوم(ع) فرمود: «هر چشمى در روز قیامت به جهت سختى ها، گریان است؛ مگر چشمى که بر امام حسین(ع) گریسته باشد، این چشم خندان و بشاش است».الخصائص الحسینیه، ص 140. 2. امام رضا(ع) مى فرماید: «گریه بر امام حسین(ع) گناهان بزرگ را محو مى کند».مسند امام رضا(ع)، ج 2، ص 27 . 3. امام صادق(ع) مى فرماید: «کسى که به یاد امام حسین(ع) به مقدار بال مگسى، اشک از چشمانش جارى شود؛ ثوابش بر خداوند است و خداوند به کمتر از بهشت براى او راضى نمى شود».بحارالانوار، ج 44، ص 291. 4. از امام معصوم(ع) نقل شده است: «هر که بگرید یا بگریاند یا حالت اندوه و گریه داشته باشد، بر مصیبت امام حسین(ع)، بهشت براى او واجب مى شود».الخصائص الحسینیه، ص 142. 5. امام رضا(ع) مى فرماید: «… پسر شبیب! اگر مى خواهى براى چیزى گریه کنى، پس براى حسین بن على(ع) گریه کن که او را ذبح کردند؛ چنان که گوسفند را ذبح مى کنند … پسر شبیب! اگر براى حسین چنان گریه کنى که اشک هایت بر گونه هایت جارى شود، خداوند همه گناهان کوچک و بزرگ تو را مى آمرزد، اندک باشد یا بسیار …».بحارالانوار، ج 44، ص 285.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد