درباره باید دانست؛ برخی معتقدند منظور از بال ملایکه قدرت آنهاست نه بال جسمانی ، و برخی معتقدند گاهی ملایکه تمثل پیدا می کنند. به صورتهای مختلف، مانند فرشتگانی که به صورت میهمان بر حضرت ابراهیم(ع) وارد شدند و گاهی با بال تمثل پیدا می کنند.
از دید حکما ملائک در یک تقسیم بندی کلی بر سه گونه اند: پایین ترین مرتبه ملائک، ملائکه الارض نامیده می شوند که احتمالا موجوداتی جسمانی هستند لکن جسم آنها، جسم لطیف و نامرئی است نظیر طایفه جنّ که آنها هم مخلوقاتی جسمانی هستند ولی جسمشان نامرئی است. این گروه از ملائک اگر بال داشته باشند، بال آنها احتمالا بال جسمانی خواهد بود. در برخی روایات وارد شده که برخی از جنها نیز قادر به پرواز در هوا هستند حال اگر فرض کنیم که این قبیل ملائک بال دارند می توان گفت که آنها بال دار آفریده شده اند تا سریعتر بتوانند در زمین سیر کند، همان طور که پرندگان با پرواز زودتر به مقصدشان می رسد. به عبارت دیگر ملائکه الارض- اگر حتما جسمانی باشند و حتما بال داشته باشند- در بال داشتن حکم پرندگان را دارند یعنی به همان علت بال دارند که پرندگان بال دارند یا به همان علت پرواز می کنند که بشر با ساختن هواپیما خواسته است پرواز کند.
اما گروه دوم ملائک، ملائک ساکن عالم مثال(عالم برزخ) هستند. این ملائک مثل موجودات جسمانی دارای شکل و رنگ و اندازه و امثال آن هستند. در این گونه ملائک حرکت به معنی مادی آن معنی ندارد لذا اگر بال داشته باشند، بال آنها برای حرکت نیست. بلکه بال آنها از مشخصات وجودی آنهاست. البته گمان نشود که این ملائک به شکل انسان بالدارند، بلکه اشکال متنوعی دارند و بعید نیست که فقط برخی از ملائک برزخی بال داشته باشند. اگر بخواهیم از دید فلسفی این مطلب را تحلیل کنیم شاید بتوان این فرضیه را مطرح کرد که این ملائک بالدار ، صورتهای مثالی (برزخی) پرندگان زمین هستند ؛ چون طبق حکمت صدرایی، موجودات عالم مثال نزولی(عالم برزخ نزولی) علت موجودات عالم ماده اند؛ یا به عبارت دیگر موجودات عالم ماده از عالم مثال نزولی تنزّل یافته اند؛ بر این مبنا می توان گفت که موجودات مثالی بالدار در عالم ماده به صورت پرندگان متجلی شده اند ؛ و آن موجودات مثالی یا ملائک مثالی در واقع مدبّر این موجودات مادی هستند. این فرضیه فسلفی شاید با برخی روایات و آیات نیز قابل توجیه باشد. خداوند متعال می فرماید: « وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛ هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه اى معین فرو نمى فرستیم»(حجر/21) طبق این آیه هر چه در عالم ماده است از عالم غیرمادی تنزل یافته است. همچنین خداوند متعال فرمود: « فالمدبرات امرا»(نازعات/5). « ابن عباس در تفسیر این آیه گفته است خدا فرشتگانی دارد غیر از حفظه که هر چه بر زمین افتد حتی یک برگ می نویسند»(بحارالانوار/56، ص206) شاید مراد از این مدبرات امر ، همان ملائکی باشند که از عالم مثال موجودات مادی را تدبیر می کنند.
امام باقر(ع) فرمودند: « برای خدای تبارک و تعالی فرشته ای است به شکل خروس سفید که سرش زیر عرش است و پاهایش در عمق زمین هفتم یک بال آن در مغرب است و بال دیگر آن در مشرق، خروسها بانگ نمی کنند مگر زمانی که او بانگ کند. پس زمانی که بانگ کند بال زند و سپس گوید: « سبحان الله، سبحان الله العظیم الذی لیس کمثله شیء پس خدای تبارک و تعالی جوابش می دهد و می گوید هر که بداند تو چه می گویی سوگند دروغ به من نمی خورد.»(من لایحضره الفقیه، ج1، ص483)
احادیث دیگری نیز مشابه این حدیث نقل شده ا ست در بحارالانوار ج24، ص254 و ج40، ص283 و ج56، ص174 و 183 و ج62، ص9.
از این روایات شاید بتوان استفاده نمود که این خروس ملکوتی که فرشته ای است از فرشتگان الهی مدبر خروس های زمینی است و از این جهت است که او هم به شکل خروس و دارای بال است و بعید نیست که دیگر پرندگان نیز دارای چنین ملکی در عالم ملکوت باشندیا این خروس غیر مادی و ملکوتی مدبّر آنها هم باشد ؛ کما اینکه دیگر موجودات عالم ماده نیز ممکن است مدبراتی شبیه خود در عالم مثال و مافوق آن داشته باشند.
امام باقر(ع) فرمودند: « ملائک حامل عرش در این زمان چهار عددند، یکی به صورت خروس است که از خداوند عزوجل طلب رزق می کند برای پرندگان و یکی به صورت شیر است که طلب رزق می کند از خداوند متعال برای درندگان و سومی به صورت گاو نر است که طلب روزی می کند برای چهارپایان و آن دیگری به صورت بنی آدم است که طلب رزق می کند از خداوند متعال برای فرزندان آدم(ع) و زمانی که قیامت شود حاملان عرض هشت عدد خواهند شد، خداوند عزوجل فرمود: « و یحمل عرش ربک فوقهم یومئذ ثمانیه» » (من لایحضره الفقیه، ج1، ص483)
اما گروه سوم ملائک، ملائک مقرّبند که فراتر از عالم مثال و ساکن عالم عقولند. این گونه ملائک نه تنها از ماده که از آثار ماده نظیر شک و رنگ و اندازه و … نیز منزّهند. بنابراین در این گونه از ملائک بال به معنی خاصّ آن که در ذهن ماست، معنی ندارد و اگر در مورد آنها نیز گفته شود که بال دارند شاید مراد مرتبه وجودی آنهاست یعنی هر چه ملکی بالهای بیشتری داشته باشد مرتبه وجودی او قویتر است گویی که بال د رعالم عقول، واحد سنجش شدت وجودی است. والله اعلم. البته این ملائک می توانند در عالم مثال نیز تنزل نمایند و این امکان وجود دارد که هر ملک مقربی در تنزل مثالی به مقدار شدت وجودیش دارای بال باشد. در روایت است که پیامبر(ص) فرمودند: « برای خدا فرشته ای است به نام دردائیل که شصت هزار بال دارد … .»
و باز روایت شده از امام صادق(ع) از پدرش از جدش که فرمود: « در عرش تمثال همه مخلوقات خشکی و دریاست و این تأویل قول خداست که: « و اِن من شیءٍ الا عندنا خزائنه و … .» » (روضه الواعظین، ج1، ص47) همچنین می توان گفت که ملاک مقرب نیز واقعا بال دارند ولی بال عقل نه بال حسی یا مثالی(برزخی) چون بال در ذهن ما نیز فارغ از شکل ورنگ و ماده است لذا بر همه بالها با هر رنگ و شکل و اندازه ای صدق می کند.
در مورد ملائکه عالم عقول روایات فراوانی است؛ حکما و عرفا نیز در این باب سخنان فراونی دارند لکن بیان آنها از حد این نامه فراتر بوده و محتاج مقدماتی است که تحصیل آنها سالها طول می کشد.
از دید حکما ملائک در یک تقسیم بندی کلی بر سه گونه اند: پایین ترین مرتبه ملائک، ملائکه الارض نامیده می شوند که احتمالا موجوداتی جسمانی هستند لکن جسم آنها، جسم لطیف و نامرئی است نظیر طایفه جنّ که آنها هم مخلوقاتی جسمانی هستند ولی جسمشان نامرئی است. این گروه از ملائک اگر بال داشته باشند، بال آنها احتمالا بال جسمانی خواهد بود. در برخی روایات وارد شده که برخی از جنها نیز قادر به پرواز در هوا هستند حال اگر فرض کنیم که این قبیل ملائک بال دارند می توان گفت که آنها بال دار آفریده شده اند تا سریعتر بتوانند در زمین سیر کند، همان طور که پرندگان با پرواز زودتر به مقصدشان می رسد. به عبارت دیگر ملائکه الارض- اگر حتما جسمانی باشند و حتما بال داشته باشند- در بال داشتن حکم پرندگان را دارند یعنی به همان علت بال دارند که پرندگان بال دارند یا به همان علت پرواز می کنند که بشر با ساختن هواپیما خواسته است پرواز کند.
اما گروه دوم ملائک، ملائک ساکن عالم مثال(عالم برزخ) هستند. این ملائک مثل موجودات جسمانی دارای شکل و رنگ و اندازه و امثال آن هستند. در این گونه ملائک حرکت به معنی مادی آن معنی ندارد لذا اگر بال داشته باشند، بال آنها برای حرکت نیست. بلکه بال آنها از مشخصات وجودی آنهاست. البته گمان نشود که این ملائک به شکل انسان بالدارند، بلکه اشکال متنوعی دارند و بعید نیست که فقط برخی از ملائک برزخی بال داشته باشند. اگر بخواهیم از دید فلسفی این مطلب را تحلیل کنیم شاید بتوان این فرضیه را مطرح کرد که این ملائک بالدار ، صورتهای مثالی (برزخی) پرندگان زمین هستند ؛ چون طبق حکمت صدرایی، موجودات عالم مثال نزولی(عالم برزخ نزولی) علت موجودات عالم ماده اند؛ یا به عبارت دیگر موجودات عالم ماده از عالم مثال نزولی تنزّل یافته اند؛ بر این مبنا می توان گفت که موجودات مثالی بالدار در عالم ماده به صورت پرندگان متجلی شده اند ؛ و آن موجودات مثالی یا ملائک مثالی در واقع مدبّر این موجودات مادی هستند. این فرضیه فسلفی شاید با برخی روایات و آیات نیز قابل توجیه باشد. خداوند متعال می فرماید: « وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛ هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه اى معین فرو نمى فرستیم»(حجر/21) طبق این آیه هر چه در عالم ماده است از عالم غیرمادی تنزل یافته است. همچنین خداوند متعال فرمود: « فالمدبرات امرا»(نازعات/5). « ابن عباس در تفسیر این آیه گفته است خدا فرشتگانی دارد غیر از حفظه که هر چه بر زمین افتد حتی یک برگ می نویسند»(بحارالانوار/56، ص206) شاید مراد از این مدبرات امر ، همان ملائکی باشند که از عالم مثال موجودات مادی را تدبیر می کنند.
امام باقر(ع) فرمودند: « برای خدای تبارک و تعالی فرشته ای است به شکل خروس سفید که سرش زیر عرش است و پاهایش در عمق زمین هفتم یک بال آن در مغرب است و بال دیگر آن در مشرق، خروسها بانگ نمی کنند مگر زمانی که او بانگ کند. پس زمانی که بانگ کند بال زند و سپس گوید: « سبحان الله، سبحان الله العظیم الذی لیس کمثله شیء پس خدای تبارک و تعالی جوابش می دهد و می گوید هر که بداند تو چه می گویی سوگند دروغ به من نمی خورد.»(من لایحضره الفقیه، ج1، ص483)
احادیث دیگری نیز مشابه این حدیث نقل شده ا ست در بحارالانوار ج24، ص254 و ج40، ص283 و ج56، ص174 و 183 و ج62، ص9.
از این روایات شاید بتوان استفاده نمود که این خروس ملکوتی که فرشته ای است از فرشتگان الهی مدبر خروس های زمینی است و از این جهت است که او هم به شکل خروس و دارای بال است و بعید نیست که دیگر پرندگان نیز دارای چنین ملکی در عالم ملکوت باشندیا این خروس غیر مادی و ملکوتی مدبّر آنها هم باشد ؛ کما اینکه دیگر موجودات عالم ماده نیز ممکن است مدبراتی شبیه خود در عالم مثال و مافوق آن داشته باشند.
امام باقر(ع) فرمودند: « ملائک حامل عرش در این زمان چهار عددند، یکی به صورت خروس است که از خداوند عزوجل طلب رزق می کند برای پرندگان و یکی به صورت شیر است که طلب رزق می کند از خداوند متعال برای درندگان و سومی به صورت گاو نر است که طلب روزی می کند برای چهارپایان و آن دیگری به صورت بنی آدم است که طلب رزق می کند از خداوند متعال برای فرزندان آدم(ع) و زمانی که قیامت شود حاملان عرض هشت عدد خواهند شد، خداوند عزوجل فرمود: « و یحمل عرش ربک فوقهم یومئذ ثمانیه» » (من لایحضره الفقیه، ج1، ص483)
اما گروه سوم ملائک، ملائک مقرّبند که فراتر از عالم مثال و ساکن عالم عقولند. این گونه ملائک نه تنها از ماده که از آثار ماده نظیر شک و رنگ و اندازه و … نیز منزّهند. بنابراین در این گونه از ملائک بال به معنی خاصّ آن که در ذهن ماست، معنی ندارد و اگر در مورد آنها نیز گفته شود که بال دارند شاید مراد مرتبه وجودی آنهاست یعنی هر چه ملکی بالهای بیشتری داشته باشد مرتبه وجودی او قویتر است گویی که بال د رعالم عقول، واحد سنجش شدت وجودی است. والله اعلم. البته این ملائک می توانند در عالم مثال نیز تنزل نمایند و این امکان وجود دارد که هر ملک مقربی در تنزل مثالی به مقدار شدت وجودیش دارای بال باشد. در روایت است که پیامبر(ص) فرمودند: « برای خدا فرشته ای است به نام دردائیل که شصت هزار بال دارد … .»
و باز روایت شده از امام صادق(ع) از پدرش از جدش که فرمود: « در عرش تمثال همه مخلوقات خشکی و دریاست و این تأویل قول خداست که: « و اِن من شیءٍ الا عندنا خزائنه و … .» » (روضه الواعظین، ج1، ص47) همچنین می توان گفت که ملاک مقرب نیز واقعا بال دارند ولی بال عقل نه بال حسی یا مثالی(برزخی) چون بال در ذهن ما نیز فارغ از شکل ورنگ و ماده است لذا بر همه بالها با هر رنگ و شکل و اندازه ای صدق می کند.
در مورد ملائکه عالم عقول روایات فراوانی است؛ حکما و عرفا نیز در این باب سخنان فراونی دارند لکن بیان آنها از حد این نامه فراتر بوده و محتاج مقدماتی است که تحصیل آنها سالها طول می کشد.