همان گونه که پرسشگر محترم می دانند، انسان ها دارای دو بعد فردی و اجتماعی اند، اسلام به عنوان یک آیین جامع و کامل برای تمام ابعاد زندگانی بشر، برنامه ها و دستورات سعادت بخشی را ارائه داده است، که به طور طبیعی تکامل و تقرب انسان ها به مقامات عالی و در نهایت خدای سبحان در پرتو عمل و بستر آن دستورات و آموزه ها متجلی و متحقق خواهد شد. شاید بر همین اساس باشد که شارع مقدس به انسانها دستور داده است که نمازهای واجب را به جماعت که مظهر شکوه، صفا، همدلی، وحدت و تفاهم است بخوانند، زیرا حضور در جماعات جنبه های اجتماعی انسان را اشباع، مسؤولیت های اجتماعی و نظارت همگانی را تضمین کرده و سرانجام یک جامعه بالنده و آرام و سالم می سازد.
و از میان نمازهای مستحبی نیز نماز باران به لحاظ اینکه دارای جنبه های اجتماعی، همگانی و عمومی است به جماعت خوانده می شود، اما سایر نمازهای مستحبی، نوافل و به خصوص نماز شب چون بیشتر برای تربیت، سازندگی، تهذیب و اصلاح فرد – که البته مقدمه برای اصلاح جامعه است – در نظر گرفته شده است، به طور فرادا و پنهانی خوانده می شود و لذا پیامبر مکرم اسلام(ص) فرموده است: «صلاتها الرجل تطوعا حیث لایراه الناس یعدل صلاته علی اعین الناس خمسا و عشرین؛ نماز مستحبی که در مکان دور از دید مردم خوانده شود از نظر ثواب و ارزش معنوی معادل با بیست و پنج نماز است که در معرض دید مردم به جا آورده شود». (نهج الفصاحه، حدیث 1847).
و امیرالمؤمنین علی(ع) که در خلوت عارفانه خود سمبل است، نیز گنج های سعادت و ثمره عبادت خداوند را در خلوت معرفی می کند: «فی الانفراد لعباده الله کنوز الارباح؛ گنج های سعادت و ثمره عبادت خداوند در خلوت است». (غررالحکم، ج 2، ص 55).
و از سوی دیگر فلسفه جعل نافله ها جبران و تکمیل کاستی های واجبات قرار داده شده است. امام صادق(ع) در این زمینه فرموده است: «انما جعلت النافله لیتم بها ما یفسد من الفریضه؛ نافله برای این قرار داده شده است تا به وسیله آن، کاستی های نماز واجب جبران گردد». (علل الشرایع، ج 2، ص 329).
و چون نافله در خلوت و به دور از اجتماع و با علاقه و خواست طبیعی شخص صورت می گیرد، جبران کاستی های نماز واجب را که ممکن است از روی ریا و با تکلف و مشقت انجام شده است را بنماید.
این بود نکاتی که به ظاهر ما برای ممنوعیت خواندن نمازهاس مستحبی به جماعت بیان کردیم. اما مطلبی که نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که ما نباید هرگز انتظار داشته باشیم که با معلومات محدود بشری به تمام جزئیات اسرار و فلسفه احکام دست می یابیم، زیرا این احکام از مبدئی سرچشمه گرفته است که تمام علوم و دانش های وسیع امروز در برابر علم الهی حکم قطره در برابر دریا را هم ندارد، بنابراین اگر ما تمام کوشش های لازم را برای آگاهی از فلسفه احکام به کار بردیم ولی مطلب قابل توجه به دست نیاوردیم، هرگز نمی توانیم آن حکم را نادیده بگیریم و یا بگوییم این حکم فایده و ضرورتی ندارد، چون ما مصلحت آن را درک نکنیم غیر از آن است که مصلحتی نداشته باشد.
و از میان نمازهای مستحبی نیز نماز باران به لحاظ اینکه دارای جنبه های اجتماعی، همگانی و عمومی است به جماعت خوانده می شود، اما سایر نمازهای مستحبی، نوافل و به خصوص نماز شب چون بیشتر برای تربیت، سازندگی، تهذیب و اصلاح فرد – که البته مقدمه برای اصلاح جامعه است – در نظر گرفته شده است، به طور فرادا و پنهانی خوانده می شود و لذا پیامبر مکرم اسلام(ص) فرموده است: «صلاتها الرجل تطوعا حیث لایراه الناس یعدل صلاته علی اعین الناس خمسا و عشرین؛ نماز مستحبی که در مکان دور از دید مردم خوانده شود از نظر ثواب و ارزش معنوی معادل با بیست و پنج نماز است که در معرض دید مردم به جا آورده شود». (نهج الفصاحه، حدیث 1847).
و امیرالمؤمنین علی(ع) که در خلوت عارفانه خود سمبل است، نیز گنج های سعادت و ثمره عبادت خداوند را در خلوت معرفی می کند: «فی الانفراد لعباده الله کنوز الارباح؛ گنج های سعادت و ثمره عبادت خداوند در خلوت است». (غررالحکم، ج 2، ص 55).
و از سوی دیگر فلسفه جعل نافله ها جبران و تکمیل کاستی های واجبات قرار داده شده است. امام صادق(ع) در این زمینه فرموده است: «انما جعلت النافله لیتم بها ما یفسد من الفریضه؛ نافله برای این قرار داده شده است تا به وسیله آن، کاستی های نماز واجب جبران گردد». (علل الشرایع، ج 2، ص 329).
و چون نافله در خلوت و به دور از اجتماع و با علاقه و خواست طبیعی شخص صورت می گیرد، جبران کاستی های نماز واجب را که ممکن است از روی ریا و با تکلف و مشقت انجام شده است را بنماید.
این بود نکاتی که به ظاهر ما برای ممنوعیت خواندن نمازهاس مستحبی به جماعت بیان کردیم. اما مطلبی که نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که ما نباید هرگز انتظار داشته باشیم که با معلومات محدود بشری به تمام جزئیات اسرار و فلسفه احکام دست می یابیم، زیرا این احکام از مبدئی سرچشمه گرفته است که تمام علوم و دانش های وسیع امروز در برابر علم الهی حکم قطره در برابر دریا را هم ندارد، بنابراین اگر ما تمام کوشش های لازم را برای آگاهی از فلسفه احکام به کار بردیم ولی مطلب قابل توجه به دست نیاوردیم، هرگز نمی توانیم آن حکم را نادیده بگیریم و یا بگوییم این حکم فایده و ضرورتی ندارد، چون ما مصلحت آن را درک نکنیم غیر از آن است که مصلحتی نداشته باشد.