چیستی شیطان – کابینه شیطان – خانواده شیطان
۱۳۹۶/۰۴/۰۳
–
۱۷۴۹ بازدید
شنیده ام که می گویند کابینه ی شیطان مرکب از ۲۰ نفر است که فرزندانش هستند میخواستم نام آن ۲۰ نفر و کار هایشان را بدانم ؟ لطفا کامل و با جزئیات توصیح دهید.آیت الله خامنه ای
راجع به شیطان و یا ابلیس اطلاعات زیادی در دست نیست و مطالبی که شما شنیده اید مستند نیست ، آنچه که از ابلیس هست را در عبارات زیر عرض میکنیم :
1ـ خداوند متعال می فرماید: « وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ … . ـــ (به یاد آرید) زمانى را که به فرشتگان گفتیم: براى آدم سجده کنید! آنها همگى سجده کردند جز ابلیس که از جنّ بود و از فرمان پروردگارش بیرون شد … . » (الکهف:50)
در روایات نیز تصریح شده که ابلیس فرشته نبود بلکه جنّ بود ، لکن خدا او را در میان فرشتگان قرار داده بود به گونه ای که فرشتگان او را از خودشان می شمردند. البته مراد از این فرشتگان ، ملائکة الارض می باشند نه ملائک مقرّب الهی. « عن جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ إِبْلِیسَ أَ کَانَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَوْ هَلْ کَانَ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ قَالَ لَمْ یَکُنْ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَمْ یَکُنْ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ وَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ وَ کَانَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ وَ کَانَتِ الْمَلَائِکَةُ تَرَى أَنَّهُ مِنْهَا وَ کَانَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَنَّهُ لَیْسَ مِنْهَا فَلَمَّا أُمِرَ بِالسُّجُودِ کَانَ مِنْهُ الَّذِی کَان ـــــــ جمیل بن درّاج گوید: از امام صادق علیه السّلام درباره ی ابلیس پرسیدم ، که آیا فرشته بود و یا متصدّی امری از امور آسمان بود؟ امام فرمودند: او فرشته نبود و متصدى هیچ کارى در آسمان نبود. او از جنّ و همراه ملائک بود و فرشته ها او را از خود می دیدند امّا خدا می دانست که او از فرشتگان نیست. پس چون امر به سجده بر آدم نمود ، سر زد از او آنچه که سر زد.» ( بحار الأنوار ، ج 60 ،ص218)
2. ابلیس خانواده و ذرّیه دارد ولی معلوم نیست که آیا زن دارد یا نه؟ و اگر دارد، اسمش را نمی دانیم. نام خودش حارث بوده است.
در برخی روایات آمده که او همسر دارد؛ ولی در برخی نقلها آمده که او خودش هم نر است هم ماده؛ لذا خودش زاد و ولد می کند. از آیات به روشنی بر می آید که جنّها نیز نر و ماده دارند؛ لکن به نظر می رسد که ابلیس استثناء می باشد؛ و شاید هم او نوعی از جنّ باشد که خودزا هستند؛ مثل برخی حیوانات که باکره زا می باشند و جنس نر و ماده ندارند. البته اطّلاعات در این زمینه اندکند و اعتماد چندانی به آنها نیست. برخی گفته اند که فرزندان او نر و ماده دارند و از راه زاد و ولد ازدیاد پیدا می کنند. نیز گفته شده که ابلیس تخم گذار است نه بچّه زا. ( ر.ک: بحار الأنوار، ج 60، ص306)
3. ابلیس یقیناً فرزند دارد؛ امّا معلوم نیست که آیا نرند یا ماده؛ ولی گفته شد که طبق یک نظر، مؤنّث و مذکّر دارند.
« وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً ــــ به یاد آرید زمانى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده کنید!» آنها همگى سجده کردند جز ابلیس، که از جن بود؛ و از فرمان پروردگارش بیرون شد آیا(با این حال،) او و فرزندانش را به جاى من اولیاى خود انتخاب مى کنید، در حالى که آنها دشمن شما هستند؟! چه جایگزینى بدى است براى ستمکاران » (الکهف:50)
در روایات آمده که از میان فرزندان او ـ که شمارشان چند برابر آدمیان می باشند ـ تنها یکی ایمان آورده که نامش « هام ابن هیم ابن لاقیس ابن ابلیس» می باشد. او به دست نوح(ع) ایمان آورده و خدمت رسول خدا(ص) نیز رسیده است.
4. هر شیطانی وظیفه ای دارد؛ ولی در عین حال گروهی کار می کنند. در برخی روایات آمده که اطراف مؤمنان پرسه می زنند همان گونه که زنبورها بر گرد گوشت پرسه می زنند. نیز از روایات استفاده می شود که برخی از آنها محلّ کار معیّنی دارند؛ مثلاً برخی در بازار کار می کنند؛ برخی در خانه ها هستند؛ برخی دیگر متمرکزند بر گمراهی زنان یا مردان و … ؛ به تعبیر عرفی، تخصّصی عمل می کنند.
اطلاعات بیشتری در مورد ابلیس :
اولًا، شیطان یا ابلیس «جن» بوده است نه فرشته «فسجدوا إلّا إبلیس کان من الجنِّ(1) پس سجده کردند جز ابلیس که از جن بود». علاوه بر این شیطان به تصریح قرآن از جنس آتش بوده است(2) ولى در هیچ جاى قرآن نیامده است که ملائکه و فرشتگان از آتش خلق شده باشند. همچنین در قرآن تصریح شده که ابلیس عصیان کرد و حال آن که فرشتگان به دلیل ماهیت خلقتشان به هیچ وجه عصیان نمى کنند.ثانیا، براساس آیات قرآن که طرح تفصیلى و تفسیر آن در این مجال ممکن نیست، جن مانند انسان، موجودى مختار، انتخابگر و صاحب اراده است و هنگامى که بر سر دو راهى قرار گیرد، یکى را برمى گزیند. سوره هاى: ذاریات/ 56 انعام/ 130 جن، 15، 14 و 11 بقره/ 24 تحریم/ 6 اعراف 38.
ظاهر خطاب الهى (3) این است که ابلیس از فرشتگان استثنا مى شود. محققین معتقدند که ابلیس از جن بوده و ماهیتى متفاوت با فرشتگان دارد. لذا در بررسى این آیات گروهى معتقدند که فرشتگان و ابلیس با هم به یک امر مأمور به سجده شده اند. اما از باب غلبه فرشتگان و اکثریت آن ها در آیات الهى چنین تعبیر شده که به فرشتگان امر کردیم. گروهى دیگر معتقد شده اند که اساساً دو امر شده یکى به فرشتگان و دیگرى به ابلیس. اما در آیه تنها امر اول ذکر شده است.
مرحوم علامه طباطبایى (ره) نظر دیگرى دارند. ایشان مى فرمایند ابلیس در مقام و رتبه اى بود که فرشتگان در آن مقام قرار داشتند (و این شاید به دلیل عبادات زیاد ابلیس باشد) امیرالمؤمنین (ع) در همین خطبه قاصعه مى فرماید: ابلیس شش هزار سال خداوند را عبادت کرد که معلوم نیست از سال هاى دنیا بوده یا آخرت.و لذا متمایز از آنان نبود و امر به سجده متوجه همین مقام و مرتبه بود. اما ابلیس به دلیل مخالفت و عصیانش از این مقام تنزل کرده و از فرشتگان متمایز شد. بنابر این تعبیر حضرت على (ع) در خطبه قاصعه نیز همین ملاک مى تواند باشد. در واقع حضرت مى فرمایند: ابلیسى که در مقام و مرتبه در رتبه ملائکه بود، به واسطه استکبار از آن مرتبه تنزل نمود (4).
نکته قابل توجه این است که فهم معارف دینى از طریق نظر به همه متون دینى میسر است و آن چه از مجموع متون دینى فهمیده مى شود ملاک مى باشد و همان طور که گذشت به صراحت قرآن ابلیس از جنّ مى باشد. لذا مرحوم علامه با توجه به مجموع آیات در این باب این نظر را ارائه کرده اند
.پى نوشت (1) کهف 05.(2) اعراف/ 112.(3) حجر، آیه ى 30 و 31(4) علامه طباطبایى، المیزان، ذیل آیه 11 سوره اعراف .
ابلیس اگر چه از جنس ملائکه نبود ولی به لحاظ مقامات در مرتبه مشترکی با آنان قرار داشت.
حضرت امیر در خطبه 192 نهج البلاغه(که در بالا اشاره شد) در این مورد می فرماید:و کان قد عبدالله ستة آلاف سنة، لایدری امن سنی الدنیا ام سنی الآخرة.شیطان شش هزار سال خداوند را عبادت کرد آن هم معلوم نیست از سالهای دنیا (365 روز) یا سالهای آخرت ( که هر روز آن برابر با پنجاه هزار سال دنیاست).
خوب شیطان به واسطه این عبادات طولانی به مقامات عالی معنوی ترقی یافته بود که حتما جزء فرشتگان محسوب شده و احکام او با فرشتگان برابر شده بود. اما بعد از سرپیچی از فرمان خداوند رانده شد.
اجنه گر چه مانند بشر از قدرت انتخاب و اختیار برخوردار هستند اما به لحاظ مرتبه از آدمی پائین تر هستند ابلیس با عبادات شش هزار ساله خود به صف فرشتگان پیوست ولی آدم (ع) محمود ملائکه قرار می گیرد و این بدان جهت است که ظرفیت وجودی و استعداد انسان بیش از این می باشد و در واقع شیطان و ملائکه ها مامور بودند که به انسان کامل سجده کنند، و اوست که استعداد وجودی خود را به فعلیت رسانده است و به مقام خلیفة اللهی نائل شده است.
بعضی از دانشمندان از آیه 12 سوره اعراف (قال ما منعک الا تسجد اذ امرتک قال انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین، فرمود: چون تو را به سجده امر کردم چه چیزی تو را بازداشت از اینکه سجده کنی؟ گفت: من از او بهترم مرا از آتش آفریدی و او را از گِل آفریدی- ترجمه فولادوند) استنباط کرده اند که خداوند به شیطان یک دستور جداگانه ای برای سجده داده است اگر چه آن را به تفصیل بیان نکرده اند چون در این آیه به شیطان یادآوری می شود که چرا وقتی تو را فرمان دادم و امر به سجده کردم نپذیرفتی؟ (امرتک) معلوم می شود شیطان را نیز جداگانه امر فرموده است ولی قرآن در مقام حکایت، امر به ملائکه و شیطان را یکجا آورده است، و اگر یک دستور جداگانه به ابلیس داده نمی شد ابلیس در جواب می توانست بگوید بار خدایا تو به من امر نکردی بلکه امر تو خطاب به ملائکه بود و خودت می دانی که من از ملائکه نیستم بلکه از اجنه می باشم ولی شیطان این استدلال را نکرد و آنچیزی را گفت که در آیه 12 سوره اعراف آمده است و این تاییدی است که خداوند جدای ازفرشتگان شیطان را هم مامور به سجده کرده است.
شیطان در مقابل عباداتش از خداوند خواست به او مزد دهد. خدا پرسید خودت چه می خواهی ؟شیطان از باب انتقام از آدم (علیه السلام)از خدا خواست تا روز قیامت او را زنده نگه دارد و او بنی آدم را از خدا و اطاعتش دور سازد یعنی به طریقی جلوی خدا در بیاید . خدا هم این اجازه را به او داد و از اینجا تازه داستان شروع می شود و…
هدیه : فرشته از شیطان پرسید: قویترین سلاح تو برای فریفتن انسانها چیست؟ شیطان گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست». شیطان پرسید: قدرتمندترین سلاح تو برای امید بخشیدن به انسانها چیست؟ فرشته گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست»!
1ـ خداوند متعال می فرماید: « وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ … . ـــ (به یاد آرید) زمانى را که به فرشتگان گفتیم: براى آدم سجده کنید! آنها همگى سجده کردند جز ابلیس که از جنّ بود و از فرمان پروردگارش بیرون شد … . » (الکهف:50)
در روایات نیز تصریح شده که ابلیس فرشته نبود بلکه جنّ بود ، لکن خدا او را در میان فرشتگان قرار داده بود به گونه ای که فرشتگان او را از خودشان می شمردند. البته مراد از این فرشتگان ، ملائکة الارض می باشند نه ملائک مقرّب الهی. « عن جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ إِبْلِیسَ أَ کَانَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَوْ هَلْ کَانَ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ قَالَ لَمْ یَکُنْ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَمْ یَکُنْ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ وَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ وَ کَانَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ وَ کَانَتِ الْمَلَائِکَةُ تَرَى أَنَّهُ مِنْهَا وَ کَانَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَنَّهُ لَیْسَ مِنْهَا فَلَمَّا أُمِرَ بِالسُّجُودِ کَانَ مِنْهُ الَّذِی کَان ـــــــ جمیل بن درّاج گوید: از امام صادق علیه السّلام درباره ی ابلیس پرسیدم ، که آیا فرشته بود و یا متصدّی امری از امور آسمان بود؟ امام فرمودند: او فرشته نبود و متصدى هیچ کارى در آسمان نبود. او از جنّ و همراه ملائک بود و فرشته ها او را از خود می دیدند امّا خدا می دانست که او از فرشتگان نیست. پس چون امر به سجده بر آدم نمود ، سر زد از او آنچه که سر زد.» ( بحار الأنوار ، ج 60 ،ص218)
2. ابلیس خانواده و ذرّیه دارد ولی معلوم نیست که آیا زن دارد یا نه؟ و اگر دارد، اسمش را نمی دانیم. نام خودش حارث بوده است.
در برخی روایات آمده که او همسر دارد؛ ولی در برخی نقلها آمده که او خودش هم نر است هم ماده؛ لذا خودش زاد و ولد می کند. از آیات به روشنی بر می آید که جنّها نیز نر و ماده دارند؛ لکن به نظر می رسد که ابلیس استثناء می باشد؛ و شاید هم او نوعی از جنّ باشد که خودزا هستند؛ مثل برخی حیوانات که باکره زا می باشند و جنس نر و ماده ندارند. البته اطّلاعات در این زمینه اندکند و اعتماد چندانی به آنها نیست. برخی گفته اند که فرزندان او نر و ماده دارند و از راه زاد و ولد ازدیاد پیدا می کنند. نیز گفته شده که ابلیس تخم گذار است نه بچّه زا. ( ر.ک: بحار الأنوار، ج 60، ص306)
3. ابلیس یقیناً فرزند دارد؛ امّا معلوم نیست که آیا نرند یا ماده؛ ولی گفته شد که طبق یک نظر، مؤنّث و مذکّر دارند.
« وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً ــــ به یاد آرید زمانى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده کنید!» آنها همگى سجده کردند جز ابلیس، که از جن بود؛ و از فرمان پروردگارش بیرون شد آیا(با این حال،) او و فرزندانش را به جاى من اولیاى خود انتخاب مى کنید، در حالى که آنها دشمن شما هستند؟! چه جایگزینى بدى است براى ستمکاران » (الکهف:50)
در روایات آمده که از میان فرزندان او ـ که شمارشان چند برابر آدمیان می باشند ـ تنها یکی ایمان آورده که نامش « هام ابن هیم ابن لاقیس ابن ابلیس» می باشد. او به دست نوح(ع) ایمان آورده و خدمت رسول خدا(ص) نیز رسیده است.
4. هر شیطانی وظیفه ای دارد؛ ولی در عین حال گروهی کار می کنند. در برخی روایات آمده که اطراف مؤمنان پرسه می زنند همان گونه که زنبورها بر گرد گوشت پرسه می زنند. نیز از روایات استفاده می شود که برخی از آنها محلّ کار معیّنی دارند؛ مثلاً برخی در بازار کار می کنند؛ برخی در خانه ها هستند؛ برخی دیگر متمرکزند بر گمراهی زنان یا مردان و … ؛ به تعبیر عرفی، تخصّصی عمل می کنند.
اطلاعات بیشتری در مورد ابلیس :
اولًا، شیطان یا ابلیس «جن» بوده است نه فرشته «فسجدوا إلّا إبلیس کان من الجنِّ(1) پس سجده کردند جز ابلیس که از جن بود». علاوه بر این شیطان به تصریح قرآن از جنس آتش بوده است(2) ولى در هیچ جاى قرآن نیامده است که ملائکه و فرشتگان از آتش خلق شده باشند. همچنین در قرآن تصریح شده که ابلیس عصیان کرد و حال آن که فرشتگان به دلیل ماهیت خلقتشان به هیچ وجه عصیان نمى کنند.ثانیا، براساس آیات قرآن که طرح تفصیلى و تفسیر آن در این مجال ممکن نیست، جن مانند انسان، موجودى مختار، انتخابگر و صاحب اراده است و هنگامى که بر سر دو راهى قرار گیرد، یکى را برمى گزیند. سوره هاى: ذاریات/ 56 انعام/ 130 جن، 15، 14 و 11 بقره/ 24 تحریم/ 6 اعراف 38.
ظاهر خطاب الهى (3) این است که ابلیس از فرشتگان استثنا مى شود. محققین معتقدند که ابلیس از جن بوده و ماهیتى متفاوت با فرشتگان دارد. لذا در بررسى این آیات گروهى معتقدند که فرشتگان و ابلیس با هم به یک امر مأمور به سجده شده اند. اما از باب غلبه فرشتگان و اکثریت آن ها در آیات الهى چنین تعبیر شده که به فرشتگان امر کردیم. گروهى دیگر معتقد شده اند که اساساً دو امر شده یکى به فرشتگان و دیگرى به ابلیس. اما در آیه تنها امر اول ذکر شده است.
مرحوم علامه طباطبایى (ره) نظر دیگرى دارند. ایشان مى فرمایند ابلیس در مقام و رتبه اى بود که فرشتگان در آن مقام قرار داشتند (و این شاید به دلیل عبادات زیاد ابلیس باشد) امیرالمؤمنین (ع) در همین خطبه قاصعه مى فرماید: ابلیس شش هزار سال خداوند را عبادت کرد که معلوم نیست از سال هاى دنیا بوده یا آخرت.و لذا متمایز از آنان نبود و امر به سجده متوجه همین مقام و مرتبه بود. اما ابلیس به دلیل مخالفت و عصیانش از این مقام تنزل کرده و از فرشتگان متمایز شد. بنابر این تعبیر حضرت على (ع) در خطبه قاصعه نیز همین ملاک مى تواند باشد. در واقع حضرت مى فرمایند: ابلیسى که در مقام و مرتبه در رتبه ملائکه بود، به واسطه استکبار از آن مرتبه تنزل نمود (4).
نکته قابل توجه این است که فهم معارف دینى از طریق نظر به همه متون دینى میسر است و آن چه از مجموع متون دینى فهمیده مى شود ملاک مى باشد و همان طور که گذشت به صراحت قرآن ابلیس از جنّ مى باشد. لذا مرحوم علامه با توجه به مجموع آیات در این باب این نظر را ارائه کرده اند
.پى نوشت (1) کهف 05.(2) اعراف/ 112.(3) حجر، آیه ى 30 و 31(4) علامه طباطبایى، المیزان، ذیل آیه 11 سوره اعراف .
ابلیس اگر چه از جنس ملائکه نبود ولی به لحاظ مقامات در مرتبه مشترکی با آنان قرار داشت.
حضرت امیر در خطبه 192 نهج البلاغه(که در بالا اشاره شد) در این مورد می فرماید:و کان قد عبدالله ستة آلاف سنة، لایدری امن سنی الدنیا ام سنی الآخرة.شیطان شش هزار سال خداوند را عبادت کرد آن هم معلوم نیست از سالهای دنیا (365 روز) یا سالهای آخرت ( که هر روز آن برابر با پنجاه هزار سال دنیاست).
خوب شیطان به واسطه این عبادات طولانی به مقامات عالی معنوی ترقی یافته بود که حتما جزء فرشتگان محسوب شده و احکام او با فرشتگان برابر شده بود. اما بعد از سرپیچی از فرمان خداوند رانده شد.
اجنه گر چه مانند بشر از قدرت انتخاب و اختیار برخوردار هستند اما به لحاظ مرتبه از آدمی پائین تر هستند ابلیس با عبادات شش هزار ساله خود به صف فرشتگان پیوست ولی آدم (ع) محمود ملائکه قرار می گیرد و این بدان جهت است که ظرفیت وجودی و استعداد انسان بیش از این می باشد و در واقع شیطان و ملائکه ها مامور بودند که به انسان کامل سجده کنند، و اوست که استعداد وجودی خود را به فعلیت رسانده است و به مقام خلیفة اللهی نائل شده است.
بعضی از دانشمندان از آیه 12 سوره اعراف (قال ما منعک الا تسجد اذ امرتک قال انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین، فرمود: چون تو را به سجده امر کردم چه چیزی تو را بازداشت از اینکه سجده کنی؟ گفت: من از او بهترم مرا از آتش آفریدی و او را از گِل آفریدی- ترجمه فولادوند) استنباط کرده اند که خداوند به شیطان یک دستور جداگانه ای برای سجده داده است اگر چه آن را به تفصیل بیان نکرده اند چون در این آیه به شیطان یادآوری می شود که چرا وقتی تو را فرمان دادم و امر به سجده کردم نپذیرفتی؟ (امرتک) معلوم می شود شیطان را نیز جداگانه امر فرموده است ولی قرآن در مقام حکایت، امر به ملائکه و شیطان را یکجا آورده است، و اگر یک دستور جداگانه به ابلیس داده نمی شد ابلیس در جواب می توانست بگوید بار خدایا تو به من امر نکردی بلکه امر تو خطاب به ملائکه بود و خودت می دانی که من از ملائکه نیستم بلکه از اجنه می باشم ولی شیطان این استدلال را نکرد و آنچیزی را گفت که در آیه 12 سوره اعراف آمده است و این تاییدی است که خداوند جدای ازفرشتگان شیطان را هم مامور به سجده کرده است.
شیطان در مقابل عباداتش از خداوند خواست به او مزد دهد. خدا پرسید خودت چه می خواهی ؟شیطان از باب انتقام از آدم (علیه السلام)از خدا خواست تا روز قیامت او را زنده نگه دارد و او بنی آدم را از خدا و اطاعتش دور سازد یعنی به طریقی جلوی خدا در بیاید . خدا هم این اجازه را به او داد و از اینجا تازه داستان شروع می شود و…
هدیه : فرشته از شیطان پرسید: قویترین سلاح تو برای فریفتن انسانها چیست؟ شیطان گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست». شیطان پرسید: قدرتمندترین سلاح تو برای امید بخشیدن به انسانها چیست؟ فرشته گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست»!