قبل از طرح هر سوال یا ابهام و مطالبهای، خداوند متعال و کلامالله مجید را شاهد میگیرم که من، هیچگونه وابستگی سیاسی/اقتصادی/اجتماعی/فرهنگی به هیچ نهاد، حزب یا گروه سیاسی یا مذهبی دولتی یا خصوصی ایرانی یا خارجی ندارم.
تنها وابستگی من به کلام خدا و اهلبیت معصومین است. پیش از انتشار این نوشته تلاش کردم به احسن طرق ممکن، از طریق ارتباط با موسسه مصاف ایرانیان و آقای رائفیپور یا دوستداران و نزدیکان مطلع ایشان، با طرح سوال، نسبت به رفع ابهامات موجود توفق یابم که معالاسف این امر میسر نشد. علیأیحال، امیدوارم حاصل این مطلب، موجب رفع ابهام گردد.
اول) موسسه مصاف ایرانیان دارای موضوع ثبتی مشخص که در روزنامه رسمی قابل دسترسی هست میباشد، اما وقتی به فعالیتها (بر اساس اعلام موسسه) رجوع میکنیم، تفاوت قابل توجهی بین موضوع ثبتی، و اقدام موسسه میبینیم، دلیل این تخطی چیست؟ آیا موسسه مصاف ایرانیان، وابسته به نهادی خاص است که امکان تخطی از موضوع ثبتی برای آن فراهم شده است؟ یا صرفاً یک تخلف قانونی صورت گرفته است؟ و چرا نهادهای ناظر از این موضوع چشمپوشی کردهاند؟
دوم) موسسه رسمی دارای هیأت مدیره مشخص ثبتی است که در آن نام آقای «علیاکبر رائفیپور» دیده نمیشود، آیا آقای «امیرحسین رائفیپور» همان آقای علیاکبر است؟ یعنی ایشان دارای نام مستعار است؟ رابطه مالی و ارتباط اقتصادی موسسه مصاف ایرانیان که آقای «امیرحسین رائفیپور» است با سه شرکت ثبت شده دیگر که آقای «امیرحسین رائفیپور» ذینفع واحد آنها و رئیس هیأت مدیره است چگونه است؟
آخرین میزان مالیات پرداختی موسسه مصاف ایرانیان و سه شرکت دیگر مرتبط، چه زمانی و چه مبلغی بوده است؟ آیا هر چهار شرکت، بنگاه اقتصادی خصوصی هستند (همانطور که در اسناد است)؟موسسه مصاف ایرانیان که دارای سایت اینترنتی است، در شرح فعالیتهایش تمرکز خاصی روی جریان سازی در حوزه مهدویت در سطح جهانی دارد:
الف) صلاحیت و جواز این جریان سازی که امری است مذهبی/رسانهای، از کجا اخذ شده است؟
ب) آیا موضوع ثبتی موسسه چنین صلاحیت
و اجازهای را به موسسه میدهد؟ نحوه اندازهگیری آمار و ارقام اعلام شده در جریان سازیها چگونه و بر چه مبنایی و تحت نظر کدام نهاد نظارتی بوده است؟
سوم) موسسه مصاف و آقای رائفیپور در برخی گفتگوها مدعی تأمین هزینههای خود از طریق کمکهای مردمی و درآمدزاییهای جانبی هستند. کدام نهاد حاکمیتی و بر اساس چه مجوزی، جمعآوری کمکهای مالی توسط موسسه مصاف ایرانیان را مجاز دانسته است و چرا؟ این کمکهای مالی، در بازه زمانی منتهی به پایان آذرماه ۹۹ (از ابتدا تا این تاریخ) چه میزان بوده است و صرف چه هزینههایی شده است و در آن هزینهها، چه سود یا زیانی متوجه موسسه مصاف ایرانیان شده است؟ آیا موسسه مصاف ایرانیان، این وجوه را ذیل درآمدهای خود شناسایی و در صورتهای مالی منعکس نموده است یا خیر؟
چهارم) آقای «علیاکبر رائفیپور» در برخی سخنرانیها خود را دانشجوی انصرافی یا فارغالتحصیل رشته حسابداری معرفی کرده است. آنچه محرز است، عدم تحصیل مضبوط و ثبت شده ایشان در حوزههای علمیه یا در رشتههای تخصصی فعالیتهای موسسه مصاف ایرانیان است.
الف) ایشان با کدام صلاحیت و از کدام مرجع علمی (حوزوی یا دانشگاهی) در این زمینهها اظهارنظر و سخنرانی عمومی مینمایند؟ دین شناسی، مذهب تشیع، تاریخ اسلام، شرح و استناد نهجالبلاغه، مصادیق ولایت و امامت، مهدویت، شناخت آخرالزمان، فرقهشناسی، نمادشناسی، شناخت شیطانپرستی، شناخت صهیونیسم، فراماسونری و امثالهم.
ب) اگر مشاورانی (طبق ادعای موسسه و ایشان)، تحقیق و کارشناسی میکنند و ایشان آن را ارائه و منتشر میکنند، آیا موسسه مجاز به چنین امری است؟ کارشناسان ایشان کیستند و از کدام مراجع علمی و حاکمیتی ذیصلاح، اخذ صلاحیت کارشناسی نمودهاند؟ آیا وابسته به نهاد یا سازمان خاصی هستند یا فقط تحت قراردادهایی به موسسه مصاف ایرانیان ارائه خدمات مینمایند.
ج) آیا آقای رائفی پور موفق به تدوین یا تألیف کتب یا مقالاتی (فرداً یا با کمک کارشناسان) در حوزههای مورد ادعا شدهاند؟ آیا این تألیفات به تأیید مراجع علمی مرتبط (حوزوی یا دانشگاهی) رسیده است؟ آیا این تألیفات در دسترس عموم است؟ اگر بلی، با چه مجوزی و از چه مرجعی؟ آیا موسسه مصاف ایرانیان مجاز به تألیف، تولید محتوا، چاپ یا نشر محتوا چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی است؟
آیا موسسه مصاف ایرانیان مجاز به ایجاد شعب در شهرهای دیگر است؟ اگر بلی، آیا این شعب بصورت رسمی ثبت و ..ایجاد شده است؟ آیا موسسه از این محل یا فروش سخنرانی آقای رائفیپور درآمدی شناسایی و مطابق ضوابط اقدام به پرداخت مالیات مربوطه مینماید؟
پنجم) موسسه مصاف ایرانیان و آقای رائفی پور مدعی ساخت و تولید تجهیزات متنوعی مانند سلاح جنگی، پرینتر خاص، چادر و اقلام دیگر بوده است. در این رابطه، با صرفنظر از تمام تجهیزات و اقلام مورد ادعای موسسه تنها در زمینه سلاح جنگی سوالاتی وجود دارد:
الف) کدام نهاد یا سازمان حاکمیتی و بر اساس چه صلاحیتی به موسسه مصاف ایرانیان یا سایر شرکتهای مرتبط آن (سه شرکت دیگر آقای امیرحسین رائفیپور) مجوز طراحی، ساخت و آزمایش سلاح جنگی داده است؟ آیا آن بخش حاکمیتی صادرکننده مجوز، به موسسات یا شرکتهای مشابه دیگر علاقمند هم، مجوز مشابه میدهد یا موسسه مصاف ایرانیان دارای ویژگی خاصی بوده است؟ آیا شرکت آقای رائفی پور (هرکدام از چهارتا) که اخذ کننده مجوز یادشده است، موضوع ثبتی مرتبط برای ساخت سلاح جنگی است؟
اساساً آیا ساخت جنگافزار قابلیت برونسپاری به بخش خصوصی دارد؟ آیا در فرآیندی مانند مناقصه محدود، چنین برونسپاری صورت گرفته است؟
ب) آیا موسسه مصاف ایرانیان یا شرکتهای مرتبط آن، در حال تولید سلاح جنگی هستند یا فقط یک سلاح به عنوان نمونه ساخته شده است؟
ج) آیا موسسه مصاف ایرانیان در این رابطه اقدام به خرید و نصب و راهاندازی ماشینآلات خاص (مانند CNC چند محور) نموده است؟ آیا از این محل درآمد شناسایی نموده است؟ آیا آن را در صورتهای مالی خود منعکس کرده است؟
د) موسسه مصاف ایرانیان مدعی است که وزیر محترم دفاع در آئین رونمایی سلاح مورد بحث حضور داشته است. آیا وزارت محترم دفاع این ادعا را تأیید مینماید؟ آیا وزارت محترم دفاع در این رابطه اخبار و اطلاعاتی را بصورت رسمی در پایگاه اینترنتی خود منتشر نموده است؟ به عبارت دیگر، آیا وزارت دفاع نیاز به ساخت جنگافزار توسط بخش خصوصی دارد؟
ششم) آقای رائفی پور و موسسه مصاف ایرانیان و دوستداران ایشان، در چند مورد ادعای پیشگویی توسط آقای علیاکبر رائفیپور دارند، ظهور داعش، برخورد آمریکا با وزیر امور خارجه ایران و مشابه آنها.
در این رابطه چند سوال وجود دارد:
الف) آیا آقای رائفیپور دانش خاصی در زمینه پیشگویی کسب نموده است؟ چه زمانی و کجا؟ آیا اکتساب چنین دانشی برای عموم میسر است یا ایشان ویژگی خاصی دارند؟ آیا این پیشگویی مبتنی بر علوم تجربی و فنی مانند ریاضیات است یا مبتنی بر علوم ماورائی؟ آیا ایشان قادر به پیشگویی در زمینهها مختلف هستند یا بصورت تصادفی در یک موضوع خاص پیشگویی مینمایند؟ آیا ایشان از بروز و ظهور داعش مطلع بود؟ چگونه و بر چه مبنایی؟ آیا این پیشگویی را در اختیار نهادهای نظامی و مشخصاً سپاه قدس قرار داده بودند یا خیر؟
ب) آیا آقای رائفی پور قادر و حاضر به آموزش این روش پیشگویی خود به دیگران هستند؟ در چه شرایطی؟
هفتم) آقای رائفی پور مدعی فرقهشناسی و تحلیل ظهور فرقههای نوظهور هستند، در این رابطه به طور مشخص در خصوص عرفان حلقه مستندی را یا ساخته و یا منتشر کردهاند.
الف) آیا فرقهشناسی در حوزههای علمیه یا دانشگاهها به عنوان رشتهای مرتبط با حوزه دین و اندیشه وجود دارد و تدریس میشود؟
ب) آیا آقای رائفیپور یا کارشناسان ایشان چنین علمی را در چنین رشتهای تحت عنوان فرقهشناسی کسب نمودهاند؟
ج) آیا فرقهشناسی، دارای روشی مدون و استاتیک و تکرارپذیر است؟ یعنی با استفاده از یک الگو و روش خاص میتوان تشخیص داد که یک گروه یا جمعیت اندیشهمحور حول دین، فرقه است؟چه فرقههایی با این روش تا کنون شناسایی شده است؟ آیا این روش مورد تأیید مراجع حوزوی یا دانشگاهی است؟
د) آیا موسسه مصاف ایرانیان این روش را که از آن تحت عنوان فرقهشناسی یاد میشود، بصورت مدون جمعآوری کرده است؟ آیا این روش، در دسترس عموم است یا میتواند در دسترس عموم قرار گیرد؟ و آیا موسسه مصاف ایرانیان آماده است که روند شکلگیری و فعالیتها و مطالب مطرح شده یا منتشر شده از سوی ایشان را با استفاده از همین روش فرقهشناسی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند؟ آیا موسسه مصاف ایرانیان خود را بنگاه اقتصادی میداند یا یک فرقه مذهبی؟ و چگونه میتوان این تفکیک و تشخیص را در مورد این موسسه ارزیابی کرد؟
در خاتمه، مؤکداً از آقای رائفی پور استدعا دارم، تا با تعیین زمان مشخصی، در یک جمع خصوصی با حضور کارشناسان و متولیان موارد مرتبط، جلسهای برای پرسش و پاسخ و رفع ابهامات موجود در رابطه با فعالیت خود و موسسه مصاف ایرانیان نمایند تا از این طریق، ضمن رفع شبهه، از حمایت قاطع افراد دیگر همچون این بنده حقیر در راستای توسعه فعالیتهایشان برخوردار شوند که این همانا سیره اهلبیت مکرم و مذهب تشیع است.
والسلام
1 دیدگاه
خیلی سوالات بچه گانه ای بود…حداقل تحقیق میکردی…