چگونه شاد زندگی کنیم- راههای شاد زیستن
۱۳۹۶/۱۰/۲۴
–
۱۲۴۳ بازدید
چه کنیم بدون دلخوشی به بچه و زن ،کار و متعلقات بیرونی که هر لحظه امکان پذیر است در آن شکست خورد، بدون اینها دردرون شاد باشیم درمقابل آن ناراحت نشویم یک کلام فصل الخطاب شادی؟
پرسشگر گرامی از اعتماد و ارتباط شما با مجموعه پرسمان سپاسگزاریم.
سوال شما به گروه روانشناسی و مشاوره ارجاع داده شده است لذا ما نیز از این منظر به سوالتان پاسخ می دهیم. چنانچه پاسخ ما را مناسب وضعیت و موضوع مورد نظرتان نیافتید لطفا مجددا با ما مکاتبه کرده و سوالتان را برای گروههای دیگر مانند عرفان و یا کلام و دین پژوهی ارسال کنید.
آیا کسی هست که دلش نخواهد خوشحال و شاد باشد؟ در دنیای پراضطراب و سراسر استرس امروز، آرامش و راحتی خیال نعمتی است که بسیاری آرزوی آن را دارند. همه میخواهند، اما معنی آن این نیست که همه خوشحالند.
یکی از دلایلی که ما نمیتوانیم شاد باشیم این است که نمیتوانیم به جای زندگی کردن به این امید که روزی در آینده، ما نیز خوشحال خواهیم شد، از خوشحالیهای هر چند کوچک زمان حال لذت ببریم. هر اندازه هم که سالم، زیبا، موفق و ثروتمند باشیم، هنوز در تلاش داشتن بیشتر هستیم و شادی و خوشحالی را به آینده و روزهای دیگر منتقل میکنیم. این طبیعت بشر است.
آنچنان روزهای شاد را به آینده موکول میکنیم که گویی عمر ما پایان ندارد. اما همه اشتباه میکنیم و زمانی این را درمییابیم که دیگر دیر شده است. برای رسیدن به آرامش تنها آرزو کافی نیست، بلکه باید قدم پیش نهاد و کاری کرد. آن چه در پی می آید برخی تکنیک های روانشناختی است که ضمن کمک به رفع تشویش و نگرانی، آرامش، نشاط و شادی را در زندگی ما رونق می بخشد.
راز اول: با خدا ارتباط برقرار کنید
حداقل نیاز انسان به روح خدایی، مانند احتیاج نوزاد است به مادر. به همان میزان که جسم برای ادامه حیات به هوا و غذا نیازمند است، روح و باطن نیز به هدایت الهی و روح ربانی محتاج است. آرامش جان، زمینی حاصلخیز است که دانه های «خواست و نیاز» در آن به خوبی می روید، نیازهای به حق خود را در یاد خداوند که آرامش جان و قلب است، بکارید تا به خوبی تحقق یابند. خداوند همراه کسی است که او همراه خداوند باشد. با توجه به خداوند و خواندن نام های او، همراهی و پشتیبانی خدا را به سوی خود جلب کنید. انسان همان است که به آن توجه می کند، پس به خداوند توجه کنید تا الهی شوید! به خدا توکل کنید. هرچه ارتباط شما با خدا، «آن نیروی عظیم و خرد لایتناهی» بیشتر و بیشتر شود، آرامش و نشاط بیشتری را در خود تجربه می کنید و هر چه ارتباط شما با خدا محدودتر شود، ترس و اضطراب بیشتری بر شما چیره می شود. خداوند فرموده است: «اگر مرا یاری کنید، شما را یاری می کنم و قدم هایتان را استوار می گردانم.» یار خدا بودن یعنی بر اساس قوانین الهی رفتار کردن، گناه نکردن، کمک به دیگران، نرنجاندن دیگران، احترام به والدین و غیره. «یار خدا بودن» در واقع همان «یاری کردن به خود» است.
راز دوم: مثبت فکر کنید
هر فکر، صورتی از انرژی است که در جهت نیکی یا بدی خود تولید می کنیم. با اندیشیدن به افکار بهشتی با نیروی بهشتی مرتبط می شویم، شادی را احساس می کنیم و آفتاب سرور را هر جا که رویم، می تابانیم. یاد بگیرید که احساس هایتان را از طریق افکار مثبت مهار کنید. به دقت افکارتان را زیر نظر بگیرید و هنگامی که یک فکر منفی هجوم می آورد، خودتان را وارسی و به جای آن یک فکر مثبت جایگزین کنید. ذهن مثبت، اوضاع مثبت را به خود جلب می کند. به خاطر داشته باشید که عالم، به نیات ما پاسخ می دهد. افکار و عقاید ما به صورت انرژی از وجودمان ساطع می شود و به جهان بیرون راه می یابد و محیط سعی می کند آنچه را که می خواهیم، به ما هدیه کند. راز توفیق آن است که میزان انرژی خود را در جهت مثبت و صعودی افزایش دهیم و برای خود و دیگران همیشه بهترین ها را بخواهیم. چرا که حتی اگر در مورد دیگران نیت بد و منفی داشته باشیم، آثار مخرب آن گریبانگیر خودمان می شود. چه زیباست که بهترین نیات و آرزوها و افکار را برای خود و دیگران داشته باشیم تا به اوج آرامش و شادی برسیم.
راز سوم: بخندید!
اگر به حالات کودکان توجه کنید میبینید که در اوج گریه، با گرفتن یک اسباب بازی ساده یا خوراکی مطلوب سریعا میخندند. چرا ما این کار را نکنیم؟
فیزیولوژی یا طبیعت لبخند و خنده این چنین است که بدون توجه به عمق افسردگی و تنشی که دارید اگر خود را وادار کنید که لبخند بزنید، پس از 15 تا 30 ثانیه احساس میکنید کمی بهتر شدهاید.
اگر عادت ندارید که بخندید، کمی تمرین لازم دارید. اما هر چه بیشتر خود را وادار به لبخند کنید، سریعتر، آسانتر و طبیعیتر لبخند خواهیدزد.
با آرامش و بهتدریج شروع کنید به تمرین کردن. هر روز 2 تا 3 ثانیه لبخند بزنید. اگر احساس میکنید با این کار، بدترین لحظات زندگیتان را میگذرانید، تحمل کنید و چند دقیقه در خلوت تنهایی خود، به زور هم که شده لبخند بزنید.
راز چهارم: سپاسگزار باشید
اکنون که میتوانید لبخند بزنید یکی دیگر از راههای شاد بودن را بیاموزید. در زندگی همه ما مواهب و مواردی وجود دارد که به خاطر داشتن آن سپاسگزار باشیم اما ما همیشه فراموش میکنیم یا وقت نداریم که شکرگزار باشیم. هنگامی که اتفاق خوشایندی در زندگی ما رخ میدهد، فکر میکنیم که امر خارقالعادهای رخ نداده و میبایست این طور بشود و به کار روزمرهمان ادامه میدهیم و هر روز همین کار را تکرار میکنیم بدون اینکه متوجه لحظات خوشبختی و خوششانسیمان باشیم. در زندگی روزمرهمان چیزهای زیادی برای سپاسگزاربودن وجود دارد. بیایید عادت کنیم تا سپاسگزار مواهبی که داریم، باشیم.
یکی از سادهترین راههای سپاسگزاری، توجه به خانواده است. در زندگی افرادی هستند که به آنان علاقه داریم، عاشقشان هستیم و به آنها احترام میگذاریم و آنان نیز متقابلا ما را دوست دارند اما هنگامی که میخواهیم از کسی یا چیزی قدردانی کنیم، کمترین توجهی به آنان نداریم. آنچنان به بودن آنان عادت کردهایم که جادوی بودنشان را احساس نمیکنیم. فکر میکنیم همیشه در کنارمان خواهند بود و ما هر زمان که بخواهیم از مهر و علاقه و توجه آنان برخوردار خواهیم شد و هر زمان که بخواهیم میتوانیم از آنان تشکر کنیم. این طور فکر نکنید.
یک زن خانهدار میگوید: من هنوز در حسرت این هستم که یک بار بتوانم از مادرم به پاس همه فداکاریهایش تشکر کنم؛ کاری که میخواستم با فرستادنش به سفری زیارتی انجام دهم اما دست اجل این فرصت را از من گرفت و او متوجه نشد کارکردن بیاندازه من در روزهای آخر زندگیش چه دلیلی داشت.
چند وقت است که از مادر، پدر، یا همسرتان به خاطر بودنشان و دوست داشتنتان تشکر نکردهاید؟ همین امروز این کار را بکنید. ابتدا ممکن است این کار شما، آنها را به خنده بیندازد یا باورتان نکنند. کمی طول میکشد که منظور شما را از این کارها درک کنند یا باور کنند که شما با آنان مزاح نمیکنید و کاملا جدی هستید. اما هنگامی که باورتان کردند از احساس سرخوشیای که به آنان و متقابلا به خودتان دست میدهد، متعجب خواهید شد.
راز پنجم: بخشیدن را بیاموزید!
هنگامی که از دست کسی خشمگین میشوید یا اینکه رفتار و کردار کسی شما را آزار میدهد، او را ببخشید.
هر چه زودتر بهتر، زیرا با خشم و نفرت، احساسی منفی به انسان دست میدهد که گاهی اوقات طوری انسان را تحت کنترل خود میگیرد که روی رفتار فرد و نحوه تصمیمگیری او اثر میگذارد. بخشش مهم است، چرا؟ چون در واقع با بخشیدن کسی، به او لطف نمیکنید بلکه خود را از زندان خشم و نفرت میرهانید. اغلب اوقات فردی که از دست او به خشم آمدهاید نمیداند که هنوز از او عصبانی هستید و زندگی عادی خود را میکند و بهسوی پیشرفتهای بیشتر و زندگی بهتر در حرکت است، اما این شما هستید که در رنج و عذاب بهسر میبرید و زندگی سخت و دشواری را برای خود، فقط برای خود فراهم میکنید.
شما اگر یکی از مهربانترین افراد روزگار هم باشید هنوز کسانی پیدا میشوند که به بخشش شما نیازمندند. پس بخشیدن را بیاموزید و از این احساس لذت ببرید.
اکنون 5 راه ساده برای خوشبودن و شادزیستن پیشرو دارید. پس هیچیک را فراموش نکنید. فقط چند لحظه برای شروع وقت بگذارید. گامهای اولیه را بردارید. خیلی سریع تغییرات را میبینید. شادی و خوشحالی شما در دستان شماست و این جمله را بهعنوان یک نصیحت بپذیرید: اطمینان حاصل کنید که تصویر و نقش برجستهای از لحظات و روزهای شاد در آلبوم خاطراتتان به یادگار مانده است.
اکنون زمان آن است که ما تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنیم. به یاد داشته باشید که شما آفریده شدهاید که خوشحال و سعادتمند باشید و هر زمانی که تصمیم بگیرید این احساس طبیعی و ضروری را در خود پرورش دهید دنیای اطرافتان هم بهنحوی به شما کمک خواهد کرد؛ پس شجاعت به خرج دهید و آغاز کنید تا دریابید که چگونه، هر روز از روز پیش کمی شادتر و خرسندتر خواهید شد و همیشه این سؤال را از خود بکنید: آیا آنچه امروز انجام میدهم، مرا به سعادتمندی و خرسندی رهنمون میسازد؟
پیروز و شادکام باشید.
سوال شما به گروه روانشناسی و مشاوره ارجاع داده شده است لذا ما نیز از این منظر به سوالتان پاسخ می دهیم. چنانچه پاسخ ما را مناسب وضعیت و موضوع مورد نظرتان نیافتید لطفا مجددا با ما مکاتبه کرده و سوالتان را برای گروههای دیگر مانند عرفان و یا کلام و دین پژوهی ارسال کنید.
آیا کسی هست که دلش نخواهد خوشحال و شاد باشد؟ در دنیای پراضطراب و سراسر استرس امروز، آرامش و راحتی خیال نعمتی است که بسیاری آرزوی آن را دارند. همه میخواهند، اما معنی آن این نیست که همه خوشحالند.
یکی از دلایلی که ما نمیتوانیم شاد باشیم این است که نمیتوانیم به جای زندگی کردن به این امید که روزی در آینده، ما نیز خوشحال خواهیم شد، از خوشحالیهای هر چند کوچک زمان حال لذت ببریم. هر اندازه هم که سالم، زیبا، موفق و ثروتمند باشیم، هنوز در تلاش داشتن بیشتر هستیم و شادی و خوشحالی را به آینده و روزهای دیگر منتقل میکنیم. این طبیعت بشر است.
آنچنان روزهای شاد را به آینده موکول میکنیم که گویی عمر ما پایان ندارد. اما همه اشتباه میکنیم و زمانی این را درمییابیم که دیگر دیر شده است. برای رسیدن به آرامش تنها آرزو کافی نیست، بلکه باید قدم پیش نهاد و کاری کرد. آن چه در پی می آید برخی تکنیک های روانشناختی است که ضمن کمک به رفع تشویش و نگرانی، آرامش، نشاط و شادی را در زندگی ما رونق می بخشد.
راز اول: با خدا ارتباط برقرار کنید
حداقل نیاز انسان به روح خدایی، مانند احتیاج نوزاد است به مادر. به همان میزان که جسم برای ادامه حیات به هوا و غذا نیازمند است، روح و باطن نیز به هدایت الهی و روح ربانی محتاج است. آرامش جان، زمینی حاصلخیز است که دانه های «خواست و نیاز» در آن به خوبی می روید، نیازهای به حق خود را در یاد خداوند که آرامش جان و قلب است، بکارید تا به خوبی تحقق یابند. خداوند همراه کسی است که او همراه خداوند باشد. با توجه به خداوند و خواندن نام های او، همراهی و پشتیبانی خدا را به سوی خود جلب کنید. انسان همان است که به آن توجه می کند، پس به خداوند توجه کنید تا الهی شوید! به خدا توکل کنید. هرچه ارتباط شما با خدا، «آن نیروی عظیم و خرد لایتناهی» بیشتر و بیشتر شود، آرامش و نشاط بیشتری را در خود تجربه می کنید و هر چه ارتباط شما با خدا محدودتر شود، ترس و اضطراب بیشتری بر شما چیره می شود. خداوند فرموده است: «اگر مرا یاری کنید، شما را یاری می کنم و قدم هایتان را استوار می گردانم.» یار خدا بودن یعنی بر اساس قوانین الهی رفتار کردن، گناه نکردن، کمک به دیگران، نرنجاندن دیگران، احترام به والدین و غیره. «یار خدا بودن» در واقع همان «یاری کردن به خود» است.
راز دوم: مثبت فکر کنید
هر فکر، صورتی از انرژی است که در جهت نیکی یا بدی خود تولید می کنیم. با اندیشیدن به افکار بهشتی با نیروی بهشتی مرتبط می شویم، شادی را احساس می کنیم و آفتاب سرور را هر جا که رویم، می تابانیم. یاد بگیرید که احساس هایتان را از طریق افکار مثبت مهار کنید. به دقت افکارتان را زیر نظر بگیرید و هنگامی که یک فکر منفی هجوم می آورد، خودتان را وارسی و به جای آن یک فکر مثبت جایگزین کنید. ذهن مثبت، اوضاع مثبت را به خود جلب می کند. به خاطر داشته باشید که عالم، به نیات ما پاسخ می دهد. افکار و عقاید ما به صورت انرژی از وجودمان ساطع می شود و به جهان بیرون راه می یابد و محیط سعی می کند آنچه را که می خواهیم، به ما هدیه کند. راز توفیق آن است که میزان انرژی خود را در جهت مثبت و صعودی افزایش دهیم و برای خود و دیگران همیشه بهترین ها را بخواهیم. چرا که حتی اگر در مورد دیگران نیت بد و منفی داشته باشیم، آثار مخرب آن گریبانگیر خودمان می شود. چه زیباست که بهترین نیات و آرزوها و افکار را برای خود و دیگران داشته باشیم تا به اوج آرامش و شادی برسیم.
راز سوم: بخندید!
اگر به حالات کودکان توجه کنید میبینید که در اوج گریه، با گرفتن یک اسباب بازی ساده یا خوراکی مطلوب سریعا میخندند. چرا ما این کار را نکنیم؟
فیزیولوژی یا طبیعت لبخند و خنده این چنین است که بدون توجه به عمق افسردگی و تنشی که دارید اگر خود را وادار کنید که لبخند بزنید، پس از 15 تا 30 ثانیه احساس میکنید کمی بهتر شدهاید.
اگر عادت ندارید که بخندید، کمی تمرین لازم دارید. اما هر چه بیشتر خود را وادار به لبخند کنید، سریعتر، آسانتر و طبیعیتر لبخند خواهیدزد.
با آرامش و بهتدریج شروع کنید به تمرین کردن. هر روز 2 تا 3 ثانیه لبخند بزنید. اگر احساس میکنید با این کار، بدترین لحظات زندگیتان را میگذرانید، تحمل کنید و چند دقیقه در خلوت تنهایی خود، به زور هم که شده لبخند بزنید.
راز چهارم: سپاسگزار باشید
اکنون که میتوانید لبخند بزنید یکی دیگر از راههای شاد بودن را بیاموزید. در زندگی همه ما مواهب و مواردی وجود دارد که به خاطر داشتن آن سپاسگزار باشیم اما ما همیشه فراموش میکنیم یا وقت نداریم که شکرگزار باشیم. هنگامی که اتفاق خوشایندی در زندگی ما رخ میدهد، فکر میکنیم که امر خارقالعادهای رخ نداده و میبایست این طور بشود و به کار روزمرهمان ادامه میدهیم و هر روز همین کار را تکرار میکنیم بدون اینکه متوجه لحظات خوشبختی و خوششانسیمان باشیم. در زندگی روزمرهمان چیزهای زیادی برای سپاسگزاربودن وجود دارد. بیایید عادت کنیم تا سپاسگزار مواهبی که داریم، باشیم.
یکی از سادهترین راههای سپاسگزاری، توجه به خانواده است. در زندگی افرادی هستند که به آنان علاقه داریم، عاشقشان هستیم و به آنها احترام میگذاریم و آنان نیز متقابلا ما را دوست دارند اما هنگامی که میخواهیم از کسی یا چیزی قدردانی کنیم، کمترین توجهی به آنان نداریم. آنچنان به بودن آنان عادت کردهایم که جادوی بودنشان را احساس نمیکنیم. فکر میکنیم همیشه در کنارمان خواهند بود و ما هر زمان که بخواهیم از مهر و علاقه و توجه آنان برخوردار خواهیم شد و هر زمان که بخواهیم میتوانیم از آنان تشکر کنیم. این طور فکر نکنید.
یک زن خانهدار میگوید: من هنوز در حسرت این هستم که یک بار بتوانم از مادرم به پاس همه فداکاریهایش تشکر کنم؛ کاری که میخواستم با فرستادنش به سفری زیارتی انجام دهم اما دست اجل این فرصت را از من گرفت و او متوجه نشد کارکردن بیاندازه من در روزهای آخر زندگیش چه دلیلی داشت.
چند وقت است که از مادر، پدر، یا همسرتان به خاطر بودنشان و دوست داشتنتان تشکر نکردهاید؟ همین امروز این کار را بکنید. ابتدا ممکن است این کار شما، آنها را به خنده بیندازد یا باورتان نکنند. کمی طول میکشد که منظور شما را از این کارها درک کنند یا باور کنند که شما با آنان مزاح نمیکنید و کاملا جدی هستید. اما هنگامی که باورتان کردند از احساس سرخوشیای که به آنان و متقابلا به خودتان دست میدهد، متعجب خواهید شد.
راز پنجم: بخشیدن را بیاموزید!
هنگامی که از دست کسی خشمگین میشوید یا اینکه رفتار و کردار کسی شما را آزار میدهد، او را ببخشید.
هر چه زودتر بهتر، زیرا با خشم و نفرت، احساسی منفی به انسان دست میدهد که گاهی اوقات طوری انسان را تحت کنترل خود میگیرد که روی رفتار فرد و نحوه تصمیمگیری او اثر میگذارد. بخشش مهم است، چرا؟ چون در واقع با بخشیدن کسی، به او لطف نمیکنید بلکه خود را از زندان خشم و نفرت میرهانید. اغلب اوقات فردی که از دست او به خشم آمدهاید نمیداند که هنوز از او عصبانی هستید و زندگی عادی خود را میکند و بهسوی پیشرفتهای بیشتر و زندگی بهتر در حرکت است، اما این شما هستید که در رنج و عذاب بهسر میبرید و زندگی سخت و دشواری را برای خود، فقط برای خود فراهم میکنید.
شما اگر یکی از مهربانترین افراد روزگار هم باشید هنوز کسانی پیدا میشوند که به بخشش شما نیازمندند. پس بخشیدن را بیاموزید و از این احساس لذت ببرید.
اکنون 5 راه ساده برای خوشبودن و شادزیستن پیشرو دارید. پس هیچیک را فراموش نکنید. فقط چند لحظه برای شروع وقت بگذارید. گامهای اولیه را بردارید. خیلی سریع تغییرات را میبینید. شادی و خوشحالی شما در دستان شماست و این جمله را بهعنوان یک نصیحت بپذیرید: اطمینان حاصل کنید که تصویر و نقش برجستهای از لحظات و روزهای شاد در آلبوم خاطراتتان به یادگار مانده است.
اکنون زمان آن است که ما تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنیم. به یاد داشته باشید که شما آفریده شدهاید که خوشحال و سعادتمند باشید و هر زمانی که تصمیم بگیرید این احساس طبیعی و ضروری را در خود پرورش دهید دنیای اطرافتان هم بهنحوی به شما کمک خواهد کرد؛ پس شجاعت به خرج دهید و آغاز کنید تا دریابید که چگونه، هر روز از روز پیش کمی شادتر و خرسندتر خواهید شد و همیشه این سؤال را از خود بکنید: آیا آنچه امروز انجام میدهم، مرا به سعادتمندی و خرسندی رهنمون میسازد؟
پیروز و شادکام باشید.