طلسمات

خانه » همه » مذهبی » کفاره دروغ

کفاره دروغ


کفاره دروغ

۱۳۹۶/۱۲/۱۵


۵۴۹۵ بازدید

کفاره دروغ چیه

الف . دروغ
دروغ و واژه های معادل آن در زبان عربی , از قبیل کذب , افتراء , افک , به معنای خبر مخالف با واقع به کار می روند . دروغ در اصطلاح دانشمندان اخلاق و فقیهان و نزد عرف نیز به همین معناست . راستی و صدق نیز که نقطه ی مقابل دروغ است به خبر مطابق با واقع تعریف شده است .
ب . توبه تنها راه جبران دروغ
ا ـ حقیقت توبه:
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود. به عبارت دیگر مشکل و نگرانی ای که در زمینه قبول توبه وجود دارد، از طرف خداوند- یعنی پذیرنده توبه- نیست؛ بلکه مشکل از جانب خود توبه کننده است که آیا موفق می شود راه خود را به سوی خداوند تغیر دهد یا نه.
هر گناهی قابل توبه است و خداوند خود فرموده است : «ان الله یغفر الذنوب جمیعا؛ خداوند همه گناهان را می آمرزد».
جامعترین سخن درباره حقیقت و ارکان توبه همان کلامی است که در سخنان قصار امیرمؤمنان على علیه السلام در نهج البلاغه در شرح استغفار به معنى جامع و کامل آمده است.
کسى در محضر آن حضرت گفت: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» گویى امام از طرز سخن او و یا سوابق و لواحق اعمالش مى دانست که این استغفار جنبه صورى دارد و نه واقعى، به همین جهت از این استغفار بر آشفت و فرمود: «ثَکِلَتْکَ امُّکَ اتَدْرى مَا الْاسْتِغْفارُ؟ الْاسْتِغْفارُ درَجَةُ الْعِلِّیِّیْنَ»؛ (مادرت بر عزاى تو بگرید، آیا مى دانى استغفار چیست؟ استغفار مقام بلند مرتبگان است!)
سپس افزود: «وَهُوَ اسمٌ واقِعٌ عَلى سِتَّةِ مَعانٍ»؛ (استغفار یک کلمه است امّا شش معنى [و مرحله] دارد.)
«اوَّلُها النَّدَمُ عَلى ما مَضى»؛ (نخست، پشیمانى از گذشته است.)
«وَالثَّانى الْعَزْمُ عَلَى تَرْکِ الْعَودِ الَیْهِ ابَداً»؛ (دوم، تصمیم بر ترک آن براى همیشه است.)
«وَ الثَّالِثُ انْ تُوءَدِّىَ الَى الْمَخْلُوقینَ حُقُوقَهُمْ حَتّى تَلْقَى اللَّهَ امْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ»؛ (سوم این که حقوقى را که از مردم ضایع کرده اى به آنها باز گردانى، به گونه اى که هنگام ملاقات پروردگار حقّ کسى بر تو نباشد.)
«وَ الرَّابِعُ انْ تَعْمِدَ الَى کُلِّ فَرِیْضَةٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَها فَتُؤَدِّىَ حَقَّها»؛ (چهارم این که هر واجبى که از تو فوت شده حقّ آن را به جا آورى [و قضا یا کفّاره آن را انجام دهى].)
«وَ الْخامِسُ انْ تَعْمِدَ الَى اللَّحْمِ الذَّى نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِیْبَهُ بِالْأَحْزانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَیَنْشَأَ بَیْنَهُما لَحْمٌ جَدِیدٌ»؛ (پنجم این که گوشتهایى که به واسطه حرام بر اندامت روئیده، با اندوه بر گناه آب کنى، تا چیزى از آن باقى نماند، و گوشت تازه به جاى آن بروید.)
«وَالسَّادِسُ انْ تُذِیقَ الْجِسْمَ الَم الَطَّاعَةِ کَما أذَقْتَهُ حَلاوَةَ الْمَعْصِیَةِ فَعِنْدَ ذلِکَ تَقُولُ اسْتَغْفِرُ اللَّهَ»؛ (ششم آن که به همان اندازه که لذّت و شیرینى گناه را چشیده اى درد و رنج طاعت را نیز بچشى، و پس از طىّ این مراحل بگو استغفر اللّه!) (5) همین معنى در روایت دیگرى از کمیل بن زیاد از امیرمؤمنان على علیه السلام نیز نقل شده است. (6)
ممکن است گفته شود: اگر توبه این است که امیرمؤمنان على علیه السلام در این حدیث بیان فرموده، کمتر توبه کارى مى توان پیدا کرد.
ولى باید توجّه داشت که بعضى از شرایط شش گانه بالا شرط توبه کامل است، مانند شرط پنجم و ششم، امّا چهار شرط دیگر، جزء شرایط واجب و لازم است. و به تعبیر بعضى از محققّان، قسمت اوّل و دوم از ارکان توبه است، و قسمت سوم و چهارم از شرایط لازم، و قسمت پنجم و ششم از شرایط کمال است.
2 ـ توبه از دروغ
دروغ حق الله است نه حق الناس، لیکن اگر به واسطه دروغ گفتن، حق دیگران ضایع شود و ضرر مالی متوجه شخص دیگری شود، دروغ علاوه بر جنبه حق الله، جنبه حق الناس نیز پیدا می کند.
الف . حق الله
فطرت پاک و سالمی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، اعضاء و جوارح و نعمتهای فراوان مادی و معنوی، پانزده میلیارد سلولی که در مغز اوست و سرانجام «ارسال رسل و انزال کتب» همه برای پویایی و سعادت اوست، اما با تأسف آدمی بر اثر تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی، همه این نعمتها را نادیده انگاشته و راه تمرد و عصیان را در پیش می گیرد! اما راه کاری که برای این دسته گناهان وجود دارد این که: اگر شرک و کفر صورت گرفته، باید «توحید» و یکتاپرستی را جایگزین آن نمود، و اگر در احکام و فروع دین کوتاهی و تعلل شده, باید به تکمیل و جبران آنچه از دست رفته اقدام کرد. نمازها وروزه های قضا شده از این نمونه است .
اگر انسان به دروغ سخنی بگوید و در آن به شخصی نسبت بدی بدهد و وی را متهم کند، برای توبه از آن فقط لازم است از خدا در مورد گناهی که انجام داده، استغفار و توبه کند .
ب . حق الناس
شرایط توبه در «حق الناس» سنگین تر از توبه در «حق الله» است و این گناه, یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(علیه السلام) از آن به مظالم العباد (کلینی، اصول کافی، ج2، ص443) و امام زین العابدین(علیه السلام) به «تضییع حقوق الاخوان» (مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص415) یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن» (همان، ج67، ص71)
احکام و مسائل مربوط به حق الناس دو قسم است:
الف . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…) ب . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و…).
الف . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…)،
اگر حق الناس از امور مالی است، مثلاً در معاملات و یا معاشرت هاى دیگر خداى ناکرده مالى از کسى تلف یا غصب کرده و یا کلاه بردارى و دزدى انجام داده باید مثل آن را اگر مثلی است و قیمت آن را اگر قیمتی است به صاحبانش برگرداند و می تواند به واسطه شخص دیگر و یا پست یا در حساب جاری آنها واریز کند و یا رضایت آنها را به نحوی کسب کند و اگر از امور اخلاقی است مثلا با تهمت یا غیبت آبروی کسی را برده باید توبه کند و تحصیل رضایت او لازم نیست.
اگر صاحب مال و حق مالی را نمی شناسیم و یا اگر از دنیا رفته، بازماندگان آنها را نمی شناسیم و به ورثه او دسترسی نداریم باید با اجازه از مرجع تقلید از طرف او به فقیر صدقه دهیم. البته لازم نیست مبلغ سنگینی را یک دفعه صدقه بدهید؛ بلکه متناسب با وضع مالیتان به تدریج از طرف صاحب حق صدقه بدهید.
ب . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت ، دروغ و…)
اگربواسطه دروغ ذهنیتی در دیگران نسبت به شخص مورد اتهام ایجاد کرده، باید سعی نماید ، باید ذهنیّت منفی دیگران را که با سخنان او ایجاد شده، برطرف نماید . در مواردی که چاره ای جز اعتراف وجود ندارد مثل جایی که شهادت دروغ داده ، باید با اعتراف به دروغ ، اشتباه خود را جبران کند.
در حقوق مردم که غیر مالی است مانند غیبت و دروغ و … اگر کسب حلالیت ملازم فساد و ناراحتی بیشتر است و امکان پذیر نیست, طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف او کافی است و لازم نیست حتما کسب حلالیت صورت گیرد.
دروغ حرام و از مهم ترین گناهان است . خطرات زیادى براى هر انسانى از نظر مادى و معنوى، فردى و اجتماعى دارد .
ج . اما راههای درمان دروغ
برای درمان دروغ , بزرگان ما دو راه علمی و عملی را سفارش می کنند .
1 ـ درمان علمی
با مطالعه ی آیات و احادیث وارده و کتب اخلاقی که در زمینه ی مذمت دروغ نگاشته شده , حاصل می شود . وقتی انسان به محرومیتها و خسارات ناشی از این صفت می اندیشد , می تواند با سعی و تلاش و تمرین این صفت زشت را از خود دور کند . یاد آوری مداوم پیامدهای دروغ – محرومیت از هدایت الهی , ناتوانی از چشیدن طعم ایمان , قرار گرفتن در زمره ی کفار و منافقان , سقوط در آتش جهنم و … – انسان دروغگو را در درمان , کمک می کند .
2 ـ درمان عملی
الف . آیة الله مجتبی تهرانی در زمینه ی درمان عملی دروغ می فرمایند : یکی از مهمترین روشهای عملی در درمان دروغ آن است که انسان پیش از آنکه کلمه ای را بر زبان بیاورد , درباره ی درستی یا نادرستی آن بیاندیشد , و به آثار و عواقب آن توجه کند …..
ب . شیوه ی دیگر در درمان عملی دروغ آن است که از معاشرت با دوستان دروغگو بپرهیزد ؛ چرا که بسیاری از زشتیها در اثر رفت و آمد و همنشینی با انسانهای ناصالح پدید می آید و به عکس , بسیاری از زیبائیهای اخلاقی هم در همنشینی با خوبان و صالحان پدیدار می شود .
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد (3)
ج . راه دیگر , قرار دادن تنبیه شرعی در صورت دروغ گفتن است . برای مثال : می توانید با هر بار دروغ گفتن مبلغی را به عنوان صدقه کنار بگذارید و یا فردای آن روز را روزه بگیرید .
د . دعا و نیایش و زاری به درگاه الهی و توسل به حضرات معصومین , بخصوص امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) و تلاوت روزانه ی آیات قرآن کریم و تفکر در آن , بسیار مؤثر است .
بی شک اگر راهکارهای ارائه شده را بطور مداوم انجام دهید , پس از مدتی خواهید دید که بطور کلی این صفت را ترک کرده اید . انشاءالله
دوست عزیز
بدانید که هر کس با عمل خویش , چهره ی برزخی و قیامتی خود را می سازد و هر انسانی الی الابد با عمل خویش محشور است ؛ پس تلاش کنیم با عمل صالح و ترک زشتیها چهره ای زیبا و نورانی برای برزخ و قیامت خود بسازیم ؛ هر چند که اثرات این زیبایی را در دار دنیا نیز خواهیم چشید .
پیروز باشید.
(1) اخلاق الهی / آفات زبان / آیة الله مجتبی تهرانی
(2) تفسیر نمونه / ج 11 / ص 412 تا 415
(3) اخلاق الهی / آفات زبان / آیة الله مجتبی تهرانی

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد