دوشنبه ۵ / آبان / ۷۶
صبح با آقای خاتمی گفتوگو کردم. ایشان مصرانه خواهان آن است که عدهای از دوستان دست به دست هم بدهند و حزبی راه بیندازند. تصمیم مبارک و مهمی است. از همین امروز برنامهریزی و تدارک مقدمات را آغاز کردیم.
پس از دیدار با آقای خاتمی ملاقاتهای روزانهام آغاز شد.
رضوان السید، یکی از محققان بزرگ دنیای اسلام، هم همراه با جمعی از مشاوران رفیق حریری به دیدارم آمدند؛ تذکر میداد که در ایران القاب و تعابیر را اشتباه به کار میگیرند مثلا میگویند لیبرالیسم یعنی اسراییل در حالی که اسراییل ضد لیبرالیسم است.
زینالعابدین قربانی، امام جمعه لاهیجان را هم دیدم؛ مدعی بود در ایام انتخابات به او پیام دادهاند که اگر از ناطقنوری حمایت نکنی، جامعه اسلامی از وجود شما محروم خواهد ماند!
محسن رضایی هم برای ملاقات با رییسجمهور آمده بود اما پیش از ملاقات با من گپی زد. رضایی میگفت هرچند که مجمع تشخیص مصلحت در مسائل مهم مملکت تصمیم میگیرد اما حضور در مجمع برای من ارضا کننده نیست.
بیشتر بخوانید:
در ضمن خبر داد که هاشمی رفسنجانی مرکز تحقیقات و مطالعات استراتژیک را از مجمع جدا کرده است. رضایی اخیرا به مسائل مهم فرهنگی علاقهمند شده و دوست دارد نظریهپرداز حوزه فرهنگ کشور شود. خوشبختانه فرهنگ مقولهای است که با تصمیم یک سردار، در اختیار کسی قرار نمیگیرد.
شب در منزل آقای نوری جلسهای با حضور نمایندگان کارگزاران سازندگی، مجمع روحانیون مبارز و خط امامیها برگزار شد. محور بحث راههای پیشگیری از ایجاد اختلاف میان آقای هاشمی و طرفداران آقای خاتمی بود. ظاهرا جناح راست به شدت درصدد جذب صددرصد آقای هاشمی است.
قرار شد جمعی تشکیل شود و با آقای هاشمی جلسات منظم داشته باشد؛ من، عبدالله نوری، مجید انصاری، بهزاد نبوی و غلامحسین کرباسچی به عنوان اعضای این جمع انتخاب شدیم و بنا شد هر دو هفته یک بار با ایشان ملاقات داشته باشیم.
در اولین جلسه از هاشمی خواهیم خواست که بیش از حد حساسیت نشان ندهد و بهانهگیری نکند تا راه برای جلب همکاری دوستان دوم خردادی باز شود. در ضمن، قرار شد از روزنامه سلام بخواهیم از به کار بردن تعابیر گزنده درباره هاشمی پرهیز کند.
۲۱۲۳۱