۱۳۹۵/۰۸/۰۹
–
۲۰۱ بازدید
سلام آیا درکتاب سوگنامه آل محمد صلی الله علیه وآله گزارش مسلم گچکار واین مطلب که حضرت زینب علیها سلام وقتی سر امام حسین علیه السلام رادید پیشانی بر محمل کوبید وخون از زیر مقنعه او جاری شد و اشعاری خواندند صحیح است؟ باتشکر
افسانه سر به محمل کوبیدن:
در پاسخ به این سوال شما، باید ابتدا اشاره به اصل ماجرای نقل شده نمود و سپس مطالبی را پیرامون آن ارائه کرد.اصل ماجرا چنین است که فردی بنام «مسلم جَصّاص(گچکار)» نقل میکند:
به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی میشنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و میبیند اسرای واقعه عاشورا سوار بر شترها در کجاوهاند. در این هنگام سر بریده امام حسین (ع) را بالای نیزه میبرند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل میکوبد، به گونهای که خون از زیر مقنعهاش جاری میشود. و با چشم گریان اشعاری را قرائت میکنند (ناسخ التواریخ ، ج 6، ص 54 و 55) .
این مطلب برگرفته شده از کتابی بنام «نورالعین فی مشهد الحسین» میباشد که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به «ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی» نسبت داده میشود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بوده است. بسیاری از علما تصریح کردهاند که این کتاب بیاعتبار میباشد. چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفــاتیح الجنـــــــان بیان میکند که : نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است چون ایشان عقیله بنی هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است (منتهی الآمال ، ج 1 ، ص 75 ). وی سپس با استناد به کتابهای معتبر مینویسد که اصلاً محمل و هُوْدَجی در کار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بکوبد .
همچنین عالم بزرگوار «آیتالله حاج میرزا محمد ارباب» نیز در خصوص بیاعتبار بودن کتاب «نورالعین» و بی اساس بودن گفته های «مسلم جصاص» تاکید دارد (الاربعین الحسینیه، میرزا محمد ارباب ، چاپ اسوه ، ص 232) .
به دلایل زیر این خبر اساس و پایهای ندارد :
الف )- تنها در کتاب نورالعین نوشته شده که طبق آنچه گفته شد بی اعتبار است . و در سایر کتابهای معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است .
ب ) – سند ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است .
ج ) – در اشعاری که به حضرت زینب نسبت داده اند مصرعی آمده که در آن حضرت خطاب به امام حسین ( ع ) میفرمایند: اگر با من حرف نمی زنی لااقل با دختر صغیر خود فاطمه سخن بگو . در حالی که بنا به تصریح همه مورخان اسلامی ، فاطمه بنت الحسین که فاطمه کبری هم خوانده میشود در آن زمان (حادثه عاشورا) زن بزرگ و شوهر داری بود که همسرشان حسن بن حسن( ع ) معروف به حسن مثنی بوده و در روز عاشورا پس از آنکه زخمهای فراوانی برداشته بودند از مرگ نجات یافت . و از دختر دیگری بنام فاطمه که صغیر بوده ، در کاروان اسرا نام برده نشده است و آنکه در میان روضه خوانان بنام فاطمه صغری معروف است به قول خود روضه خوانان به علت بیماری در مدینه مانده بود و در حماسه عاشورا شرکت نداشت .
د ) – در بیت دیگری از همان اشعار منتسب به حضرت زینب ، حضرت امام حسین به سنگدلی و قساوت قلب متهم شده که حتی با تمسک به صنایع ادبی ، مانند تجاهل عارف هم قابل توجیه نیست .
ه ) – با توجه به شخصیت معرفی شده حضرت زینب در متون اسلامی که ایشان را آدمی خویشتندار و رضا و تسلیم معرفی کرده اند ، آنچه در این کتاب گفته شده با آنچه در سایر متون معتبر اسلامی آمده متضاد است وچهره دیگری از حضرت زینب معرفی شده است .
علاوه بر آنچه گفته شد ، اگر بر فرض محال چنین گفته ای صحت داشته باشد که ندارد ، عمل قمه زنان با فعل حضرت زینب تفاوت آشکار دارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید به این کتابها مراجعه فرمایید:
1- محدث نوری، لؤلؤ و مرجان.
2- تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین ، محمد صحتی سردرودی ، ص209.
در پاسخ به این سوال شما، باید ابتدا اشاره به اصل ماجرای نقل شده نمود و سپس مطالبی را پیرامون آن ارائه کرد.اصل ماجرا چنین است که فردی بنام «مسلم جَصّاص(گچکار)» نقل میکند:
به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی میشنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و میبیند اسرای واقعه عاشورا سوار بر شترها در کجاوهاند. در این هنگام سر بریده امام حسین (ع) را بالای نیزه میبرند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل میکوبد، به گونهای که خون از زیر مقنعهاش جاری میشود. و با چشم گریان اشعاری را قرائت میکنند (ناسخ التواریخ ، ج 6، ص 54 و 55) .
این مطلب برگرفته شده از کتابی بنام «نورالعین فی مشهد الحسین» میباشد که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به «ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی» نسبت داده میشود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بوده است. بسیاری از علما تصریح کردهاند که این کتاب بیاعتبار میباشد. چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفــاتیح الجنـــــــان بیان میکند که : نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است چون ایشان عقیله بنی هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است (منتهی الآمال ، ج 1 ، ص 75 ). وی سپس با استناد به کتابهای معتبر مینویسد که اصلاً محمل و هُوْدَجی در کار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بکوبد .
همچنین عالم بزرگوار «آیتالله حاج میرزا محمد ارباب» نیز در خصوص بیاعتبار بودن کتاب «نورالعین» و بی اساس بودن گفته های «مسلم جصاص» تاکید دارد (الاربعین الحسینیه، میرزا محمد ارباب ، چاپ اسوه ، ص 232) .
به دلایل زیر این خبر اساس و پایهای ندارد :
الف )- تنها در کتاب نورالعین نوشته شده که طبق آنچه گفته شد بی اعتبار است . و در سایر کتابهای معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است .
ب ) – سند ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است .
ج ) – در اشعاری که به حضرت زینب نسبت داده اند مصرعی آمده که در آن حضرت خطاب به امام حسین ( ع ) میفرمایند: اگر با من حرف نمی زنی لااقل با دختر صغیر خود فاطمه سخن بگو . در حالی که بنا به تصریح همه مورخان اسلامی ، فاطمه بنت الحسین که فاطمه کبری هم خوانده میشود در آن زمان (حادثه عاشورا) زن بزرگ و شوهر داری بود که همسرشان حسن بن حسن( ع ) معروف به حسن مثنی بوده و در روز عاشورا پس از آنکه زخمهای فراوانی برداشته بودند از مرگ نجات یافت . و از دختر دیگری بنام فاطمه که صغیر بوده ، در کاروان اسرا نام برده نشده است و آنکه در میان روضه خوانان بنام فاطمه صغری معروف است به قول خود روضه خوانان به علت بیماری در مدینه مانده بود و در حماسه عاشورا شرکت نداشت .
د ) – در بیت دیگری از همان اشعار منتسب به حضرت زینب ، حضرت امام حسین به سنگدلی و قساوت قلب متهم شده که حتی با تمسک به صنایع ادبی ، مانند تجاهل عارف هم قابل توجیه نیست .
ه ) – با توجه به شخصیت معرفی شده حضرت زینب در متون اسلامی که ایشان را آدمی خویشتندار و رضا و تسلیم معرفی کرده اند ، آنچه در این کتاب گفته شده با آنچه در سایر متون معتبر اسلامی آمده متضاد است وچهره دیگری از حضرت زینب معرفی شده است .
علاوه بر آنچه گفته شد ، اگر بر فرض محال چنین گفته ای صحت داشته باشد که ندارد ، عمل قمه زنان با فعل حضرت زینب تفاوت آشکار دارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید به این کتابها مراجعه فرمایید:
1- محدث نوری، لؤلؤ و مرجان.
2- تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین ، محمد صحتی سردرودی ، ص209.